مسأله شفاعت، چيزى است كه ريشهى قرآنى و حديثى داشته و ضرورت مذهب به حساب مىآيد. بنابراين، يكى از شفعاى روز قيامت- آن هم در حد وسيع- حضرت فاطمهى زهرا عليهاالسلام مىباشد كه در اينجا توجه شما را به مضمون دو حديث كه از طريق حضرت سلمان و جابر جعفى آمده است جلب مىكنم: شفاعت حضرت زهرا در محشر
روزى سلمان به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله خدا گفت: اى مولاى من! تو را سوگند به خدا، از عظمت فاطمه عليهالسلام در روز قيامت تعريفى بفرماييد.
پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله با تبسم رو به سلمان كرد و فرمود: سوگند به آن آفريدگارى كه جانم در دست اوست، فاطمه عليهاالسلام را در آن روز بر ناقهاى از ناقههاى بهشت سوار مىكنند، جبرئيل و ميكائيل به ترتيب از راست و چپ او حركت مىنمايند. اميرالمؤمنين پيشاپيش و حسن و حسين از پشت سر، وى را همراهى مىكنند، تا بدين طريق فاطمه عليهاالسلام از پلصراط مىگذرد و پس از گفتگوهاى زياد، آنگاه خطاب مىرسد: فاطمه! هرچه مىخواهى بخواه. دخترم عرض مىكند:
اسالك ان لاتعذب محبى، و محبى عترتى بالنار، فيوحى اللَّه اليها: يا فاطمه! و عزتى و جلالى و ارتفاع مكانى، لقد آليت على نفسى من قبل ان اخلق السموات و الارض بالفى عام ان لااعذب محبيك و محبى عترتك بالنار. (1)
بار الهى! از تو مىخواهم علاقهمندان خود و فرزندانم حسن و حسين را در آتش مسوزان. خطاب مىرسد: يا فاطمه! سوگند به عزت و جلالم، دو هزار سال پيش از خلق آسمانها و زمين، بر خودم لازم كردهام كه اين حاجت تو را برآورم
جابر جعفى نيز به حضور امام باقر عليهالسلام رسيده، عرض كرد: فدايت شوم، حديثى در مورد فاطمه عليهاالسلام بفرماييد، كه با نقل آن، شيعيان را خوشحال كنم.
حضرت فرمودند: در روز رستاخيز منابرى از نور براى پيامبران نصب مىگردد، كه منبر رسول خدا از همه مجللتر است و همچنين منبرهايى براى اوصيا در نظر مىگيرند كه جايگاه على عليهالسلام از همه بالاتر مىباشد آنگاه نوبت به فرزندان انبيا مىرسد كه مقام حسن و حسين عليهماالسلام بس منيعتر است. سپس نوبت فاطمه عليهاالسلام فرامىرسد و او را با تجليل و شكوه بىنظير به محشر آورند و كنار در بهشت قرار مىگيرد، ولى داخل آن نمىشود و مىگويد: خدايا! از تو مسالت مىدارم كه مقام مرا در همچو روزى براى اهل محشر معلوم كنى.
از جانب خدا ندا مىرسد: اى دختر پيامبر! برگرد به سوى اهل محشر و هر كه را از علاقهمندان خود يافتى شفاعت كن.
امام باقر عليهالسلام مىفرمايند: به خدا سوگند، فاطمه عليهاالسلام شيعيان خويش را يكى پس از ديگرى انتخاب نموده و داخل بهشت مىنمايد، همان طورى كه پرندهها دانهها را برمى گزينند، و سپس شيعههاى آن حضرت نيز، خود شفاعت نموده و علاقهمندان فاطمه عليهاالسلام را به بهشت داخل مىكنند...
در دنباله اين حديث امام پنجم مىفرمايند:
واللَّه لايبقى فى الناس الا شاك او كافر او منافق. (2)
سوگند به خدا، از امت اسلامى كسى باقى نمىماند مگر افراد مذبذب و كافر و منافق و ساير مردم مشمول شفاعت فاطمه مىگردند.
در پايان اين فصل، براى توضيح مطلب، تذكرى را لازم مىدانم و آن اينكه: شفاعت شوندگان بايد واجد شرايط باشند. ايمانشان را در دنيا تباه نسازند. حقوق و آبروى مردم را تضييع ننمايند.
در عمل به واجبات دينى كوتاهى نكنند. از نظر اخلاقى و عملى مشابهت و سنخيت با فاطمه عليهاالسلام و ساير شفاعتكنندگان داشته باشند، و گرنه به طور مطلق مشمول شفاعت نمىشوند، بلكه هر جرم و تخلف دينى و تجاوز به حقوق ديگران، كيفر مناسبى را به دنبال خواهد داشت و چنين افرادى به طور محدود و موقت كيفر مىبينند و سپس مشمول شفاعت مىشوند...
همانطورى كه دانشآموزان غير واجد شرايط مشمول الطاف مربيان آموزشى نمىگردند.
خداوندا! ما را شايستهى شفاعت فاطمه، پدر، شوهر، و فرزندان معصوم او بفرما.
1ـ سفينه البحار، ج 2، ص 375.
2ـ عوالم، ج 11، ص 150- بحارالانوار، ج 43، ص 64، ح