معرفى مريم عليهاالسلام در مقام الگوى شايستهى همهى مؤمنان در حالى است كه بهترين تفسيركنندهى آيات قرآن، مريم را سرور بانوان زمانهى خويش معرفى مىكند و فاطمه را سيد، سرور و سرآمد جملهى زنان در طول تاريخ: سرورى حضرت فاطمه زهرا بر مريم و آسيه
مريم سرور زنان زمانهى خويش بود، اما دخترم فاطمه سرور همهى زنان جهان، از آغاز تا فرجام آن است(1) او قسمتى از وجود من، نور چشم من، ميوهى قلب من و روح ميان دو پهلوى من است!
فرشتهاى بر من نازل شد و به من بشارت داد كه فاطمه، سرور همهى زنان اهل بهشت و نيز سرآمد همه بانوان امتم است. (2)
صديقة لامثلها صديقة- تفرغ بالصدق عن الحقيقة
بدا بذالك الوجود الظاهر- سر ظهور الحق فى المظاهر
هى البتول الطهر و العذراء- كمريم الطهر و لا سواء
فانها سيدة النساء- و مريم الكبرى بلا خفاء. (3)
بدين ترتيب فضيلت و سرورى فاطمه عليهاالسلام بر آسيه و مريم ثابت مىشود. آرى، مقام و منزلت زهراى مرضيه نه تنها بسى والاتر از مقام آسيه و مريم صديقه است، كه اوج فضيلت آسيه و مريم بدان است كه توفيق خدمتگزارى آستان حضرت خديجهى كبرى را به هنگامهى وضع حمل فاطمه زهرا يافتهاند: (4)
مريم به ابريق بهشتى شويد او را- عيسى فراز آسمانها جويد او را اگر خدا مىخواست دربارهى حضرت زهرا عليهاالسلام مثل بزند، مىفرمود: و ضرب اللَّه مثلا للذين امنوا فاطمة بنت محمد. او الگوى همهى زنان و مردان با ايمان است. او سرور بانوان هر دو جهان است. افتخار آسيه و مريم آن است كه از خدمتگزاران درگاه فاطمه عليهاالسلام مىباشند.
1ـ رسولاللَّه صلى اللَّه عليه و آله: انها (فاطمة) لسيدة نساء العالمين فقيل أهى سيدة نساء عالمها فقال: ذاك لمريم بنت عمران فاما ابنتى فاطمة فهى سيدة نساء العالمين من الاولين والاخرين. بحارالانوار: ج 43، ص 24، روايت 20.
2ـ رسولاللَّه صلى اللَّه عليه و آله: اتانى ملك فبشرنى إن فاطمة سيدة نساء اهلالجنة و نساء أمتى. بحارالانوار: ج 21، ص 279
3ـ آينهى ايزدنما: ص 2. شعر از حضرت آيتاللَّه محمد حسين غروى اصفهانى.
4ـ چگونگى ولادت يگانه كوثر محمدى را مىتوان از بيان سلالهى راستين او، امام صادق عليهالسلام، جويا شد: از آن هنگام كه خديجهى كبرا ازدواج با محمد خاتم انبيا را اختيار نمود، زنان كينهجوى قريش جملگى از او دورى گزيدند و او را در وادى تنهايى واگذاردند، به گونهاى كه هيچ زنى را اجازهى ديدار با خديجه كبرا نمىدادند.... آن هنگام كه زمان وضع حمل خديجه نزديك شد، احدى از زنان مكه براى يارى او حضور نيافت، اما در اين هنگام چهار بانوى رشيد و بزرگوار به اذن خداوند از بهشت بر خديجه وارد شدند. يكى از اين زنان، زبان به سخن گشود و گفت: انا سارة و هذه آسية بنت مزاحم و هى رفيقتك فى الجنة و هذه مريم بنت عمران و هذه صفورا بنت شعيب. بعثنا اللَّه تعالى اليك لنلى من امرك ما تلى النساء من النساء، من ساره (همسر ابراهيم خليل) و اين آسيه دختر مزاحم و او مريم دختر عمران و ديگرى صفورا دختر شعيب است. ما فرستادگان پروردگاريم تا ياريگر تو در لحظهاى باشيم كه هر زنى به كمك ديگر زنان نيازمند است، و آنگاه خديجه را كمك كردند تا فاطمه پاك و پاكيزه به دنيا آمد. هنگامى كه فاطمه متولد شد چنان نورى از او ساطع شد كه تمام خانههاى مكه و مشرق و مغرب عالم را در بر گرفت. در اين هنگام ده نفر از حوريان بهشتى بر آن خانه وارد شدند در حالى كه هر يك، دو ظرف پر از آب كوثر به دست داشتند. بانويى كه پيش روى خديجه بود (مريم) فاطمه را برداشت و با آب كوثر غسل داد و آنگاه فاطمه را در پارچهى سفيدى، از شير سفيدتر و از مشك خوشبوتر، پيچيد و پارچهى ديگرى را مقنعهى او كرد. آنگاه با فاطمه سخن گفت. فاطمه فرمود:
اشهد ان لا اله الا اللَّه و ان ابىرسولاللَّه سيد الانبياء و ان بعلى سيد الاوصياء و ولدى سادة الاسباط. آنگاه هريك از آن بانوان را به اسم صدا زد و به يكايك ايشان سلام كرد. آن بانوان، شادمان و حوريان بهشتى خندان شدند. اهل آسمانها نيز ولادت سرور زنان جهان را به يكديگر بشارت دادند. در آن لحظه نورى بىنظير در آسمان درخشيدن گرفت كه تا آن روز چنان نورى ديده نشده بود. اين بار بانوان (مريم، آسيه، ساره، صفورا) فاطمه را به آغوش خديجه سپردند و گفتند: اين دختر را بگير كه پاككننده (طاهر) و پاك شده (مطهر) و پربركت (مباركة) است. خداوند به او و نسل او بركت داده است.
امالى شيخ صدوق: ص 457. غايةالحرام: ص 177. دلائل الامامة: ص 8. بحارالانوار: ج 43، ص 2.