ناتواني تحليلگران
از درك انقلاب اسلاميو امام(ره)
به لحاظ تكوين و رشد
انقلاب در شرايطي استثنايي و بهرهگيري از
تأييدات غيبي واعتماد دوجانبه آن برانديشه
معنوي و عرفاني امام از سويي و برباورهاي
عميق مذهبي مردم از سوي ديگر،تحليلگران
سياسي، مراكز
اطلاعاتي وتحقيقاتي،
و سازمانهاي جاسوسي قدرتهاي بيگانه كه
درارزيابي و سنجش تحولات جامعه ايران
وميزان موفقيت احتمالي رهبري مذهبي آن،
معيارهاي تجربي و پوزتويستي
رانصب العين خود قرار داده بودند وبر مبناي
قواعد ماترياليستي به ارائه تحليلهاي
جامعهشناسي ميپرداختند، لذا از پيشبيني
وقوع انقلاب اسلاميو شناخت ماهيت آن و
شناخت شيوه تفكر و انديشه انقلابي حضرت
امام خميني
(ره) عاجز ماندند.
به تعبير بلند حضرت
امام (ره ) :«از اراده خدا بي خبر بودند! اين
كاري بود كه خدا كرد معجز ه اي بود كه خداي
تبارك وتعالي انجام داد.»
«سازمان سيا بعد از
ارزيابي خود از وضعيت جامعه ايران درمرداد
57، اعلام نمودهبودكه ايران دروضع انقلابي
و يا حتي ما قبل انقلابي قرار ندارد !
وسازمان اطلاعاتي CIA نيز درارزيابي
اطالاعاتي خود درتاريخ 28 سپتامبر 1978(6/7/57)
اعلام كرد: انتظار ميرود كه شاه تا ده سال
ديگر به طور فعال زمام قدرت را در دست داشته
باشد !»
اين
در حالي بود كه كارتر در سفر خود پيش از
انقلاب اسلاميبه ايران،
ايران را جزيره ثبات و آرامش دريكي از
پرسروصداترين نقاط دنيا خوانده بود !
سرعت
پيروزي انقلاب الهي واسلاميايران و رهبري
بينظير حضرت امام (ره)آمريكا و قدرتهاي
استكبار و صهيونيستي را به شدت آشفته و غافلگير
نمود و غربيها بارها بر غير مترقبه بودن
تحولات ايران وعدم توانايي در شناخت ودرك
حقيقت انقلاب اسلامي،اذعان نمودند.
براساس
اسناد موجود درلانه جاسوسي آمريكا در تهران،
مقامات اطلاعاتي و سياسي آمريكا معتقد
بودند:
«اين
انقلاب و پيشآمدهاي آن وضعيت ما را
نابود كرد وافراد ما را پراكنده ساخت
وسازمان و روش هاي با ثبات مارا به
هيچ و پوچ تبديل كرد. »
آستانفلي
ترنر، رئيس وقت
سازمان سيا، درخصوص
وقوع انقلاب اسلاميايران معتقد بود :«سازمان
سيا در پيشبيني دو مسئله شكست خورد :اول،تشكل
تماميگروههاي مخالف شاه تحت
رهبري يك رهبر 75 ساله تبعيدي. دوم،
با وجود ارتش قوي توقع نداشتيم انقلاب
به اين سرعت پيروز شود. »
چنانكه
پال هنت (Pal
Hunt) كشيش
انگليسي، كه در
دوران انقلاب اسلاميدر اصفهان به سر ميبرد،به
عنوان يكي از شهروندان غربي درخاطرات خود
تلقي خود را از شرايط وقت ايران اين گونه
بيان ميكند :«ما هرگز باور نميكرديم
ايران درآستانه يك انقلاب قرار داشته
باشد. »
البته
بايد گفت :
«تعجب
نيست براي آنها كه ازمعنويت انقلاب اسلاميبي
خبر بوده وهميشه براي بررسي وتحليل انقلابها
معيارهاي جغرافيايي سياسي واقتصادي
خود را داشتند، علل و جوهره پيروزي انقلاب اسلاميمجهول
و پنهان ماند.»
آن
چه مسلم است «عدم درك اين نهضت وانقلاب بزرگ
از آغار تا پيروزي يك رسوايي عملي براي
جامعهشناسي غرب ومقاله اي
شرقي آن بود. »
هفته
نامه آبزورو چاپ لندن طي مقالهاي به
قلم يكي از نويسندگان انگليسي دراشاره به
همين واقعيت نوشت :
«غرب
هرگز نفهميد كه چرا شاه سقوط كرد و چرا يك
روحاني توانست كشوري را درتب انقلاب بيفكند...وغرب
را با احياء بنيادگرايي اسلاميبه لرزه
درآورد. »
ماسيمو
فيني روزنامهنگار معروف ايتاليايي هم در
تحليلي درهمين زمينه كه در روزنامه
ايتاليايي ايل جورنو به رشته تحرير درآورد
مينويسد :
«حقيقت
انقلاب اسلاميو تفكر امام خميني(ره) بسيار
عميق است و جهان غرب از درك عميق آن عاجز است.
»
سخنان
بوش رئيس جمهور آمريكا به نحوي ديگر واقعيت
فوق را مبرهن ميكند :
وي
ميگويد: «من از رئيس وقت سازمان سيا كه به
دليل پيروزي انقلاب ايران
از كار بر كنار شد، پرسيدم،
يعني شما با اين همه آدميكه در دنيا
داريد با اين تجهيزات فوق پيشرفته با اين
همه بودجه اي كه صرف ميكنيد نتوانستيد
انقلاب مردم ايران را پيش بيني كنيد ؟ او
پاسخ به من گفت:
آن
چه در ايران روي داده است يك «بي تعريف » است،
كامپيوتر هاي ما آن را نميفهمند!»
شبهه
افكني در امتيازهاي انقلاب اسلامي
شخصيت
قدسي امام خميني (ره) انقلاب اسثنايي را رقم
زد كه از ابعاد گوناگون خود را از ساير
انقلاب هاي بزرگ متمايز ميساخت «به
راستي، انقلاب
اسلاميكه امام خميني (ره)آن را رهبري كرده
به هيچ يك از انقلاب هايي كه در قبل
بر پا گرديده شبيه نيست.
»
با
وجود شواهد و دلايل موجود و غير قابل انكار
در تائيد وجوه متمايز كننده انقلاب اسلامياز
ساير انقلاب ها و امتيازات واضح و روشني كه
اعترافات متعدد و صريح بسياري از صاحب
نظران بين المللي را در اين زمينه موجب گشته
است، مدعياني كه
با ارائه تحليل هاي سطحي و كم وزن
خويش با اصرار بر نفي «استثنايي بودن
انقلاب اسلامي» سعي در كاستن از بهاي
واقعي آن در زمينه سازي براي نيل به
استنتاج هاي باطل بعدي را داشته و
اظهار ميدارند :
«من
اين را يك مشكل جدي ميبينم كه تصور غالب
اين است كه انقلاب ما به همه انقلاب هاي
ديگر فرق ميكند.» يا از درك واقعي ماهيت
انقلاب اسلاميو شخصيت بي بديل حضرت امام
خميني (ره) عاجز و ناتوان هستند و يا عامدانه
چشمان خود را بر خورشيدي بستهاند كه شعاع
انوار نافذش حتي ديدگان تحليل گران بيگانه
با اسلام و و ديانت ايران را به شدت به خود
خيره نموده است، و
بايد گفت :«امروز كساني كه انقلاب اسلاميرا
با انقلاب هاي پيشين جهان مقايسه و
نتيجه گيري ميكنند،
دچار اشتباه بزرگ فكري و علميهستند
زيرا انقلاب اسلاميما با انقلاب هاي
ديگر تفاوت هاي اساسي دارد. »
تدا
اسكوسپول، از اساتيد معروف دانشگاه كمريج
انگلستان، كه تحقيقات گسترده اي درابره
انقلاب فرانسه، روسيه
و چين دارد، ميگويد:
«
سر نگوني رژيم شاه از ديدگاه دوستان
آمريكايي شاه گرفته تا روزنامه نگاران
سياست مداران و حتي جامعه شناسان امثال من
يك حادثه عظيم و باور نكردني بود.»
وي
با صراحت تمام افزود :
«
زيرا انقلابي كه در ايران رخ داد به نظر من
خارج از قواعد انقلاب هاي ديگر بود و
اعتراف ميكنم كه اين انقلاب نظريات مرا
نيز درباره انقلاب فرانسه،
روسيه و چين عرضه كرده بودم بي اعتبار كرد. »
ايشان
اضافه كرد :« چاره اي جز پذيرش اين نكته وجود
ندارد كه انقلاب ايران حتي از لحاظ انگيزه
هاي اصلي ايجاد آن منحصر به فرد بوده
و كاملا از ساير انقلابها جدا ميباشد »
نشريه
اونيتا ارگان حزب كمونيست ايتاليا هم
در بدو پيروزي انقلاب اسلامي با ارائه
تحليلي از جريان انقلاب اسلامينوشت :
«
اين انقلاب با هيچ يك از ضابطه هاي
عادي نميخواند و ما را به بررسي و مطالعه
بسيار دقيقي دعوت ميكند.
تلاش
تحليل گران براي شناخت انقلاب اسلاميو
تفكرامام خميني (ره )
انقلاب اسلاميبا تكيه بر
سيزده قرن پشتوانه فكري
و فرهنگي اسلام و تشيع وپيوند عمق آن با
شخصيت ممتاز امام (ره)
شرايطي را پديد آورده است كه امروزه بسياري
از تحليلگران
جهاني به شدت در تب و تاب دست يابي به تحليلي
جامع از واقعيت عظيم انقلاب
اسلاميو نظريه عميق ولايت فقيه و وقوف بر
رمز و راز پيام هاي معنوي،
سياسي، اجتماعي و.. .امام خميني (ره) ميباشند.
براي
دستيابي به دركي روشن ازواقعيت مذكور ميتوان
به عنوان نمونه از بررسي «تأثيرات
انقلاب اسلاميو حضرت امام (ره) در رخداد
بزرگترين تحول امروز جهان يعني ظهور پديدهاي
جديد و نيرو وقدرتي ماوراي دولتهاي
ملي» و تأكيد بر «عدم شناخت محتواي عميق
پيامهاي حضرت امام (ره) از سوي دول
مختلف جهان. » از سوي تحليلگران برجسته
حوادث و رويدادهاي حال و آينده جهان،
درغرب،هم چون اولوين تالفر،
ياد نمود. وي مينويسد:
«اين
كه كدام كشور بر جهان قرن 21 مسلط خواهد شد
سؤال هيجاني ميباشد،
اما در واقع اساسا طرح اين سؤال اشتباه
است، زيرا بزرگترين
تحول امروز جهان ظهور پديدهاي جديد،
يعني نيرو و قدرتي ماوراي دولتهاي
ملي ميباشد. »
تالفر
نمونه اي از جريان
فوق را امام خميني (ره) ذكر ميكند كه
بااستفاده از «نيروي مذهب » بخش قابل توجهي
از قدرتي را كه مدتها درانحصار دولتهاي
ملي بود دركنترل گرفت. وي معتقد است :
«وقتي امام خميني
فتواي قتل سلمان رشدي را صادر كردند درواقع
براي حكومتهاي دنيا پياميتاريخي
فرستادند كه بسياري از دريافت وتحليل آن
عاجز ماندند و مضمون واقعي پيام امام چيزي
نبود مگر فرا رسيدن عصري جديد ا زحاكميت
جهاني، كه غربيها
بايد آن را با دقت مورد نظر و بررسي قرار
دهند، زيرا
درادامه حركت امام خميني (ره) قلمرو
انديشههاي بشري هم جايگاه
حكومتهاي دولتي
را تغيير ميدهد وهم
اقتدار دولتهاي
ملي و محلي را.. ..»
رسالت تاريخي امام (ره)
يكي از ويژگيهاي
استثنايي انقلاب
اسلامي، آرمانهاي الهي واهداف
متعالي آن است، چه
آن كه «امام به عنوان بشري كه قرار است
دوران آينده بشر رابشارت دهد وارد صحنه
جهان شدند دوراني كه در آن نه شرق حاكم
خواهدبود و نه غرب.
»
امام خميني (ره)
ضمن تعريف وتفسير ماهيت انقلاب
اسلاميوابعاد واقعي آن در چهار چوبي
جهاني وخارج محدوده مرزهاي
جغرافيايي ايران اسلامي، تحول باطني
انسان در پهنه كره خاكي و رجعت دوباره بشر
به مفاهيم معنوي وتوحيدي وزمينه سازي براي
انقلاب جهاني اسلام به پرچمداري حضرت حجه
– عجل الله تعالي فرجه الشريف – را مذموريت
مهم و اصلي جريان توفنده انقلاب اسلاميميدانستند.
تأكيدها
و تصريحات مكرر امام خميني در اين باره نشان
اين واقعيت مسلم است كه وي با وقوف كامل بر
فقر ومسكنت معنوي بشر معاصر،
فراهم آوردن شرايط
ظهور منجي موعود بشريت را مأموريت الهي
و رسالت تاريخي انقلاب اسلاميميدانستند
نهايت تلاش خود رانيز براي نيل به اين هدف
مقدس مبذول داشتند.
چنانكه
حضرت امام (ره) پيش از پيروزي انقلاب در جهت
توجيه وآمادهسازي اصحاب انقلاب آنان را
به اهداف آرماني انقلاب اسلامي، يعني
برپايي حكومت اسلاميدر ايران و احياي
مجدد اسلام دركشورهاي اسلامي،
متذكر گرديده و ضمن آن كه مرحله سوم را «انقلاب
جهاني اسلام »مرحله ظهور منجي موعود –عج
الله تعالي فرجه شريف- ميدانستند،
آن را غايت قصوري و هدف نهايي
انقلاب اسلاميذكر ميكردند.
ايشان
پيش از انقلاب اسلاميبا تأكيد بر اهداف
مقدس جهاني انقلاب اسلاميطي پياميميفرمودند:
«ملت
عزيز و پيرو بر حق امام (ره) {حضرت
سيدالشهداء} باخون خود سلسلهابليس پهلوي
رادر قبرستان تاريخ دفن مينمايد و پرچم
اسلام رادر پهنه كشور بلكه كشورها به
اهتزار در ميآورد.»
امام
بزرگوار درتعريف
وتعيين اهداف و آرمانها واستراتژي بلند
مدت انقلاب اسلاميفرمودند:
«ما
همه موظفيم كه اسلام را در همه جاي دنيا
معرفي كنيم ». «من اميدوارم كه ما بتوانيم
پرچم اسلام و پرچم جمهوري اسلاميرا در هم
جاي دنيا بر پا كنيم »
«به
تدريج مابايد انقلاب خودمان را به خارج به
نحوي كه هست صادر كنيم »
امام
عزيز با عزميراسخ وايماني عميق به رسالت
تاريخي والهي خود اين مهم را يادآوري مينمودند
كه :«ما انقلابمان را به تمام جهان صادر ميكنيم.
»
درعين
حال حضرت امام (ره) جهت خنثي سازي تبليغات
مسموم استكبار جهاني،
وارائه تعريفي واضح از مفهوم صدور
انقلاب اسلاميمتذكر گرديدند :
«ما
كه ميگوييم انقلابمان را ميخواهيم صادر
كنيم ميخواهيم. . . همين معنويتي كه پيدا
شده است در ايران را صادر كنيم،
ما نميخواهيم شمشير بكشيم
وتفنگ بكشيم و حمله كنيم. »
«ما
كه ميگوييم انقلاب بايد صادر شود يعني
اسلام بايد درهمه جا رشد پيدا كند و ما بنا
نداريم درجايي دخالت نظاميكنيم. »
امام
در اين زمينه تأكيد مينمودند :«ما بايد
اسلام را به پيش ببريم درهمه جاي دنيا انشا
الله اسلام را صادر كنيم. »
درنگاه
اشراقي امام (ره) استراتژي صدور انقلاب
اسلامي، فرمولي جهت زمينه سازي انقلاب
عظيم جهاني اسلام به رهبري حضرت بقيه الله
– عجل الله تعالي فرجه الشريف – ميباشدودر
همين خصوص، امت
خدا جوي خود و فرزندان گراميشهدا را توصيه
مينمودند:
«به
جمهوري اسلاميكه ثمره خون پدرانتان است
تا پاي جان وفادار بمانيد و با آمادگي خود و
صدور انقلاب اسلاميوابلاغ پيام شهيدان
زمينه را براي قيام منجي عالم و خاتم
الوصياء و مفخر الاولياء حضرت بقيه الله
روحي فداه فراهم سازيد.»
حضرت
امام (ره) درهمين زمينه بارها تمناي قلبي
وخواسته باطني خود رااز خداوند سبحان طلب
مينمودند :
«اميدوارم
كه اين انقلاب يك انقلاب جهاني بشود ومقدمه
براي ظهور حضرت بقيه الله – ارواحنه فداه –
بشود.»
«اميدوارم
كه اين نهضت واين انقلاب منتهي بشود به ظهور
امام عصر – سلام الله عليه – و اميدوارم كه
اين انقلاب ما به همه دنيا ومستضعفين صادر
شود.»
«خداوندا،
بر ما منت بنه و انقلاب اسلاميما را
مقدمه فرو ريختن كاخهاي ستم جباران
وافول ستاره عمر متجاوزان در سراسر جهان
گردان. »
آن
يگانه دوران تأكيد نمودند :« آينده روشن است
وما همه درانتظار رؤيت خورشيديم. »
«
پرده برگير كه من يار توام
عاشقم عاشق رخسار توام
با
وصالت ز دلم عقده گشا
جلوه اي كن كه گرفتار توام
عاشقي
سر به گريبانم
من مستم و مرده ديدار توام
گر
كشي يا بنوازي اي دوست
عاشقم يار وفادار توام »
حضرت
امام خميني(ره) به پي ريزي انقلاب اسلاميوحنثي
سازي توطئههاي پي در پي استكبار جهاني ضمن توفيق
درتحقق بخشيدن «صدور پيامهاي
معنوي وديني انقلاب اسلامي»،سر منشاء
تحولات عظيميدرجهان معاصر گرديدند وعصر
جديدي را در تاريخ
بشر آغاز نمودند.
عصري
كه ولي امر مسليمن – دام عزه – آن را عصر
امام خميني(ره) ناميدهاند.
عصري كه در واقع حساسترين
فراز تاريخ بعد از صدر اسلام و غيبت
كبراي حضرت حجت – عج – و قبل از ظهور حضرتش
ميباشد چه آن كه امام (ره) خود فرمودند :
«ما الآ ن در يك
موقع حساسي هستيم كه به نظر من حساسترين
نقطه تاريخ است.