از آسمان عرفان، تابنده
اختری رفت |
|
وز کنج علم و ایمان،
ارزنده گوهری رفت |
|
|
|
سرباز پیشتازی از خیل
عشقبازان |
|
از صفحه
ی شجاعت یکتا
دلاوری رفت |
|
|
|
استاد علم و حکمت، جوینده
ی حقیقت |
|
از کرسی فصاحت، والا
سخنوری رفت |
|
|
|
دُرّ
گرانبهایی از
بحر فضل و دانش |
|
از بوستان تقوا سرو
و صنوبری رفت |
|
|
|
گوینده ی
شهیری، ارزنده فیلسوفی |
|
روحانی فقیهی، فرهنگ
گستری رفت |
|
|
|
مرد جهاد و تقوا، وارسته
ای ز دنیا |
|
شب زنده پارسایی، روح
مطهری رفت |
|
|
|
سرچشم ی
معارف از علم و فضل و بینش |
|
دانشوری توانا، استاد
اکبری رفت |
|
|
|
« عدل الهی » او خورشید
جاودانی است |
|
تا ملک جاودانی با چهر
انوری رفت |
|
|
|
فرمود امام امت پژمرده
نوگل من |
|
از دست رهبر افسوس فرزند
دیگری رفت |
|
|
|
«وحی و نبوت» او سرچشمه
ی معانی است |
|
از مرتضی به دوران مرآت
و مظهری رفت |
|
|
|
با گریه گفت رهبر: او پاره
ی تنم بود |
|
صد حیف کز کنارم رزمنده
یاوری رفت |
|
|
|
|
|
حبیب الله معلمی |