غزوه خندق يا ( احزاب )
جمعى از يهوديان از جمله قبيله "بنى نضير" در مدينه بسر مىبردند. پيامبر(ص) در ابتداى كار، با آنان پيمان دوستى و همكارى بست ولى اينان هميشه با نفاق و دورويى، درصدد بودند كه ضربت خود را بر اسلام وارد كنند. پيامبر مكرم (ص) با همه رافت و رحمت، در برابر نفاق و توطئه، گذشت نمىفرمود و منافق را تنبيه مىكرد.
طايفه بنى نضير وقتى در مدينه نقشههاى خود را نقش بر آب ديدند، با مشركان مكه و چند طايفه ديگر همدست شدند و در سال پنجم هجرت، سپاه عظيمى كه شامل ده هزار نفر مرد شمشير زن بود به فرماندهى ابوسفيان به قصد ريشهكن كردن اسلام به مدينه حمله كردند. زمان آزمايش و فداكارى بود. مسلمانان با مشورت سلمان فارسى و پذيرش پيامبر مكرم (ص)، خندقى در اطراف مدينه كندند.
دشمن به مدينه آمد. يكباره با خندقى وسيع روبرو شد. يهوديان "بنى قريظه" مانند ديگر يهوديان بناى خيانت و نفاق گذاشتند. لحظههاى سخت و بحرانى در پيش بود. پيامبر مكرم (ص) با طرحهاى جالب جنگى صفوف دشمن را آشفته ساخت. عمرو بن عبدود، سردار كمنظير مكه در جنگ تن به تن با على (ع) كشته شد، با ضربتى كه از عبادت جن و انس بيشتر ارزش داشت ضربتى كارى و موثر، دشمن به وحشت افتاد.
بدبينى بين مهاجمان و يهوديان - كمى آذوقه - تندبادهاى شديد شبانه - خستگى زياد - همه و همه باعث شد كه، پيروزى نصيب لشكر اسلام گردد و لشكريان كفر به سوى مكه فرار كنند.