شهید آوینی


پشت پرده ي بازي هاي رايانه اي ـ‏ قسمت دوم

اميدوارم براي ثابت شدن ادعاي فوق، حوصله کنيد و اين مقاله و به ويژه چند سطر آينده که شايد تکراري به نظر بيايد، را با دقت مطالعه کنيد:

افزون خواهي، کشورگشايي مدرن و عشق سلطه بر جهان، همواره بخشي جدايي ناپذير از فرهنگ دولت آمريکا بوده و مي رود تا به فرهنگ ملي آمريکاييان نيز بدل شود. لشکرکشي و تجاوز هاي نظامي امريکا به ديگر کشورها که تحت عناويني جذاب و فريبنده اي مانند برقراري صلح، دفاع از حقوق بشر و نيز آزادي انسان صورت مي گيرد، تنها يک ادعا نيست که کسي بتواند آن را انکار کند.

طبق مدارک اداره پژوهش کنگره ي امريکا، اين کشور طي سال هاي 1789 تا 1993 ميلادي 245 بار عليه کشورهاي ديگر لشکرکشي کرده است. اين آمار بدون احتساب کودتاها، براندازي ها، شورش ها، کمک به دولت هاي ديکتاتور و انقلاب هاي رنگي است.

اين يافته ي جديدي نيست. حدوداً يک سال بعد از جنگ اول خليج فارس بود که روزنامه ي نيويورک يک سند بسيار مهم که در دوره ي رياست جمهوري ريگان، و زير نظر «پاول ولفووتيز» طراح استراتژي پنتاگون تهيه شده بود را منتشر کرد. اين سند که حاوي برنامه ي چهارم سالانه ي وزارت دفاع است و اهداف آمريکا را برقراري صلح، تداوم آزادي و رسيدن به سعادت و خوشبختي مي داند که بر اساس رهبري آمريکا بر يک نظام بين المللي استوار شده است. در اين سند چنين آمده است: هدف ما از آغاز تسلط بر جهان بوده و اين کار را در صورت امکان به شکلي صلح آميز و در صورت ضرورت به شکل قهري انجام خواهيم داد.

درست در همين ايام که چيزي از فروپاشي شوروي هم نمي گذشت، نظريه ي جنگ تمدن ها توسط ساموئيل هانگتينتون ارائه شد و سپس شاگردش فرانسيس فوکوياما کتاب پايان تاريخ را منتشر ساخت و باز در همين ايام بود که بوش اول نظم نوين جهاني را علم کرد.

اکنون و در دوران استعمار فرانو، دولت امريکا سعي دارد با استفاده از انواع برنامه هاي فرهنگي در ميان ملت امريکا و ديگر ملت هاي جهان، به تجاوزهاي خود رنگ و بوي انسان دوستانه و اقدامي در راستاي گسترش صلح و دموکراسي ببخشد و همان خصلت هاي تجاوزکارانه و شايستگي سلطنت جهاني را به فرهنگ ملت آمريکا نيز تبدبل کند.. در اين نوع برنامه ها سعي بر اين است که امريکا نماد خير مطلق و مخالفان امريکا نماد شرارت و محور شرارت معرفي شوند.

ساموئيل هانگتينتون مي گويد:

ما دشمن داريم اين دشمن جهاني با توان دسترسي به همه ي نقاط جهان که به ايده اي مسلح شده و با تکنيک ها ، تسليحات، سنگدلي وشقاوت براي تبديل شدن به سلطه گري جهاني به ميدان آمده است.

در هم کوبيدن اين دشمن به اولويت اول و اصلي کارکرد ملي ما تبديل شده است. اولويتي که با همان درجه و ضرورتي که غلبه بر فاشيسم و اتحاد جماهير شوروي دنبال مي شد. اين تز که "با ما باشيد يا در جنگ با تروريسم در رديف دشمنان ما خواهيد بود" دکتريني است که در آن اسلام راديکال جايگزين کمونيسم شوروي شده است.

با بيان اين مقدمه اکنون به بحث خود باز گرديم. خوشبختانه امروزه، هر چند بسيار دير، اما ديگر براي همه ثابت شده است که يکي از موثرترين ابزارهاي آمريکا و غرب عليه کشورها و فرهنگ هاي جهان، بازي هاي رايانه اي است.

بازي هاي رايانه اي را صرفا نبايد پديده اي براي سرگرمي کودکان و نوجوانان دانست، بلکه اين بازي به ابزار تبليغاتي مهمي در دست ارتش هاي مهاجم و سرکوب گري چون ارتش آمريکا هستند که در واقع اهداف سياسي، فرهنگي و نظامي خود را براي دستيابي به سلطه ي جهاني و تشکيل امپراتوري صهيوني خود دنبال مي کنند.

منبع: وبلاگ لبگزه

 

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo