مدح و منقبت سلطان علیّ بن موسی الرّضا علیه السلام |
امام الغُربا
اى كه خواندى تو مرا در حرمت
جان بقربان عطا و كرمت
من كه سرگشته بازار توام
ماندهام در ره پر پیچ و خمت
جسم من خلق شده تا كه شود
بخدا فرش بزیر قدمت
دل من گشته زمین عصیان
كن تو بر پا به دل من علمت
تو كه احیا گر احسان هستى
زنده كن این دل مرده ز دمت
چه شود اسم نویسى بكنى
در صف عشق مرا با قلمت
تو امام الغربایى كه بود
غربتت جلوهگر اندر حرمت
اى نشانى همه مظلومان
جان فداى حرم محترمت
جواد حیدری
منبع : امور حج و زیارت سازمان صدا و سیما
اینجا برای هر دل بسته کلید هست
پلکی به هم زد آدم و ناگاه دید هست وقتی که در حیاط حرم میوزید هست
بعدا یقین به نور شما کرد دید نیست با شک نگاه کرد خودش را و دید هست
پس بیخیال زردی پائیز شد و گفت: تا انبساط سبز شما هست عید هست
هر لحظه کهنه میرود و تازه میرسد اینجا چقدر آمد و رفت جدید هست
از سینه چاکهای شما کم نمیشود در دشت لاله خیز همیشه شهید هست
با سنگهای فرش حرم حرف میزنم اینجا چقدر سنگ صبور سفید هست!
دل را به دست پنجره فولاد میدهم اینجا برای هر دل بسته کلید هست
من از کبوتران حرم هم شنیدهام فرصت برای بال اگر میپرید هست
"رضا جعفری"