اشعاری در مورد امر به معروف و نهی از منکر
جايگاه امر به معروف ونهي از منكر
اين عمل بود سرّ كار حسيندر جهان عز وافتخار حسين
با صراحت نمود او اعلامكه چه راهي نكوست در اسلام
هر كسي مدّعي اسلام استكارهايش بدون ابهام است
پيرو مكتب رسول خداستبيگمان گوشة دلش اين جاست
معتقد بود آن كه در اين راهبهر يك مشت امّت گمراه
نيست از اين فريضهاي برترامر به معروف ونهي از منكر
ليكن از خويشتن نمود آغازبا عمل كرد اين سخن را ساز
سر نيفكند او به پاي يزيدگام ننهاد در سراي يزيد
راه گفتار بر يزيد نداددست بيعت بدان پليد نداد
از براي دو روزة دنيامتوسل نشد به ريب وريا
بود همواره پيرو يزدانپيرو دين وتابع قرآن
بهر دنيا كه او نكرد قيامتا رود از براي كسب مقام
يك رسالت به شانة خود داشتكه به فرمان ايزدي برداشت
امام حسين(ع) الگوي مبارزه با ظلم واستكبار
آري اين جاست اقتدار حسيناين بُوَد رمز اعتبار حسين
بعدِ مرگِ معاويه كه يزيد نامهاي داد از براي وليد
كه يزيد از وليد اين را خواستكز حسين علي كند درخواست
تا كه در امر اقتدار يزيددست بيعت دهد به كار يزيد
نامه را ديد وتا كه خواند، وليدنقشة خويش را شبانه كشيد
گشت از متن نامه چون نگرانكس فرستاد جانب مروان
به سكه گرديده بود با غم جفتراز گفتار را به مروان گفت
تا كه مروان نمود رو به وليدنقشهاش را ز روي حيله كشيد
گفت موضوع كار هست خطيرراه اين كار را به شب برگير
كس فرستاد در سراي حسينداد پيغام از براي حسين
كه شبانه به نزد ما آييدمشكلي هست، روي بنماييد
كه حسين آگه است از دعوتپاية دعوتش بُوَد بيعت
خواست از ياوران دين پيماتا به شمشير رو كنند آن جا
تا حسين، جانب عدو گرددگر كه با حيله رو به رو گردد
ياوران جملگي به پا خيزندخون آن خصم را فرو ريزند
شد حسين علي به سوي وليدنقشه، بيعت بُوَد براي يزيد
گشت مطرح چو موضوع بيعتداد پاسخ وي از سر نفرت
گفت بيعت به شام تار، اين جا؟!در چنين وقت شب، چرا به خفا؟!
صبر كن تا كه بُگذرد اين شامساز كن جمعي از خواص وعوام
بعد، از من بخواه در آن جادست بيعت برم به سوي شما
كه وليد اين سخن نمود، قبولاز حسين يادگار پاك رسول
ليك مروان چو اين سخن بشنيدنظر انداخت او به سوي وليد
گفت امشب ز او مدار تو دستبايد اين راه را همين جا بست
هست شايسته تا به هر زحمتيا بُكش يا بگير از او بيعت
كه حسين علي خروشان شدسوي آنان چو شير غضبان شد
گفت گويي تو، زادة زرقاكه بريزند خون من اين جا
چرخ بازوي من نبسته هنوزواگذاريد اين عمل در روز
اي پليد شرور ننگت بادهستي هر دوره عامل بيداد
گفت وخارج شد از چنان ايوانروي بنمود بر همه ياران
پشت پا بر مقام دنيا زدمشت هم بر دهان آنها زد
آري اينجاست اقتدار حسينعزت ونام وافتخار حسين
هست الگو حسين در هر كاردر نبردِ به ظلم واستكبار
اقدس كاظمي(مژگان)
خوشدل تهرانى
بزرگ فلسفه قتل شاه دين اين است
كه مرگ سرخ به از زندگى ننگين استحسين مظهر آزادگى و آزادى است
خوشا كسى كه چنينش مرام و آيين استنه ظلم كن به كسى نى به زير ظلم برو
كه اين مرام حسين است و منطق دين استهمين نه گريه بر آن شاه تشنه لب كافى است
اگر چه گريه بر آلام قلب تسكين استببين كه مقصد عالى وى چه بود اى دوست
كه درك آن سبب عزو جاه و تمكين استز خاك مردم آزاده بوى خون آيد
نشان شيعه و آثار پيروى اين استجواد محدثى