پيوند وهابی ـ صهيونی؛ تلاشی برای انهدام پيشينهی مسلمانان
اقدام صهيونيستها در تخريب يكی از ورودیهای مسجدالاقصی، احساسات بيش از يك
ميليارد مسلمان دنيا را جريحهدار كرد؛ وضعيتی كه پيش از اين نيز مسلمانان، بهويژه
شيعيان سراسر جهان، در هشتم شوال سال 1344 هجری قمری در تخريب قبور مطهر ائمهی
بقيع توسط وهابيان سعودی تجربه كرده بودند.
برخی پيروان اهل سنت بر اين باورند كه ميزان حساسيت شيعيان نسبت به زنده نگهداشتن
ياد و آثار اهل بيت(عليهمالسلام) بيش از مقدار حساسيتی است كه نسبت به پيامبر
عظيمالشأن اسلام(ص) ابرازمیدارند؛ صرفنظر از ميزان صحت و سقم اين باور، آنچه
كه اينك و پس از تحركات جديد صهيونيستها در قدس، در جهان اسلام رویدادهاست، عكس
گزارهی بالا را بهنمايشمیگذارد:

چندیاست كه اسرائيلیها اقدام به حفاریهايی در نزديكی «باب المغاربة»، يكی از هفت
دروازهی ورودی مسجدالاقصی نمودهاند. منابع صهيونيستی هدف از اين كار را انجام
تعميراتی بر روی درب چوبی اين ضلع از مسجد اعلام كردهاند! درحالیكه پرواضح است،
انجام چنين مرمتی، نياز به استفاده از وسايل دقيق و ظريف دارد تا به ارزش و قدمت
محل مورد تعمير، لطمهای واردنشود، نه اينكه از ابزارهايی همچون بولدوزرهای سنگين
استفادهشود، بنابراين كاملا محرز است كه هدف اسراييل «ويرانی و تخريب» است نه
«بازسازی و مرمت».
از زمان روی كارآمدن وهابيون در عربستان، بقيع به يك معنا منطقه ممنوعه و زيارت آن
حتی از دور و از پشت ديوار و نرده حائل ، به ويژه برای حجاج شيعه يك مشكل هميشگی
است
در پی اين تحركات - كه سابقهی حفاریهای طولانی يهوديان افراطی و اساطيری در زير
مسجدالاقصی را نيز دوباره در اذهان و محافل اسلامی زندهكرد- همچنان غوغايی در جهان
اسلام و مسلمانان برانگيخته شدهاست.
گذشته از تجمعات و اعتراضات شهروندان قدس، كه به بازداشت «شيخ رائد صلاح»، رهبر
جنبش اسلامی فلسطين و 6 عضو همراه وی در تاريخ 7/3/2007 و انتقال آنها به مكانی
نامعلوم و حتی هجوم ارتش صهيونيسم به خانههای فلسطينیهای ساكن در اطراف
مسجدالاقصی انجاميد، مسلمانان سراسر جهان نيز نسبت به اين مسأله بهشدت
اعتراضكردند؛ تا جايی كه برخی از آنان اِعمال فشار بر محافل و سازمانهای
بينالمللی را نيز خواستارشدهاند.
اعلام محكوميت تخريبهای اسراييل از سوی علمای فلسطين
همچنين صدور بيانيههای جداگانه از سوی علما و رهبران جنبشهای مختلف فلسطين و
محكوميت حفاریهای اخير در بابالمغاربهی مسجدالأقصی نيز شاهدی بر اين مدعاست؛
چراكه علمای مسلمان با هدف آگاهیبخشی مسلمانان و بيداركردن پيروان مذاهب اسلامی و
حتی مسيحی برای جلوگيری از تجاوزات نابخردانه و غيرقانونی ارتش اسراييل در اطراف
اين مكان شريف تلاشمیكنند. در اين ميان میتوان به بيانيههای «شيخ تيسير
التميمی»، قاضی قضات فلسطين، هشدار «شيخ رائد صلاح»، رييس جنبش اسلامی فلسطين و ...
اشارهكرد:
اما متأسفانه بايد گفت: در حال حاضر شاهد آن هستيم كه مسلمانان جهان، بهويژه بيشتر
برادران اهل سنت، نسبت به تخريب و توهينی كه در سرزمينهای مقدس اسلامی و تخريب
آثار اسلامی قبل و بعد از هجرت، آن هم در مسقط الرأس اسلام و محل تولد و زندگی رسول
الله(ص) انجاممیشود، بیتوجهند.
هشدار رييس جنبش اسلامی فلسطين نسبت به حفاریهای مجدد اسراييل در مسجدالأقصی
به فهرستی از اين تخريبها و تلاشها بنگريد:
قاضی قضات فلسطين: قدس پايتخت تاريخی، دينی و سياسی مسلمانان است
1. تخريب بخش وسيعی از كوه «ابوقبيس« در كنار ورودیهای «بابالسلام» و «باب علی»
مسجدالحرام و ساخت اقامتگاه سلطنتی بر روی آن. در اهميت اين كوه، همين بس كه علاوه
بر وقوف تاريخی پيامبر(ص) بر آن، در اولين دعوت خود در مكه، خواندن دعايی در كنار
آن، از زمرهی اعمال حجاج و زائرين است.
مفتی فلسطين حفاریهای مجدد در «باب المغاربه»ی مسجدالأقصی را محكومكرد
2. كماهميت جلوهدادن محل تولد پيامبر(ص) در شهر مكه و تبديل آن به كتابخانهای
محقر. كسانی كه توفيق زيارت خانهی خدا را يافتهاند، میدانند كه در طول
شبانهروز، مأمورانی در كنار اين محل ايستادهاند تا زائران را از توقف در اين مكان
مقدس و تاريخی بازدارند؛ حال آنكه اولين ايستگاه ويرانی كاخهای قياصره و اكاسره،
همين خانهی كوچك بود و خواندن دعاهايی در كنار آن نيز از جمله ادعيهی وارده است.
3. تخريب بارگاه ائمه(عليهمالسلام) و صحابهی مدفون در بقيع؛ كه بیشك يكی از
فجيعترين جنايات دينی و فرهنگی قرن اخير محسوبمیشود.
اگرچه مسلمانان دانشمند و روشنضمير در جای جای جهان اسلام ،انزجار خود را نسبت به
اقدامات تروريستی در اماكن زيارتی - كه عمدتا از سوی "وهابيون" انجاممیشود-
اعلاممیدارند؛ اما غالب مسلمانان جهان عمدا يا سهوا از اين پيوند وهابی – صهيونی
در انهدام پيشينه مسلمانان غفلتمیكنند
4. تخريب كوهی در كنار مسجد النبی (ص) كه دارای ارزش دينی و تاريخی است آنهم جهت
كاربریهای تجاری و ساختمانسازی.(خوشبختانه با اعتراضاتی كه درموسم حج امسال
صورتگرفت و با دستوری كه از سوی «سلطان بن عبدالعزيز»، وليعهد عربستان صادرشد، اين
تخريب درحال حاضر متوقفشدهاست)
5. تخريب حرم امامين عسكريين(عليهمالسلام) در سامراء؛ شهری كه بيشتر جمعيت آن را
اهل سنت تشكيلمیدهند.
6. تلاش برای تخريب حرم مطهر اميرالمؤمنين علی(ع) و حضرت سيدالشهداء(ع).
7. تخريب مرقد اصحاب گرانقدر پيامبر(ص) و ائمه - عليهم السلام - نظير «سلمان فارسی»
و «عبدالله بنموسی الكاظم» در عراق و «مزار سادات» در «بعقوبه».
اگر چه مسلمانان دانشمند و روشنضمير در جای جای جهان اسلام، انزجار خود را نسبت به
اينگونه اعمال - كه عمدتاً از سوی "وهابيون" انجاممیشود- اعلاممیدارند، اما
جمع كثيری از مسلمانان جهان، عمداً يا سهواً از اين پيوند وهابی – صهيونی در انهدام
پيشينهی مسلمانان غفلتمیورزند.
قدرتيافتن شيعيان در عراق و حضور پرقدرت حزبالله در عرصه سياسی لبنان، موجب هراس
وهابيان سعودی شدهاست به ويژه اينكه در خود عربستان نيز يك اقليت مهم شيعی
وجوددارد كه بر اساس برخی آمارها تا 20 درصد جمعيت شبهجزيره را شاملمیشود
میتوان گفت، افكار عمومی اسلامی جهان همواره در مقابل توطئههای دشمنان اسلام در
فلسطين و مسجدالأقصی واكنش نشانمیدهد؛ اما نكتهی حائز اهميت اين است كه همين
افكار عمومی اسلامی، در سراسر جهان، نسبت به تخريب مشاهد و آثار اسلامی در حجاز و
عراق بیتفاوت است.
«بقيع»، يك قبرستان تاريخی است كه چهارتن از امامان شيعه يعنی امام حسن مجتبی(ع)،
امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و نيز بسياری از صحابهی مشهور پيامبر
اسلام(ص) در آنجا دفنشدهاند. همچنين بر اساس برخی روايات، پيكر مطهر حضرت
فاطمه(س)، دختر پيامبر(ص) نيز احتمالا" در اين قبرستان دفنشدهاست.
بر اساس اسناد و تصاوير منتشرشده، اين قبرستان تا قبل از روی كارآمدن حكومت وهابی
سعودی در عربستان، همچون بسياری ديگر از بقاع متبركه و قبور ائمه و امامزادگان
شيعه، دارای گنبد و بارگاه بوده و حجاج شيعه و حتی اهل سنت هنگام وقوف در مدينه به
زيارت اين قبور میآمدهاند؛ اما از زمان استيلای وهابيون بر شبه جزيره، كه هرگونه
زيارت قبور را معادل شرك به خداوند میدانند، بسياری از بارگاههای ائمه و صحابه
تخريبشد.
برای ديدن نخستين تصاوير از قبرستان بقيع و عكسهايی از تخريب اين مكان مقدس به دست
وهابيت اينجا كليك كنيد!
وهابيون حتی قصدداشتند، قبور ائمهی كربلا و نجف را نيز از بين ببرند. حتی
گفتهمیشود، آنها قصد تخريب قبر پيامبر اسلام(ص) را داشتند كه البته بهدليل
واكنش شديد عامهی مسلمانان از اين اقدام خودداریكردند.
اما مسألهی مهم اين است كه از زمان رویكارآمدن وهابيون در عربستان، بقيع به يك
معنا، "منطقهی ممنوعه" و زيارت آن حتی از دور و از پشت ديوار و نردهی حائل،
بهويژه برای حجاج شيعه يك مشكل هميشگی است، مشكلی كه با افزايش قابلتوجه مسافران
عمرهی مفرده از ايران، در سالهای اخير حادتر شدهاست.
نمايی از قبرستان بقيع
قبرستان هميشه غريب
البته بعد از چند سال تحريم حج تمتع از جانب ايران و شروع مجدد اعزام زائران، بر
اساس پروتكلهای تعيينشده، ماموران سعودی تا حدودی از مشكلآفرينی برای حجاج
ايرانی جلوگيریكردند. برای مدتی بهدليل رونق نسبی روابط ايران و دربار سعودی،
مأموران اين كشور، برخورد احترامآميزی با حجاج ايرانی داشتند. برخی آزادیهای نسبی
هم برای زائران ايرانی در اطراف قبرستان بقيع بهوجودآمد، اما در چند سال اخير،
مجدداً سختگيریها و اذيتهای گذشته بابشدهاست.
هماكنون علاوه بر حج تمتع، سالانه دهها هزار نفر از مردم ايران در قالب
كاروانهای مختلف از جمله كاروانهای دانشجويی و دانشآموزی در ايام مختلف سال به
حج عمره میروند. به همين دليل، موضوع نحوهی برخورد مأموران سعودی با حجاج ايرانی
در قبرستان بقيع، امری مهم است كه میبايست مسئولان چارهای برای آن بيانديشند.
به نظرمیرسد يكی از عوامل اصلی در سختگيریهای اخير سعودیها بر زائران و حجاج
ايرانی، مسائل عراق است، حقيقت ايناست كه وهابيان سعودی از روند تحولات عراق بعد
از سقوط صدام چندان دل خوشی ندارند و از روی كار آمدن يك دولت شيعی بهشدت نگرانند.
آنها ايران را عامل تقويت شيعيان و تضعيف اهل سنت در عراق میدانند. موضوع هلال
شيعی كه ابتدا از جانب شاه اردن مطرحشد، اكنون در ميان وهابيان سعودی نيز كه خود
را رهبر جهان عرب میدانند، مطرحاست.
چندی پيش مشخصشد كه برخی كتبی كه به اسم علمای شيعه در عربستان توزيعمیشود،
جعلیاست و علمای شيعی كه كتابها به نام آنها توزيعمیشود، اصولا" صاحب چنان
تاليفاتی نيستند
رفتار دوگانه سعودیها
قدرتيافتن شيعيان در عراق و حضور پرقدرت "حزب الله" در عرصهی سياسی لبنان موجب
هراس وهابيون شدهاست، بهويژه اينكه در خود عربستان نيز يك اقليت مهم شيعی
وجوددارد كه بر اساس برخی آمارها تا 20 درصد جمعيت شبه جزيره را شاملمیشود.
البته اين مسائل، بهانههايی نيستند كه دولتمردان سعودی در ظاهر بدان
اشارهمیكنند، آنها مسائل ديگری را نيز دستاويز ايجاد محدوديت برای زائران و
حجاج ايرانی و شيعه قرارمیدهند. اخيراً در جريان پيگيریهای مسئولان ايرانی برای
رفع مشكلات موجود، طرف سعودی برخی مسائل را بهميانكشيدهاست، از جمله خواندن دعا
با صدای بلند، صلواتفرستادن در مسجدالنبی هنگام اذان، سب صحابه در پشت قرآنها
و...!
آنها همچنين با اعتراض به توزيع كتابهای شيعی توسط برخی زائران ايرانی بر
اينباورند كه اين كتابها حاوی اهانت به برخی باورهای اهل سنت و صحابهی پيامبر
است. طرح اين موضوع از جانب سعودیها البته ممكن است بيراههنباشد؛ چراكه چندی پيش
مشخصشد كه كتابهايی كه به اسم علمای شيعه در عربستان توزيعمیشود، جعلیاست و
علمای شيعی كه كتابها به نام آنها توزيعمیشود اصولاً صاحب چنان تأليفاتی
نيستند! نظير كتابهايی كه به اسم «علامه عسكری» و «آيت الله جعفر سبحانی» در
مدينه و بقيع توزيعشدهبود.
هراس موهوم از هلال شيعی
از سوی ديگر، حتی اگر توزيع برخی كتابها با مشخصاتی كه دولتمردان سعودی میگويند،
واقعيت داشتهباشد، مغاير با سياست رسمی حكومت ايران است. دولتمردان جمهوری اسلامی
حتی در داخل كشور نيز درگير مبارزهای جدی با برخی گروههای افراطی هستند كه تحت
لوای دفاع از تشيع و ولايت، به گونهای اهانتآميز با باورهای ساير مسلمانان
برخوردنموده و از اين طريق به اصل انسجام اسلامی كه يك استراتژی محور جمهوری اسلامی
است، خدشه واردمیكنند.
از ابتدای گشايش درب بقيع به روی زائران تعدادی از طلاب وهابی با حضور بر سر مقابر
مطهر بزرگان اسلام به زائران شيعه به ويژه ايرانیها بیحرمتیهای فراوانی
ابرازمیدارند
اين درحالیاست كه خود حكومت سعودی، برنامههای تبليغی وسيعی برای تمامی حجاج از
جمله حجاج ايرانی دارد و ساليان مديدی است كه برخی كتابهای مبلغ وهابيت در بين
حجاج ايرانی توزيعمیشود.
از سوی ديگر، اهانتهای لفظی طلاب وهابی در قبرستان بقيع كه اكثراً تبعهی كشور
افغانستان نيز هستند، باعث ايجاد جنگ روانی و جلوگيری از نيايش بیدغدغهی شيعيان و
ديگر علاقمندان اهلبيت(عليهمالسلام) در اين مكان شريف شدهاست.
كتابهای مسئلهدار
همچنين از ابتدای گشايش درب بقيع به روی زائران تعدادی از طلاب وهابی با حضور بر سر
مقابر مطهر بزرگان اسلام به زائران شيعه به ويژه ايرانیها بیحرمتیهای فراوانی
ابرازمیدارند.
در خاتمه میتوانگفت: تمايز شديد آستانهی تحريك شيعيان و اهل سنت و اهتمام هر يك
از آنها به گوشهای از تاريخ و فرهنگ اسلامی، نشانهی شكاف عميقی است كه متأسفانه
از لحاظ تاريخی بين آنها وجودداشته و اينك با توطئهی دشمنان و غفلت دوستان، بروز
و ظهور يافتهاست و آنچه كه تاكنون برای پركردن اين شكاف انجامشده - نظير اجلاس
گوناگون تقريب بين مذاهب اسلامی -كافی نبودهاست و دلسوزان دو طايفه بايد هر چه
زودتر تمهيدات عملیتری برای وحدت بيانديشند.
منبع: خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)