به بهانهی نهم شهريور، سالروز ربوده شدن امام موسی صدرامام موسی صدر؛
انديشهای برای برونرفت از مدار بسته ليبراليستی غرب
نهمين روز از شهريورماه هر سال، يادآور مردیاست كه با گسترش فوق تصور تشيع علوی
و آموزههای راستين و باورهای اعتقادی اصيل قرآنی، جهان اسلام را به سمت ترقی سوق
داد.
نهم شهريور، سالروز ربوده شدن امام موسی صدر توسط فريبخوردگان پيرو انديشهی
مردود ماركسيسم، بهانهای است تا پيروان قرآن، با بحث و مطالعه و انديشه در
انديشهی اين عالم فرهيخته و مبارز خستگیناپذير، چراغ راههای روشنگر و هدايتگری
برای برونرفت از بنبست دنيای اسير در چنگال ليبراليسم فعلی دست يابند.
امام موسي صدر كه بود؟
امام موسی صدر در روز 14 خرداد سال 1307 هجری شمسی در شهر مقدس قم ديده به جهان
گشود. پدر ايشان مرحوم آيت الله سيد صدرالدين صدر، جانشين مرحوم آيت الله شيخ
عبدالكريم حائری، مؤسس حوزه علميه قم و از مراجع بزرگ زمان خود بود. جد پدری ايشان
مرحوم آيت الله سيد اسماعيل صدر، جانشين مرحوم آيت الله ميرزا حسن شيرازی و مرجع
مطلق زمان خود و جد مادری ايشان مرحوم آيت الله حاج آقا حسين قمی، جانشين مرحوم آيت
الله سيد ابوالحسن اصفهانی و رهبر قيام مردم مشهد بر عليه رضا خان بود.
وی پس از اتمام سيكل اول و بخش مقدمات علوم حوزوی، در خرداد سال 1322 رسماً به
حوزه علميه قم پيوست و طی مدتی كوتاه، ضمن بهرهگيری از محضر حضرات آيات سيد
محمدباقر سلطانیطباطبايی، شيخ عبدالجواد جبلعاملی، امام خمينی و سيد محمد
محققداماد دروس دوره سطح را به پايان رسانيد. وی از ابتدای بهار سال 1326 وارد
مرحله درس خارج گرديد و تا اواخر پاييز سال 1338، يعنی قريب سيزده سال تمام از
مدرسين بزرگ حوزه های علميه قم و نجف كسب فيض نمود. اساتيد اصلی دروس خارج ايشان در
قم، حضرات آيات سيدحسين طباطبايیبروجردی، محققداماد، صدر و سيد محمد حجت و در نجف
حضرات آيات سيدمحسن حكيم، سيد ابوالقاسم خويی، شيخ حسين حلی و شيخ مرتضی آلياسين
بودند.
امام موسی صدر دروس فلسفی را نزد حضرات آيات سيدرضا صدر و علامه سيدمحمدحسين
طباطبايی در قم و نزد آيت الله شيخ صدرا بادكوبهای در نجف فرا گرفت. دوستان اصلی
همبحث امام موسی صدر را در قم، حضرات آيات سيدموسی شبيریزنجانی، شهيد دكتر بهشتی،
سيدعبدالكريم موسویاردبيلی و شيخ ناصر مكارمشيرازی و در نجف آيت الله شهيد
سيدمحمدباقر صدر تشكيل میدادند. امام موسی صدر در طول زندگی حوزوی خود شاگردان
برجستهای را تربيت كرده است. معروفترين آنان در ايران آيت الله شيخ يوسف صانعی از
مراجع معظم امروز و در لبنان شهيد عباس موسوی دبير كل سابق حزب الله لبنان است.
امام موسی صدر در كنار تحصيلات حوزوی، دروس دبيرستان خود را به اتمام رساند و در
سال 1329 به عنوان اولين دانشجوی روحانی در رشته «حقوق در اقتصاد» به دانشگاه تهران
وارد و در سال 1332 از آن فارغ التحصيل شد. امام موسی صدر قبل از عزيمت به نجف
اشرف، از سوی علامه طباطبايی مسئوليت نظارت بر نشريه «انجمن تعليمات دينی» را به
عهده گرفت. وی همزمان با تحصيل در حوزه علميه نجف، به عضويت هيأت امنای جمعيت
«منتدی النشر» درآمد و پس از بازگشت به قم ضمن اداره يكی از مدارس ملی اين شهر،
مسئوليت سردبيری مجله تازه تأسيس «مكتب اسلام» را عهدهدار شد. از مهمترين اقدامات
امام موسی صدر در آخرين سال اقامت در شهر قم، تدوين طرحی گسترده جهت اصلاح نظام
آموزشی حوزه های علميه بود كه با همفكری حضرات آيات دكتر بهشتی و مكارمشيرازی صورت
گرفت.
امام موسی صدر در اواخر سال 1338 و به دنبال توصيههای حضرات آيات بروجردی، حكيم
و شيخ مرتضی آلياسين، وصيت مرحوم آيت الله سيدعبدالحسين شرفالدين رهبر متوفی
شيعيان لبنان را لبيك گفت و به عنوان جانشين آن مرحوم، سرزمين مادری خود ايران را
به سوی لبنان ترك كرد. اصلاح امور فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سياسی جامعه شيعيان
لبنان از يكسو و استفاده از ظرفيتهای منحصر به فرد لبنان جهت نماياندن چهره عاقل،
عادل، انساندوست و با زبان مكتب اهلبيت(ع) به جهانيان از سوی ديگر، اهداف اصلی اين
هجرت را تشكيل میداد. امام موسی صدر برای نيل به اين اهداف و با توجه به جغرافيای
اجتماعی و سياسی لبنان در منطقه و جهان از بدو ورود فعاليتهای خود را سه حوزه
موازی سازماندهی كرد.
بازسازي هويت، انسجام و عزت تاريخي شيعيان لبنان
وی از زمستان سال 1338 و همزمان با آغاز فعاليتهای گسترده دينی و فرهنگی خود در
مناطق شيعهنشين لبنان، مطالعات عميقی را به منظور ريشهيابی عوامل عقب ماندگی
اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شيعيان لبنان به اجرا گذارد. حاصل اين مطالعات،
برنامههای كوتاهمدت، ميانمدت و درازمدتی بود كه از اواسط سال 1339 و در راستای
سياست محروميتزدايی، طراحی و اجرا شد. امام موسی صدر در زمستان سال 1339 و پس از
تجديد سازمان جمعيت خيريه «البر و الاحسان» با تنظيم برنامه ای ضربتی جهت تأمين
نيازهای مالی خانوادههای بیبضاعت، ناهنجاری تكدی را به كلی از سطح شهر صور و
اطراف آن برانداخت. وی در فاصله سالهای 1340 تا 1348 و در چارچوب برنامهای
ميانمدت، با طی سالانه صد هزار كيلومتر در ميان شهرها و روستاهای سراسر لبنان،
دهها جمعيت خيريه و مؤسسات فرهنگی و آموزش حرفهای را راهاندازی كرد كه حاصل آن
كسب اشتغال و خودكفايی اقتصادی هزاران خانواده بیبضاعت، كاهش درصد بيسوادی، رشد
فرهنگ عمومی و به اجرا درآمدن صدها پروژه كوچك و بزرگ عمرانی در مناطق محروم آن
كشور بود. امام موسی صدر در تابستان سال 1345 و پس از اجتماعات عظيم و چند روزه
شيعيان لبنان در بيعت با ايشان، رسماً از حكومت وقت درخواست كرد تا همانند ديگر
طوائف آن كشور، مجلسی برای سازماندهی طايفه شيعه و پيگيری مسائل آن تأسيس شود. مجلس
اعلای اسلامی شيعيان كه اولين بخش از برنامه درازمدت امام صدر به شمار میرفت در
اول خرداد سال 1348 تأسيس و خود وی با اجماع آرا به رياست آن انتخاب شد.
موسی صدر از بهار سال 1348 تا اواسط زمستان سال 1352 با دولت وقت لبنان به
گفتوگو نشست تا آن را برای اجرای پروژههای زيربنايی و وظايف قانونی خود در قبال
مناطق شيعهنشين و محروم آن كشور ترغيب نمايد. در پی امتناع دولت لبنان از پذيرش
اين مطالبات و نيز اتمام حجت با آن، جنبش محرومان لبنان در اوايل سال 1353 به رهبری
امام موسی صدر شكل گرفت و راهپيمايیهای مردمی عظيمی در شهرهای بعلبك، صور و صيدا
عليه دولت به وقوع پيوست. اوجگيری بحران خاورميانه، صفآرايی احزاب افراطی مسيحی
در برابر مقاومت فلسطينی و به لبنان كشيده شدن برخی اختلافات جهان عرب، امام موسی
صدر را بر آن داشت تا برای حفظ ثبات كشور و ممانعت از سركوبی فلسطينیها، تودههای
مردم را موقتاً از عرصه رويارويی با دولت كنار كشاند و پيگيری مطالبات بر حق شيعيان
را تا آمدن رئيس جمهور بعد به تأخير اندازد. امام موسی صدر در سال 1354 علیرغم
كارشكنیهای شديد دولت، مجدداً با اجماع آرا به رياست مجلس اعلای اسلامی شيعيان
برگزيده شد. با آغاز جنگ داخلی لبنان در فروردين سال 1354 تمامی تلاشهای امام موسی
صدر صرف پايان دادن به اين بحران شد. وی در خرداد آن سال در مسجد عامليه بيروت به
اعتصاب نشست و به پشتوانه مشروعيت مردمی و مقبوليت وسيع وشخصيت كاريزماتيك خود در
ميان تمامی مذاهب، آرامش را به تابستان لبنان بازگردانيد. با شعلهور شدن مجدد آتش
جنگ و پديدار شدن ابرهای شكست بر آسمان جبهه مسلمانان، امام صدر در ارديبهشت 1355
حافظ اسد را وادار نمود تا با اعزام نيروهای سوری به لبنان، موازنه قوا و آرامش را
به اين كشور بازگرداند. حل اختلافات مصر با سوريه و متعاقب آن برپايی كنفرانس رياض
در مهر 1355، آب سردی بود كه امام موسی صدر بر آتش جنگ داخلی لبنان فرو ريخت. اين
آرامش تا زمانيكه امام صدر در لبنان حضور داشت ، ادامه پيدا كرد.
پرچمداري حركت گفتوگوهاي اديان و تقريب مذاهب در
لبنان
هدف استراتژيك امام موسی صدر آن بود تا طايفه شيعه لبنان را همسان ديگر طوائف و
نه مقدم بر آنان در تمامی عرصههای حيات سياسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن كشور
مشاركت دهد. وی از اولين روزهای هجرت به لبنان در زمستان سال 1338، با طرح شعار
«گفتگو، تفاهم و همزيستی» پايههای روابط دوستانه و همكاری صميمانهای را با مطران
يوسف الخوری، مطران جرج حداد، شيخ محیالدين حسن و ديگر رهبران دينی مسيحی و اهل
سنت آن كشور بنا نهاد. در طول حضور دو دههای امام موسی صدر در لبنان، هيچ مراسم
سرور يا اندوهی از شيعيان نبود كه امام صدر در آن شركت نجويد و تنی چند از
فرهيختگان مسيحی و اهل سنت در معيت وی نباشند. حمايت جوانمردانه امام صدر از بستنی
فروش مسيحی، در اوايل تابستان سال 1341 در شهر صور، كه به فتوای صريح ايشان مبنی بر
طهارت اهل كتاب منجر گرديد، توجه تمامی محافل مسيحی لبنان را به سمت خود جلب نمود.
در اواخر تابستان 1341 مطران گريگوار حداد به شهر صور آمد و از امام صدر برای عضويت
در هيأت امناء «جنبش حركت اجتماعی» دعوت نمود. از اواخر سال 1341 حضور گسترده امام
موسی صدر در كليساها، ديرها و مجامع دينی و فرهنگی مسيحيان آغاز شد. سخنرانیهای
تاريخی امام صدر در ديرالمخلص واقع در جنوب و كليسای مارمارون در شمال لبنان طی
سالهای 1341 و 1342 تأثيرات معنوی عميقی بر مسيحيان آن كشور بر جای نهاد.
امام صدر در تابستان سال 1342 و طی سفری دو ماهه به كشورهای شمال آفريقا، طرحی
نو جهت همفكری مراكز اسلامی مصر، الجزاير و مغرب با حوزه های علميه شيعه لبنان در
انداخت. وی در بهار سال 1344 اولين دور سلسله گفتگوهای اسلام و مسيحيت را با حضور
بزرگان اين دو دين الهی در مؤسسه فرهنگی «الندوه اللبنانيه» به راه انداخت. وی پس
از جنگ شش روزه اعراب و اسرائيل در سال 1346 به ديدار پاپ شتافت و نشستی كه در
ابتدا نيم ساعت پيشبينی شده بود، به تقاضای پاپ بيش از دو ساعت به درازا كشيد.
امام موسی صدر از سال 1347 به عضويت مركز اسلامشناسی استراسبورگ در آمد و از رهگذر
همفكری و ارائه سمينارهای متعددی در آن، انتشار آثاری ذيقيمت چون «مغز متفكر جهان
شيعه» را زمينهسازی نمود. امام موسی صدر در بهار سال 1348 و بلافاصله پس از افتتاح
مجلس اعلای اسلامی شيعيان، از شيخ حسن خالد مفتی اهل سنت لبنان دعوت نمود، تا با
همفكری يكديگر برای توحيد شعائر، اعياد و فعاليتهای اجتماعی طوائف اسلامی، تدبيری
بينديشند. وی در همين خصوص طرح مدونی را به اجلاس سال 1349 «مجمع بحوث اسلامی » در
قاهره ارائه كرد و متعاقب آن به عضويت دائم اين مجمع درآمد. امام موسی صدر در سال
1349 رهبران مذهبی مسلمانان و مسيحيان جنوب لبنان را در چارچوب «كميته دفاع از
جنوب» گردهم آورد تا برای مقاومت در برابر تجاوزت رژيم صهيونيستی چارهانديشی كنند.
وی در زمستان سال 1353 و در اقدامی بیسابقه، خطبههای عيد موعظه روزه را در حضور
شخصيتهای بلندپايه مسيحی لبنان در كليسای كبوشيين بيروت ايراد كرد و اگر آتش جنگ
داخلی شعلهور نمیشد در پی آن بود تا كاردينال مارونی لبنان را برای ايراد
خطبههای يكی از نمازهای جمعه شهر بيروت دعوت نمايد. امام موسی صدر در زمستان سال
1355 و در جمع سردبيران جرائد بيروت، با پيشبينی صريح حذف فاصلهها و روند جهانی
شدن در اواخر قرن بيستم، قرن بيست و يكم را قرن همزيستی پيروان اديان، مذاهب،
فرهنگها و تمدنهای گوناگون ناميد و بر رسالت تاريخی لبنان جهت ارائه الگويی موفق
در اين زمينه پافشاری كرد. امام موسی صدر در اواسط سال 1357 موفق شد رهبران مسلمان
و مسيحی لبنان را جهت برپايی يك جبهه فراگير ملی متقاعد نمايد و در اين مسير تا
آنجا پيش رفت كه حتی موعد تأسيس و اولين گردهمايی آنان را برای پس از بازگشت خود از
سفر ليبی مشخص نمود.
تأسيس جامعه مقاوم لبناني در برابر تجاوزات اسراييل
امام موسی صدر از سال 1343 و يك سال پيش از تأسيس جنبش فلسطينی فتح، در پی
انديشه تبديل جامعه مصرفی لبنان به جامعهای مقاوم در برابر تجاوزات آينده رژيم
صهيونيستی برآمد. وی در بهار سال 1344 گروهی از جوانان مؤمن شيعه را به مصر اعزام
نمود تا در دورهای شش ماهه، فنون نظامی را فرا گيرند. با بازگشت اين جوانان كه
اولين كادرهای مقاومت لبنان بودند، عمليات ايذايی مشترك رزمندگان فلسطينی ــ لبنانی
در شمال فلسطين اشغالی آغاز شد. بخش اعظم نيروهای رزمنده از جوانان شيعه لبنان و
فرماندهی عمليات بر عهده رزمندگان فلسطينی بود. اين نوع عمليات مشترك تا اوايل سال
1972 ادامه يافت. اولين شهيد شيعه در عمليات ايذايی بر عليه رژيم صهيونيستی، از
جوانان شهر مرزی «ناقوره» بود كه در سال 1347 به شهادت رسيد.
در مهر 1348 مؤسسه صنعتی جبل عامل يا كارگاه كادرسازی امام صدر رسماً آغاز به
كار كرد. در پی بمباران شديد جنوب لبنان توسط رژيم صهيونيستی در سال 1349 و عدم
واكنش مناسب دولت وقت، اعتصابی بیسابقه به دعوت امام موسی صدر لبنان را فرا گرفت
به گونهای كه دولت وقت را بر آن داشت برای بازسازی مناطق جنگی و برپايی
پناهگاههای مناسب در آن، مجالس جنوب را تأسيس كند. از اوايل سال 1341 عمليات
ايذايی جوانان شيعه در داخل فلسطين اشغالی شكلی مستقل به خود گرفت، هر چند تا
سالها پس از آن نيز به صلاحديد امام صدر، افتخار آن به نام «نيروهای مخصوص جنبش
فلسطينی فتح» ثبت میشد. در شهريور سال 1351 و كمتر از 24 ساعت پس از اشغال 48
ساعته دو روستای «قانای جلی» و «جويا» به دست سربازان رژيم صهيونيستی، نشست
فوقالعاده مجلس اعلای اسلامی شيعيان با حضور تمامی اعضاء در روستای جويا برگزار شد
و از همان روز اولين بذرهای «مقاومت لبنانی» توسط امام موسی صدر پاشيده شد. يك ماه
پس از اين حادثه و به هنگام تجاوز نيرهای صهيونيستی به روستای «فاووق» در جنوب
لبنان، اولين عمليات غير رسمی مقاومت لبنان به اجرا در آمد كه حاصل آن چند كشته و
مجروح اسرائيلی بود. از پاييز سال 1351 آموزش نظامی جوانان شيعه شتاب بيشتری گرفت.
اولين شهيد مقاومت لبنان «فلاح شرفالدين» مؤذن چهارده ساله مؤسسه صنعتی جبل عامل
بود كه در زمستان 1352 و پس از به هلاكت رساندن چند تن از سربازان رژيم صهيونيستی،
در روستای مرزی «بنت جبيل» به شهادت رسيد. در خرداد سال 1354 و به دنبال وقوع
انفجاری در اردوگاه نظامی عين البنيه در كوههای بقاع كه به شهادت 27 تن از جوانان
شيعه انجاميد، امام موسی صدر رسما ولادت «گروههای مقاومت لبنان» را اعلان نمود. با
پايان يافتن جنگ داخلی لبنان و انتقال دامنه ناآرامیها به جنوب، واحدهای مقاومت
لبنان رسماً در نقاط استراتژيك مناطق مرزی مستقر شدند. اولين عمليات بزرگ مقاومت
لبنان عليه تجاوزات اسرائيل در اواخر سال 1355 صورت گرفت كه پس از چند روز درگيری،
به آزادسازی شهركهای «طيبه» و «بنت جبيل» منجر گرديد. امام موسی صدر اولين شخصيتی
بود كه در زمستان سال 1356، طرح سازشكارانه توطين پناهندگان فلسطينی در جنوب لبنان
را افشا و با مواضع شجاعانه خود از تحقق آن جلوگيری كرد. در حمله گسترده سال 1357
اسرائيل به جنوب لبنان و به رغم عقبنشينی احزاب چپ و گروههای فلسطينی، جوانان
مقاومت لبنان و دانشآموزان مؤسسه صنعتی جبل عامل در منطقه اشغالی باقی ماندند و به
رغم امكانات اندك تا به آخر عليه اشغالگران صهيونيست ايستادگی كردند.
امام موسی صدر اگرچه لبنان را محل اصلی فعاليتهای خود قرار داده بود؛ اما
هيچگاه از ديگر مسائل جهان اسلام غافل نبود. انقلاب اسلامی ايران، امنيت حوزه های
علميه، اتحاديه عربی ــ اسلامی جهت مبارزه با اسرائيل و گسترش تشيع در آفريقای
سياه، مهمترين دغدغه های خارج از لبنان ايشان را تشكيل میدادند.
در پی دستگيری امام خمينی و در اوايل تابستان 1342، امام موسی صدر راهی اروپا و
شمال آفريقا شد، تا از طريق واتيكان و الازهر، شاه ايران را برای آزادسازی امام تحت
فشار قرار دهد. با آزاد شدن امام در پايان اين سفر، آيت الله خويی تصريح كرد كه اين
آزادی، بيش از هر چيز مرهون سفر آقای صدر بوده است. در پی تبعيد امام به تركيه در
پاييز سال 1343، امام موسی صدر اقدامات مشابهی را به انجام رساند تا ضمن تأمين
امنيت آن بزرگوار، ترتيب انتقال ايشان به عتبات عاليات را فراهم سازد. در نيمه دوم
دهه چهل و پس از آماده شدن اولين كادرهای نظامی مقاومت لبنان، دهها تن از جوانان
مبارز ايرانی به لبنان آمدند و زير نظر آنان فنون نظامی را فرا گرفتند. در اواخر
دهه چهل و مقارن با تأسيس مجلس اعلای اسلامی شيعيان، امام خمينی در پاسخ برخی فضلای
ايرانی مقيم نجف، امام صدر را اميد خود برای اداره حكومت پس از شاه ناميد. در
زمستان 1350 و بر اساس تقاضای مراجع وقت، امام موسی صدر درباره برخی زندانيان سياسی
با شاه گفتوگو كرد كه بعضی از آنان از جمله حجتالاسلاموالمسلمين هاشمی رفسنجانی،
اندكی بعد از زندان آزاد شدند. با به قدرت رسيدن حافظ اسد در سال 1350 و آغاز
همكاریهای تنگاتنگ وی با امام صدر، سوريه به امنترين كشور خاورميانه برای مبارزين
ايرانی بدل گرديد. امام موسی صدر در تابستان 1356 جوانمردانه سينه سپر نمود و با
اقامه نماز، تدفين و برپايی مراسم چهلمين روز شهادت دكتر شريعتی در بيروت، از سست
شدن پيوند جوانان تحصيلكرده با روحانيت، جلوگيری به عمل آورد.
به دنبال درگذشت مرحوم حاج آقا مصطفی خمينی در پاييز سال 1356 وی پسر عموی خود
شهيد آيت الله سيدمحمدباقر صدر را بر آن داشت تا بيش از پيش به حمايت از امام خمينی
برخيزد. امام موسی صدر در بهار سال 1357 لوسين ژرژ نماينده روزنامه لوموند در بيروت
را به نجف فرستاد تا با انجام اولين مصاحبه بين المللی با امام خمينی، افكار عمومی
جهانيان را با انقلاب اسلامی ايران آشنا سازد. امام موسی صدر در ديدارهای مكرر سال
1357 خود با رهبران سوريه، عربستانسعودی و برخی ديگر از كشورهای جهان عرب، اهميت
انقلاب اسلامی ايران، پيروزی قريبالوقوع آن و ضرورت همپيمانی آنان با اين انقلاب
را به آنها گوشزد كرد. وی در شهريور 1357 و يك هفته پيش از ربودن شدن خود با
انتشار مقاله «ندای پيامبران» در روزنامه لوموند، امام خمينی را به عنوان تنها رهبر
انقلاب اسلامی ايران معرفی نمود. بدون ترديد بزرگترين خدمت امام موسی صدر به انقلاب
اسلامی ايران آن بود كه در سالهای 1356 تا 1357 و پس از قريب دو دهه ترويج ارزشهای
زيبای اسلام راستين در لبنان، عموم مردم، خصوصاً شيعيان و بالاخص كادرهای مقاومت آن
كشور را با اين انقلاب آشنا و مرتبط نمود.
امام موسی صدر در 3 شهريور سال 1357 و در آخرين مرحله از سفر دورهای خود به
كشورهای عربی، بنا بر دعوت رسمی معمر قذافی رهبر نظامی ليبی وارد اين كشور و در روز
9 شهريور ربوده شد. دستگاههای قضايی دولتهای لبنان و ايتاليا و همچنين تحقيقات
انجام شده از سوی واتيكان، ادعای رژيم ليبی مبنی بر خروج امام از آن كشور و ورود
ايشان به رم را رسماً تكذيب كرد. مجموعه اطلاعات آشكار و پنهانی كه طی دو دهه پيش
بدست آمدند؛ همگی دال بر آن هستند كه امام موسی صدر هرگز خاك ليبی را ترك نگفته
است.
در اين ميان قرائن متعددی حكايت از آن دارند كه امام موسی صدر همچنان در قيد
حيات بوده و چون برخی ديگر از علمای اسلامی، شرايط زندان حبس ابد را می گذراند.
آخرين خبری كه در 13 ارديبهشت 1380 توسط سايت «جبهه نجات ملی ليبی» بر روی شبكه
جهانی اينترنت منعكس شد؛ مدعی آن است كه امام موسی صدر در اواخر سال 1376 توسط برخی
زندانيان زندان ابوسليم شهر طرابلس مشاهده شده و اندكی پيش از ماه رمضان گذشته به
مكانی ديگر انتقال يافته است.