امروز شنبه بیست و
سوم اردیبهشت سال 1385 هجری شمسی مقارن است با پانزدهم ربیع الثانی
سال 1427 هجری قمری و برابراست با سیزدهم می سال 2006 میلادی .
وقوع غزوه بنی النضیر :
در چین روزی در سال چهارم ه ق غزوه بنی نضیر اتفاق افتاد
.
به نقل از کتاب زندگانى حضرت محمد(ص) ، نویسنده : حجه الاسلام و
المسلمین رسولى محلاتى : بنى النضیر تیرهاى از یهود بودند که در
جنوب شرقى مدینه سکونت داشتند و داراى قلعه و مزارع و نخلستانى در
آن محل بودند،اینان با پیغمبر اسلام پیمان عدم تعرض و دوستى داشتند
و متعهد شده بودند که بر ضد مسلمانان اقدامى نکنند و کسى را علیه
ایشان تحریک ننمایند .دو حادثه شوم«رجیع و بئر معونه»سبب شد که
دوباره زبان یهود به استهزاى مسلمانان باز شود و آنان را مورد
شماتت قرار دهند و سخنان ناهنجارى درباره پیغمبر اسلام بر زبان
آرند و سبب جرئت دشمنان و منافقین گردند. پیغمبر اسلام دیگر بار
متوجه این دشمنان داخلى گردید و در صدد برآمد تا از عقیده قلبى
آنان نسبت به مسلمانان مطلع شده و پایدار نبودن ایشان را در پیمانى
که بسته بودند آشکار سازد. کشته شدن آن دو عامرى به دست عمرو بن
امیه سبب شد که پیغمبر اسلام در صدد تهیه دیه و خونبهاى آن دو نفر
بر آید و آنان را به کسان مقتولان که هم پیمان با او
بودندـبپردازد. و چون قبیله بنى عامر همانگونه که با رسول
خدا(ص)همپیمان بودند با یهود بنى النضیر نیز همپیمان بودند،رسول
خدا(ص)در صدد برآمد تا از یهود مزبور کمک بگیرد و به همین منظور با
ده نفر از یاران خود که از آن جمله على بن ابیطالب(ع)بود به سوى
محله بنى النضیر حرکت کرد و چون بدانجا رسید و منظور خود را اظهار
کرد آنان در ظاهر از پیشنهاد آن حضرت استقبال کرده و آمادگى خود را
براى کمک و مساعدت در این باره اظهار داشتند و از آن حضرت دعوت
کردند تا در محله آنان فرود آید،پیغمبر اسلام فرود آمده و به دیوار
قلعه آنان تکیه داد و به انتظار کمک آنها در آنجا نشست،در این موقع
چند تن از سرکردگان آنها به عنوان آوردن پول یا تهیه غذا به میان
قلعه رفته و با هم گفتند: ـشما هرگز براى کشتن این مرد چنین فرصتى
مانند امروز به دست نخواهید آورد خوب است هم اکنون مردى بالاى
دیوار برود و سنگى را از بالا بر سر او بیفکند و ما را از دست او
راحت و آسوده سازد،همگى این رأى را پسندیده و با اینکه یکى از
بزرگانشان به نام سلام بن مشکم با این کار مخالفت کرده گفت:شاید
خداى محمد او را از این کار آگاه سازد،به سخن او گوش نداده و در
صدد انجام این کار بر آمدند. شخصى از ایشان به نام عمرو بن جحاش
انجام این کار را به عهده گرفت و بىدرنگ خود را به بالاى دیوار
رسانید تا توطئه آنها را اجرا کند. ولى قبل از اینکه او کار خود را
بکند خداى تعالى به وسیله وحى پیغمبر را از توطئه ایشان آگاه ساخت
و رسول خدا(ص)فورا از جاى خود برخاسته و مانند کسى که دنبال کارى
مىرود بدون آنکه حتى یاران خود را خبر کند به سوى مدینه به راه
افتاد.در برخى از نقلها هم آمده که رو به اصحاب خود کرده
فرمود:شما در جاى خود باشید و خود تنها راه شهر را در پیش گرفت .
اصحاب که دیدند مراجعت پیغمبر به طول انجامید از جاى برخاسته به
جستجو پرداختند و از کسى که از مدینه مىآمد سراغ آن حضرت را
گرفتند و او گفت:من پیغمبر را در شهر مدینه دیدار کردم. پیغمبر
اسلام مطمئن بود که با رفتن او،یهود جرئت آنکه به اصحاب او گزندى
برسانند ندارند و از عکس العمل و انتقام رهبر مسلمانان بسختى واهمه
و بیم دارند. به هر صورت،یاران رسول خدا(ص)که این حرف را شنیدند
خود را به مدینه و نزد پیغمبر رساندند و چون علت آمدن او را
پرسیدند حضرت توطئه آنها و وحى خداى تعالى را به ایشان اطلاع داد،و
به دنبال آن یکى از مسلمانان به نام محمد بن مسلمه را مأمور کرده
فرمود:به نزد یهود بنى النضیر برو و به آنها بگو:شما پیمان شکنى
کردید و از در مکر و حیله بر آمدید و نقشه قتل مرا طرح نمودید،اینک
تا ده روز مهلت دارید که از این سرزمین بروید و از آن پس اگر در
اینجا ماندید کشته خواهید شد. محمد بن مسلمه پیغام رسول خدا(ص)را
به آنها رسانید،یهود مزبور که تاب مقاومت در برابر مسلمانان را در
خود نمىدیدند آماده رفتن شدند ولى عبد الله بن ابىـسرکرده منافقین
مدینهـبراى آنها پیغام فرستاد که از جاى خود حرکت نکنید و ما دو
هزار نفر هستیم که آماده کمک به شما هستیم و هرگز شما را تسلیم
محمد نخواهیم کرد و یهود بنى قریظه نیز به پشتیبانى شما برخاسته و
شما را یارى مىکنند.یهودیان گول وعده او را خورده و ماندند،و به
محکم کردن قلعههاى خویش پرداختند و چون مهلت به پایان رسید پیغمبر
اسلام پرچم جنگ را بست و به دست على بن ابیطالب(ع)داد و با سربازان
اسلام به سوى قلعههاى بنى النضیر حرکت کرد و دستور محاصره آنان را
صادر فرمود. محاصره آنان به طول انجامید که بعضى مدت محاصره را
بیست و یک روز ذکر کردهاند،و به گفته برخى رسول خدا(ص)براى اینکه
یهود مزبور از آن سرزمین دل برکنند و یا کمال خوارى و ذلت خود را
به چشم ببینند دستور داد چند نخله خرما را از باغهاى آنها قطع
کردند و همین هم شد و آنها تسلیم شده و حاضر به ترک خانه و دیار
گشتند و از آن سرزمین رفتند،و مفسران نیز گفتهاند آیه«ما قطعتم من
لینة او ترکتموها قائمة على اصولها فباذن الله ...» نیز در همین
باره نازل شده که چون یهود بنى النضیر آن حضرت را در این کار سرزنش
کردند این آیه نازل شد،و در کتاب سیرة المصطفى آمده است که مجموع
نخلههایى که مسلمانان قطع کرده و یا سوزاندند شش نخله بود و در
نقلى که فخر رازى در تفسیر همین آیه از ابن مسعود کرده وى گفته
است:رسول خدا(ص)دستور داد چند نخله خرما را که سر راه جنگجویان و
مزاحم آنان براى جنگ بود قطع کردند. و به هر صورت یهودیان که
دیدند از کمکهایى که عبد الله بن ابى وعده کرده بود خبرى نشد و
یهود بنى قریظه هم براى نجات آنها اقدامى نکردند به ستوه آمده و
تدریجا ترس و ناامیدى بر آنها مستولى شد و تسلیم شدند و از پیغمبر
اسلام امان خواستند تا از مدینه کوچ کنند . رسول خدا(ص)موافقت
فرمود که هر سه نفر از آنها یک شتر با خود ببرند و هر چه مىخواهند
از اثاثیه خود بر آن بار کنند و بقیه را به جاى بگذارند و بروند. و
بدین ترتیب یهود بنى النضیر از مدینه کوچ کرده جمعى از آنها در
خیبر اقامت گرفتند و بیشترشان نیز به شام رفتند و با رفتن آنها
غنیمت بسیارى براى مسلمانان به جاى ماند که رسول خدا(ص)با مشورت
اصحاب آن را به مهاجرین مکه که تا آن روز به صورت میهمان در خانه
انصار زندگى مىکردند اختصاص داد و میان آنها تقسیم کرد و از آن پس
مهاجرین مکه نیز مانند مردم دیگر مدینه صاحب خانه و زندگى مستقل و
جداگانهاى شدند،و از کمک انصار بىنیاز گشتند.تنها دو نفر از
انصار بودند که به خاطر حاجتى که داشتند آن حضرت سهمى نیز به هر
کدام از آن دو داد که یکى ابو دجانه انصارى و دیگر سهل بن حنیف
بود. و بر طبق نقل کازرونىـبغیر از خانه و اثاث و زمین و باغهاـ50
زره و 50 کله خود،و 340 شمشیر از ایشان به جاى ماند که میان
مسلمانان تقسیم شد. و دو نفر از یهود مزبور نیز به نام یامین بن
عمرو و ابو سعد بن وهب مسلمان شدند و در مدینه ماندند. شیخ
مفید(ره)و نیز ابن شهراشوب در کتابهاى خود داستانى از شجاعت و
فداکارى على بن ابیطالب (ع)در ایام محاصره بنى النضیر نقل کردهاند
که ذیلا از نظرشما مىگذرد: گویند:هنگامى که رسول خدا(ص)براى
محاصره یهود بنى النضیر آمد دستور داد خیمهاش را در آخرین نقطه از
زمینهاى گودى که در آنجا بودـو به زمین بنى حطمة معروف
بودـبزنند،همین که شب شد مردى از بنى النضیر تیرى به سوى خیمه آن
حضرت انداخت و آن تیر به خیمه اصابت کرد،پیغمبر(ص)دستور داد
خیمهاش را از آنجا بکنند و در دامنه کوه نصب کنند و مهاجر و انصار
اطراف آن،خیمههاى خود را برپا کردند،چون تاریکى شب همه جا را فرا
گرفت ناگاه متوجه شدند که على بن ابیطالب در میان آنها نیست،به نزد
رسول خدا(ص)آمده و معروض داشتند :على بن ابیطالب گم شده و در میان
ما نیست؟ فرمود:فکر مىکنم به دنبال اصلاح کار شما رفته باشد،طولى
نکشید که على(ع)در حالى که سر بریده همان مرد یهودى را که تیر به
سوى خیمه رسول خدا(ص)انداخته بود در دست داشت بیامد و آن سر را نزد
آن حضرت گذاشت پیغمبر(ص)فرمود:یا على چه کردى؟ عرض کرد:من دیدم این
خبیث مرد بىباک و دلاورى است،پس در کمین او نشستم و با خود گفتم
:چه چیز در این تاریکى شب او را چنین بىباک کرده جز اینکه
مىخواهد از این تاریکى استفاده کرده دستبرد و شبیخونى بزند،ناگاه
او را دیدم که شمشیر در دست دارد و با سه تن از یهود مىآید،من که
چنان دیدم برخاسته و بدو حمله کرده و او را کشتم و آن سه نفر که
همراهش بودند گریختند و هنوز چندان دور نشدهاند و اگر چند نفر
همراه من بیایند امید آن هست که بدانها دست یابیم. رسول خدا(ص)ده
نفر را که از آن جمله ابو دجانه و سهل بن حنیف بود همراه
على(ع)روانه کرد و آنان بسرعت آمده پیش از آنکه یهودیان به
قلعههاى خود برسند بدانها رسیدند و آنها را به قتل رسانده و سرهاى
ایشان را به دستور پیغمبر(ص)در چاههاى بنى حطمه افکندند و همین
جریان رعب و وحشتى در دل بنى النضیر افکند و سبب تسلیم و کوچ کردن
آنان از مدینه گردید.
هبه فدک به حضرت فاطمه زهرا ( س ) :
در چنین روزی در سال چهارم ه ق حضرت رسول اکرم ( ص ) فدک
را به حضرت فاطمه زهرا ( س ) هبه کردند .
به نقل از کتاب فروغ ابدیت، ج 2، نویسنده: آیت الله جعفر سبحانى :
«فدک»،سرزمین آباد و حاصلخیزى بود که در نزدیکى«خیبر»قرار
داشت.و فاصله آن با مدینه،در حدود یکصد و چهل کیلومتر بود،که پس
از دژهاى خیبر،نقطه اتکاء یهودیان حجاز به شمار مىرفت، سپاه
اسلام،پس از آنکه یهودیان را در«خیبر»و«وادى القرى»و«تیما»درهم
شکست،و خلائى را که در شمال مدینه احساس مىشد،با نیروى نظامى
اسلام پرنمود،براى پایان دادن به قدرتهاى یهودى در این سرزمین-که
براى اسلام و مسلمانان کانون خطر و تحریک بر ضد اسلام به شمار
مىرفتند-سفیرى به نام«محیط»پیش سران فدک فرستادند.«یوشع بن
نون»که ریاست منطقه را بر عهده داشت،صلح و تسلیم را بر نبرد ترجیح
داد،و تعهد کرد که نیمى از حاصل را هر سال در اختیار پیامبر اسلام
بگذارد و از این پس،زیر لواى اسلام زندگى کند.همچنین،بر ضد
مسلمانان دستبه توطئه نزند،و حکومت اسلام در برابر این مبلغ امنیت
منطقه آنها را تامین نماید. سرزمینهائى که در اسلام به وسیله جنگ و
قدرت نظامى گرفته مىشود، متعلق به عموم مسلمانان است،و اداره آن
به دست فرمانرواى اسلام مىباشد،ولى سرزمینى که بدون هجوم نظامى و
اعزام نیرو به دست مسلمانان مىافتد،مربوط به شخص پیامبر و امام پس
از وى مىباشد،و اختیار این نوع سرزمینها با او است.مىتواند آن را
ببخشد،مىتواند اجاره دهد.یکى از آن موارد اینست که از این املاک و
اموال، نیازمندیهاى مشروع نزدیکان خود را به شکل آبرومندى برطرف
سازد. روى این اساس پیامبر«فدک»را به دختر گرامى خود حضرت
زهرا«ع»بخشید.منظور از بخشیدن این ملک-چنانکه قرائن گواهى
مىدهد-دو چیز بود: 1-زمامدارى مسلمانان پس از درگذشت پیامبر اسلام
طبق تصریح مکرر پیامبر،با امیرمؤمنان بود و چنین مقام و منصبى به
هزینه سنگینى نیاز دارد. على«ع»براى حفظ این مقام و
منصب،مىتوانست از درآمد«فدک»،حداکثر استفاده را بنماید. 2-خاندان
پیامبر-که فرد کامل آن یگانه دختر وى و نور دیدگانش حضرت حسن و
حضرت حسین(ع)بود-باید پس از فوت پیامبر،به صورت آبرومندى زندگى
کنند و حیثیت و شرف پیامبر محفوظ بماند.براى این هدف
پیامبر«فدک»را به دختر خود بخشید. محدثان و مفسران شیعه و گروهى
از دانشمندان سنى مىنویسند:وقتى آیه «و آت ذا القربى حقه و
المسکین و ابن السبیل» نازل گردید، پیامبر دختر خود فاطمه را
خواست و فدک را به وى واگذار نمود. ناقل این مطلب،ابو سعید خدرى
است که یکى از صحابه بزرگ رسول خدا مىباشد. همه مفسران اعم از
شیعه و سنى قبول دارند که این آیه،در حق نزدیکان و خویشاوندان
پیامبر نازل گردیده و دختر وى روشنترین مصداق«ذى القربى»است.حتى
در شام هنگامى که مرد شامى به على بن الحسین حضرت زین العابدین
گفت:خود را معرفى نماى!آن حضرت براى شناساندن خود آیه یاد شده را
تلاوت نمود،و این مطلب آنچنان در میان مسلمانان روشن بود که آن مرد
شامى در حالى که سر خود را بعنوان تصدیق حرکت مىداد،به آن حضرت
چنین عرض کرد:بخاطر نزدیکى و خویشاوندى خاصى که با حضرت رسول
دارید،خدا به پیامبر خود دستور داده که حق شما را بپردازد. خلاصه
گفتار آنکه:در اینکه این آیه در حق حضرت زهرا و فرزندان وى نازل
گردیده، میان علماء اسلام اتفاق نظر است،ولى در اینکه هنگام نزول
این آیه،پیامبر فدک را به دختر گرامى خود بخشید،میان جامعه
دانشمندان شیعه اتفاق نظر وجود دارد و برخى از دانشمندان سنى نیز
با آن موافق مىباشند. و مامون(به هر علتى بود)خواست فدک را به
فرزندان زهرا برگرداند،به یکى از محدثان معروف،«عبد الله بن
موسى»نامهاى نوشت،و از او درخواست نمود که او را در این مساله
راهنمائى کند.او حدیثبالا را که در حقیقتشان نزول آیه است،به وى
نوشت،و مامون نیز فدک را به فرزندان حضرت فاطمه بازگردانید. خلیفه
عباسى به فرماندار خود در مدینه نوشت،پیامبر اسلام دهکده«فدک»را
به دختر خود فاطمه بخشیده و این یک مساله مسلمى است،و میان فرزندان
زهرا در این مساله اختلاف نیست.
لغو کاپیتولاسیون درایران :
در چنین روزی در سال 1358 پس از پیروزی انقلاب اسلامی معاهده
کاپیتولاسیون یا حق قضاوت کنسولی از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران
ملغی اعلام گردید . حسنعلی منصور در دوران انقلاب سفید شاه دومین
نخست وزیر عصر انقلاب سفید شد . در همین دوره بود که طرح لایحه
کاپیتولاسیون (حق قضاوت کنسولی) به اتباع آمریکایی مطرح شد .
حسنعلی منصور با جدیت تمام ننگین ترین لایحه تاریخ ایران را به
مجلس برد تا آن را به تصویب برساند . وی علیرغم مخالفت های مردمی و
همچنین بیانات حضرت امام خمینی ره در این زمینه تلاش های بسیاری
کرد و سرانجام آن را به تصویب رساند . تصویب کاپیتولاسیون خشم مردم
را برانگیخت . امام خمینی ره هم در حضور هزاران نفر از مردم قم
وتهران که از ساعاتى پیش در منزل و کوچههاى اطراف منزل امام
اجتماع کرده بودند بیانات تاریخى خود را علیه کاپیتولاسیون ایراد
کرد.
امام ره سخنان خود را پس از نام خدا با آیه انا لله و انا الیه
راجعون آغاز کردند و فرمودند : من تاثرات قلبی خودم را نمی توانم
اظهار کنم ، قلب من در فشار است . از روزی که مسایل اخیر را شنیدم،
خوابم کم شده ، ناراحت هستم ... ایران دیگر عید ندارد، عید ایران
را عزا کردند...عزا کردند و چراغانى کردند، عزا کردند و دسته جمعى
رقصیدند، ما را فروختند، استقلال ما را فروختند، باز هم چراغانى
کردند، پایکوبى کردند...عزت ما پای کوب شد ، عظمت ایران از بین رفت
...آقایان! من اعلام خطر می کنم . ای ارتش ایران! من اعلام خطر می
کنم . ای بازرگانان ایران! من اعلام خطر می کنم . ای علمای ایران !
من اعلام خطر می کنم . ای علمای ایران ! ای مراجع اسلام من اعلام
خطر می کنم . ای فضلا ! ای طلاب ! ای حوزه های علمیه ! ای نجف ! ای
قم ! ای تهران ! ای شیراز! من اعلام خطر می کنم والله گناهکار است
کسی که داد نزند ، والله مرتکب کبیره است کسی که فریاد نزند .
سخنان تکان دهنده، متاثر کننده و مقطع امام، هر بار با فریاد
شیون و زارى مردم حاضر همراه مىشد. حسنعلی منصور سرانجام در سال
1343 ه ش تاوان کار خود را به دست گروه فداییان اسلام پس داد .
در گذشته استاد شانه چی :
در چنین روزی در سال 1381 ه ش حجه الاسلام والمسلمین استاد کاظم
شامنه چی از فضلای حوزه علمیه دیده از جهان فروبست. از ایشان آثار
متنوعی در حوزه علوم اسلامی به جای مانده است.
سفر رییس جمهور به کشورهای عربی :
در چنین روزی در سال 1378 ه ش آقای خاتمی رییس جمهور با هدف گسترش
روابط میان کشور های عربی اسلامی سفر خود را به چندین کشور عربی
اسلامی آغاز کرد .
تولد فلاورانس نایتینگل :
در چنین روزی در سال 1820 میلادی فلورانس نایتینگل ایتالیایی به
دنیا آمد . وی نخستین پرستار تحصیلکرده و بنیانگذار پرستاری مدرن
در جهان به شمار می رود .نایتینگل در دوران جنگ کریمه تمام وقت
خویش را صرف مراقبت از مجروحان جنگی کرد .
تولد راسپوتین :
در چنین روزی در سال 1872میلادی ، گریگوری راسپوتین از مشاورین
ارشد نیکلای دوم به دنیا آمد . راسپوتین از افراد بانفوذ در این
دوره از تاریخ روسیه به شمار می رود . او در آن هنگام در تمامی
امور سیاسی کشور مداخله می کرد . وی در بیستم دسامبر 1916 به دست
یکی از شاهزادگان میهن پرست ورسیه به قتل رسید
منبع : خبرگزاری مهر
58/02/23
سخنان تحریكآمیز آیت الله شبیر خاقانی علیه كانون فرهنگی ـ
نظامی جوانان مسلمان خرمشهر در مسجد امام صادق ( ع ) و متعاقب
آن حمله عناصر خلق عرب به ساختمان كانون و به آتش كشیدن آن و
بازداشت اعضای كانون از جمله محمد جهانآرا ؛ گزارش مطبوعات از
این حادثه و تشكیل شورای امنیت شهر و مذاكره بین طرفین و آزادی
بازداشتشدگان .
انتشار اطلاعیه افشاگرایانه به امضای دانشآموزان مسلمان خرمشهر در
تشریح چگونگی و عوامل دخیل در وقایع امروز خرمشهر و معرفی ماهیت
گروههای مختلف در خرمشهر .
گزارش روزنامه اطلاعات از ا عتصاب كاركنان شركت ایران ترمینال
در گمرك خرمشهر .
سفر عزالدین حسینی به همراه هیئتی از روحانیون كردستان به تهران و
قم برای ملاقات با امام خمینی و مقامات دولتی ؛ تشریح اهداف این
ملاقات در مصاحبه با روزنامه كیهان .
اعلام موجودیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ارومیه .
وظایف و نحوه عملكرد دادگاههای انقلاب اسلامی از نظر آیت الله
شریعتمداری ، آیت الله خلخالی ( رئیس دادگاههای انقلاب ) و امام
خمینی در مطبوعات . آیت الله شریعتمداری : مجتهد نميتواند به غیر
مجتهد اجازة قضاوت بدهد . آیت الله خلخالی : محمدرضا پهلوی ، فرح
پهلوی ، اشرف پهلوی ، نخست وزیر ، اویسی ، پالیزبان … محكوم به
اعدام شدهاند . ما دستهای امپریالیستها و صهیونیستها را قطع
كردهایم . امام خمینی : « به غیر از كسی كه آدم كشته و كسی كه
فرمان كشتار عمومی داده و یا مرتكب شكنجه منجر به مرگ شده ، هیچ
دادگاهی حق ندارد در غیر موارد مذكور حكم اعدام صادر كند . »
هشدار نشریه آبزرور چاپ لندن : هرگونه مداخله آمریكا در
خاورمیانه نتایجی خطرناكتر از واقعه سوئیز كه به تضعیف غرب در
خاورمیانه شد ، به بار خواهد آورد .
تفسیر خبرگزاری فرانسه درباره بحران تازه نفت در غرب ، كاهش تولید
جمهوری اسلامی ، آینده اقتصاد ایران و احیای اقتصاد و كاهش بیكاری
به عنوان نخستین وظیفه دولت موقت .
اظهارات صدام حسین نایب رئیس شورای فرماندهی انقلاب عراق دربارة
عدم توانایی آمریكا و دیگر كشورها در اشغال منابع نفت و داشتن
روابط مداخلهگرانه با كشورهای تولید كننده نفت ؛ تأكید صدام بر
دشواری مبارزه با اسرائیل و نقش وحدت عراق و سوریه در تمدن عربی .
وزیران خارجه عراق و سوریه : هدف از ادغام دو كشور تشكیل دولتی
واحد با یك رئیس جمهوری است و بزودی صورت خواهد گرفت .
61/02/23
نیویورك تایمز: اگر عراقیها عقب نشینی كنند از نظر آینده
مذاكرات صلح و اعتبار صدام بنفع عراق است.
63/02/23
دیدار همزمان وزرای خارجه عراق و كویت از ژاپن
فانینشال تایمز: صدام اعتراف كرد پادشاهی سعودی اطلاعات
آواكسها را در اختیار عراق ميگذارد.
64/02/23
كوششهای جدید شوروی و كویت برای پایان دادن به جنگ (در این
كوششها تمام كشورهای خلیج فارس نیز مشاركت دارند.
ارائه پیشنهاد جدیدی از سوی هند – الجزایر و فرانسه برای پایان
دادن به جنگ.
درخواست بازار مشترك اروپا برای پایان دادن به جنگ از طریق
برقراری آتش بس فوری و حل مسالمتآمیز جنگ.
درخواست كمك كویت از امریكا در صورت حمله ایران به این كشور
65/02/23
اعطای وام 250 میلیون لیرهای انگلیس به عراق
67/02/23
مرحله دوم انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی