فلسطین در کانون بیداری اسلامی است

سومین كنفرانس بین‌المللی قدس و دفاع از حقوق ملت فلسطین با حضور روسای سه قوه، مقام‌های لشكری و كشوری، روسای مجالس اسلامی، میهمانان خارجی و با سخنرانی رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای آغاز به‌كار کرد.

این كنفرانس به مدت 3 روز تا روز یكشنبه، هم‌زمان با میلاد نبی مكرم اسلام ادامه خواهد داشت.

تاكنون سران و نمایندگان مجالس بسیاری از كشورهای مسلمان برای شركت در این همایش بزرگ وارد تهران شده‌اند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی با حضور در سومین «كنفرانس بین‌المللی حمایت از قدس و ملت فلسطین» بر احقاق حقوق مسلم مردم فلسطین تاكید و تصریح كردند كه امت اسلامی موظف است به هر گونه ممكن، فلسطینیان را یاری كند.

متن كامل بیانات مقام معظم رهبری در مراسم افتتاحیه سومین كنفرانس بین‌المللی قدس و حمایت از حقوق مردم فلسطین كه روز جمعه، 25 فروردین ماه در ساختمان اجلاس سران در تهران برگزار شده است، به شرح ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله رب العالمین و الصلاه و السلام علی الرسول الاعظم الامین و علی اله الطاهرین و صحبه المنتجبین.

به شما میهمانان عزیز، علماء، متفكران، سیاستمداران، مجاهدان و سنگرداران مرزهای اعتقادی و جهادی اسلام خوشامد می‌گویم. شما برای همفكری و چاره جویی درباره ی بزرگترین مصیبتی كه در تاریخ معاصر بادسیسه های استعمار بر امت اسلامی وارد شده؛ یعنی اشغال فلسطین و قدس شریف، گردهم آمده اید. همزمانی این اجلاس با سالروز ولادت رسول اعظم صلی‌الله علیه و آله و سلم در سالی كه ملت ایران آن را به نام مبارك آن حضرت مزین كرده است، باید برای همه‌ی ما الهام بخش مجاهدت و اتحاد و عزم راسخ و اعتماد به وعده ی الهی باشد و زمینه ساز رحمت و نصرت خداوند گردد، انشاء‌الله.

دوران كنونی، دوران بیداری اسلامی است و فلسطین در كانون این بیداری قرار گرفته است.

اكنون نزدیك به ‪ ۶۰‬سال از اشغال فلسطین می‌گذرد و ملت مظلوم فلسطین دورانهای پرمحنتی را با آزمونهای گوناگون گذرانیده‌اند . از مقاومت‌های مظلومانه و مایوسانه ی آغاز ماجرا و آوارگی و غربت و مشاهده‌ی نابودی خانه و كاشانه و قتل عام عزیزان و كسان شان، تا پناه بردن به مجامع بین المللی و روی آوردن به معامله‌های بی‌فرجام سیاسی و قمار سراسر باخت مذاكره با اشغالگر و واسطه كردن قدرتهایی كه خود مجرم اصلی در بروز و تداوم این محنت بوده اند.

محصول این تجارب تاریخی، نسل نو و بالنده‌ی آن ملت رشید و شجاع را به قله‌ی بیداری و آزادگی رسانید و آتشفشان انتفاضه را پدید آورد.

در جبهه‌ی مقابل نیز مسیری با مراحل متفاوت طی شد: از سبعیت بی رحمانه و عنان گسیخته و نسل كشی‌ها و ویرانگری‌های خشم آلود و تجاوزهای نظامی به همسایگان و داعیه‌ی از نیل تا فرات، تا دست اندازی سیاسی و اقتصادی به منطقه با استفاده از ضعف و خیانت برخی سیاستمداران جهان اسلام ... و ناگهان مواجهه با بیداری شیر آرمیده ی فلسطین وانتفاضه‌ی پرخروش ملتی به جان آمده و به پاخاسته.

محصول این فرایند پرماجرا كه در همه حال متكی به پول و زور دو دولت انگلیس و آمریكا و حمایت شرم آور آنان از جنایتكاران صهیونیست بود، امروز تزلزل و تردید و یاس سردمداران رژیم غاصب و مواجهه‌ی آنان با موج پرخروش و فزاینده‌ی بیداری اسلامی است .

درست است كه امروز هم فلسطین عرصه‌ی قساوت آمیزترین جنایات بشری از سوی صهیونیست‌های بیگانه و غاصب، برصاحبان مظلوم آن است و به صورتی استثنایی، فجیع‌ترین ستمها به طور علنی و با افتخار از سوی دولت صهیونیستی انجام می‌گیرد و اعلام می‌شود ، ولی یك نگاه به عرض و طول این ماجرای ‪ ۶۰‬ساله آشكارا از حقیقت تكان‌دهنده و عبرت آموزی خبر می‌دهد، و آن چیزی نیست جز دگرگون شدن صحنه و جابجا شدن جایگاه اقتدار دو جبهه، هم در خود فلسطین و هم در خاورمیانه و دنیای اسلام كه اساسا فاجعه‌ی غصب فلسطین برای در قبضه گرفتن و سیطره بلندمدت و تضمین شده بر آن، از سوی سیاستمداران غربی طراحی و اجراء شده بود.

فلسطین دهه‌ی ‪ ۱۹۴۰‬را در نظر بیاورید، سرزمینی در قلب دنیای عرب، كشوری فقیر، حكومتی ضعیف، مردمی بی‌خبر، و همسایگانی دست نشانده‌ی استعمار. ثروتمندترین و مسلح‌ترین و شریرترین دولت غربی به تحریك صهیونیستها آن را از دست مسلمانان بیرون می‌آورد، و به یك حزب نژاد پرست و جرار و تروریست می‌سپارد.

همه‌ی دولتهای غربی و هر دو قطب سیاسی متخاصم عالم به آن كمك می‌كنند، دولتهای دست نشانده‌ی منطقه از قبیل ایران پهلوی و بعضی دیگر، به اسلام و عربیت پشت كرده در خدمت آن قرار می‌گیرند، پول و سلاح و علم و صنعت از سوی همه در اختیارش گذاشته می‌شود.

آمریكا مانند قیم و وكیل مدافع و كارپرداز او عمل می‌كند و شوروی هم تنها در این مساله با آمریكا هیچ مخالفتی نمی‌كند. قطعنامه‌های سازمان ملل در همان حد ضعیف و محافظه‌كارانه‌اش هم از سوی دولتی جعلی و یاغی صهیونیست، مورد بی‌اعتنایی كامل قرار می‌گیرد. با پشت گرمی آمریكا و اروپا به مصر، به سوریه، به اردن، به لبنان حمله‌ی نظامی می‌كند و بخشهایی را به قصد تصرف دائم اشغال می‌كند.

بی‌مهابا از ترور و قتل و غارت حرف می‌زند و تهدید می‌كند و تروریست- های معروف یكی پس از دیگری در آن به حكومت می‌رسند كه آخرین آنها جنایتكار معروف صبرا و شتیلا است. ده‌ها سال در صحنه فلسطین، دولت غاصب، با چهره‌ای خشن، بی‌انعطاف، طلبكار و شكست ناپذیر باقی می‌ماند.

در جبهه مقابل پس از آن ضعف و انكسار نخستین و ناكامی تلاشهای نیمه كاره سال‌های اول، تجربه‌ها یك یك خود را می‌آزمایند و دستاویزهای فكری و عملی از قومیت و ناسیونالیزم تا چپ گرایی ماركسیستی و امثال آن از بوته‌ی آزمایش ناموفق بیرون می‌آیند.

ایمان دینی كه ملت به آن سخت پایبند است به همت مجاهدان صبور و مقاوم، بتدریج نقطه‌های روشنی در افق بسته و غم آلود پدید می‌آورد و امیدهایی می آفریند، ودر این هنگام ناگهان خورشید انقلاب اسلامی از مشرق طلوع می‌كند.

بر روی پرچم بلند این انقلاب الهی همراه با نام خدا و شریعت اسلامی، نام فلسطین نقش بسته است.

از این مقطع، مسیر حوادث دگرگون می‌شود و روند زوال دولت غاصب و زوال سیطره‌ی مطلق آمریكا كه در طول سالهای دراز شریك جرم دولت غاصب بوده ، در منطقه آغاز می‌گردد. گروه‌های جهادی مومن به اسلام در فلسطین و لبنان سر برمی آورند و نسل مبارزان صادق و سرسخت را متشكل می‌كنند.

جهاد و شهادت زنده می‌شود و قدرت حقیقی یعنی قدرت ملتی كه عزم ایستادگی و فداكاری در او راسخ است، جایگاه خود را در معادلات فلسطین و منطقه باز می‌یابد.

خون مطهر جوانان شهادت طلب و حضور میدانی مبارزان از جان گذشته، همه محاسبات دنیاداران ماده پرست و لذت جو را در هم می‌ریزد و میدان تازه‌ای را می‌گشاید كه در آن، خون بر شمشیر پیروز است .

و امروز، پس از ‪ ۶۰‬سال از آن آغاز محنت بار، جبهه حق با امیدهای تازه و با انگیزه‌ی ایمان كه نسل‌های جدید را پی در پی مجذوب خود كرده، تازه نفس و جازم، در میدان فلسطین روزبه‌روز خود را نیرومند تر می‌سازد و شكست‌های نظامی و سیاسی را یكی پس از دیگری در لبنان و فلسطین بر دشمن تحمیل می‌كند، و با حماسه‌ی جهاد خود به سوی فتح مبین می‌رود، گویا كلام صادق خدا خطاب به آنهاست:

وعدكم الله مغانم كثیره تاخذونها فجعل لكم هذه و كف ایدی الناس عنكم و لتكون ایه للمومنین و یهدیكم صرطا مستقیما ( فتح - ‪.( ۲۰‬

و اخری لم تقدروا علیها قد احاط الله بها و كان الله علی كل شی قدیرا (فتح ‪.( ۲۱‬

و متقابلا جبهه باطل، پس از عقب نشینی‌های پی در پی، و از دست دادن امیدهای كاذب آغازین، دچار تفرقه و تردید و سردرگمی است. حامی اصلی اش یعنی آمریكا خود در خاورمیانه با مشكلات لاینحل روبرو و با نفرت روز افزون ملت‌های این منطقه بلكه همه جهان مواجه است.

شعار از نیل تا فرات به شعار امنیت آن هم در داخل دیواری كه خود به دور خویش می‌كشد، تنزل یافته و برای مقابله با فلسطین به پاخاسته، راهی جز تانك و بمب و ترور و زندان و بولدوزر نمی‌شناسد یعنی همان ابزاری كه به كار بردن آن در ده‌ها سال گذشته، ملت فلسطین را به فولاد آبدیده‌ی كنونی مبدل كرده و از این پس هم اثر آن جز مقاوم تر شدن آنان نخواهد بود.

برادران و خواهران من!

امروز ملت فلسطین در وسط میدان یك جهاد دشوار و بلند مدت است و این نه ننها جهاد فلسطین، كه بخش برجسته‌ای است از جبهه گسترده‌ی جهاد دنیای اسلام با مستكبرین متجاوز و سفاك و غارتگر.

دنیای اسلام بیدار شده، شعار حاكمیت اسلام در همه كشورهای اسلامی ، جایگاه نخست را در میان جوانان و دانشگاهیان و روشنفكران این كشورها یافته، ایران اسلامی كه پروراننده‌و به عمل آورنده‌ی اندیشه مردمسالاری دینی است، روزبه‌روز قوی تر و پیشرفته تر شده، اسلام ناب كه امام خمینی آن را پیراسته از التقاط و انحراف و جمود و تحجر معرفی كرد، در عرصه‌ی سیاسی بسیاری از كشورها امتداد یافته و در شرق و غرب دنیای اسلام ، ریشه دوانیده است.

طعم تلخ و زهرآگین لیبرال دموكراسی غرب كه تبلیغات آمریكایی، مزورانه می خواست آن را داروی شفابخش معرفی كند، جان و تن امت اسلامی را آزرده است و دل آنان را گداخته است. عراق و افغانستان و لبنان، گوانتانامو و ابوغریب و سیاه چالهای پنهان دیگر، و پیش از همه شهرهای غزه و ساحل غربی، واژه آزادی و حقوق بشر غربی را كه رژیم آمریكا بی‌شرم‌ترین و وقیح ترین مبلغ آن است، برای ملت‌های ما ترجمه كرده است.

امروز لیبرال دمكراسی غرب به همان اندازه در دنیای اسلام رسوا و منفور است كه سوسیالیزم و كمونیزم دیروز شرق، ملت‌های مسلمان می‌خواهند آزادی و كرامت و پیشرفت و عزت را در سایه‌ی اسلام بدست آورند. ملتهای مسلمان از سلطه‌ی دویست ساله‌ی بیگانگان و استعمارگران به ستوه آمده و از فقر و ذلت و عقب ماندگی تحمیلی خسته شده‌اند.

ما حق داریم و می‌توانیم تحقیر و تكبر دولت‌های سلطه‌گر را به خودشان برگردانیم: این احساس صادق ملت‌های ما و نسل كنونی دنیای اسلام از شرق آسیا تا قلب آفریقا است و این میدان جهادی پیچیده و متنوع و دشوار و بالند مدت است .. و اگر فلسطین را پرچم این جهاد بنامیم سخنی به گزاف نگفته‌ایم.

امروز همه دنیای اسلام باید قضیه فلسطین را قضیه خود بدانند ، این كلید رمز آلودی است كه درهای فرج را به روی امت اسلامی می‌گشاید. فلسطین باید به ملت فلسطین برگردد و دولت واحد فلسطینی به انتخاب همه فلسطینیان سراسر كشور خود را اداره كند.

كوشش پنجاه ساله انگلیس و آمریكا و صهیونیستها برای حذف نام فلسطین از نقشه جهان و هضم ملت فلسطین در ملت‌های دیگر، به جایی نرسید و فشار و ستم و قساوت به عكس نتیجه داد.

امروز ملت فلسطین از اسلاف ‪ ۶۰‬سال قبل خود زنده تر و شجاع تر و كارآمدتر است، این روند كه در سایه ایمان و جهاد و انتفاضه‌ی افتخار آفرین پدید آمده باید ادامه یابد و وعده‌ی خداوند تحقق یابد كه فرمود:

وعد الله الذین آمنوا منكم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض كما استخلف الذین من قبلهم و لیمكنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدلنهم من بعد خوفهم امنایعبدوننی لایشركون بی‌شیئا و من كفر بعد ذلك فاولئك هم الفاسقون (نور- ‪( ۵۵‬.

در دایره ی وسیعتر یعنی جهان اسلام نیز دست یافتن به این هدف والا یعنی رهایی از سلطه و زورگویی و دخالت استعمارگران و زندگی در سایه اسلام، ممكن و شدنی و البته متوقف بر جهادی از نوع دیگر است.

این جهادی علمی، سیاسی و اخلاقی است. ملت ایران در ‪ ۲۷‬سال گذشته آن را آزموده و میوه‌های شیرین آن را چیده است. پایه‌ی این جهاد مقدس، ایمان- گرایی و علم گرایی است و خصوصیت آن این است كه هرگام استوار در آن، گام بعدی را استوارتر وطی هر مرحله‌اش ، مرحله‌ی بعدی را ممكن تر می‌سازد.

در جهاد فلسطین و در جهاد دنیای اسلام، شرط اصلی موفقیت ،پای فشردن بر اصول است . دشمن همواره ربودن اصول را هدف می‌گیرد و با خدعه و وعده و تهدید، برچشم پوشیدن از آن اصرار می‌ورزد. با حذف یا كمرنگ شدن اصول و دنیای اسلام شاخص‌های راهنما را گم می‌كند و محكوم قواعدی می‌شود كه دشمن، آن را تعیین كرده است... و نتیجه معلوم است.

غالبا بعضی در میان خود ملت‌های ما و از خود ما، به پیروی از دشمن، ما را به رها كردن اصولمان توصیه می‌كنند و آن را تاكتیك و تدبیر می‌نامند.

انگیزه آنان هرچه باشد، ضعف و غفلت یا طمع و خیانت، آن را مصداق این كلام خداوند:

"فتری الذین فی قلوبهم مرض یسارعون فیهم یقولون نخشی از تصیبنا دائره فعسی الله ان یاتی بالفتح او امر من عنده فیصبحوا علی ما اسروا فی انفسهم نادمین" (مائده -‪( ۵۲‬

آنان از كمك به دشمن هیچ سودی نمی‌برند. آمریكا و غرب بارها نشان داده- اند كه حتی به تسلیم‌شدگان هم رحم نمی‌كنند و چون تاریخ مصرف همكاری- كنندگان به پایان برسد به آسانی آنان را به دور می‌افكنند.

برخی دیگر قدرت دشمن را به رخ می‌كشند و حق طلبان را از اصطكاك با آن بیم می‌دهند. در این سخن مغالطه خطرناكی نهفته است.

اولا: دشمنی كه انسان خردمند از اصطكاك با او پرهیز می‌كند،دشمنی نیست كه هویت او و منافع حیاتی او، و اصل وجود او را هدف گرفته است. مقاومت در برابر چنین دشمنی، حكم قاطع خرد انسانی است، زیرا بدیهی است كه خسارت قطعی ناشی از تسلیم در برابر او ، همان خسارت احتمالی ناشی از مقابله با اوست، به اضافه ذلت و تحقیر.

امروز استكبار جهانی كه رئیس جمهور كنونی آمریكا سخنگوی آن است دنیای اسلام را صریحا تهدید می‌كند و سخن از جنگ صلیبی می‌گوید، شبكه استكباری صهیونیزم و سازمان‌های جاسوسی آمریكا و انگلیس در همه دنیای اسلام سرگرم فتنه انگیزی اند، با پول و تشویق آنان به مقدسات اسلامی در رسانه‌ها علنا اهانت می‌شود و حتی سیمای ملكوتی پیامبر اعظم از جسارت سخیف آنان مصون نمی ماند، هزارها فیلم سینمایی و بازی رایانه‌ای و امثال آن با هدف زشت نمایاندن چهره اسلام و مسلمین، تولید و روانه بازارها می‌شود، و اینها همه علاوه بر جنایات آنان در تعرض به كشورهای اسلامی و كشتارهای فلسطین و عراق و افغانستان و دخالت طلبكارانه آنان در كشورهای اسلامی برای تامین منافع نامشروع سیاسی و اقتصادی است.

تسلیم در مقابل چنین دشمنی كاملا در نقطه مقابل حكم خرد، و مقاومت، تنها راه توصیه شده عقل و شرع است.

ثانیا: مبالغه در قدرت دشمن، خود یكی از ترفندهای اوست. پول و زور سیاسی و نظامی و جنگ افزار مدرن و انبوه، دولت‌هایی را می‌ترساند كه از پشتوانه ملت خود محرومند. غلبه نظامی بر رژیمی مانند رژیم صدام كه نه خود از پشتیبانی ملتش برخوردار بود و نه ارتشش بویی از ایمان و جهاد برده بود، دلیل قدرت نیست.

آمریكا نتوانسته بر ملت عراق پیروز شود. عراق به همان اندازه كه توانست داعیه دمكراسی خواهی آمریكا را به محك بكشد و رسوا كند، توانست دعوی قدرت مطلق و شكست ناپذیر بودن آن را نیز به چالش بكشد و مسخره كند.

ملت‌ها و دولت‌های متكی به ملت، اگر از سرمایه ایمان به خدا و ایمان به خود برخوردار باشند و مقاومت را پیشه سازند هرگز شكست نخواهند خورد و تحمل سختی‌های جهاد، پیروزی را به آنان هدیه خواهد كرد و افسانه دروغین شكست ناپذیری دشمن متجاوز را باطل خواهد ساخت. حال و گذشته نه چندان دور این را به اثبات رسانده واز این پس نیز آن را ثابت خواهد كرد انشاء‌الله.

حلقه‌های به هم پیوسته توطئه آمریكایی درباره ایران و عراق و سوریه و لبنان كه با هدف حاكمیت بر خاورمیانه باسرمداری رژیم صهیونیستی است، هرگز كامیاب نخواهد شد و جر خسارت مهلك برای سردمداران آمریكا به بار نخواهد آورد.

اگر دولت آمریكا تصادفا از خرد و وجدان پیروی كند باید از لجاجت در برابر ملت عراق دست بردارد و به رای آن ملت درباره دولت برگزیداش تمكین كند، دولت منتخب ملت فلسطین رامحترم بشمارد و هم پیمان یاغی و شریر خود یعنی دولت غاصب صهیونیست را مهار كند، زندانیان مظلوم در گوانتانامو و ابوغریب و دیگر زندان‌های پنهان خود را بی‌درنگ آزاد سازد، توطئه علیه سوریه و لبنان و جمهوری اسلامی ایران را متوقف كند و با نادانی خود منطقه حساس خاورمیانه و خلیج فارس را ملتهب نسازد.

در پایان به ملت شجاع و مقاوم فلسطین عرض می‌كنم: شما با جهاد و صبر و مقاومت درخشان خود دنیای اسلام را سرافراز كردید و ملتی نمونه شدید. بار سنگین این محنت بزرگ، پشت شما را خم نكرد و خون مطهر شهیدانتان عزم و استقامتتان را ریشه‌دار تر ساخت. دشمن شما با سفاكی و بی‌رحمی خود، باكشتار و تخریب و آدم ربایی و وحشی‌گری خود ، نتوانست شما را عقب براند وامروز شما از همیشه قویترید.

خون شهدای بزرگی چون شیخ احمد یاسین و فتحی شقاقی و رنتیسی و جوانان شهادت طلب و دیگر شهدای مظلوم شما تاكنون بر شمشیر دشمن پیروز شده واز این پس به حول و قوه الهی بیشتر پیروز خواهد شد.

ما در جمهوری اسلامی ایر ان و یقینا انبوه مسلمانان و آزادیخواهان در سراسر جهان، در غم و محنت شما خود را شریك می‌دانیم، شهیدان شما، شهیدان ما، رنج و اندوه شما، رنج واندوه ما و پیروزی شما ، پیروزی ما است.

امت بزرگ اسلامی نمی‌تواند همچون غرب مزور، در برابر ظلمی كه برشما می- رود بی‌تفاوت و ساكت بماند و با دشمن شمادست دوستی بدهد. هر كه چنین كند با شما دشمنی كرده است و مطمئنا ملت‌های مسلمان از این گناه بزرگ مبرایند. امت اسلامی موظف است به هر گونه ممكن به شما یاری برساند و شما را در ادامه این راه مبارك كمك كند.

به وعده الهی اعتماد كنید. رنج‌ها و دردهای جانكاه خود را كه خون‌های به ناحق ریخته و سختی‌های هر روزه بر شما وارد می‌سازد به حساب خدا بنویسید و همچون سرور شهیدان عالم حسین بن علی علیهماالسلام در لحظه‌ای كه كودك شیرخوارش را در آغوشش با تیر زهرآلود شهید كردند، بگویید: انما یهون الخطب علی انه بعین الله... و بدانید كه خداوند پیروزی نهایی مومنان و مجاهدان صابر را تضمین كرده است و تمت كلمه ربك صدقا و عدلا لامبدل لكلماته.

والسلام علیكم و رحمه الله

منبع:خبرگزاری قرآنی ایران