برخوردهای توهین آمیز با یک جانباز بدلیل انتقاد از
عملکرد بنیاد شهید و امور ایثارگران
من از آن موقعی که مصاحبهام منتشر شده ، دوبار بیشتر
نرفتهام بنیاد . که هر دو بار هم با مشکل مواجه شدم .اگر
قبلا حداقل جواب سلام مان را میدادند الان همان جواب سلام
را هم به زور میدهند.
یکی از جانبازانی که پیش از این طی گفتگویی از وضعیت
نابسامان ایثارگران گلایه کرده بود ضمن انتقاد از برخورد
نامناسب مسئولان بنیاد شهید و امور ایثارگران ، پس از
انتشار مصاحبه اش با گروه دفاع مقدس
خبرگزاری "مهر"، گفت: من الان به جهت مصاحبه با
بنیاد بابت وام مشکل پیدا کرده ام .
پیش از این به دلیل مشکلاتی که داشتم
از بنیاد درخواست وام کرده بودم . آنها هم موافقت کرده و
قرار شده بود که پرداخت کنند . اما وقتی به بنیاد مراجعه
کردم متأسفانه برخورد بدی با من شد و با آنکه قول وام را
در خرداد به من داده بودند، منتفی شد.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه بر
چه اساسی معتقدید عدم پرداخت وام به خاطر انتشار
مصاحبهتان بوده است گفت :به این جهت میگویم به مصاحبه من
با خبرگزاری مربوط است که سه بار تماس گرفتند: «بیا حرفت
را تکذیب کن!»چند وقت پیش چندین بار به منزل یکی از دوستان
که جانباز است ، از طرف بنیاد تماس گرفته و برای من پیغام
گذاشتند. گفتند:"حرفهایتان را تکذیب کنید"! حتی گفته
بودند:از بالا لیست خدماتتان را خواسته اند و ما هنوز
نفرستادهایم . شما تکذیب کنید تا ما نفرستیم. ما گفتیم:
اگر لیستی که میخواهید بفرستید واقعا لیست خدماتی باشد که
ما گرفته ایم هیچ مشکلی نیست اما اگر بخواهید اضافه کنید
باز آن لیست بالاخره بدست ما می رسد و خدماتی که به ما
دادید در پرونده ما هست. الان هم نمی دانیم چی
فرستادهاند، خدا می داند.
بعد از مصاحبه وقتی به بنیاد مراجعه
کردم و درخواست وام را دادم ، همین آقای. . . که به من
گفته بود برو خرداد بیا وامت را بگیر ، نامه ای نوشته به
من داده که من باید شش ماه بدوم تا برسم به نقطه اصلی.
کاملا با توجیهات قانونی هم کار را عقب میاندازند . یعنی
قبلا از روی لطف مثلا میخواستهاند کار ما را جلو
بیاندازند ، و حالا بعد از مصاحبه با دلایل قانونی
میگویند که این کار نمیشود .
این جانباز دفاع مقدس افزود : اگر الان
وارد بنیاد می شویم - به دلیل اینکه مصاحبه کرده ایم - به
ما یک نگاه بدی می کنند. یا هر کدامشان با کلمات زشت به ما
توهین می کنند . حتی آقای . . . ( مسئول یکی از قسمتهای
بنیاد ) به من گفت: « دیگر جویت زیاد شده ، جفتک می
اندازی! تو روزنامه حرف می زنی؟ » من از آن موقعی که
مصاحبه ام منتشر شده ، دوبار بیشتر نرفتهام بنیاد . که هر
دو بار هم با مشکل مواجه شدم . یکی در مورد درصدم و یکی در
مورد پرداخت وام. اصلا توجه نمی کنند. اگر قبلا حداقل جواب
سلام مان را می دادند الان همان جواب سلام را هم به زور می
دهند. من اگر آمده ام اینها را می گویم به خاطر این است که
دیگر صبرم تمام شده است . دیگر هر چه می خواهد بشود ، بشود
. خانهام دارد از دستم میرود .من این را می خواهم بگویم
آیا با جانبازی که آمده مشکلاتش را می گوید یا مشکل محل
سکونتش را می گوید باید این چنین برخورد کنند؟ شما باید
بصورت گروهی با ما مصاحبه میکردید که اینها نتوانند کاری
بکنند . چون تک تک صحبت کردیم حالا تک تک ما را له می
کنند.
وی ادامه داد : دو بار که بعد از
مصاحبه به بنیاد مراجعه کرده ام بچه های بنیاد به من
گفتند:« این چه حرفهایی است که زدی ؟ مگه سرتان اضافی است؟
مگر شما می توانید با دولت طرف شوید؟! » یا به من گفتند:
«این چه کاری بود که کردی ؟ روزنامه تان به دست ما رسیده.
بنده خدا! یک لقمه نان داری می خوری ، تو لاک خودت باش. تو
با اینها نمی توانی در بیفتی . هیچوقت دولت سازمان را ول
نمی کند بیاید طرف تو را بگیرد. » دیگر برایم فرقی نمی کند
که چه بشود. می خواهند بکشند،می خواهند ببرند و هر کاری که
می خواهند بکنند. اگر خدا و پیغمبر می گوید که من بیایم
مشکلم را بگویم ، مرا در پیچ وخم بیاندازند که هیچ!در
مصاحبه ام حرف بدی نزدم . الان هم می گویم آقای دهقان در
فرهنگسرای بهمن حرفهایی زد که عمل نشد . در رادیو و
تلویزیون وعدههایی داد که تا الان ما چنین چیزی ندیدیم.
فقط کاری کردهاند که ما مدام بشنویم « جانبازان دارند
مملکت را می چاپند! »
این جانباز در پایان خاطرنشان کرد :من
تا آخر این قضیه ایستاده ام چراکه الان خانه ام از دستم می
رود و صحبت های من هر جا می خواهد پخش شود در رادیو در
تلویزیون آخرش مرگ است. یکبار به دنیا آمدیم و یکبار هم می
میریم. بهتر از این هست که شرمنده زن و بچه هایمان شویم!
منبع:خبرگزاری مهر