شهید آوینی
 
گفت وگوی تفصیلی با جواد شمقدری سازنده فیلم تبلیغاتی دکتر احمدی نژاد

* تاثیرفیلم شما برملت چقدربود؟
- این سوال را من نباید جواب بدهم.

* ارزیابی شخصی خودتان چیست؟
- جور دیگری به این بحث می پردازم. با توجه به شناختی که از دکتر احمدی نژاد داشتم، و این شناخت در دو سه هفته اول که کار را شروع کردیم ، کامل تر شد ، ارزیابی من این بود که هر کسی، هرایرانی ای قادر باشد آقای دکتر را دقیق بشناسد ، محال است به کس دیگری رای بدهد، مگر اینکه با خودش بجنگد و به او رای ندهد . چون در احمدی نژاد ویژگیهایی دیدم که با گذشت 27 سال ازپیروزی انقلاب، وجود آن خصوصیات، دریک مدیر ارشد، منحصر به فرد بود. این ویژگیها را اوایل انقلاب درافراد زیاد می دیدیم . اینها خصیصه هایی بود که انقلاب برای ملت ایران آموخته بود که سمت نگاهشان به سوی آسمان باشد و نه به زمین . اما اینک زمینی دیدن همه چیز، یک مسئله عادی شده است. و من دیدم که دکتراحمدی نژاد با وجود موقعیت شغلی سطح بالا و با اینکه حق دارد از رفاه فوق العاده ای بهره ببرد ، ازاین نوع زندگی  کردن چشم پوشیده است. او به عمد، خود را محروم کرده و شرایط زندگی یک کارمند درسطح متوسط را برگزیده است . و در آن مقطع فکر کردم اگر مردم این خصیصه را درک کرده و از آن آگاهی یابند ، به این آدم، علاقه مند خواهند شد و من ابزار سینما را برای انتقال این "حقیقت" در اختیار داشتم .

* شما با یک خطرهم مواجه بودید . وآن اینکه چنین آدمی با ارتقای رفاه برای آحاد جامعه میانه ای نداشته باشد .

- بله. و برای همین مراقب بودم که این سوال که او می آید برای اینکه ثروت را توزیع کند، پاسخ دقیق بدهم ، واین پاسخ درفیلم، عنایت جدی دکتر احمدی نژاد به عدالت است. درعین حال تاکید او براینکه هرگز روا نیست

 بخشی ازجامعه نان شب هم ندارند ، مدیرجامعه از رفاه درزندگی برخوردارباشد. او نمی پسندد که مهمانی شبانه یک مدیردر ویلایی در کنار دریا ده میلیون تومان هزینه ببرد. درایران ، برخی مدیران درسالهای گذشته به یک طبقه تبدیل شدند، طبقه ای که رقابت دردنیا طلبی را مشی خود قراردادند . و این روند درمسابقه ای بی رحمانه ادامه پیدا کرد وتشدید شد وتشویق هم شدند .

* چطورشد که دوربین شما به خانه آقای احمدی نژاد رفت ؟
- مردم از زندگی دنیا طلبانه مدیران کم وبیش آگاهی داشتند، اما کمترکسی مطلع بود که مدیریت انقلابی هنوزهم وجود دارد .وحالا ما فرصت ومجالی مناسب پیدا کرده بودیم حالامی توانستیم به انگیزه ساختن فیلم انتخاباتی دکتراحمدی نژاد این نوع زندگی را منعکس کنیم وآن را تبلیغ کنیم ونشان بدهیم که مردم به چنین مدیریتی درنظام اسلامی اقبال نشان می دهند .
این بهترین موقعیت بود که مشی مدیریتی انقلابی را دوباره دراذهان زنده کنیم .

* پیش از شروع همکاری با آقای احمدی نژاد شما از وضعیت زندگی او اطلاع داشتید؟
- نه.

* پس، فیلمنامه چطورشکل گرفت. اصلا چطورشد که همکاری با او را دردستورکار خود قراردادید؟

- این را می دانستم که آقای احمدی نژاد از سلامت فکر واندیشه برخورداراست وهمچنین ویژگیهایی دراو دیده بودم که به ویژگی های خودم خیلی شبیه بود. جالب است بدانید که پس از مطرح شدن بحث نامزدی او، این من بودم که پیشنهاد دادم فیلم تبلیغی اورا بسازم.

* این پیشنهاد کی مطرح شد؟

- پس از فروردین .

* شناخت قبلی ای که در ابتدای مصاحبه به آن اشاره کردید ، مربوط به همکاری شما با شهرداری تهران است؟

- نه! این موضوع هم حکایتی دارد. من از زمان دانشجویی دردانشگاه علم وصنعت او را می شناختم .

* قبل از شما، کس دیگری برای ساختن فیلم تبلیغاتی  آقای احمدی نژاد اعلام آمادگی نکرده بود؟

- وارد این محدوده نشویم بهتراست .

* از زمان دانشجویی تان و دانشگاه علم و صنعت بگویید.

- درسال 59 این دانشگاه علم وصنعت بود که حرکت انقلاب فرهنگی را شروع کرد. شناخت محدود من از آقای احمدی نژاد، مربوط به همان سال 59 بود. اما سال 64 که دانشگاه بازگشایی شد. شناخت بیشتری از او پیدا کردم. من او را یک روشنفکرمذهبی ولایی پایدارمی شناختم ، اما حقیقتا ازجزئیات زندگی اش اطلاعی نداشتم. شنیده بودم که اوغذایش را از خانه می آورد. اما این مسئله را جدی نگرفته بودم . پس از شروع کار روزی، درساعت 3 بعدازظهر، جلسه ای با او داشتیم و محل جلسه هم یکی از مناطق شهرداری تهران بود. حدود ساعت چهار شد که یکی ازمحافظان، ساک آقای احمدی نژاد را آورد که غذای او درآن بود. بیشتر که با او همراه شدم، به زندگی ومنش او آگاهی بیشتری پیدا کردم . خانه او را قبلا ندیده بودم و حتی نمی دانستم ماشینش چیست. مسئله دیگرهم کفشهای او بود. وقتی وارد جایی می شدیم ، می دیدیم که کهنه ترین کفش، مال اوست! حتی می خواستم بگویم کفشتان را عوض کنید، اما فرصتی پیش نیامد. بنابراین وقتی در تبریز، کفش دکتر گم شد و یکی از محافظان، با خوشحالی این خبررا داد و گفت: حالا می توانیم برای دکتر،کفش نو  بخریم!، دیدم که این موضوع عین سوژه است. تا مدتها ابا داشتم که به خانه اش بروم ، ولی مخاطبان دکتر در دیدارها، این ایده را به من دادند. درسفرهایی که داشتیم ، در اکثر جلسات پرسش و پاسخ، خیلیها سوال می کردند که خانه شما کجاست؟ چه ماشینی سوارمی شوید؟ چگونه زندگی می کنید؟ و...؟ دانشجویان ما، به جای پرسیدن دیدگاه سیاسی او، از این سوالها می کردند. یعنی بحث فقروغنا به جایی رسیده که دانشجوی ما اول می پرسد توچقدرعیدی می گیری وپایه حقوقت چقدراست (!) او درواقع می خواهد بداند سطح زندگی رئیس جمهورش با بدنه اصلی جامعه چقدرتفاوت دارد؟ یعنی او دارد زندگی خانواده خودش را که درتنگدستی به سرمی برد با مدیرارشد، مقایسه می کند. لذا جهت طرح من کم کم عوض شد .

* طرح شما درابتدا درچه جهتی بود ؟

- طبیعی بود که می خواستم شخصیت او را معرفی کنم، اما بیشتر از جنبه دیدگاههای فکری و سیاسی. اما دیدم علایق مردم سمت و سوی دیگری دارد .

* طرح فیلمنامه شما کی و چگونه شکل گرفت؟

- تقریبا سه هفته پس ازهمراهی با او درسفرهایی که به سراسر کشورداشتیم، دراین مدت با ایده های مختلفی درگیربودم ، یادداشتهای مختلفی داشتم که الان هم وجود دارد و نهایتا پس ازاین سه هفته ایده کلی کار و مسیر فیلم را پیدا کردم.

* چقدر روی منابع آرشیوی حساب کرده بودید ؟

- خیلی کم ، کمتراز دو یا سه درصد.

* شما با سوژه ای مواجه بودید که شخصیت اول فیلمتان بود و باید به او نزدیک می شدید. آیا این کار آسان بود و دکتر با شما راه می آمد؟

- او در برابر دوربین، حجب وحیای خاصی داشت. زیاد با دوربین دوست نبود ودوربین را بیگانه می دید. احساس کردم دوربین حجابی است که نمی گذارد به کشف خلق وخوی و روحیات زیبای ایشان دسترس پیدا کنیم. برای حل این مشکل خودم دوربین را دست گرفتم و ضمنا تلاش هم نمی کردم که عناصر فنی کار را زیاد رعایت کنم . بدین ترتیب صداقت و صلابت کار بیشتر تضمین می شد. شاید اگریک فیلمبردار حرفه ای بود، می خواست به نورپردازی برسد. و ازعناصر زیبایی شناسی بهره می برد. البته اینها به زیباتر شدن کادرها کمک می کرد، اما محتوای داخل کادرافت می کرد. لذا من از خیرمسائل فنی دربعضی پلانها گذشتم وپرهیزکردم از اینکه به دکت رقالب بدهیم که جلوی دوربین چه کار بکند یا چه کارنکند. ما باید خودمان را با موضوع تطبیق می دادیم، اگر چه با افت تکنیکی و تصویری رو به رو می شدیم . احساس کردم درشرایط دیگر تصاویرمعنا ومفهومی دیگرپیدا خواهند کرد که می ارزد . والبته این اولین کاری بود که من خودم دوربین به دست گرفته بودم. درسفرها همیشه من با دوربین کنار او بودم ، وکم کم دیگراوحضورمن ودوربین را حس نمی کرد . همین الان صحنه هایی داریم که اومسائل خصوصی را به دوربین من گفته است که البته از بعضی از این صحنه ها نیازی ندیدیم استفاده کنیم .
البته درمواردی مثل دیدارهای مردمی درشهرداری یا شبیه آن، با 3 دوربین فیلم برداری کردیم  که گروه هم حرفه ای بود وحتی صحنه آرایی هم کردیم . نزدیک به ده ساعت، ازدیدارهای مردم فیلم گرفتیم که ازبخشی ازآنها استفاده کردیم .

* اشاره کردید به یادداشتها وایده هایی که قبل از پیدا کردن طرح نهایی با آنها درگیر بودید . شما فیلمنامه تان را از درون مردم پیدا کردید وآن را تنظیم کردید. تا رسیدن به این مرحله چه فرایندی طی شد ؟

- خیلی هم خالی الذهن نبودم. من برآن بودم که یک رئیس جمهور مردمی را در فیلمم منعکس کنم و می دانستم این کلید موفقیت فیلم خواهد بود. اما اینکه این را با چه لوکیشن وموقعیتی نشان بدهیم، باید پیدا می کردیم. دراولین طرح و برنامه ای که برای او نوشتم، پیشنهادهایی دادم که باید درچه موقعیتهایی قراربگیریم .مثلا نوشتم که یک روزباید برویم بازارچه شهرک گلستان تا کنش و واکنشهای شهردار و مردم را بگیریم. رئیس جمهورمردمی باید بتواند با مردم دیالوگ برقرارکند. حتی با کسانی که در شهرک غرب برای خرید به بازارچه گلستان می روند. یا نوشته بودم یک روز برویم کوه ازاین موضع که دکتر ورزشکارهم هست. این یادداشتها را زمانی تنظیم کرده بودم که هنوز از کار او تعریفی نداشتم . درطول سفرها برخی ازخواستهای قبلی من خود به خود تامین می شد. وقتی رفتیم نمایشگاه کتاب تهران وآن صحنه های مواجهه جوانان با دکتر پیش آمد ، ایده هایم با قالبی بهترازآنچه فکرمی کردم، تامین شد . بعد ازنمایشگاه کتاب دیگرنیازی به بازدید ازبازارچه گلستان وجود نداشت . اتفاقا اززیباترین صحنه های فیلم همان صحنه های نمایشگاه کتاب بود که جوانها و مراجعه کنندگان به نمایشگاه با او دیالوگ برقرارکردند  و90 درصد ایده های اولیه من درقالبهای دیگری که درحوزه کاری اوتعریف می شد، تامین شد .

* آقای شمقدری بودجه این فیلم چقدرشد وچطورتامین شد؟

- هزینه این فیلم بالای چهل میلیون تومان بود و تا این لحظه، تامین نشده است. البته تا الان دریک مورد 3 میلیون تومان و در مورد دیگر، 5 میلیون تومان، کمک مردمی به من داده شده است.

* دستمزد خودتان چقدراست؟

- جزوهمان هزینه هاست. البته من دستمزد زیادی نخواستم. الان هم اگر پول دادند، می گیریم و اگرهم ندادند، نمی گیریم. امیدواریم ازمحل کمکهای مردمی هزینه فیلم تامین شود. این 8 میلیون تومان هم که گرفتم ،واقعا از ناحیه کمکهای مردمی بود. دریکی ازسفرها یک آقایی دست کرد توی جیبش و پول داد. و من گزارش این دریافت و پرداخت را به ستاد اعلام کردم.

* این فیلم را 35 میلی متری ساختید که این قدرهزینه اش زیاد شد؟

- نه، "دی وی کم" گرفتیم. ما نزدیک به دوازده "سی دی" فیلم ، شامل نماهنگ و سخنرانی تولید کردیم که هزینه هرکدام از آنها درحد 2 میلیون تومان بود. علاوه براینها، سه تیزر داشتیم و پنج برنامه رادیویی وهمچنین چهار برنامه تلویزیونی داشتیم. 1500"سی دی" اصلی هم تهیه کردیم و ضمنا نزدیک به چهل ساعت هم روی فیلم مرحله دوم انتخابات کارکردیم . چون زمان این فیلم 45 دقیقه شد. این را هم بگویم که تاکنون به حدود سی نفردستمزد پرداخت کرده ام .

* شما از کار گروه سینمایی ستاد انتخاباتی آقای احمدی نژاد راضی هستید ؟

- من محصول کار را معجزه می دانم . این حجم کار واین کیفیت دروقت محدود معجزه بود. تمام مراکزی که ابزار قدرت مثل پول ، رسانه و... را دراختیارداشتند، عزم آن داشتند که دکتراحمدی نژاد پیروزنشود . اما در روی دیگر، مردم بودند با دست خالی وایمان قوی. و خدا عنایت کرد و مردم مظلوم پیروز شدند .

* نقش سینما را درانتخابات با همه شواهد وقراینی که اینک دراختیار ماست، چگونه ارزیابی می کنید ؟

- این حادثه نشان داد که سینما چقدرمی تواند درسرنوشت یک ملت وسعادت آنها -یا حتی خدای نا کرده درضلالت آنها- تاثیرگذارباشد . فضای انتخابات ازاین جنبه ثابت کرد که اگرما درجامعه خود بتوانیم سینما را صادقانه و با دانش وجمع آوری همه تجربه های مفید به خدمت بگیریم ، قادرخواهیم بود نه فقط درجغرافیای ایران، بلکه منطقه، کارهای بسیاربزرگی به انجام برسانیم . آنچه رخ داد، ثابت کرد که اینکه هنرمندان متعهد بارها اعلام کردند هنرانقلابی به عقب رانده شده، سخن درستی بوده است. ما بارها گفتیم که عده ای آمدند و رابطه انقلاب را با هنر بریدند، و حالا این واقعیت برای جامعه آشکار و قابل لمس شده است. اگراین پیوند برقرارشود حادثه بزرگی ممکن است رخ بدهد . شاید خیلیها برای این مسائل اهمیتی قایل نباشند . اما فیلم انتخاباتی آقای احمدی نژاد نشان داد که هنر چقدرمی تواند موثرباشد و قادراست فضای جامعه را تغییردهد. ثابت شد که سینمای انقلابی می تواند در برابرقدرت مسلط، مظلومانه اما موثر بایستد . من باید یادآوری کنم که این فیلم را حاصل کار شخص نمی دانم ومعتقدم لطف ومعجزه خداوند با ماهمراه شده بود. لذا موفقیت فیلم نباید به حساب من گذشته شود. چون اراده الهی پشتیبان آن بود. من متحیرم که چرا برخی امروز ندای الهی را دریافت و درک نمی کنند. من به آنها توصیه می کنم که اینک پس ازحماسه سوم تیر بیایید و به خدای مردم ایمان بیاورید. خدایی که حامی محرومان ومستضعفان است. چرا به این خدا ایمان نمی آورند؟ چرا به جای اینکه درپیشگاه خدا سرتسلیم فرود بیاورند، همچنان در ورطه تکبر وتبختردرمانده اند ؟

* در جاهایی از فیلم به خانه آقای احمدی نژاد رفتید، اما در مقاطعی هم دوربین شما به دفتر شیک و گران قیمت شهردار تهران رفت. برای این کار تعمد ودلیلی داشتید ؟

- روزاول که به خانه او رفتیم ، رفتیم که لوکیشن ببینیم و حتی مصاحبه با دکتررا هم درخانه او بگیریم. البته دکترهم مایل نبود به خانه اش برویم. به هرحال او را راضی کردیم و اولین بار فقط هدف ما دیدن لوکیشن بود. اما درعین حال با دوربین روشن وارد خانه شدیم. صحبتی که با پسر دکترکردیم هم، درهمان روزبود و کاری فی البداهه بود. قرار بود کار ما درخانه او فردای آن روزشروع شود، اما وقتی همان بازدید اول تمام شد، احساس کردم دوربین ما نباید توی این خانه زیاد ماندگارباشد، چون درغیراین صورت، ازاثری که قراراست برمخاطب بگذارد کم خواهد شد . ضمنا ممکن بود به این مسئله که دکتر با رفاه برای مردم مخالف است، دامن زده شود، درحالی که نباید کسی با زندگی مرفه مخالف باشد . و دکترهم مخالف نیست . زندگی شیک و مدرن چیزبدی نیست. بحث برسراین است که این امکان باید برای همه فراهم باشد و مدیرجامعه هم تا وقتی برای همه رفاه نیست، باید ازرفاه وتجمل دوری جوید . پس ما باید تضاد ایجاد می کردیم . و بنابراین دوربین نباید مدت زیادی درخانه دکترمی ماند. خلاصه تصمیم گرفتیم بخش مصاحبه با دکتردرخانه اوانجام نشود و نتیجه آن شد که مصاحبه در دفتر کار شهردارتهران انجام شد. اوهم ایده ما را پذیرفت . البته بعضی از دوستان دکترمخالف بودند ومی گفتند فضای دفتراشرافی است، لابد می دانید که کرباسچی دفتربسیارشاهانه ای برای شهردار،ساخته است. آنها معتقد بودند مصاحبه با دکتردراین فضا ممکن است به شخصیت اولطمه بزند . به هرحال مصاحبه دردفترانجام شد. یک مصاحبه سه ساعته که اساس کار ما را تشکیل داد .

* چرا خودتان روی صندلی  مصاحبه کننده نشستید، نه فرد دیگری؟

- درباره اینکه چه کسی مجری باشد، خیلی بحث کردیم و یک فهرست هم آماده شد. با بعضی از آنها هم صحبت کردیم، اما نیامدند .

* از آنها نام می برید ؟

- نه، آنها نیامدند .

* آدمهای شناخته شده ای بودند ؟

- بعضی مجری تلویزیون بودند. بعضی بازیگر بودند و...

* چطور شد که جواد شمقدری به عنوان مصاحبه کننده انتخاب شد ؟

- دراین مرحله یعنی بعد ازنه گفتن بعضی افراد آن فهرست، تصمیم گرفتیم مصاحبه کننده چهره ای ناآشنا باشد و با دکترهم نزدیک باشد و سرانجام به گزینه بنده رسیدیم. بخشهایی از آن مصاحبه خیلی جذاب است ومی شود بعدها از آن استفاده کرد، اما درفیلم براساس محدودیت زمانی و ضوابطی که داشتیم ،حداکثراز پانزده دقیقه مصاحبه استفاده کردیم .

* یک موضوع که درمصاحبه مطرح شد، بحث حقوق دکتراحمدی نژاد بود. پیش از پخش فیلم دراین زمینه مسائلی مطرح می شد. مثلا اینکه اساس این موضوع ریاکاری است و اومی تواند حقوقش را بگیرد و درخفاء بین فقرا تقسیم کند. اما دکترپاسخ جالبی به این سوال داد . شما از این فضاسازیها درحین طراحی سوالها آگاهی داشتید؟

- بله! حتی ما می دانستیم که برخی ازنخبگان هم ذهنیتهایی دراین باره دارند. من درعین حال، حدس می زدم که اوحتما دراین زمینه ودرباره اینکه با حقوق یک کارمند دارد زندگی می کند، اما شهردارتهران است، از سوی پسرش وخانواده اش مورد سوال قرارگرفته است و حتما پاسخی برای این کارش دارد. البته درمورد پاسخ دکتر حدسهایی هم درذهن داشتیم . اما پاسخ او انصافا مرا غافلگیرکرد. لابد به یاد دارید که دکتر گفت : این اقدام من یعنی نگرفتن حقوق میلیونی ماهانه، یک اعتراض است. شیوه زندگی کردن من فریادی است برسرهمه کسانی که درموضع مدیران جامعه گرفتارتجمل شده اند. همه کسانی که فکرمی کنند بیت المال ارث پدری آنهاست و به فکرمردم محروم نیستند . این بیان تکان دهنده بود. همه بچه های پشت صحنه منقلب شده بودیم و من بغض کرده بودم و این بیان درانتهای فیلم روی مخاطب ما تاثیرجاری گذاشت .این بیان نشان داد که واقعا ما چقدرازمردم غافل ایم . یک نکته را مایلم اضافه کنم وآن هم بحث مقایسه او با شهید رجایی است. من شاهد بودم که درهمه سفرها به تمام نقاط کشور،این مردم بودند که خود جوش شعارهای "بوی رجایی آمد" و"رجایی زمانه .." را سر می دادند . به اعتقاد من مردم درواقع مطالبات  خود را مطرح می کردند . یعنی ما مدیرصادق وخدمتگزارمی خواهیم. وجالب است بدانید که دکتراحمدی نژاد قصد داشت درانعکاس این واقعیت مانع کارمن شود ومقایسه ای بین ایشان وشهید رجایی نشود، اما من باید مطالبات مردم را که با این زبان و روش مطرح می شد، منعکس می کردم و به یاد آوردم که روزاول شرط کرده ام بگذارید من کار خودم را انجام بدهم. البته دکتر در پاسخ به سوال من درهمین زمینه درفیلم حرف خودش را زد و گفت: این ظلم به رجایی است که احمدی نژاد با اومقایسه شود .

* یک سوال دارم که گمان می کنم پرسش جامعه هنری درشرایط موجود هم باشد . شما دو- سه ماهی در موضع دوست و ضمنا فیلمساز والبته عضو ستاد انتخابات با دکتراحمدی نژاد زندگی کردید . اساسا او چگونه نگاهی به هنرمندان دارد . منظورم تعامل او با جواد شمقدری نیست که دلبستگی اش به نظام ثابت شده و جدی است و دوست دکتراحمدی نژاد است و فیلم او یکی ازعوامل پیروزی احمدی نژاد درانتخابات بوده است . ازنگاه جواد شمقدری، محمود احمدی نژاد با هنرمندان سینما چه خواهد کرد؟

- دکتر گزینه های مختلفی دراختیارداشت که با فیلمسازان مختلف کاربکند وآزادی عمل داشت. حتی یک فیلمساز برای او یک کاری هم کرد. اما چون خودش تکذیب کرد، من اسم او را نمی آورم. آقای احمدی نژاد حتما بر اساس تصوراتی من را انتخاب کرد. این مسئله راهم  بد نیست عرض کنم که من طی دوسال که او شهردارتهران بود، توقع داشتم برای ساختن فیلم سینمایی ای که قراربود درشهرداری بسازم کمک کند. اما او کمک نکرد. رابطه کاری ما درمقطع انتخابات هم براساس یک باور دیگری بود، نه اینکه ما ارتباطات خاصی باهم داشته باشیم .من هنوزهم نتوانسته ام آن فیلم سینمایی را بسازم. درمقطع انتخابات ما به یک باورمشترک رسیده بودیم .

سیاستهای کلی او را شنیده ایم هدف او در همه عرصه ها تعامل با همه روحیه ها وسلیقه هاست . البته قطعا چارچوب تعریف شده ای هم برای کارش دارد . و اولویتهایی هم دارد که باید بیان کند. اما من پیش بینی می کنم که میدان عمل برای قاطبه هنرمندان دردولت احمدی نژاد وسیع ترخواهد شد. معتقدم حوزه کار وفعالیت برای اکثریت افراد جامعه هنری گسترده ترمی شود وممکن است براین اقلیت بسیاراندکی که تعداد انگشت شماری هستند فضا بسته ترشود، آن هم نه اینکه بسته شود. دردولتهای قبل، عده ای روی حساب زد و بندهایی، ازفرصتهای بیشتری استفاده می کردند وعده ای محروم بودند . او که شعارعدالت می ده،د عدالت ایجاب می کند این شرایط عوض بشود. یعنی کسانی که محروم بوده اند، حالا فرصتهای برابر داشته باشند. ضمن اینکه او درعرصه هنری به دنبال تولید انبوه است. الان شصت فیلم درسال تولید می شود. می توان تولید را براساس توسعه روش های نمایش افزایش داد. مثلا تولید را سه برابرکرد. این دویست فیلم براساس تعریف دکتر باید به بازارجهانی عرضه شود. مگرهالیوود وبالیوود وسینمای مصر و... چه کارمی کنند ؟ ما درشرایط کنونی عرصه جهانی را برسینمای ایران بسته ایم. وباید این عرصه گشوده شود . ما اگر دراروپا وامریکا بازارنداشته باشیم، درافریقا، آسیای میانه و آسیای دور که بازارداریم . "طوفان شن " در زمان خودش درآفریقا بازارداشت وهزار تا سی دی این فیلم دربازارسیاه آفریقا منتشرشده بود. اما دریغ ازوجود یک آدم دلسوزدرمعاونت سینمایی که به فکر نمایش این فیلم باشد! "مریم مقدس" درکشورهای مسیحی آفریقا زمینه نمایش دارد، اما صدا وسیما هم کوتاهی کرد. ما کی به بازارفیلم آفریقا رفته ایم ؟ به یاد دارم که زمانی فیلم "بایکوت " درآسیا وآفریقا بازارداشت. اما کسی توجهی نکرد. البته واقعیت این است که عده ای اساسا با توسعه سینمای انقلاب مخالف بودند. بسیاری ازشبکه های تلویزیونی جهان می توانند بازارسینمای ایران باشند. اگر یک فیلم ایرانی الان به ده شبکه فروخته شود، به راحتی پول خودش را برمی گرداند .

* فارغ از اینکه ممکن است شمقدری همان سیف الله داد دولت خاتمی دردولت احمدی نژاد باشد ، به هرحال درمقطع کنونی شاید شما حلقه وصل سینماگران با دکتر احمدی نژاد به شماربیایید و این تلقی یک نگرانی هم با خود همراه دارد واینکه شمقدری با سینماگرانی که اختلاف دیدگاه دارد چه خواهد کرد. دراین زمینه توضیحی دارید ؟

- من که با هیچ سینماگری مخالف نیستم . ممکن است با بعضی دیدگاهها ونگرشها مخالف باشم. اما به نظرمن همه می توانند فیلم بسازند. خوب قطعا همه افراد جامعه هم مثل من فکرنمی کنند. خودخواهانه است که گفته شود همه مثل من فکرکنند. این نه امکان پذیراست، نه شدنی و نه به درد بخور. اما من حق دارم رویه خودم را درست بدانم و پای آن بایستم . برای همین هشت سال دردولت آقای خاتمی نتوانستم فیلم بسازم به سر کسی منت نمی گذارم و از کسی هم طلبکارنیستم. من اتفاقا از کسانی که هرلحظه رنگ عوض می کنند بدم می آید. من می گویم چه خوب است هرکس اعتقادی داشته باشد و پای آن بایستد. من به این گونه افراد احترام می گذارم. اصلا فیلم نسازند کسانی که نان را به نرخ روزمی خورند، اما کسی که باوری دارد استحقاق دارد فیلم بسازد، حتی اگرما با باوراو مخالف باشیم. اتفاقا رویکرد احمدی نژاد که طرفدارتولید انبوه وجذب بودجه بیشتراز بخشهای مختلف برای عرصه سینماست، به همه سینماگرانی که باورخودشان را دارند، احتیاج دارد. حتی اگرآن باور با باورما انطباق نداشته باشد. ضمنا ارتباط سینماگران با دولت احمدی نژاد در معاونت سینمایی تعریف می شود و من این وسط کاره ای نیستم .

* تا الان این طور بوده که به بعضی سینماگرهای خاص میدان عمل ویژه داده می شده ارتباط دولت با چنین سینماگرانی تا حدی ذهنها را به ارتباط این سینما گرها با دولت درمقطع انتخابات سوق می دهد شما پیش بینی می کنید که این شرایط دردولت جدید عوض خواهد شد ؟

- دردولت آقای خاتمی تعاملات ومحدودیتهایی وجود داشته وانتقاد به آن سیستم وارد است. وقطعا دردولت جدید قانونمندی قاعده کارخواهد بود.
 الان حوزه کارتعریف شده است. اینکه  در دولت آقای خاتمی این حوزه محدود بوده، مبنایی غیرقانونی داشته و قطعا آقای احمدی نژاد رعایت قانون را مبنا قرارخواهد داد.

* امکان دارد شما در دولت جدید گرفتار کار اجرایی بشوید؟

- ساختن فیلم انتخاباتی آقای احمدی نژاد برمبنای یک رسالت بزرگ بود که درآغاز این مصاحبه، آن را تشریح کردم .اما درشرایطی که آقای احمدی نژاد منتخب مردم شده ، فصل تازه ای شروع شده و ما تازه ریل عوض کرده ایم وهمه باید درعرصه جدید کمک کنیم. از لحاظ شخصی ، علاقه من فیلم ساختن است والان یک سریال و یک فیلم سینمایی آماده کاردارم، اما اگراحساس شود به کمک من احتیاجی هست که این کمک با ساختن فیلم منافات دارد، خودخواهی است که به علایق شخصی خود بپردازم.

* من اطلاع دارم که روابط شما با آقای کلهر بسیارنزدیک و به صورت استاد - شاگردی است . درهمین مصاحبه هم از او نام بردید. مردم هم با او بعد از مناظره ای به نمایندگی از سوی آقای احمدی نژاد درشبکه دو آشنا شدند و این اواخرهم حرفهای تازه او بعد ازانتخابات، درروزنامه ها انعکاس وسیعی داشت. آقای کلهر در ساختن فیلم شما چقدر نقش داشت و اگراطلاعی دارید، در دولت آینده چه نقشی خواهد داشت ؟
- آقای کلهرازاستادان اصلی ما درسینماست. نه فقط من، بلکه طیف زیادی ازهم سن و سالهای من که درسینما فعال اند و افراد مطرحی هم هستند، ازشاگردان آقای کلهرند. ما بخشی یا همه دانش سینمایی خود را مدیون او می دانیم. آقای کلهردردولت شهید رجایی مسئولیت معاونت سینمایی وزارت ارشاد را داشت و ضمنا به طور شخصی با شهید رجایی دوستی زیادی داشت. درسال 61 درفیلم " صدای پای نور" که مستندی درباره عملیات فتح المبین وبیت المقدس بود و در زمان خود بسیارمطرح ومورد توجه محافل داخلی وخارجی قرارگرفت، آقای کلهردرمراحل مختلف، مشورتهای ارزنده ای به ما داد. درمورد فیلم "آفتاب عشق" که درباره رحلت حضرت امام بود، هم همین طور. برای فیلم آقای احمدی نژاد هم ابتدا من طرحم را بردم پیش او و نظرهایی داد که آنها را به کار بستیم و درمرحله تدوین هم ده ساعت پای کاربود. کلهردرستاد آقای احمدی نژاد هم فعال بود. اینکه درآینده، دردولت چه پستی داشته باشد، بستگی به او و آقای احمدی نژاد دارد. اما به هرحال آقای کلهردرمقام یک کارشناس فرهنگی وهنری، جزوشخصیتهای منحصربه فرد است و حیف است که از او استفاده نشود. و درعین حال، این طورهم نیست که دیدگاههای او دقیقا همان دیدگاههای آقای احمدی نژاد باشد .

* فیلم شما با چه محدودیتهایی از سوی آقای احمدی نژاد، ستاد انتخاباتی و مشاوران او وستاد انتخابات درصداوسیما مواجه شد ؟

- خوشبختانه سرعت عمل اجباری درتولید وعرضه این کار،این فرصت را ازخیلیها سلب کرد که دخالت یا اعمال نفوذ کنند. اما برای من مهم بود که نظرمثبت آقای احمدی نژاد را داشته باشد. فیلم را بردیم و او نظر داد . و یکی دوتا ازنظرها را به نفع کار دیدم و از آنها استفاده کردم . دکتر نظر قاطع درباره حذف بعضی قسمتها داشت. اما من موافق نبودم واو به هرحال پذیرفت. درمورد ستاد انتخابات درصدا وسیما هم باید بگویم که این شورا عدالت را درمورد ما رعایت نکرد. آنها اصلاحیه ای روی کارما دادند که همان ایراد درکارهای دیگران هم حداقل درسه فیلم بود و اصلاحیه نخورده بودند. آنها ایراد گرفتند که براساس یکی ازمواد قانون انتخابات، اعلام نظر شخصیتها در تائید نامزدها به شرطی مجاز است که بدون ذکرعنوان و مسئولیت آنها باشد  و ما از یکی از مشاوران جوان شهردار تصویر داشتیم که براساس فیلم مان اصلاحیه خورد. جوانی که هیچ کس اورا نمی شناخت. و آنها او را یک شخصیت قلمداد کردند و ما باید زیرنویس عنوان آن جوان را حذف می کردیم . و خود تصویر،بدون زیرنویس به درد ما نمی خورد، اما در فیلم دیگران، چنین ایرادهایی وحتی ایرادهای جدی تر،اصلاحیه نخورد.

منبع:خبرگزاری مهر

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo