یکشنبه | 12 تیر 1383 | 26 جمادی الاول 1425 | 3 جولای 2005 |
جوان
ضرورت استفاده از ظرفيتهاي اصولگرايان عنوان سرمقاله روزنامه جوان به قلم دكتر محمدرضا جمالي است كه در آن آمده است: يكي از انتظارات عمده و اصلي مردم از دولت اصولگراي آقاي احمدينژاد، كارآمدي دولت وي ميباشد.
... در اين سخن حكمتي نهفته است كه ميگويند در زمانه حاضر و عرصه رقابتها امروز مجال تجربه كردن وجود ندارد و بايد از تجارب ديگران بهره گرفت.
حال در اين موقعيت كه از جمع اصولگرايان كانديدايي افتخار خدمتگزاري مردم را پيدا كرده است، ضرورت دارد ضمن رعايت شايستهسالاري در انتخاب كابينه اصولگرا به صورت ويژه از افرادي استفاده شود كه در ميدانهاي آزمايش سربلند بيرون آمدهاند، كساني كه عدالت سرلوحه وظايف فردي و اجتماعي آنها بوده و بي شاز آن كه شعار عدالت بدهند، عدالت را ازخود آغاز كردهاند و بيش از هر امر ديگري خود را با معيارهاي صحيح ديني وفق دادهاند.
بدنه نيروهاي اصولگرا و اكثر مردم كه دكتر احمدينژاد را برگزيدهاند، راي خودرا به تفكر اصولگرايي دادهاند و معيارهاي بازگشت به آرمانهاي انقلاب را در وجود و ارزيابي كردهاند، بنابراين، تفكر اصولگرايان استفاده از تمامي ظرفيتهاي اصولگرايان است. دولت خدمتگزار بايد از هر تهديد فرصتي براي خدمت به مردم ايجاد كنند.
... شايسته است از تمامي اين كانديداها و برنامههاي آنها براي ظرفيت سازي دولت 70 ميليوني بهرهبرداري شود و رقابتهاي دوران انتخابات به رفاقت براي اداره موفق كشور تبديل گردد. دايره اصولگرايي وسيع و متسع است و حفظ آرمانها با ارايه يك برنامه كارآمد و استفاده از سليقههاي متعدد در دايره اصولگرايان ميسر ميباشد، پس بهترين روش، استفاده از تجربيات تمامي كانديداهاي محترم اصولگرايان است.
... با شناختي كه از جناب آقاي دكتر احمدينژاد وجود دارد و با عنايت به عملكرد موفق ايشان در مديريت شهري كلانشهر تهران، اين اميد ميرود كه كابينه 70 ميليوني ايشان كابينه شايستگان و معتقدان به خدمت صادقانه به مردم باشد.
سياست روز
بايستههاي دولت نهم عنوان سرمقاله روزنامه سياست روز به قلم علي دارايي است كه در آن آمده است: تا 12 مرداد تنفيذ حكم رئيس جمهور توسط مقام معظم رهبري و معرفي كابينه به مجلس شوراي اسلامي در شهريور ماه فرصت زيادي باقي نمانده است.
دوم: فراگيري و در برگيري: با توجه به تبيين رهنمود حكيمانه رهبر معظم انقلاب اسلامي در ايام تبليغات انتخابات كه هر كسي با راي مردم برگزيده شود و رئيس جمهور همه ملت ايران خواهد بود. رئيس جمهور منتخب همانگونه كه وعده كرده است دولت ايشان، دولت محبت وفاق، همدلي، خدمت و كار خواهد بود.
سوم: تحقق كابينه هفتاد ميليوني از محوريترين شعارها و وعدههايي كه رئيس جمهور منتخب در ايام تبليغات انتخاباتي دادهاند به تاسي از شعار دولت شهيد رجايي كه كابينه خود را كابينه 36 ميليوني معرفي كرد، شعار كابينه 70 ميليوني بوده است.
پرسشگري، نظارت عمومي، نقد مشفقانه، كمك فكري و ارائه مشاوره به دولت از سوي مردم و طراحي ساز و كاري كه مردم بتوانند به دولت كمك كنند از سوي دولت گامي در مسير تحقق كابينه هفتاد ميليوني است.
چهارم: كوچكسازي دولت، دولت نهم بايد تصميم خود را درباره كوچك سازي دولت از هم اكنون اتخاذ كند. در حال حاضر سازمان مديريت و برنامهريزي ادغام 8 وزارتخانه را به تصويب رسانده است كه تا تصويب آن در دولت و ارسال به مجلس شوراي اسلامي زماني باقي نمانده است اگر دولت نهم موافق اين كار است بايد با رايزني قبل از تشكيل كابينه به واسطه تجارب گذشته، وزيران، حاضر نخواهد شد اقدام به كوچكسازي دولت و از جمله ادغام دستگاه خود باشند لذا طرح جامع اصلاحات اداري كه صرفا شامل كوچكسازي نيست بايد توسط دولت نهم تهيه و به مورد اجرا گذاشته شود چرا كه بيگمان ساختار حجيم كنوني دولت، خود مانع بزرگي براي توفيق دولت است.
پنجم: تدوين لايحه عدالت اجتماعي دولت نهم بايد براي گفتمان اصلي خود كه تحقق عدالت و مبارزه با مفاسد است لايحه جامعي تهيه كند و با هماهنگي مجلس شوراي اسلامي در يك برنامه ضربتي به اجراي آن مبادرت ورزد.
ششم: حاكميت امنيت و اعتدال مردم با راي خود به افراطيگري و راديكاليسم تنشزايي و غوغاسالاري، مردم خواهان حاكميت اعتدال و ميانهروي در اداره جامعه وگسترش و تحكيم آرامش، ثبات و امنيت همه جانبه هستند و اين وظيفه دولت نهم را بر سر تحقق ميثاقي كه با مردم بسته است دشوارتر ميكند.
هفتم: هماهنگي ستاد اقتصادي و فرهنگي دولت، اگر بپذيريم كه از جمله موانع مهم توفيق دولتهاي گذشته ناهماهنگي اعضاي ستاد اقتصادي (سازما مديريت و برنامهريزي، اقتصاد و دارايي و بانك مركزي) و ستاد فرهنگي دولت (آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاداسلامي، علوم، تحقيقات و فناوري) بوده است لذا دولت نهم بايد اين معضل را از سر راه بردارد.
آفرينش
روزنامه آفرينش در سرمقاله خود با عنوان محيط زيست دغدغهاي به وسعت يك جهان آورده است: بسياري از مشكلات مبتلا به جوامع، با وضع قوانين و مقررات داخلي، قابل رسيدگي و حل است به عنوان مثال، ميتوان به پديدههايي مثل تخلفات اداري، سرقتهاي معمولي، ضرب و جرح و ... اشاره كرد كه حكومتها ميتوانند به اجراي قوانين داخلي خويش به مبارزه با آنها بپردازند.
... به ديگر سخن حقوق داخلي كشورها، هر چند براي حفظ محيط زيست لازم است ولي هرگز كافي نميباشد و از اين رو چارهاي جز تمسك به حقوق بينالمللي براي وضع هنجارهاي حقوقي مناسب جهت حفظ محيط زيست وجود ندارد.
علت اين مسئله نيز به وضعيت ويژه محيط زيست مربوط ميشود.
... به طور كلي ميتوان 4 علت زير را در تبيين نياز به يك نظام جامع و بينالمللي حقوقي براي حفظ محيط زيست برشمرد.
1- بسياري از پديدههاي زيست محيطي خاصيت سيال و متحرك دارند و در ايام مختلف سال به كشورهاي مختلفي ميروند مثل پرندگان مهاجر كه ذكر شد و مثل گونههاي دريايي كه در آبهاي بينالمللي و نيز آبهاي ساحلي كشورهاي مختلف در تردد هستند.
بنابراين، حفظ اين گونههاي دريايي از آفت و آسيبها، با همكاري هر 4 كشور ميسر خواهد بود و طبيعي است كه هرگونه همكاري نيز در چارچوب اسناد مشخص حقوقي صورت ميگيرد.
2- بسياري از پديدههاي زيست محيطي جز مشتركات بشري هستند مثل آبهاي اقيانوسها و اعماق آنها و سرزمينهاي پهناور قطب جنوب كه هيچ كشوري مالك آنها نيست بلكه متعلق به همه كشورها و انسانها هستند.
3- برخي از پديدههاي زيست محيطي، بين دو يا چند كشور مشترك هستند و لذا حفظ آنها در سايه تعامل حقوقي اين كشورها مقدور است.
به عنوان مثال ميتوان به درياي خزر اشاره كرد كه بين ايران، تركمنستان، ازبكستان، روسيه و جمهوري آذربايجان مشترك است. اين 5 كشور در سال گذشته، به منظور حفظ محيط زيست خزر، توافقنامهاي را امضا كردند كه به سند تهران معروف شده است اين توافقتنامه زيست محيطي وظايف و تعهدات اين كشورها در قبال سلامت زيست محيطي خزر را مشخص ميكند.
4- برخي از پديدههاي زيست محيطي هر چند در مرزهاي جغرافيايي و سياسي يك كشور خاص محصور هستند، لكن هرگونه تغييري در آنها، بر كل اكوسيستم جهان ميتواند تاثيرگذار باشد.
به عنوان مثال، ميتوان به جنگلهاي باراني برزيل اشاره كرد.
دانشمندان معتقدند اين جنگلهاي انبوه، نقش مهمي در تنظيم حرارت جهاني كره زمين دارند.
لذا نابودي آنها ميتواند لطمات جبران ناپذيري را بر محيط زيست جهاني بگذارد. بنابراين درچنين مواردي نيز لازم است معاهدات بينالمللي بين اين گونه كشورها و ساير مملكت دنيا صورت پذيرد تا لطمهاي به حقوق ساير ملل وارد نشود.
رسالت
روزنامه رسالت در سرمقاله خود با عنوان مفهوم توسعه در عصر اصولگرايان به قلم بخش اقتصادي آورده است: آنچه غالبا «توسعه» خوانده ميشود (كه به عنوان مثال، رشد اقتصادي نيز از آن جمله است) ممكن است براي افراد، جوامع، محيط زيست، عدالت، پاكدامني، عزت نفس و ... «بد» باشد.
سياستگذاران ملي و عاملان توسعه، كه با موضوع توسعه مرتبطاند، غالبا با پرسشهاي اخلاقي مواجه ميشوند. دانشمندان توسعه دريافتهاند كه نظريات اجتماعي - علمي درباره «توسعه» و «توسعه نيافتگي» به همان اندازه كه داراي ابعاد تجربي و سياستگذاري هستند، داراي ابعاد اخلاقي نيز ميباشند.
يك دكترين كامل در مورد توسعه بايد به سوالات چندي پاسخ دهد،
1- چه اهداف كلي و جزيي را بايد تعقيب كرد؟
2 - چه چيزهايي بايد اهداف بنيادي توسعه را در زمينه اقتصادي، فرهنگي و سياسي تشكيل دهند؟
3 - آيا همچنان ميتوانيم از اصطلاح توسعه به جاي مفاهيمي چون «پيشرفت»، «تحول»، «آزادسازي»، «عدالت»، «رشد» و ... استفاده كنيم؟
4 - اگر همچنان بايد از «مفهوم» توسعه سخن بگوييم، چگونه بايد آن را تعريف كنيم؟ آيا مفهوم توسعه بايد به لحاظ اخلاقي مثبت، منفي يا خنثي باشد؟
5 - مفهوم توسعه مفهومي توصيفي است يا دستوري و هنجاري ...
... ملزومات مبحث «توسعه» بايد باز تعريف، اسطورهزدايي و به گردونه مباحث اخلاقي انداخته شوند. آنچه «توسعه» خوانده ميشود، از آن روي كه گاه منجر به زوال انساني و از دست رفتن معنا ميشود ميتواند در برخي موارد ضد توسعه به شمار آيد. توسعه بايد در نهايت نه به عنوان رشدي اقتصادي - صنعتي و فعاليتي در جهت مدرنساي، بلكه به عنوان كوششي براي گسترش قابليتهاي ارزشمند بشري تلقي شود. اصولگرايي بر ضرورت يك «مفهوم توسعه يافته از توسعه» تاكيد دارد و ادراكات يك بعدي از توسعه را مورد انتقاد قرار ميدهد و توسعه مطمئن و پايدار را توصيه ميكند. چنين ادراكي «فهم جامعه از توسعه» خوانده ميشود. مهم اين است كه مفهوم جديدي از توسعه طراحي شود كه با مدرن سازي يك تلقي نگردد.
شرق
- رسانه ملت عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم اميرحسين رسائل است كه در آن آمده است: با اوجگيري گمانهزنيها در مورد تركيب كابينه ششمين رئيس جمهور ايران، مطرح شدن نام يك مجري تلويزيوني براي حضور در دولت بيشترين تعجب را ميان اهل سياست و رسانه برانگيخت.
... بيشك انتخابات براي رسانه ها به مانند جامجهاني است كه هر چهار سال يك بار رقابتها در آن سنگين و نفسگير ميشود. در طول رقابتهاي انتخاباتي يك مجري برنامههاي سياسي - اجتماعي تلويزيون با اجراي حدود 40 برنامه موفق انتخاباتي به ستارهاي تبديل و نامش به عنوان سخنگوي دولت آينده مطرح مي گردد. بحث بر سر تحقق يافتن يا نيافتن اين موضوع نيست و بيشتر متوجه موفقيت رسانه سيماست
.. به طور سنتي در ايران مرسوم است كه با قرار گرفتن هر مدير جديدي در راس مجموعهها جابهجايي سازماني و رفتن و آمدن مديران پايين دست به عنوان منشاء تحول مورد توجه قرار گيرد. همان طور كه گمان ميرود پس از اعلام اسامي اعضاي كابينه رئيس جمهور منتخب به تدريج مديران، معاونان و ساير روساي صدر و زير پيكره عظيم دولت ايران تغيير كنند. اما در مورد صدا و سيماي جمهوري اسلامي، كه به واقع بزرگترين رسانه متمركز منطقه است، اين رويه تا به امروز تكرار نشد و عزتالله ضرغامي بدون جابهجاييهاي عمده راه اصلاحات رسانهاي را پيمود.
... كساني كه با ساختار سازمان صدا و سيما آشنايي دارند ميدانند كه متمركزترين بخش، معاونت سياسي و واحد مركزي خبر است. در طول 10 سال مديريت گذشته علي لاريجاي گرچه شبكههاي داخلي و برون مرزي گسترش يافتند و هركدام وظيفه تامين و توليد برنامههاي خود را با توجه به تعريف مخاطبين بر عهده گرفتند، ولي هيچگاه از تمركز توليد و پخش خبر به عنوان نماد برنامهسازي سياسي دست برداشته نشد. براي بيننده عادي اين تمركز حتما از روي تكرار چهرهها و صداهاي گويندگان خبر در تمامي شبكههاي تلويزيوني و راديويي قابل درك است.
... البته بسيار شاهديم كه شيوه اجراي طراحان اين برنامه با ايراداتي مواجه ميشود كه كاستيهاي آن را ميتوان از دو منظر بررسي كرد. نخست جواني برنامهسازان كه گاهي آنها را دچار اشتباهاتي ميكند و ديگري آماده نبودن فضاي سياسي اجتماعي و به طور دقيق بيحالي سياستمداران ايراني در برخورد با رسانهاي تصويري
از ديگر سو با تمام شدن رقابتهاي نهمين دوره انتخابات معلوم شد كه افتادن به دنبال دموكراسي منافع و معايب يكساني دارد كه ركن چهارم نيز مجبور به تابعيت از آن است.
... ضرغامي اولين رئيس صدا و سيماي جمهوري اسلامي است كه از نزديكترين جايگاه مديريتي به ساختمان شيشهاي آمده است. او هشت سال پيش از اين معاون سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بود و گنگترين روزهاي سينماي ايران در دوره او سپري شد. معلوم نيست در اين هشت سال بر او چه گذشته است كه حاصلش صدا و سيماي امروز ما است كه چندان هم از باورهاي ما دور نيست و اگر بخواهيم صادقانه قضاوت كنيم گاهي اوقات با روكردن برگهاي برندهاش ما را غافلگير ميكند.
... توليد سريالهاي جديد داخلي به دليل هزينه و زمانبر بودن نيازمند صبري حداقل دو ساله براي به بار نشستن سياستهاي جديد برنامهريزان صدا و سيما است.
خريد فيلمهاي ايراني نيز هزينه بيشتري نسبت به پخش آثار خارجي به بودجه سازمان تحميل ميكند ضمن اينكه به اندازه پخش فيلم خارجي چشمگير نيست.
اما حمايت از سينماي ملي در همه جاي جهان وظيفه رسانههاي بزرگ است چرا كه كوچكترين غفلت باعث ميشود توسط هاليوود بلعيده شوند و در بلند مدت اين ضرر متوجه توليدات تلويزيون هم ميشود كه نيروهاي توليدگر خود را همواره از سينما وام ميگيرند.
... در طول سالهاي حضور راديو و تلويزيون در ايران ترانهها، فيلمها و سريالهاي بسياري پخش شدند و لحظاتي مردم را پاي راديو و تلويزيون نشاندند اما آنچه در خاطره ملت باقي مانده است نه ستوان كلمبو كه دايي جان ناپلئون است، نه اوشين كه شيخ حسن جوري است، نه كريون كه مالك اشتر نخعي است و هنوز مردم از پس سالها در ميان هزاران ترانه و سرود به دنبال صداي مخملين بنان در برنامه گلها ميگردند.
همشهري
روزنامه همشهري در سرمقاله خود با عنوان اطلاع رساني شايعات را بي اثر مي كند آورده است: اين روزها بسياري در لابهلاي اخبار رسانهها، دنبال خبر نتيجه بررسي هاي آقاي دكتر احمدي نژاد در مورد انتخاب اعضاي كابينه جديد هستند. هر چند رئيس جمهور منتخب محافل و رسانه ها را از گمانه زني در اين زمينه منع كرده است؛ اما به هر حال پس از يك انتخابات بسيار مهيج و نفس گير، كنجكاوي مردم و همچنين انشار رسمي و غير رسمي اخبار ملاقاتهاي رئيس جمهور منتخب با برخي از وزراي فعلي يا نمايندگان مجلس و ديگران و اخبار منتشره از سوي شوراي شهر در مورد رايزني با برخي مراكز قانوني در مورد امكان يا عدم امكان حضور عضوي از شوراي شهر در كابينه، بازار شايعات و گمانه زني ها را گرم كرده است. اماهمان طور كه شايعه جز در بستر بي خبري رواج پيدا نمي كند، مهار شايعه نيز جز با اطلاع رساني شفاف و مستمر ممكن نيست؛ لذا مناسب است آقاي رئيس جمهور منتخب مستقيما يا از طريق سخنگويي كه انتخاب مي كند، مردم را در جريان مراحل انتخاب اعضاي كابينه خود قرار دهد. ضمن اين كه بايد به اين نكته نيز توجه داشت كه گرمي بازار شايعات، فرصتي است براي كساني كه اعتماد گسترده مردم به رئيس جمهور منتخب را بر نمي تابند و در صدد ايجاد فاصله بين مردم و ايشان هستند.
جمهوري اسلامي
روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله خود با عنوان امريكا تمسخر قوانين بين المللي آورده است: منابع خبري آمريكا روز جمعه گذشته از تصميم دولت اين كشور براي توليد نسل جديدي از سلاح هاي غير متعارف هسته اي خبر دادند. بر اساس اين خبرها كه در مطبوعات آمريكا نيز انتشار يافت سناي آمريكا با طرح تخصيص يك بودجه 4 ميليون دلاري براي تحقيق و توليد نوع جديدي از سلاح هاي مخرب اتمي كه اهداف پنهان شده در اعماق زمين را هدف قرار مي دهد موافقت كرده است. اين مصوبه چنان غيرقانوني و در تضاد آشكار با قوانين بين المللي است كه بعضي سناتورهاي آمريكايي از آن به عنوان يك حركت غيراخلاقي ياد كرده و آن را علنا مورد انتقاد قرار دادند.
طي ماه هاي اخير به دفعات منابع خبري آمريكا از عزم آشكار يا پنهان مقامات پنتاگون براي توليد جنگ افزارهاي جديد كشتار جمعي سخن به ميان آورده اند.
... اين اقدامات غيرقانوني در شرايطي صورت مي گيرد كه آمريكا خود را پيشتاز تلاش جهاني براي خلع سلاح هسته اي كشورها و امحاء تسليحات كشتار جمعي آنها مي شمارد.
... سال گذشته زماني كه روسيه ژاپن و اكثر دولتهاي غربي متحد كاخ سفيد، واشنگتن را براي امضاي پيمان زيست محيطي كيوتو تحت فشار قرار داده بودند يك موسسه تحقيقاتي در واشنگتن تصريح كرد كه آمريكا بيش از 70 درصد پيمان هاي بين المللي را امضا نكرده است.
پرونده رفتار آمريكايي ها با كشورها و ملل جهان و شيوه عملكرد آنها در خلق بحرانها و يا نوع رويارويي آنها با بحران هاي منطقهاي و جهاني به خصوص در يك قرن اخير نمودار بي اعتنايي مطلق آنها به بسياري از مقررات و تعهدات شناخته شده بينالمللي و قوانين لازم الاجراي جهاني بوده است. اين عملكرد به ويژه در يك قرن اخير نمود عيان تري داشته است.
... قوانين بين المللي از ديدگاه آمريكاييها نسخه هايي هستند كه فقط بايد براي ديگران پيچيده شوند و واشنگتن براي رعايت يا عدم رعايت آنها بايد به منافع خود و راه هاي تأمين آنها بنگرد.
... از ديد مقامات آمريكايي خطر پديدهاي است كه وجود يا عدم وجود آن را فقط كاخ سفيد بايد تشخيص دهد،بدين معني كه حضور ده ها هزار سرباز معترض آمريكايي در كره جنوبي هيچ گاه يك خطر براي امنيت كره شمالي نيست و لذا پيونگ يانگ نبايد صاحب سلاح هاي هسته اي باشد ولي به نتيجه نرسيدن مذاكرات سازش اعراب با صهيونيستها كه آن هم ناشي از توسعه طلبي رژيم صهيونيستي است يك خطر براي اسراييل غاصب است.