شهید بهشتی و تثبیت انقلاب
نویسنده: عهدیه دوراندیش
آیتالله دكتر بهشتی تاثیر بهسزایی در شكلگیری و تثبیت جمهوری اسلامی داشت.
نوشتار حاضر برگرفته از پژوهشی با عنوان «تاثیر شهادت آیتالله بهشتی بر تثبیت نظام
جمهوری اسلامی ایران» است كه به شرح برخی از این تاثیرات میپردازد.
نفوذ اندیشه های غیردینی، گاه در قالب تغییر جهت دادن اندیشههای انقلابیون و
زمانی به شكل تردید در آرمانهای انقلاب رخ میكند.
تجددگرایی افراطی، التقاط، زهدگرایی منفی، لیبرالیسم و به طور كلی جدایی دین از
سیاست نمونههایی از اندیشههای غیردینی است كه انقلابیون برای تداوم انقلاب باید
از آن پرهیز كنند.
نمونههایی از این گرایش در دورههای آغازین انقلاب اسلامی دیده میشود. در این
قرون شیفتگان فلسفه یونانی و آداب و رسوم ایرانی و تصوف هندی، با هدف خدمت و نه
خیانت، نظرها و اندیشه هایی را به گسترده اندیشه اسلامی وارد كرده بودند.
منافقان را به جرأت میتوان بازوی نظامی لیبرالیسم و غربگرایان نامید. بنیصدر
محور همه جریانات ضد روحانیت و ضداستقرار نظام ولایت فقیه بود.
حوادث متعددی كه در رویارویی با خط امام و اندیشه های ناب امام رخ می داد، سبب
پالایش انقلاب از عناصر مزاحم می شد.
تفكر التقاط، لیبرالیسم ، چپ و غربگرایان و غربزدگان، هرگز نتوانستند وارد بطن
افكار انقلاب اسلامی شوند و گروهها و جریان ها را با خود همراه كنند؛ چرا كه بروز
فاجعه هفتم تیر و متعاقب آن وقایع گوناگون، ماهیت این گروهها و جریانات ضدانقلابی
را آشكار كرد.
پایداری مردم در جنگ تحمیلی و متلاشی شدن خط نفاق، باعث تثبیت نظام جمهوری اسلامی
شد. امام خمینی راه شهادت را عنصر تثبیت جمهوری اسلامی و پایداری مردم در مقابل
توطئه های دشمنان عنوان كردند و فرمودند: «شما ملت را كه معلولانشان در تختهای
بیمارستان آرزوی شهادت می كنند و یاران را به شهادت دعوت می كنند، نشناختید».
رسوایی خط التقاط
یكی دیگر از آثار شهادت شهید بهشتی، رسوایی خط التقاطی بود كه سعی داشتند عقاید
خویش را تحت عنوان «اسلام توحیدی ناب» برای كسب مطامع سیاسی و حكومتی به مردم عرضه
و جوانان انقلابی و آرمانگرا را جذب كنند.
آنان همان كمونیست های خجلی بودند كه عرصه برای عرضه افكار خود نمی یافتند، لذا
افكار ارتجاعی خود را با پوسته اسلامی و با اهداف ذیل عرضه می كردند.
1-جا باز كردن در میان جوانان مسلمان ناآگاه از فلسفه اسلامی و بازتاب آن
2-ساختن پلی ارتباطی میان دو جزیره متخاصم اسلام و كمونیسم و جذب جوانان
3-پس از انتقال ، تخریب پل اتصالی و در نهایت كمونیست كردن جوانان
4-در خدمت گرفتن جوانان برای اهداف سیاسی می دانیم كه منابع این افراد
فلسفه ماتریالیسم دیالكتیك ماركسیستی است و این فلسفه صلاحیت آن را ندارد كه مفسر
آیات و نصوص قرآن باشد و هرگز فلسفه ناب اسلام محمدی ص با فلسفه ماتریالیستی آشتی
نخواهد كرد.
امام خمینی در رد همكاری مومنین با كمونیست ها فرموده بود: «ما حتی در سرنگونی رژیم
شاه با كمونیست ها همكاری نخواهیم كرد».
فاجعه هفتم تیر و جاری شدن خون شهید مظلوم بهشتی و یارانش، بر همه فرضیه های شرق و
غرب خط بطلان كشید و به دنیا ثابت كرد كه جمهوری اسلامی بر اساس نه شرقی و نه غربی
بنیان نهاده شده است.
طرد عناصر فرصت طلب
فرصت طلب كسی است كه ضمن بی اعتقادی یا بی تفاوتی نسبت به آرمان های انقلاب، در
نهضت گام بر می دارد.
آیت الله مطهری در این باره می گوید: «هر نهضت مادام كه مراحل و شور اولیه را طی می
كند، سنگینی اش بر دوش افراد مومن، مخلص و فداكار است.
لذا این كه به بار نشست یا لااقل نشانه های بار دادن آشكار گشت و شكوفه های درخت
هویدا شد، افراد فرصت طلب نفوذ می كنند. تا آن جا كه رخنه فرصت طلبان است كه فاجعه
به بار می آورد و... اقدامات تشكیلاتی شهید بهشتی خط بطلان بر انحرافات و نفوذ فرصت
طلبان بود.»
از جمله بركات شگفت آور فاجعه هفتم تیر، مساله كشف و نابودی شبكه های براندازی و
خنثی كردن توطئه های براندازان بود. شاید سالها مبارزه و روشنگری در داخل ، نمی
توانست آنقدر موثر واقع شود كه شهادت آیت الله بهشتی تاثیر گذارده بود.
كشف كودتای نوژه با نقشه و برنامه توطئه بمباران بیت امام خمینی ره و سپس تایید این
عمل كودتاچیان به رهبری قطب زاده ، توسط یكی از مراجع انتخاب ایشان به عنوان رهبری
، همچنین كشف باند مهدی هاشمی و اعتراف آنان به اعمال مشابه و پایان بخشیدن به همه
این توطئه ها و حركت رو به پیش انقلاب با همه دامهای گسترده شده شرق و غرب ، نتایج
و ثمره خون شهدای محراب ، شهدای كربلای خونبار سرچشمه و شهدای جنگ تحمیلی بوده است.
ان شاءالله كه از پیروان راستین آن شهدای گرانقدر باشیم. یادشان گرامی و راهشان
پررهرو باد.
منبع:جامجم آنلاین ، دوشنبه 6 تیر ماه 1384