بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

نقل جنازه ها به مشاهد مشرفه

گروهى بى اطلاع، از احكام اسلام، غافل از مصادر فتوى درباره اين مساله سر و صداى زيادى كرده و پنداشته كه اين موضوع از مختصات شيعه است و بس، از اين رو تيرهاى طعنه و عيبجوئى به سوى آنان پرتاب كرده و از هر سو به - جانب آنان هجوم بردند.

در اين ميان، گروهى ناپخته در صدد دفاع بر آمدند "در صورتى كه در جهالت و يا غفلت با آنان شريكند" به اينكه: اين عمل "نقل جنازه" كار مردم عوام و نادانست و نمى شود آن را عيب علماء و مذهب دانست.

و طائفه ديگر به خاطر تحقق آرزوهايش، حقيقت را تحريف كرده آن را وارونه جلوه داده اند.

اما دور از همه اين نادانى ها متخصصان فن، پرده از روى اين راز برداشته و چهره حقيقت را آشكار نمودند.

بر اين بى چاره ها مخفى مانده است كه پيرون مذاهب ديگر نيز با شيعه در جواز مرده ها به خاطر اغراض صحيح، از محلى به محل ديگر، پيش از دفن و يا بعد از آن، خواه ميت وصيت كرده باشد يا نه موافقند:

مذهب مالكى مى گويد: نقل ميت از جائى به جائى ديگر، پيش از دفن و يا بعد آن، با شرط سه جائز است:

1- در حال انتقال منفجر نشود.

2- هتك حرمتش نباشد، يعنى طورى حمل نشود كه مايه تحقير او باشد. 3- انتقال او روى مصلحتى باشد، مثل اينكه از طغيان آب بر قبرش بترسد و يا به خاطر بركتى كه در مكان ديگر اميد مى رود، و يا با محل سكونت خانواده اش نزديك است و يا به جهت اينكه خانواده اش بتواند آن را زيارت كند.

و اگر هر كدام از اين شرطها مفقود باشد، انتقال او حرام خواهد بود

حنبلى ها مى گويند: نقل ميت از محلى كه در آنجا مرده، به جائى دورتر از آن، به شرط اينكه براى غرض صحيحى باشد، مثل اينكه بخواهند او را در مكانى مقدس و يا كنار بنده اى صالح دفن كنند، مانعى ندارند به شرط آنكه از تغيير بو متعفن شدنش ايمن باشند و در اين حكم فرقى ميان قبل از دفن و يا بعد از آن نيست.

شافعى ها مى گويند: نقل ميت از جائى به جائى ديگر براى دفن كردن حرام است. و گفته شده كه: مكروه است، مگر در نزديكى مكه يا مدينه يا بيت المقدس يا قبر بنده صالح كه در آن صورت كراهت هم ندارند و اگر وصيت كرده باشد كه او را به يكى از اماكن ياد شده ببرند در صورت ايمنى از تغيير بو واجب خواهد بود و منظور از مكه تمام حرم است، نه شهر مكه.

حنفى هاى مى گويند: مستحب است هر كسى در هر جا كه مرده است در همانجا دفنش كنند، انتقال او به جائى ديگرش پيش از دفن در صورت ايمنى از تغيير بو مانعى ندارد، اما بعد از دفن خارج كردن او جز در صورتى كه زمين غصبى و يا به شفعه اخذ شده باشد حرام خواهد بود

كسى كه در تاريخ غور كرده باشد اين حقيقت را به وضوح مى يابد كه علماء همه مذاهب، عملا اتفاق بر جواز حمل جنائز چه قبل از دفن و چه بعد از آن دارند و اينكه نقل اموات به سوى اماكن مقدسه از قبيل: مكه، مدينه، جوار قبر امام، كنار قبر بنده صالح، سر زمين پاك، يا محيطى كه خانواده ميت در آنجا هستند، و يا مقبره خانوادگى جزء امور مرتكز در اذهان همگان بوده است.

و روز انتقال استخوان خاك شده، بسيارى از آنها كه از پيروان مذاهب اربعه بودند، جمع كثيرى از علماء و خطباء و قراء و ديگران شركت نموده اند.

و همه اينها، نشانه جواز اين امر و اتفاق امت اسلامى درباره آن است.

بلكه تاريخ گواهى مى دهد كه: اين كار از زمان صحابه و تابعان در صورت وصيت ميت يا تصميم اوليائش رواج داشته و گويا كه عملا ميان تمام فرق مسلمين در جميع قرون اسلامى مورد اتفاق بوده است.

و اگر اين موضوع، از همان ابتداى اسلام، مورد قبول نبوده، هيچ گاه صحابه درباره رسول خدا اختلاف نمى كردند كه آن حضرت را در مدينه يا مكه يا كنار جدش حضرت ابراهيم عليه السلام دفن نمايند

و اين موضوع نه تنها در اسلام، بلكه در شرايع پيشين نيز مشروع بوده است و لذا مى بينيم: حضرت آدم كه در مكه وفات يافته و در غار ابو قبيس دفن شده بود، وسيله حضرت نوح تابوتش به كشتى حمل گرديد و پس از پايان غائله طوفان، آن را در بيت المقدس و يا طبق احاديث شيعه در نجف اشرف دفن نمود.

يعقوب عليه السلام، در مصر فوت كرد و به شام برده شده. موسى عليه السلام، بدن يوسف را كه در مصر وفات يافته و در آنجا دفن شده بود، به مقبره خانواده گيش در فلسطين حمل نمود. يوسف عليه السلام، جسد پدرش يعقوب را از مصر به " حبرون " مقبره خانواد گيشان برده و در آنجا دفن كرد.

حسن و حسين عليهما السلام پاك پدرشان امير المومنين عليه السلام را از كوفه به مدفن كنونيش نجف اشرف حمل كرده و در آنجا دفن نمودند.

نهايت آنكه در دلائل النبوه آمده است: نخستين كسى كه از قبرى به قبر ديگر نقل گرديد، على بن ابى طالب عليه السلام است كه روز جمعه هفدهم رمضان، شمشير دشمن بر فرق همايونش وارد آمد و بعد از دو روز وفات يافت و فرزند برومندش امام حسن عليه السلام بر او نماز خواند و در دار الاماره كوفه مدفون گرديد و قبرش پنهان نگاه داشته شد، تا بعدا به " نجف " حمل گرديد و تا زمان هارون الرشيد، قبر آن حضرت پنهان بود، و در آن زمان، مدفن آن بزرگوار آشكار شد و روى آن ساختمانى وسيله هارون بنا گرديد و داستان آن چنين است:

هارون ملاحظه كرد كه وحشيانى به آن محل انس دارند و از صيادان به آنجا پناه مى برند، از علت اين امر از مردم قريه اى كه در نزديكى آن بوده پرسش نموده، پيرمردى در پاسخ گفت: اين جا قبر امير المومنين على و نوح عليهما السلام است.

و ما در اينجا قسمتى از افرادى را كه جنازه هايشان پيش از دفن و يا بعد از آن. به جاى ديگر منتقل گرديده ذيلا مى آوريم:

1- كسانى كه پيش از دفن، جنازه آنها به جاى ديگر منتقل گرديد

1- مقداد بن عمر ثعلبه صحابى، متوفى در سال 33 ه در " جرف " سه ميلى مدينه وفات يافت و از آنجا جنازه اش را روى دوش گرفته و به مدينه آوردند و در " بقيع " دفن كردند

2- سعيد بن زيد قرشى عدوى "كه يكى از عشره مبشره است"، در سال 51 يا 52 ه در العقيق ده ميلى مدينه وفات يافت و از آنجا به مدينه آورده شد و در آن دفن گرديد

3- عبد الرحمن بن ابى بكر صديق، در سال 52 ه در " حبشى " كه تا مكه شش ميل فاصله دارد وفات يافت و به مكه آورده و در آنجا دفن گرديد و عايشه از مدينه به مكه كنار قبرش آمد و نماز خواند و چنين گفت: " ما همانند نديمان جذيمه، در قسمتى از روزگار چنان با هم زيست مى كرديم كه درباره ما كفته مى شد كه هرگز از هم جدا نخواهيم شد، ولى هنگامى كه از هم جدا شديم گويا كه با مالك هرگز شبى را به صبح نياورده بوديم ".

4- سعد بن ابى وقاص، صحابى در سال 54 يا 55 و يا 56 ه در حمراء الاسد وفات يافت و به مدينه آورده و در آن جا دفن شد.

5- اسامه بن زيد صحابى در سال 54 ه در " جرف " وفات يافت و او را به مدينه آوردند.

6- ابو هريره صحابى شهير كه در سال 57 يا 58 و يا 59 ه در " العقيق " وفات يافته است، جنازه اش را به مدينه منوره آوردند.

7- يزيد بن معاويه بن ابى سفيان، متوفى 64 در " حوارين " از قراء دمشق وفات كرد و جنازه اش را به دمشق بردند و در آنجا دفن گرديد.

8- ابو اسحاق ابراهيم بن ادهم در سال 162 ه در " الجزيره " فوت كرد. جنازه اش به " صور " حمل و در آنجا دفن گرديد.

9- جعفر بن يحيى، در " الغمر " سال 189 ه كشته شد و جنازه اش به بغداد حمل گرديد.

10- ابو الفيض ذو النون المصرى در سال 246 ه در " حيره " وفات يافت و جنازه اش را روى " مركبى " گذاشته و به " فسطاط " حمل كرده در قبرستان مردم " المعافر " دفن نمودند.

11- هارون بن عباس هاشمى، سال 267 ه در " الروثيه " "و گفته شده در " العرج "" وفات يافت و از آنجا به مدينه اش آوردند و در آنجا دفن كردند.

12- احمد بن محمد بن غالب باهلى، در بغداد سال 275 ه وفات يافت و او را در تابوتى نهاده به بصره اش بردند و در آنجا دفن كرده و بر روى قبرش بارگاهى بناء نموده.

13- محمد بن اسحاق بن ابراهيم ابو العنبس صيمرى، متوفى در سال 275 ه در بغداد وفات يافت و به كوفه حملش كرده و در آنجا دفنش نمودند.

14- معتمد على الله خليفه عباسى، در سال 279 ه در بغداد با مرگ ناگهانى مرد. جنازه اش را به " سر من راى " حمل و در آنجا دفنش نمودند. 15- جعفر بن معتضد، متوفى در سال 280 ه در شهر " دينور " وفات يافت وجنازه اش را به بغداد حمل كردند.

16- على بن محمد بن ابى الشوارب ابو الحسن اموى بصرى، در سال 282 يا 283 در بغداد وفات يافت، و بر جنازه اش نماز خوانده شد. آنگاه به " سر من راى " حملش كرده و در آنجا دفنش نمودند.

17- جعفر بن محمد بن عرفه، در ذيحجه سال 287 ه در " العمق " كه يكى از منازل طريق حج از راه بغداد است وفات يافته او را به بغداد حمل كرده و در محرم سال 288 ه در بغداد دفنش كردند.

18- حسين بن عمر بن ابى الاحوص ابو عبد الله كوفى، در سال 300 ه در بغداد وفات يافت و به كوفه حملش كرده و در آنجا دفنش نمودند.

19- محمد بن جعفر ابو عمر القتات كوفى، در سال 300 ه در بغداد وفات يافت و به كوفه اش بردند.

20- ابو القاسم عبد الله بن ابراهيم معروف به " ابن الاكفانى " در سال 307 ه در " القصر " وفات يافت و تابوتش به مكه حمل و در آنجا دفن گرديد.

21- ابراهيم بن نجيح ابو القاسم كوفى، در سال 313 ه در بغداد وفات يافت جنازه اش را به كوفه آورده و در آنجا دفن كردند.

22- بدر بن هيثم كوفى قاضى در سال 318 ه در بغداد وفات يافت و به كوفه حمل و در آنجا دفن گرديد.

23- محمد بن حسين ابو الطيب لخمى، در سال 318 ه در بغداد وفات يافت و چون خانواده اش در كوفه بودند جنازه اش را به آنجا برده و همانجا دفنش كردند.

24- ابو اسحاق ابراهيم بن محمد خطابى عمر كوفى كه از احفاد عمر بن خطاب است، در سال 320 ه در بغداد وفات يافت و به كوفه حمل و در آنجا دفن گرديد.

25- اسماعيل بن عباس ابو على وراق، در هنگام مراجعت از مكه در سال 323 ه بين راه وفات يافت و به بغداد حمل و در آنجا مدفون گرديد.

26- على بن عبد الرحمن كوفى، در سال 347 ه در بغداد وفات كرد و جنازه اش را به كوفه منتقل و در آنجا دفن نمودند.

27- ابو الحسن على بن محمد بن زبير كوفى، در سال 348 ه در بغداد وفات يافت و به كوفه اش حمل كردند.

28- مطرف بن عيسى ابو القاسم غسانى البيرى، متوفى در سال 356 ه يا 357 ه در قرطبه وفات يافت و از آنجا به شهرش آورده و در آنجا دفنش كردند.

29- ابراهيم بن محمد ابو الطيب عطار، در سال 362 ه در " سوسنتين " يا ساوه وفات يافت و به نيشابور حمل و در آنجا دفن گرديد.

30- المطيع لله خليفه عباسى، در سال 364 ه هنگامى كه با پسرش الطائع لله از لشگرگاه " دير عاقول " به واسط مى رفت وفات يافت، جنازه اش را به بغداد حمل و در " الرصافه " دفنش نمودند.

31 - احمد بن عطاء ابو عبد الله زاهد، كه در سال 369 ه در " منواث " عكا و فات يافته است به " صفد " صور حمل شده و در آنجا مدفون گرديد.

32- محمد بن عباس بن احمد ابو عبد الله ضبى هراتى، در سال 278 ه در " خواف نيشابور " وفات يافت و طبق وصيتش، جنازه اش را به " هرات " برده و در آنجا دفن كردند.

33- على بن عبد العزيز جرجانى، در سال 392 ه در نيشابور وفات كرد و تابوتش به " جرجان " برده و در آنجا دفن گرديد.

34- ابو عبد الله قصمى مصرى، متوفى در سال 40 ه هنگامى كه از مصر به مكه مى رفت وفات يافت و جنازه اش را به مدينه برده و در آنجا دفن كردند.

35- اسماعيل بن حسن ابو القاسم صرصرى، متوفى در سال 403 ه در بغداد وفات يافت و بعد از آنكه ابو الحامد اسفراينى بر او نماز خواند جنازه اش را به " صرصر " بردند.

36- ابو نصر فيروز بهاء الدين، متوفى در سال 403 ه در " ارجان " وفات يافت و جنازه اش را به كوفه برده و در آنجا دفن كردند.

37- ابو اسحاق اسفراينى شافعى، در سال 418 ه در شهر نيشابور وفات يافت

و از آنجا، به شهرش "اسفراين" برده و در آنجا دفنش كردند.

38- ابو القاسم الحسين بن على مغربى، متوفى در سال 418 ه در " ميافارقين " وفات يافت، او را به نجف برده و در آنجا دفنش كردند.

39- ابو بكر بيهقى حافظ بزرك، در سال 458 در نيشابور وفات يافت و تابوتش به " بيهقى " حمل گرديد.

40- محمد بن احمد بن مشاره ابو عبد الله اصفهانى شافعى، در سال 464 ه در بغداد وفات كرد و او را به " دجيل " بردند.

41- على بن ابى نصر موصلى، متوفى در سال 479 ه در بغداد وفات كرد و جنازه اش را به موصل بردند.

42- ابو بكر محمد بن عبد الله ناصحى نيشابورى كه در زمانش پيشواى حنفى ها بوده، در سال 484 در راه " رى " وفات يافت و تابوتش به نيشابور حمل گرديد و گفته شده كه جنازه اش را به اصفهان برده و در آنجا دفن گردند.

43- قاضى ابو احمد القسم بن مظفر شهرزورى، متوفى در سال 489 ه در مدائن كسرى وفات يافت، جنازه اش را به اسكندريه برده و در آنجا دفن كردند.

44- ابو بكر احمد بن على علبى حنبلى، در سال 503 ه در عرفات وفات يافت جنازه اش را به مكه بردند و طوافش دادند و كنار قبر " فضيل بن عياض " دفن نمودند و هنگامى كه خبر مرگش به بغداد رسيد، براى او نماز غايب خواندند و مسجد جامع براى اين كار پر از جمعيت شده بود.

45- حافظ ابو الغنائم محمد بن على نرسى كوفى مقرى، در سال 510 ه در حله وفات يافت. جنازه اش را به كوفه برده و در آنجا دفنش كردند.

46- ابو بكر محمود بن مسعود قاضى القضاه الشعيبى حنفى مفتى در سال 514 در سمرقند وفات يافت و تابوتش را به بخارا بردند.

47- ابو اسحاق الغزى ابراهيم بن عثمان در سال 524 ه ميان مرو و بلخ كه از شهرهاى خراسان آن روز بوده وفات يافت و جنازه اش را به بلخ برده و در آنجا دفنش كردند.

48- قاضى بهاء الدين شهروزى، در سال 532 ه در حلب وفات يافت او را به صفين برده و در آنجا دفنش كردند.

49- ابو سعد احمد بن محمد حافظ اصفهانى، در سال 540 ه در نهاوند وفات كرد، و به اصفهان نقل داده شد.

50- احمد بن محمد ابو المعالى بن البسر بخارى، متوفى در سال 542 ه در "سرخس" وفات يافت و جنازه اش را به " مرو " و از آنجا به " بخارا " بردند و در آنجا دفن كردند.

51- المظفر بن اردشير ابو منصور عبادى، در سال 547 ه در لشگرگاه مكرم فوت كرد. جنازه اش را به بغداد برده، و در " دكه جنيد " دفن نمودند.

52- ابو الحسن محمد بن مبارك بغدادى فقيه شافعى، در سال 552 ه در بغداد وفات يافت. و جنازه اش را به كوفه انتقال داده و در انجا دفنش كردند.

53- صدر الدين ابو بكر خجندى اصفهانى شافعى، در سال 552 ه در قريه اى ميام همدان و كرخ وفات يافت، و او را به اصفهان برده، و در " سيلان " دفنش كردند.

54- محمد بن عبد الرحيم انصارى ابو عبد الله مالكى غرناطى، در سال 569 ه در اشبيليه وفات يافت و به غرناطه برده شد، و در آنجا دفن گرديد.

55- عبد اللطيف فقيه شافعى اصفهانى، در سال 580 ه در همدان وفات كرد و جنازه اش را به اصفهان برده، و در آنجا دفنش كردند.

56- ضياء الدين عيسى الهكارى فقيه، در سال 585 ه در " خروبه " نزديك عكا وفات كرد و به قدس حمل شده و در آنجا دفن گرديد.

57- ابو الفضل حسين بن احمد همدانى يزدى كه از پيشوايان مذهب حنفى است، در سال 591 ه در شهر " قوص " واقع در مصر عليا وفات يافت و جنازه اش را به مصر آورده و در خاك " حنيفه " دفنش كردند.

58- مسعود بن صلاح الدين، متوفى در سال 606 ه در مدرسه " راس العين " وفات يافت جنازه اش به " حلب " برده و در آنجا دفن گرديد.

59- ابن حمدون تاج ابو سعد حسن بن محمد، متوفى در سال 608 ه در مدائن وفات يافت، جنازه اش را به مقابر قريش برده و در آنجا دفنش كردند.

60- قطب الدين عادل، متوفى در سال 619 ه در " فيوم " وفات يافت و جنازه اش به قاهره برده شد.

61- ابو الفضائل حسن بن محمد عدوى، در سال 650 ه در بغداد وفات كرد و جنازه اش را به مكه برده و در آنجا دفن كردند.

62- سيف الدين ابو الحسن قيمرى، در سال 653 در " نابلس " وفات كرد. او را در بارگاهش در نزديكى " مارستانه " واقع در " صالحيه " دفن كردند.

63- ابو الفضائل القسم بن يحيى شهرزورى، متوفى در سال 599 ه در " حماه " وفات يافت. او را به دمشق حمل كرده و در آنجا دفن نمودند.

64- الملك الناصر داود بن المعظم، در سال 655 ه در قريه " البويضا " دمشق وفات يافت. و از آنجا به شام برده و در دامنه كوه " قاسيون " دفن گرديد 65. - جمال الدين صرصرى فقيه حنيلى در سال 656 ه در بغداد وفات يافت او را در محلش "صرصر" دفن كردند.

66- شيخ محمد قونوى مصرى، در سال 672 ه در مصر وفات يافت وصيت كرده بود جنازه اش را به دمشق برده كنار شيخ محى الدين عربى استادش دفن نمايند.

67- ابو الخير رمضان ابن الحسين السرمارى مدرس حنفى، در سال 675 ه در دريا وفات كرد. و جنازه اش را پس از نه روز، به شهر انبار رسانده و در آنجا دفن كردند.

68- ملك سعيد بركه، متوفى در سال 678 ه در " كرك " فوت كرد جنازه ش را به دمشق برده، در آنجا دفن كردند.

69- نجم الدين عبد الرحيم القاضى ابن البارزى الشافعى فقيه بصير، در سال 683 ه در تبوك فوت كرد. جنازه اش به مدينه حمل و در آن جا دفن گرديد.

70- يوسف بن ابى نصر دمشقى ابن السفارى، محدث، در سال 699 ه در دمشق در زمان نتار فوت كرد. و او را در تابوتى نهادند تا سر و صدا خوابيد به مدينه اش برده در آنجا دفنش كردند.

71- شرف الدين ابو عبد الله محمد بن محمد الحرانى معروف به اين النجيح فقيه عابد، متوفى در سال 723 ه در وادى بنى سالم فوت كرد. او را به مدينه بردند، پس از غسل و نماز بر او در روضه مباركه " در بقيع دفنش كردند.

72- ابو الحسن على بن يعقوب مصرى نور الدين شافعى پيشواى شافعى ها. متوفى در سال 724 ه دو " ديروط " كه يكى از قراء مصر بوده فوت كرد - و به " قرافه " حمل و در آنجا دفن گرديد.

73- كمال الدين ابن الزملكانى بزرگ شافعى ها، سال 727 ه در شهر " بيس " فوت كرد و به قاهره حمل و در " قرافه " دفن گرديد،

74- عبد القادر بن عبد العزيز حنفى كه يكى از بزرگان اين طائفه است، در سال 737 ه در " رميله " فوت كرد او را به بيت المقدس بردند.

75- محمد بن محمد تلمسانى مقرى. "يكى از مجتهد بن مالكى در قرن هشتم" در " فاس " فوت كرد. او را به محلش " تلمسان " بردند.

76- محمد بن يوسف كرمانى پس بغدادى شمس الدين شارح صحيح بخارى در راه حج سال 786 ه فوت كرد او را به بغداد برده در قبرى كه قبلا براى خود آماده ساخته بود، دفن كردند.

77- عز الدين ابو جعفر احمد بن احمد اسحاقى حلبى شافعى رئيس بزرگوار در سال 803 ه در " مرحلين " حلب فوت كرد او را به حلب حمل نموده در آنجا در مقبره خانواده اش دفن كردند.

78- امير عماد الدين ابو الفداء اسماعيل عنابى دمشقى، در سال 930 ه در قريه " دمر " فوت كرد. او را به دمشق حمل و در " عنابه " دفن كردند.

79- شهاب الدين احمد بخارى مكى پيشواى حنفى ها، در سال 938 ه يا 948 ه در بندر جده كه قاضى همانجا بوده وفات كرد. جنازه اش را به مكه برده، و در " المعلى " دفن كردند.

80- ابو الحسن على بن احمد كيزوانى، در سال 955 ه، بين مكه وطائف فوت كرد جنازه اش را به مكه برده و در آنجا دفنش كردند.

2- كسانى كه بعد از دفن، جنازه آنها را بجاى ديگر بردند:

1- عبد الله بن عمرو بن حزام "حرام" انصارى، پدر صحابى بزرگوار " جابر بن عبد الله " كه او و صديقش عمرو بن جموح انصارى در احد شهيد شده و در آنجا ميان يك قبر دفن گرديدند و بعد از شش ماه جابر او را از آنجا بيرون آورد.

جابر مى گويد: با پدرم كسى دفن شده بود كه دلم راضى نمى شد با او در يك قبر باشد، از اين رو او را در اوردم و در قبر جداگانه اى دفنش كردم. ابو داود و بيهقى اضافه مى كنند كه: او را بعد از شش ماه در آوردم و هيج تغيير در او پديد نيامده بود، جز آن قسمت از ريشش كه روى زمين قرار داشت.

حاكم در " مستدرك " جلد 3 صفحه 203 با اسناد صحيحى از جابر آورده است: پدرم اولين شهيد روز " احد " بود او را با يكى ديگر در قبرى گذاردم، بعدا ديدم دلم راضى به اين كار نيست كه او با ديگرى در يك قبر باشد بعد از شش ماه، او را از قبرش در آوردم. گويا مانند روزى بود كه ميان قبرش نهاده بودم غير گوشش.

ناصف در " التاج " جلد 1 صفحه 409 بعد از ذكر حديث جابر و نقل جنازه سعد و سعيد ياد شده مى گويد: از اين حديث فهميده مى شود كه نقل ميت قبل از دفن و بعد از آن به جاى ديگر جائز است.در صورتى كه صاحب قبر طالب آن باشد و يا از فراگفتن آب بر آن و يا خراب شدن آن بترسد، انتقال آن واجب است، و اگر در ميان مردم اشرارى باشد نيز جائز است و بطور كلى در صورت احتياج انتقال جائز است.

2- عبد الله بن سلمه بن مالك بن حارث بلدى انصارى، در جنگ احد گشته شد. مادرش انسيه دختر عدى خدمت رسول خدا رفت و عرض كرد: يا رسول الله پسرم عبد الله بن سلمه از شركت كنندگان جنگ بدر بود، ولى در احد كشته شده ميل دارم جنازه اش را به مدينه برده با آن مانوس گردم، رسول خدا به او اجازه داد از فرزندش را توى عبا پيچيده و روى شترش قرار داد و در طرف ديگر شتر " مجذر بن ديار " را و حركتشان داد و چون عبد الله سنگين و مجذر سبك بود و توازن بهم خورده بود اصحاب رسول خدا از اين منظره به شگفت آمده بودند، پيامبر اكرم فرمود: عملشان ميان آنان توازن بر قرار خواهد كرد.

3- مجذر بن زياد بن عمرو بن احزم بلوى، در جنگ احد كشته شد و انيسه مادر عبد الله بن سلمه او را با پسرش از آنجا با اجازه صريح رسول اكرم به مدينه برد.

4- طلحه بن عبيد الله تميمى "يكى از عشره مبشره" كه در جنك جمل سال 36 ه كشته شده و در بصره در ناحيه ثقيف دفن گرديد.

حافظ بن عساكر آورده است كه: عايشه، دختر طلحه، پدرش را در خواب ديد به او گفت: دخترم مرا از اين مكان به جاى ديگر منتقل كن، زيرا رطوبت اذيتم مى كند، پس از سى سال يا مانند آن در حالى كه بدنش تر و تازه بوده و تغييرى در او پديد نيامده بود از قبر در آورد و در " هجرتين " واقع در بصره دفن كرد.

و در روايت ديگرى آمده است: " خانه اى از خانه هاى آل ابى بكر را خريدند و در آنجا دفنش كردند ".

5- كسانى كه در جوار مسجد رسول خدا بودند: عينى در " عمده القارى " جلد 4 صفحه 63 گفته است: عثمان رضى الله عنه دستور داد: قبرهائى كه نزديك مسجد است خراب كنند و جنازه ها را به قبرستان بقيع منتقل نمايند و گفت: " مسجدتان را وسعت دهيد ".

6- شهداء احد: ابن جوزى در صفه الصفوه جلد 1 صفحه 147 از جابر روايت كرده: هنگامى كه معاويه تصميم گرفت چشمه اش را در احد جارى سازد، به او نوشتند: اين كار مقدور نيست، مگر آنكه آن را بر روى قبور شهداء احد جارى سازيم. او در جواب نوشت: قبرها نبش كنيد ".

و در نوادر الحكيم ترمذى صفحه 277 اماده است او به منادى اى دستور داد در ميان مردم ندا دهد كه: " هر كس كشته اى دارد جنازه اش را در آورد و به جاى ديگر ببرد ". جابر مى گويد: آنان را ديدم كه روى گردن هاى رجال حمل مى شدند و گويا كه خوابيده بودند. و كلنك به گوشه پاى حمزه عليه السلام اصابت كرد و خون از آن جارى گرديد.

ابن جوزى در صفحه 194 در كتابش از جابر آورده است كه: " از طرف معاويه ما را در مورد كشته هاى احد هنگام جريان آب چشمه ندا دادند، آنها را بعد از چهل سال تر و تازه از قبرها بيرون آورديم ".

7- جعفر بن منصور، متوفى در سال 150 ه ابتداء در قبرستان بنى هاشم بغداد دفن گرديد، آنگاه از آنجا به جاى ديگر منتقل شد.

8- در سال 647 ه تابوت هاى جمعى از خلفاء را به خاك " رصافه " به خاطر بيم از آب گرفتن منتقل كردند، يكى از آنها " المقتصد بن الامير ابى احمد المتوكل " است كه بعد از سيصد و پنجاه و چند سال از دفن او را به آن جا منتقل كردند و همچنين پسرش " المكتفى " و " المقتفى " پسر المقتدر بالله را.

9- ابو النجم بدر الكبير در سال 311 ه در شيراز فوت كرد، پس از مدتى قبرش را نبش كرده و جنازه اش را به بغداد حمل نمودند.

10- محمد بن ابو على ابن مقله بغدادى، در سال 328 ه وفات يافت، و در دار السلطان دفن گرديد، آنگاه خانواده اش درخواست كردند جنازه اش را به آنها تسليم كنند، قبرش را شكافته جسدش را به آنها تسليم نمودند، پسرش ابو الحسين او را در خانه اش دفن كرد پس زن معروفش " ديناريه " قبر او را شكافته و در خانه خود دفن نمود.

11- جعفر بن الفضل ابو الفضل معروف به ابن " خنزابه " وزير و محدث، در سال 371 ه يا 391 ه فوت كرد و در " قرافه " و گفته شده در خانه اش، دفن گرديد.

و گفته شده كه او در مدينه خانه اى خريده و قبرى در آن براى خود تعبيه كرده بود.

وقتى كه او را به آنجا بردند، چون بزرگان آنجا متنعم به نعمت هايش بودند جنازه اش را به مكه برده مراسم حج و وقوف به عرفات را درباره اش انجام دادند،انگاه او را به مدينه برگردانده و در آنجا دفنش نمودند.

12- ابن سمعون محمد بن احمد پيشوا و واعظ شهير، در روز پنجشنبه 14 ذى القعده سال 387 ه فوت كرد و در خانه اش واقع در خيابان " الغتابيين " دفن گرديد همجنان در آنجا بود تا آنكه پنجشنبه يازده رجب سال 426 ه از آنجا منتقل گرديد و در مقبره احمد بن حنيل پيشواى حنبلى ها دفن شد در صورتى كه كفنش رطوبت برنداشته بود

13- ابو الحسن محمد بن عمر كوفى، در سال 390 ه در بغداد وفات كرد و بعد از يك سال يا كمتر جنازه اش را به مقبره خانوادگيش واقع در كوفه برده و در آنجا دفن كردند.

14- ابو بكر محمد بن طيب باقلانى متكلم اشعرى شافعى در سال 403 ه فوت كرد و در خانه اش واقع در كوچه مجوس از نهر " طابق " دفن گرديد آنگاه از آنجا به " باب الحرب " منتقل و در آنجا دفنش كردند.

15- ابو بكر محمد بن موسى خوارزمى فقيه حنفى كه رياست مذهب به او منتهى گرديده بود در سال 403 ه فوت كرد و در خانه اش واقع در كوجه " عيده " مدفون گرديد و در سال 408 ه به خاكش واقع در " بازارچه غالب " منتقل و در آنجا

هيج تغيير نكرده بود به دمشق برده، در آنجا مدفونش نمودند.

70- درباره ساختمان قبر ابى حنيفه پيشواى حنفى ها خواهد آمد كه ابن جوزى مى گويد: آنان در جستجوى زمين سختى براى پايه هاى مقبره اش بر آمدند و آن را با كندن هفده ذراع در شانزده ذراع يافتند و در اين كار در حدود چهارصد زنبيل استخوان از كسانى كه از پيش در كنار قبرش دفن شده بودند بيرون آوردند و همه را در بقعه اى كه مال يكى از حنفى ها بوده، برده و در آنجا دفنش كردند.

منهم من قصصنا عليك و منهم من لم نقصص عليك.

" داستان برخب از آنها را برايت كرديم و برخى ديگر را نكرديم. "

 

next page

fehrest page

back page

 

 
 

 

 

 

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved