بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

مشكل اوراد و ختم ها

انسان بررسى گر، در طى كتب و قاموس ها، اعمال زياد طاقت فرسائى را كه بيش از هزار ركعت نماز وقت را اشغال مى كند مى يابد كه به افراد معمولى نسبت داده شده واحدى از ابن تيميه و ديگران، چنان اعمال را منكر نشده و راويان چنان رواياتى را مورد طعن و انكار قرار نداده اند و فلسفه آن بسيار روشن است، زيرا انگيزه هاى كه ايجاب مى كرده فضائل ائمه عليهم السلام را انكار كنند در آن موارد وجود نداشته است.

و اينك گوشه اى از آن اعمال را ذيلا خاطر نشان مى كنيم:

1- عويمر بن زيد ابو الدرداء صحابى متوفى 32 ه در هر روز صد هزار تسبيح مى گفته است.

2- ابو هريره دوسى صحابى متوفى 59 - 58 - 57 ه در هر شبى پيش از خواب 12 هزار مرتبه تسبيح مى گفته و در هر روز 12 هزار بار استغفار مى كرده است.

3- خالد بن معدان متوفى 108 - 104 - 103 ه هر روز غير از قرآنى كه مى خوانده چهل هزار تسبيح مى گفته است

4- عمير ابن هانى متوفى 127 ه در هر روز صد هزار تسبيح مى گفته است. 5- ابو حنيفه، پيشواى حنفى ها مى رفت براى نماز جمعه و پيش از آن بيست ركعت نماز مى خوانده و قرآن را در آن ختم مى كرده است.

6- يعقوب ابن يوسف ابو بكر مطوعى متوفى 287 ه در هر روز "در نسخه ديگر آمده: در هر شب" سوره توحيد را سى و يك هزار بار يا چهل و يك هزار بار مى خوانده است "ترديد از جعفر راوى بوده است".

7- جنيد قواريرى متوفى 298 ه هر روز سيصد ركعت و به قول ابن جوزى چهار صد ركعت نماز مى خوانده و سيصد هزار تسبيح مى گفته است.

8- فقيه حرم امام محمد در هر روز شش هزار مرتبه قل هو الله احد مى خوانده و اين قسمتى از اوراد او بوده است.

9- شيخ احمد زواوى متوفى 922 ه هر روز و شب بيست هزار مرتبه تسبيح مى گفته و چهل هزار مرتبه صلوات بر پيغمبر مى فرستاده است.

10- محمد بن سليمان جزولى هر روز چهارده هزار مرتبه بسم الله مى گفته.

11- عبد العزيز مقدسى مى گويد: از روز بلوغم تاكنون حسابم را رسيدم ديدم لغزشهايم بيش از سى و شش تا بيست و براى هر لغزشى صد هزار مرتبه استغفر الله گفتم و هزار ركعت نماز خواندم كه در هر ركعتى يك ختم قرآن نمودم.

و تو مى دانى كه هزار ركعت نماز شامل هشتاد و سه هزار كلمه است، زيرا

ركعت اول نماز از تكبيره الاحرام تا سجدتين مجموع كلماتش 69 كلمه مى شود و هر گاه همين ركعت هزار مرتبه خوانده شود مى شود 69 هزار كلمه و از ركعت دوم چون تكبيره الاحرام ندارد، هزار كلمه خارج مى شود پس مجموع كلماتش مى شود 68 هزار كلمه و هنگامى كه كلمات تشهد را طبق مسلك شيعه و سلام را كه عبارت است از " السلام عليكم و رحمه الله و بركاته " به آن بيافزائيم مى شود 15 هزار كلمه در اين صورت مجموع كلماتش مى شود 83 هزار كلمه كه 5057 كلمه از مجموع كلمات قرآن بيشتر است.

پس اعمال ياد شده را با هزار ركعت نماز مقايسه كن تا ببينى كه چقدر بر آن فزونى دارد؟ اما دوستى نسبت با صاحب اوراد ياد شده به او اجازه مى دهد كه آن را ممكن بداند، ولى دشمنى يا خاندان پيغمبر موجب مى شود كه آن را غير ممكن بشمارد، و اما آنچه را كه ابن تيميه در پايان گفتارش آورده از اينكه: عثمان تمام قرآن را در يك ركعت از نمازش مى خوانده، مطلبى است كه از موضوع بحث خارج بوده، نهايت آنكه ابن تيميه آن را به خاطر اين آورده كه مقابله كند فضيلت امام را با فضيلتى از عثمان، غافل از اينكه اشكالى را كه بر نماز ائمه عليهم السلام وارد كرده بوده بر عمل عثمان نيز وارد خواهد بود، زيرا اولا چنين عملى طبق پندار او مخالف با سنت است، چون ثابت نشده كه رسول خدا تمام قرآن را در يك ركعت از نماز خوانده باشد.

و ثانيا: چنين عملى از حد امكان خارج است، زيرا كلمات قرآن 77934 است و بنا به قول عطاء ابن يسار 77439 كلمه است و در هر صورت اين يك ركعت نماز عثمان يا بايد بين مغرب و عشاء واقع شده باشد و يا بعد از عشاء تا صبح و در هر دو صورت خواندن تمام قرآن در يك ركعت غير ممكن خواهد بود.

و از سوى ديگر: بخارى و مسلم، از پيامبر اكرم روايت كرده اند كه آن حضرت به عبد الله بن عمر فرموده است: " قرآن را در هفت روز بخواند نه بيشتر " و نيز به طريق صحيح از آن حضرت روايت شده: " كسى كه قرآن را كمتر از سه روز بخواند از آن چيزى نمى فهمد " به علاوه عثمان از زمرده كسانى بشمار آمده كه در هر هفته يك ختم قرآن مى كرده است.

مشکل ختم قرآن

مساله ختم قرآن در كتاب هاى علماء اهل سنت به قدرى پيچيده و گوناگون نقل شده كه خود مشكلى شده و شعبه اى از ابهام و تاريكى را بوجود آورده است.

آنان در كتب خود آورده اند: بعضى از مسلمين تمام قرآن را در يك ركعت نماز بين ظهر و عصر يا مغرب و عشاء و يا غير اينها مى خوانده اند و از اين طائفه بشمار آورده اند:

1- عثمان بن عفان اموى كه تمام قرآن را در يك ركعت نماز در شب مى خوانده است.

2- تميم بن اوس دارى صحابى، تمام قرآن را در يك ركعت نماز مى خوانده است .

3- سعيد بن جبير كه از تابعين بوده و در سال 95 ه وفات يافته است.

4- منصور بن زاذان متوفى در سال 131 ه تمام قرآن را گاهى بين ظهر و عصر و گاهى بين مغرب و عشاء مى خوانده است. هشام مى گويد: در كنار منصور نماز مى خواندم شنيدم كه ميان مغرب و عشاء دو بار قرآن را ختم كرد و بار سوم تا به سوره هاى " طس " رسيده بود كه نماز عشاء شروع شد، و در آن وقت مردم در ماه رمضان نماز عشاء را تا گذشتن ربع از شب تاخير مى اندختن، و او بين ظهر و عصر نيز يك ختم قرآن مى كرده است، و در تهذيب التهذيب آمده: در روز يك ختم قرآن مى كرده است.

5- ابو الحجاج مجاهد متوفى در سال 132 ه چنانكه در " الفتاوى الحديثه " صفحه 44 از ابى داود نقل شده است.

6- ابو حنيفه نعمان بن ثابت، پيشواى حنفى ها مدت سى سال شب زنده دارى مى كرده و تمام قرآن را در يك ركعت نماز بپايان مى آورده است.

7- يحيى بن قطان متوفى در سال 198 ه.

8- حافظ ابو احمد محمد بن احمد عسال متوفى در سال 349 ه.

9- ابو عبد الله محمد بن حفيف شيرازى متوفى در سال 371 ه چه با تمام قرآن را در يك ركعت نماز مى خوانده است.

10- جعفر بن حسن در زيجانى متوفى در سال 506 ه داراى ختمهاى زيادى از قرآن است كه هر كدام از آن را در يك ركعت نماز مى خوانده است.

و بعضى از آنها تمام قرآن را در يك روز ختم مى كرده اند و از آن گروهند كسانى كه ذيلا نامبرده مى شوند:

1- سعد بن ابراهيم زهرى متوفى در سال 27 ه.

2- ابو بكر بن عياش اسدى كوفى متوفى در سال 193 ه.

3- ابو العباس محمد بن شاذل نيشابورى متوفى در سال 311 ه.

4- ابو جعفر كتانى، تمام قرآن را تا ظهر ختم مى كرده است.

5- ابو العباس آدمى، متوفى 390 ه در غير از ماه رمضان روزى يك ختم قرآن مى كرده است.

6- احمد بن حنبل امام حنبلى ها، متوفى در سال 241 ه.

7- شافعى امام شافعى ها، متوفى در سال 204 ه در غير ماه رمضان روزى يك ختم قرآن مى كرده است.

8- بخارى صاحب صحيح بخارى متوفى 256 ه.

9- محمد بن يوسف ابو عبد الله بنا، متوفى 286 ه.

10- محمد بن على كرخى، متوفى 343 ه در غير ماه رمضان.

11- ابو بكر بن حداد مصرى شافعى، متوفى 344 - 345 ه.

12- الحافظ بن عساكر، متوفى 371 ه در ماه رمضان چنين مى كرده است.

13- خطيب بغدادى، صاحب تاريخ معروف بغداد متوفى 363 ه.

14- احمد بن احمد بن سيبى ابو عبد الله قصرى، متوفى 439 ه.

15- شيخ احمد بخارى در هر روز يك ختم قرآن و نصف مى خوانده است.

و برخى از آنها در هر شبى يك ختم قرآن مى كردند و از اين گروهند:

1- على بن عبد الله ازدى تابعى، در ماه رمضان هر شبى يك ختم قرآن مى كرده است.

2- قتاده ابو الخطاب بصرى، متوفى 117 ه در دهه ماه رمضان چنين مى كرده است.

3- وكيع بن جراح متوفى 197 ه.

4- بخارى صاحب كتاب صحيح بخارى، متوفى 256 ه در ماه رمضان هر شب يك ختم قرآن مى كرده است.

5- عطاء بن سائب ثقفى، متوفى 134 ه.

6- على بن عيسى حميرى، در تمام شب ها يك ختم قرآن مى كرده است.

7- ابو نصر عبد الملك بن احمد، متوفى 472 ه.

8- حافظ ابو عبد الرحمن قرطبى، متوفى 206 ه در هر شب تمام قرآن را ضمن 13 ركعت نماز ختم مى كرده است

9- شافعى، يشواى شافعى ها در غير ماه رمضان در هر شبى يك ختم قرآن مى كرد است.

10- حسين بن صالح بن حى، متوفى 167 ه.

11- زبيد بن حارث.

12- ابو بكر بن عياش، چهل سال هر شب يكبار قرآن را ختم كرده است و برخى از آنها در هر شبانه روز يك ختم قرآن مى كرده اند و از اين گروهند:

1- سعد بن ابراهيم ابو اسحاق مدنى، متوفى 127 ه.

2- ثابت بن اسلم بنائى، متوفى 127 ه.

3- جعفر بن مغيره تابعى.

4- عمر بن الحسين الجمحى.

5- ابو محمد عبد الرحمن لخمى شافعى، متوفى 587 ه.

6- ابو الفرج بن جوزى، متوفى 059 ه.

7- ابو على عبد الرحيم مصرى قاضى فاضل، متوفى 596 ه.

8- ابو الحسن مرتضى متوفى 634 ه.

9- محمود بن عثمان جنبلى، متوفى 609.

10- ام حبان السلميه.

و برخى از آنها در شبانه روز دو ختم قرآن مى كرده اند از قبيل:

1- سعيد بن جبير كه از تابعان بوده، دو ختم قرآن و نصف در نماز كه در خانه خدا خوانده كرده است.

2- منصور بن زاذان، متوفى 131 ه چنانكه قبلا گفته شد در شبانه روز دو ختم قرآن مى كرده است.

3- ابى حنيفه پيشواى حنفى ها، در ماه رمضان هر شبانه روز در ختم قرآن مى كرده است.

4- شافعى پيشواى شافعى ها، در ماه رمضان چنين مى كرده است آن هم در نماز.

5- حافظ عراقى، در نماز جماعت ماه رمضان، دو ختم قرآن مى كرده است.

6- ابى عبد الله محمد بن عمر قرطبى.

7- سيد محمد منير، متوفى در حدود 930 ه.

8- شيخ عبد الحليم منزلاوى، متوفى در حدود 930 ه.

و بعضى از آنها در يك شب دو ختم قرآن مى كرده اند از قبيل:

1- تقى الدين ابو بكر بن محمد بلاطنسى شافعى حافظ، متوفى 936 ه در هر شب از ماه رمضان دو ختم قرآن مى كرده است.

2- احمد بن رضوان بن جالينوس. متوفى 423 ه شب را تا پيش از طلوع فجر دو ختم قرآن مى كرده است.

و برخى از آنها در شبانه روز سه ختم قرآن مى كرده اند و از اين گروهند:

1- كرز بن وبره كوفى، در هر شبانه روز سه ختم قرآن مى كرده است.

2- زهير بن محمد بن قمير حافظ بغدادى، متوفى 268 ه در ماه رمضان چنين مى كرده است.

3- ابو العباس بن عطاء آدمى، متوفى 309 ه در ماه رمضان سه ختم قرآن مى كرده است.

4- سليم بن عنز تجيبى قاضى مصرى، عيبى در " عمده القارى " جلد 9 صفحه 349 مى نويسد: او در شب سه ختم قرآن مى كرده و ابو عبيد نيز اين را نقل كرده است. و ابن كثير در تاريخش جلد 9 صفحه 118 نقل مى كند كه او هر شب چه در نماز و چه در غير آن سه مرتبه قرآن را ختم مى كرده است.

5- عبد الرحمن بن هبه الله يمانى، متوفى 821 ه در روز زمستانى سه ختم و ثلث قرآن خوانده است. و برخى از آنها در يك روز چهار بار قرآن را ختم كرده و از اين گروهند:

1- ابو قبيصه محمد بن عبد الرحمن ضبى، متوفى 282 ه مى گويد: امروز چهار بار قرآن را تا به آخر خواندم و اينك براى بار پنجم به سوره " برائت " رسيدم كه موذن اذان نماز عصر گفت.

2- على بن ازهر ابو الحسن لاحمى بغداى مقرى ع متوفى 707 ه روزى در محضر گروهى از قراء كه آنها در ايم باره گواهى گرفته، چهار بار قرآن را ختم كرده مگر يك هفتم آن.

و برخى از آنها بين مغرب و عشاء پنج ختم قرآن مى كرده اند:

شعراوى مى گويد: روزى آقايم ابو العباس مصرى حريثى، متوفى در سال 945 ه وارد شد، بعد از نماز مغرب تا هنگام نماز عشاء پيشم نشست و من شاهد بودم كه پنج ختم قرآن نمود و من اين قضيه را براى آقاى ديگرم على مرضعى متوفى در سال 930 ه نقل كردم و او گفت: پسرم، من در حال سلوكم سيصد ركعت نماز و 60 ختم قرآن در يك شبانه روز خواندم كه هر درجه اى يك ختم قرآن بوده است.

و بعضى از آنها، در يك شبانه روز هشت ختم قرآن و يا بيشتر مى كرده اند و از اين قبيلند:

1- سيد بن كاتب، نووى مى گويد: بعضى از مسلمين در شبانه روز، هشت ختم قرآن مى كرده اند مانند: سيد بن كاتب صوفى رضى الله عنه.

و صاحب خزينه الاسرار در صفحه 78 همان كاتب نيز او را از اين گروه بشمار آورده و گفته است: او چهار ختم قران در روز و چهار ختم قران هم در شب مى كرده و گويا اين كار روى طى لسان و بسط زمان صورت مى گرفته است.

صاحب كتاب " التوضيح " مى گويد: بيشترين رقم ختم قرآن در شبانه روز كه از آن آگاهى داريم هشت ختم قرآن است.

و سلمى مى گويد: از شيخ ابو عثمان مغربى شنيدم كه مى گفت: ابن كاتب در روز چهار و در شب نيز چهار ختم قرآن مى كرده است.

2- شيخ عبد الحى حنفى، در كتاب " اقامه الحجه " صفحه 7 مى گويد: يكى از آنان على بن ابى طالب است كه در هر روز چنانكه برخى از شارحان صحيح بخارى نقل كرده اند: هشت ختم قرآن مى كرده است

3- بكر بن سهيل دمياطى، متوفى در سال 289 ه مى گويد: صبح جمعه اى از خواب برخاستم و تا عصر همان روز هشت ختم قرآن نمودم

قسطلانى مى گويد: ابو طاهر مقدسى را در سال 867 ه در قدس ديدم و از او شنيدم كه در شبانه روز بيش از ده ختم قرآن مى كرده است. و از اين بالاتر شيخ الاسلام برهان بن ابى شريف كه خدا از علمش همگان را بهرمند سازد، از او برايم نقل كرد كه: در شبانه روز پانزده ختم قرآن مى كرده و اين امر حقيقتى است كه جز از طريق فيض الهى نمى شود به آن نائل گرديد.

هم او مى گويد: در كتاب " ارشاد " خواندم كه: شيخ نجم الدين اصفهاى مردى از يمن را هنگام طواف ديد كه تمام قرآن را در يكدور و يا هفت دور از طواف مى خوانده است و اين توفيقى است كه جز از طريق فيض الهى و مدد ربانى نمى توان بدان نائل گرديد.

غزالى در كتاب " احياء العلوم " جلد 1 صفحه 319 مى گويد: كرز بن وبره

كه در مكه اقامت داشت در هر شبانه روز هفت بار دور خانه خدا طواف مى كرد و در دو ختم قرآن مى نمود.ک

و اين عمل در مقام حساب چنين نتيجه مى دهد: طول هفتاد وهفت بار طواف مى شود ده فرسخ و با هر هفت بار طواف دو ركعت نماز مى خوانده كه مجموعا در شبانه روز مى شود: 280 ركعت نماز و دو ختم قرآن و ده فرسخ را رفتن

" نازلى " در " خزينه الاسرار " صفحه 78 مى گويد: از شيخ موسى سدرانى كه از اصحاب شيخ ابى مدين مغربى است نقل شده كه: او در شبانه روز هفتاد ختم قرآن مى كرده است، وى بعد از بوسيدن " حجر الاسود " قرآن را شروع مى كرده و در محاذات باب آن را تمام مى نموده و از لحاظ خواندن هم طورى قرآن را قرائت مى كرده كه برخى از اصحاب آن را حرف بحرف مى شنيده اند.

و نيز در صفحه 180 همان كتاب آمده است: شيخ ابو مدين مغربى يكى از سه تا و رئيس اوتادى است كه هر روز هفتاد هزار مرتبه قرآن را ختم مى كرده اند.

بخارى در صحيحش از ابى هريره و او از رسول خدا نقل كرده كه فرموده است: قرآن بر حضرت داود سبك آمد تا جائى كه فرمان مى داد مركوبش را زين كنند و پيش از زين شدن تمام قرآن را مى خواند،

و قسطلانى در شرح اين حديث گفته است: گاهى زمان كم داراى بركت زياد است در نتيجه در آن عمل زياد واقع مى شود و اين حديث دلالت مى كند كه خداوند متعال براى هر كسى از بندگان شايسته اش كه بخواهد زمان را مى بيجيد چنانكه مكان را. امينى مى گويد:

اينها كه گفته شد، جز افسانه هاى گذشنگان و بيهوده گوئى هاى پيشينيان نيست كه دستهاى اوهام آنها را نوشته است. با آنكه همه اينها در برابر چشمهاى ابن تيميه و پيروانش قرار داشته با اين حال از هيچ كدام از آنان كوچكترين صدائى در نيامد و به هيچ وجه اعتراضى نكردند در صورتى كه شايسته بود چنين افسانه ها و مطالب بى اساى در كتب افسانه نوشته شود "نه در كتاب هاى علمى و اسلامى" و يا در گودال هاى بيابان ها دفن گردد و يا در ميان درياها افكنده شود.

وا اسفا بر اين كتاب هاى بزگى شامل چنين خوافات و موهومات است، واى بر آن بزرگانى كه در برابر موهومات سر تعظيم فرود آورده و آنها را شايسته نقل در كتاب هايشان دانسته اند،

و اگر ابن تيميه مى دانست كه دقت كامل در اين باره، چهره واقعى اين شرمندگى را براى كسانى كه بعدا مى آيند، آشكار مى سازد، هر آينه در اين باره سكوت مى كرد و از نماز امير المومنين و امام حسين و حضرت زين العابدن عليهم السلام صرف نظر مى كرد و با ايراد گرفتن از آن دور عار و ننك نمى گرديد،

و لو انهم قالوا سمعنا و اطعنا و اسمع و انظرنا لكان خيرا لهم و اقوم:

" و اگر مى گفتند: شنيدم و اطاعت كرديم، و تو هم بشنو و بحال ما بنگر، هر آينه براى آنان بهتر و استوار تر بود "

 

next page

fehrest page

back page

 

 
 

 

 
 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved