220- داود بن سليمان، ابو سليمان جرجانى كه مقيم بغداد،
كذاب و منكر الحديث است، شايسته نيست كه حديثش نوشته شود.
221- داود بن عبد الجبار ابو سليمان مؤذن، نزيل بغداد، کذاب
و منکر الحديث است، شايسته نيست که حديثش نوشته شود.
222- داود بن عفان كه از اصحاب انس بن مالك بوده مالك حديث
مى ساخته و در خراسان مى گرديده و به نام انس جعل حديث مى كرده و كتابى
بااحاديث موضوعه از او نوشته است.
223- داود بن عمر نخعى، كذاب است.
224- داود محبر، ابو سليمان بصرى نزيل بغداد متوفى در سال
206 ه كذاب است و به نام ثقات حديث مى ساخته و در اين روايات نادرست است و
متروك الحديث است، و اگر براى او غير از وضع " كتاب عقل " عيب ديگرى نباشد،
همان براى آنچه كه گفته شده كافى خواهد بود.
225- دينار بن عبدالله ابو مكيش حبشى كذاب است.داراى نسخه
طولانى است كه در آن دويست و چهل حديث در كمال وقاحت از انس بن مالك آورده است
و از او روايات ساختگى نقل كرده است.ذهبى از ابن عدى حديثى از احاديث دينار
بطريق محمد بن احمد قفاص ذكر كرده، آنگاه گفته است كه ء ابن عدى از قول قفاص
گفته است: من از دينار دويسا و پنجاه حديث حفظ كرده ام.
سپس مى گويد: اگر از اين نوع باشد مى توانداز او بيست هزار
حديث كه همه دروغ باشد روايت كند.حاكم گفته است: اواز انس، قريب صد حديث ساختگى
نقل گرده است.
حرف "راء و زاء"
226- ربيع بن بدر، كذاب است.
227- ربيع بن محمود مادر دينى متوفى در سال 652 ه دجال و
مفترى است با آنكه در سال 599 مى زيسته ادعاى مصاحبت با رسول خدا و عمر طولانى
كرده است.
228- رتن هندى، شيخ دجال و كذابى كه ادعاى مصاحبت با رسول
خدا را داشته در صورتى كه دروغ مى گفته شده كه او در سال 632 ه فوت كرده است.
229- بوح بن مسافر ابو بشر بصرى، حديث ساز بوده از اعمش
صدها حديثهاى ساختگى روايت كرده است.
230- زكريابت دريد "در اسنى المطالب صفحه 213 زويل آمده"
كندى كذاب بوده و به نام حميد الطويل روايت مى ساخته و داراى نسخه اى است كه
ساختگى است و نقل كردن از او روا نيست.
231- زكريا بن زياد، دجال وحديث ساز است.
232- زكريا بن يحيى مصرى ابو يحيى و كار، متوفى در سال 254
ه از دروغگويان بزرگ و حديث ساز است ولى فقيه صاحب درسى بوده است ز گفته شده:
از شايستگان و عابدان و فقيهان بوده است.
233- زيد بن حسن بن زيد حسينى، متوفى در سال 491 يا492 ه،
كذاب و حديث ساز و دجال است، او در حدود چهل حديث در باره ايام " طراد الزبينى
" ساخته است.
234- زيد بن رفاعه ابو الخير، كذاب است، و طبق فلسفه اى كه
داشته حديث مى ساخته و در اينكار معروفيتى داشته است و براى او چهل حديث ساختگى
است كه ابن ودعان آن ها را سرقت كرده و همه آنها را طبق سندهاى صحيح و مشهور
بين اهل حديث شايع كرده است.
235- زياد بن ميمون ثقفى فاكهى بصرى، كذاب و حديث ساز و سست
حديث است.
حرف "سين"
236- سالم بن عبد الاعلى، حديث ساز بوده است.
237- سرى بن عاصم ابو عاصم همدانى، كذاب و حديث ساز و حديث
دزد بوده كه روايات بى سند را، با سند مى كرده است و احتجاج با آن جائز نيست.
238- سعيد بن سلام ابو الحسن عطار بصرى، كذاب است، گفته شده
كه حديث ساز است و پيش اهل حديث جدا بدنام مى باشد، و در مكه به چيزهاى باطل
حديث مى كرده است.
239- سعيد بن سنان ابو مهدى، كذاب است.گفته شده كه در سال
168 ه فوت كرده است.
240- سعيد بن عنبسه رازى، كذاب است و راست نمى گويد.
241- سعيد بن موسى ازدى حديث ساز بوده است.
242- سكين بن سراح "ابى سراج"، كذاب است.
243- سلم بن ابراهيم وراق بصرى، كذاب است.
244- سلمه بن حفص سعدى، حديث ساز بوده است.
245- سلام بن سلم "مسلم و سليم" طويل ابو عبد الله تميمى،
حديث ساز و دروغگو و متروك الحديث بوده و پيش او روايات نادرست بوده و در سال
177 ه فوت كرده است.
246- سليم بن مسلم حديث ساز، جهمى، خبيث و متروك الحديث است
و حديثش با پيشزى برابرى نمى كند.
247- سليمان بن احمد ابو محمد جرشى شامى، كذاب و متروك
الحديث و حديث دزد است.
248- سليمان بن احمد واسطى حافظ، كه يحيى او را تكذيب كرده
و ابن عدى گفته است: او پيشم حديث دزد است و براى او دراين كار افرادى است.
249- سليمان بن احمد ملطى مصرى متاخر، كه دار قطنى او را
تكذيب كرده است.
250- سليمان بن احمد سرقسطى، بغدادى متوفى در سال 489 ه
كذاب است.
251- سليمان بن بشار، از كسانى است كه به نام افراد مورد
اعتماد احاديث زيادى ساخته است.
252- سليمان بن داود بصرى ابو ايوب، معروف به شاذ كونى،
متوفى در سال 234 ه يكى از حفاظ كذاب و خبيث است و به مقتضاى وقت و زمان حديث
مى ساخته است و گفته شده كه او اهل مسكر و در گفتار بى حيا بوده است.
253- سليمان بن زيد محاربى، ابو آدم كوفى، كه ابن معين او
را تكذيب كرده است.
254- سليمان بن سلمه جبائرى "در تاريخ ابن عساكر آمده،
خبائرى حمصى" دروغ مى گفته و حديث مى ساخته است.
255- سليمان بن عبد الحميد ابو ايوب بهرانى حمصى، كذاب است
و مورد اعتماد نيست.
256- سليمان بن عمر و ابو داود نخعى، دروغگو ترين افراد
نسبت به رسول خدا و معروف به حديث سازى بوده گر چه در ظاهر آدم صالحى بود اما
حديث ساز بوده است.خطيب گفته است: در بغداد افرادى بودند كه دروغ ميگفتند و
حديث ميساختند و از آن جمله ابو داود مخعى بود. و حاكم گفته است: من شكى در
حديث سازيش با همه عبادت و ظاهر- الصلاحيش ندارم.و ديگرى گفته است:او در عين
حال، از همه مردم شب زنده دارتر و روزه دار تر بوده است.
257- سليمان بن عيسى السجزى، كذاب و حديث ساز بوده است و
پيش از بيست حديث ساخته است.
258- سهل بن صقين ابو الحسن خلاصى بصرت حديث ميساخته است.
259- سهل بن عامر بجلى حديثهاى باطل روايت مى كرده و حديث
دروغ ميساخته است.
260- سهل بن عمار نيشابورى كه حاكم او را تكذيب كرده و ابو
اسحاق فقيه گفته است: بخدا قسم سهل بر نافع دروغ گفته و ابراهيم سعدى گفته است:
او با كذب به من تقرب مى جسته است.
261- سهل بن قرين بصرى كه ازدى او را تكذيب كرده است.
262- سيف بن عمر تميمى برجمى وضاع و ناكس است و عموم
حديثهايش نادرست و متهم به زندقه است.
263- سيف بن محمد ثورى پسر خواهر سيفان ثورى كذاب و خبيث و
حديث. ساز است كه نبايد حديثش را نوشت و در مجمع الزوائد جلد 1 صفحه 219 و
اللئالى المصنوعه جلد 1 صفحه 129- 101- 47 و جلد 2 صفحه 209 و خلاصه التهذيب
صفحه 136 آمده است كه: او به اتفاق كذاب است.
حرف "شين"
264- شاد بن شير يا ميان، حديث مى ساخته است.
265- شاه بن بشر خراسانى كه ابن حبان گفته است: او حديث مى
ساخته است.
266- شاه بن قرح ابو بكر حديث ساز بوده است.
267- شعيب بن عمر و الطحان كه ازدى گفته او كذاب است.
268- شيخ بن ابى خالدبصرى، حديث مى ساخته و گفته است: چهار
صد حديث ساختم و آنها را در برنامه هاى زندگى روزمره مردم داخل كردم ولى حالا
نمى دانم كه چه كنم؟.
حرف "صاد و ضاد"
269- ابو العلاء صاعد بن حسن ربعى بغدادى لغوى، صاحب كتاب "
الفصوص " وارد اندلس شد و كتابها تاليف نمود و در سال 417ه فوت كرد.او در
مطالبى كه نقل مى كرده متهم به دروغ بوده و لذا مردم كتابش را دور انداختند و
هنگامى كه براى منصور بن عامر دروغش آشكار گرديد كتاب فصوصش را به دريا افكند.
زيرا به او گفته بودند: آنچه كه در آن كتاب است دروغ و بى اساس است.
270- صالح بن احمد بن ابى مقاتل قيراطى هروى، متوفى درسال
316 ه، كذاب و دجال است، و چيزى را كه نشينيده بوده حديث مى كرده و حديث مى
دزديده است.ابو حاتم محمد بن حسان بستى گفته است: او حديث مى دزديده و آن را
دگرگون مى كرده است وشايد او پيش از ده هزار حديث، پائين و بالا كرده و آنها را
از شيوخ در ابواب مختلف آورده كه به هيچوجه قابل عمل و احتجاج نيستند.
271- صالح بن بشير ابو بشر مرى بصرى، متوفى در سال 172 يا
176 ه، داستانسرا و كذاب و متروك الحديث است.
272- صالح بن حسان بصرى كذاب است.
273- صبيح "در تاريخ بغداد صبيح آمده است" ابن سعيد بغدادى
خلدى، كذاب و خبيث و ناكسى است.
274- صخى بن محمد منقرى مروزى حاجبى كه در حدود سال هاى صد
وسى مى زيسته، كذاب و حديث ساز است، و تمام رواياتش ساختگى است و از ثقات مطالب
نادرست آورده و از مالك وليث و ابن لهيعه احاديث ساختگى روايت كرده است.
275- صقر بن عبد الرحمن ابو بهز كوفى از دروغگو ترين مردم
بوده و حديث مى ساخته است. 276- صله بن سليمان ابو زيد عطار، نزيل بغداد، كذاب
و متروك الحديث و غير مورد اطمينان است.
277- ضحاك بن حمزه منجى، حديث مى ساخته و تمام حديثهايش يا
از لحاظ متن و يا از لحاظ سند نادرست است.
حرف "طاء و ظاء"
278- طاهر بن فضل حلبى او به نام افراد مورد اعتماد حديث مى
ساخته و احاديثش را جز به عنوان تعجب نبايد نوشت.
279- طلحه بن زيد- درلئالى سيوطى يزيد آمده كه فكرمى كند
تصحيف شده باشد- ابو مسكين الرقى حديثش جدا نادرست است و نمى شود با خبرش
احتجاج كرد او بد حديث و حديث ساز بوده است.
280- ظبيان محمد حمصى، كذاب است و نمى شود با حديثش احتجاج
كرد.