رویای صادقانه
یك وقت بدون اطلاع وارد محله ای برای
دیدن خانواده شهیدی شدیم، دیدیم محله پر از جمعیت است و برای
ورود مقام معظم رهبری، گاو و گوسفند آماده كرده اند. آقا با
دیدن صحنه ناراحت شدند و فرمودند: مگر من نگفتم مزاحم
مردم نشوید و دیدار من بدون اطلاع قبلی باشد. ما عرض كردیم:
آقا، از دفتر اطلاع نداده اند. بالاخره آقا وارد منزل پدر شهید
شدند و فرمودند: بگو ببینم چه كسی آمدن مرا به شما اطلاع داده
است، آیا از دفتر اطلاع داده اند؟
پدر شهید عرض كرد: نه آقا، من
دیشب حاج آقا روح الله را در خواب دیدم. پسرم علی رضا نیز در
كنار امام (ره) نشسته بود. امام (ره) رو به من كردند و
فرمودند: فلانی، فردا شب مهمان عزیزی داری، از مهمانت پذیرایی
كن. گفتم: مهمان من كیست؟ فرمودند: رهبر مهمان شماست، با تعجب
گفتم رهبر می خواهد به خانه ما بیاید؟! پسرم گفت : بله بابا،
رهبر می خواهد به خانه ما بیاید از ایشان پذیرایی كنید.
حجت الاسلام احدی (از اساتید حوزه علمیه
قم)