بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار اقشار
مختلف مردم
بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم
به همهى برادران و خواهران عزيز
از قشرهاى مختلف - كه از مناطق گوناگون تشريف آورديد - صميمانه خيرمقدم عرض مىكنم
و اميدوارم خداوند متعال اين احساسات را كه از دلهاى پاك شما بر مىخيزد، مثل
هميشه منشأ بركات فراوانى در جامعه قرار بدهد و رحمت خود را بر اين نيتهاى صادق
و دلهاى پاك نازل بفرمايد.
مسئلهى حضور ملت ايران در صحنههاى
مختلف ادارهى كشور، يك پديدهى بسيار برجسته و ممتاز است. خطاست اگر خيال كنيم
كه حضور ملت ايران، فقط در صحنهى انتخابات نمايان و نشاندار است. بله،
انتخابات در نظام جمهورى اسلامى هميشه در طول اين بيست و هفت سال، يك مقطع
درخشان براى ملت بوده است و نشاندهندهى عمق اعتقاد اين ملت و اين نظام به
دخالت مردم در سرنوشت خود محسوب شده است؛ ولى عمق، بركات، گستره و آثار حضور
ملت ايران بيش از اينهاست. امروز اگر در صحنهى داخلى و پيشرفتهاى گوناگون علمى
و فنى و اجتماعى و اقتصادىاى كه در كشور مشاهده مىشود و همچنين در صحنهى بينالمللى،
عزت ملت ايران و برجستگى و شاخص شدن سياستهاى اين ملت در منطقه و سطح جهان يك
پديدهى مهمى است و همهى تحليلگران و چشمهاى بينا و كاوشگر را به خود جلب كرده
است، همهى اينها محصول حضور مردم در صحنههاى گوناگون است.
همين شعار انرژى هستهاى - كه
مردم ما در هر نقطهى كشور و به هر مناسبتى آن را مطرح مىكنند و يك خواست ملى
را اينطور در صحنه تجسم و عينيت مىبخشند - نشاندهندهى حضور آگاهانهى مردم
در صحنه است. حضور مردم در صحنه، معنايش اين است كه آحاد مردم - پير و جوان،
قشرهاى مختلف، مرد و زن در هر نقطهاى از كشور - مسائل اساسى كشور را مسائل
خودشان بدانند؛ مسائل علمى و پيشرفت علمى و فنى را مسئلهى اساسى خودشان به
حساب آورند؛ پايبندى كشور و نظام و مسئولان به ارزشهاى اساسى انقلاب را به
عنوان يك خواست حقيقى خودشان همهجا مطرح و مطالبه كنند؛ اينها حضور مردم در
صحنه است. حضور مردم در صحنه يعنى بىتفاوت نبودن؛ سرنوشت كشور را رها نكردن؛
بىرغبت نبودن نسبت به حوادثى كه در كشور مىگذرد؛ اين معناى حضور در صحنه است.
وقتى يك ملت - پير و جوانش، بزرگ
و كوچكش، قشرهاى مختلفش - نسبت به مسائل گوناگون كشور خود داراى انگيزه و فكر
است، آن فكر را بر زبان مىآورد، بر آن پاى مىفشرد و از آن دفاع مىكند، اين
ملت، ملت زندهاى است و آيندهى آن تضمين شده است.
مشكل ملت بزرگ ما - قبل از
پيروزى انقلاب اسلامى - فقط در اين نبود كه بيگانگان، مسئولان سياسى كشور را
بدون اطلاع آنها روى كار مىآوردند و كنار مىگذاشتند؛ اين البته مصيبت بزرگى
بود، اما مسئله اين بود كه مردم از جريانات كشور، پيشرفت كشور، مقايسهى كشور
با كشورهاى ديگر، اندازهگيرى ميزان سرعت حركت كشور به سوى اهداف، بكلى بىخبر
و بيگانه بودند. اگر كسى اهل كار بود، براى خودش اهل كار بود؛ دنبال كار خودش
بود؛ كار كشور مسئلهى آحاد مردم محسوب نمىشد. نتيجه هم همان شد كه ملاحظه مىكرديد؛
جوانها هم يا در تاريخ مىخوانند يا از بزرگترها مىشنوند؛ بعضى هم كه يادتان
هست، و مىديديد كه كشور به دست عدهى معدودى - كه خود آنها بازيچهى سياستهاى
بينالمللى بودند - چگونه اداره مىشد. ملت به يك ملت عقب افتادهى در زمينههاى
گوناگون تبديل شده بود؛ چون مردم كارى به كار كشور و مسائل كلان آن نداشتند؛
خبر هم از آنها نداشتند كه در كشور چه مىگذرد، چه سياستى بر كشور حاكم است، چه
آيندهاى در انتظار كشور است، چه كسانى دارند در كشور دخالت مىكنند؛ مردم به
اينها توجهى نداشتند و كسى هم آنها را وارد ميدان معرفت و علم نمىكرد. نتيجه
هم همان بود كه مىديديم: يك عده در رأس كارهاى كشور قرار مىگرفتند كه نه به
ايمان مردم، نه به دنياى مردم و نه به آخرت آنان هيچ دلبستگى نداشتند. دلبستگى
آنها به زندگى شخصى خودشان و به خاطر حفظ زندگى شخصى، به بند و بست با اربابهاى
خارجى منحصر مىشد؛ اين وضع زندگى ملت ما در پيش از انقلاب بود. انقلاب صفحه را
برگرداند؛ مردم شدند صاحب كشور، صاحب اختيار كشور و تصميمگير در مسائل كشور.
حضور مردم در صحنه به اين معناست. بعضى نگويند كه مردم را فقط براى انتخابات مىخواهند؛
نه، انتخابات يك نشانه است. انتخابات يك مقطع از مقاطع حضور مردم است. مطالبهى
خواستها، مطالبهى هدفها، دلبستگى به اين اهداف، دغدغهى اينكه چقدر پيش رفتيم
و تا كجا پيش رفتيم و چه خواهيم كرد؛ بامشكلات چگونه دست و پنجه نرم خواهيم كرد؛
امروز اين دغدغهها در بين مردم ما عموميت دارد. مردم نسبت به مسائل خاورميانه
حساسند. امروز شما دربارهى مسئلهى عراق، دربارهى مسئلهى لبنان، دربارهى
مسئلهى مردم مظلوم فلسطين و دربارهى مسائل مسلمانان، جوان و پيرتان نسبت به
اين مسائل حساسيد، سؤال داريد، استفهام داريد و انگيزه داريد. دنبال اين انگيزه،
اقدام است. اين، خاصيت حضور مردم در صحنه است و اين خدمت بزرگى است كه انقلاب
اسلامى به كشور ما كرد و اين ملت، يك ملت زنده است. نشانهى زنده بودن هم
پيشرفت كردن در ميدانهاى مختلف است. و مىبينيد كه ملت ايران در طول مدت انقلاب،
در ميدان مختلف به سرعت پيشرفت كرده است. همان ملتى كه سرنوشت خود او را هم
ديگران دور هم مىنشستند و برايش تصميمگيرى مىكردند و ملت ايران حتّى در
تعيين رؤساى خود و مديران كشور دخالتى نداشت؛ همان ملت، امروز به جايى رسيده
است كه نقش او در مسائل منطقه تعيين كننده است. اينكه ديگر حرف ما نيست. اين
حرف مستكبران و قدرتمداران دنيا و صاحبان امر و نهى در مسائل جهانى است كه
اعتراف مىكنند بدون حضور و خواست ايران، مسائل مهم منطقهى خاورميانه قابل حل
شدن نيست؛ بايد نظر ايران را خواست؛ بايد نظر ملت ايران را دانست. عملاً هم
آنجايى كه ملت بر يك چيزى پافشارى مىكند، همهى دستگاههاى قدرت جهانى - بر روى
هم - نمىتوانند در مقابل خواست ملت ايران حرف خودشان را پيش ببرند. در همين
قضيهى انرژى هستهاى، همه بر اين متفق شدند كه ايران بايد اين فناورى و پيشرفت
را نداشته باشد؛ اما ملت ايران يكپارچه بر دارا شدنِ اين حق پافشارى كردند؛ و
نتيجه اين شده است كه خود را به مراحل بسيار پيشرفتهى اين كار رساندهاند؛ و
البته اين پايان كار نيست؛ باز هم انشاءاللَّه پيشرفتهاى بيشترى خواهند داشت.
اين را عرض كرديم براى اينكه
جوانهاى كشور ما - كه بحمداللَّه اكثريت ملت ما جوانند - براى آيندهى اين كشور
خودشان را آماده كنند؛ جوانها از هر قشرى - بخصوص قشرهاى تحصيلكرده - بايد
بدانند آيندهى اين كشور متعلق به آنها و دست آنهاست. امروز شما هستيد كه فرداى
اين كشور را با دستان و ارادهى خودتان مىسازيد و طراحى مىكنيد.
اگر ملت بر چيزى مصمم شد و پاى
آن حرف ايستاد، هيچ قدرتى در دنيا قادر نيست كه بر اين ارادهى متحد ملى فائق
آيد. شرط اين موفقيت، اراده و عزم راسخ است؛ شرط ديگرش اتحاد ملى است؛ كه
بحمداللَّه مردم ما از آن برخوردارند. البته عدهاى مايل هستند بين مردم اختلاف
بيندازند؛ شعارهاى تفرقهآميز مىدهند؛ مىخواهند مردم را در مقابل هم قرار
بدهند؛ اما تاكنون موفق نشدهاند؛ و انشاءاللَّه بعد از اين هم موفق نخواهند
شد.
امروز مسئلهى انتخابات مطرح است.
هر انتخاباتى مهم است. اهميت انتخابات از دو نظر است: يكى اصل حضور مردم است؛
كه وقتى يك ملت دست به انتخاب مىزند، وارد صحنهى انتخاب مىشود، يعنى زنده
است. آن كسى كه براى خود انتخاب مىكند، زنده بودن خود را اثبات مىكند. انسانى
كه براى او تصميم مىگيرند، براى او انتخاب مىكنند و او بيكار و بىتأثير مىنشيند
و نگاه مىكند، علامت حيات در او ضعيف است؛ نمىتوان او را يك انسان زنده يا يك
ملت زنده به حساب آورد.
پس اولين اثر انتخابات اين است
كه نشاندهندهى حيات و خودآگاهىِ يك ملت است؛ اين را بايد ملت ما با استفاده
از فرصت انتخاباتهاى گوناگون و پىدرپى، تمرين و اثبات كند. همچنانكه از اول
انقلاب تا امروز، ما تقريباً به طور متوسط هر سال يك انتخابات داشتيم كه مردم
به ميدان آمدهاند و انتخاب كردهاند؛ برگزيدهاند؛ تعيين كردهاند؛ رأى و عزم
خود را در صحنهى عمل نشان دادهاند و آن را به كرسى نشاندهاند؛ اين خيلى مهم
است.
اثر بعدى هم اين است كه وقتى
ارادهى مردم در يك انتخاباتى وارد ميدان مىشود، آن چيزى كه بر طبق نظر اكثريت
مردم و خواست و آرمان آنهاست، آن تحقق پيدا مىكند؛ چه در انتخاب رئيس جمهور،
چه در انتخاب نمايندگان مجلس و چه در اين دو انتخابى كه دو روز بعد
انشاءاللَّه براى ملت ايران مطرح است؛ يعنى انتخابات مجلس خبرگان و انتخابات
شوراها.
من قبلاً هم عرض كردهام،
انتخابات مجلس خبرگان يكى از مهمترين انتخاباتهاى ماست. مجلس خبرگان بايد هميشه
آماده باشد؛ و تشكيل شده باشد از انسانهاى امين، عاقل، صالح، خيرخواه جامعه،
حاضريراق براى روز مبادا و لحظهى موعودى كه ممكن است پيش بيايد؛ تا بتوانند در
لحظهى معين كار بزرگ خود را - كه عبارت است از انتخاب رهبر - انجام بدهند. لذا
انتخابات بسيار مهمى است. بايستى اين مجلس هميشه آماده به كار بماند؛ حاضر باشد؛
افراد آن - منتخبان مردم - منتخبانى باشند كه مردم بتوانند به آنها اعتماد كنند
و به آنها دل بدهند. گزينشى را كه آنها خواهند كرد، آن گزينش را مردم بپذيرند و
مورد قبول مردم قرار بگيرد؛ اين خيلى مسئلهى مهمى است. بنابراين سطح مجلس
خبرگان، بالاترين سطح انتخاب است؛ مردم بايستى افراد شايسته را بشناسند و
انتخاب كنند. چنانچه افرادى را نمىشناسند، از راهنمايىِ انسانهاى مؤمن و
مطمئنى استفاده كنند كه معرفى آنها براى انسان حجت شرعى باشد؛ دنبال حجت شرعى
باشيد. دنبال اين باشيد كه اگر خداى متعال پرسيد زيد را چرا براى مجلس خبرگان
انتخاب كرديد، شما بگوييد اين زيد را فلان كسانى كه مىدانستيم مردمِ وارد و
مطمئن و امينى هستند، معرفى كرده بودند؛ پيش خدا حجت داشته باشيد. به هر معرفىاى
نمىشود دل بست و اعتماد كرد. معرفى انسانهاى مورد اطمينان؛ معرفى كسانى كه
انسان بداند كه اينها نيتشان خدايى است؛ براى دنيا و براى گِروكشيهاى سياسى و
جنجال و هياهو وارد ميدان نشدهاند؛ بلكه به عنوان اداى وظيفه معرفى كردهاند؛
انسان از حرف آنها اطمينان پيدا مىكند و افرادى را با معرفى آنها به عنوان
خبره به مجلس خبرگان مىفرستد.
مسئلهى شوراها هم همينطور است.
نوع منتخبان شوراهاى اسلامى شهر و روستا با نوع منتخبان مجلس خبرگان متفاوت
است؛ اما وظيفهى اينها هم يك وظيفهى بسيار مهمى است. كسانى بايد در شوراى شهر
مشغول خدمت شوند كه افرادى كارى، فعال، صادق و به فكر خدمت به مردم باشند؛ به
فكر خودشان، به فكر دنياى خودشان و به فكر جمع و جور كردن امور دنيوى براى
خودشان نباشند و بخواهند براى مردم كار و تلاش كنند. اگر انجمنهاى شهر و روستا،
شوراهاى شهر و روستا - كه مورد انتخاب مردم هستند - انسانهاى صالحى باشند،
بسيارى از مشكلات شهرى و زندگى مردم حل خواهد شد.
حضور در انتخابات بسيار مهم است.
دشمنان شما ملت، سعيشان اين است كه حضور مردم در انتخاباتهاى گوناگون را كمرنگ
كنند. اين نهادهاى انتخابى را تضعيف كنند تا نمادهاى مردمسالارى دينى در جمهورى
اسلامى ضعيف شود و بتوانند جمهورى اسلامى را متهم كند. همان كسانى كه افتخارشان
به اين است كه طرفدار مردمسالارى هستند - سياستمداران دنيايى - تلاش مىكنند كه
در ايران انتخاباتها كمرنگ و بىرونق باشد. شما ببينيد نزديك هر انتخابات،
راديوهاى بيگانه و دشمنان ملت ايران، فصل مشبعى را شروع مىكنند بيان كردن تا
اينكه مردم را دلسرد كنند و وارد ميدان انتخابات نشوند. ملت بايستى اغراض اينها
را بشناسد و درست نقطهى مقابل آنچه خواست آنهاست، عمل كند.
انشاءاللَّه روز جمعه مردم با
حدّت، با عزم راسخ و با انگيزهى كامل وارد ميدان انتخابات و صحنهى آن شوند.
صندوقهاى رأى را از آراى خودشان پُر كنند و انتخاب خودشان را در معرض ديد مردم
دنيا بگذارند. يك بار ديگر رشد، حضور و آمادگى ملت ايران را به مردم دنيا نشان
دهند. آن وقت در نوع انتخاب هم باز همين دقتها بايد رعايت شود. جوانها، مرد و
زن و قشرهاى مختلف به دنبال اين باشند كه انسانهاى صالح را انتخاب كنند.
عزيزان من! اساس در همهى
مسئوليتها تديّن، امانت و صداقت است. اگر آدمهاى كارآمد امانت و صداقت نداشته
باشند، كارآمدى آنها به نفع مردم تمام نخواهد شد. علاوه بر كارآمدى، انسانها
بايد متديّن، امين، صادق، رو راست و دلبستهى به اهداف و آرمانهاى دينىِ مردم
باشند. اينطور افراد را پيدا كنيد و به آنها رأى دهيد. در تهران، در ساير
شهرستانها و روستاها، هرجايى كه اين انتخابات برگزار مىشود - كه در همه جاى
كشور اين انتخابات هست - مردم با توكل به خدا و با قصد تقرب الىاللَّه - كه يك
عبادت است - وارد ميدان انتخابات شوند و صحنهى آن را گرم كنند، و انشاءاللَّه
روز جمعه يك آزمايش مردمى و انقلابىِ نوينى را در مقابل چشم مردم دنيا به نمايش
گذارند.
مطمئن باشيد وقتى شما با اين نيت
و عزم صادقانه و ارادهى راسخ وارد ميدان شديد، خداى متعال هم كمك خواهد كرد و
نتايج خوبى را بر اين انتخابات مترتب خواهد كرد، و انشاءاللَّه هم در مجلس
خبرگان و هم در شوراهاى اسلامى شهر و روستا، بركات الهى شامل حال ما خواهد شد و
انشاءاللَّه يك فصل نوين و تازهاى در مديريت اين بخشها در كشور به وجود خواهد
آورد.
از خداوند متعال مىخواهيم كه
ادعيهى زاكيهى حضرت بقيةاللَّه (ارواحنا فداه) را شامل حال ملت عزيز،
مسئولان، دستاندركاران انتخابات و آحاد مردم بفرمايد و انشاءاللَّه مسئولان
كشور هم توفيق پيدا كنند كه اين انتخابات را هرچه بهتر و پُرشُكوهتر برگزار
كنند. بحمداللَّه مقدماتى كه فراهم كردند - آنطورى كه به من گزارش شده است -
مقدمات بسيار خوبى است؛ همهچيز در جاى خود و همهى كارهاى لازم پيشبينى شده
است و نوبت مردم است كه انشاءاللَّه وارد ميدان و صحنه شوند و كار را با حضور
و ارادهى خودشان به كمال و تمام برسانند.
و السّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته