بيانات رهبر معظم انقلاب
اسلامى در ديدار عمومى مردم قم
بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
خيلى خوش آمديد برادران و خواهران عزيز قمى! اميدوارم بركات و الطاف مستمر الهى
بر يكايك شما و بر همهى مردم عزيز قم، بخصوص خانوادههاى معظم شهيدان و
جانبازان و ايثارگران - كه در ميان شما هستند - ببارد و رفع همهى مشكلات را به
دنبال داشته باشد؛ و اميدوارم فيض الهى روز به روز بيش از گذشته بر شما نازل
شود.ياد روزهاى پُرحماسه و
پُرشور قم، بخصوص نوزدهم دى، از خاطرهى ملت ايران محو نخواهد شد. قم همچنان كه
مطلع قصيدهى بلند نهضت اسلامى در سال 1341 بود، سرآغاز ماجراى عظيم و
پُرافتخار پيروزى انقلاب در سال 1356 هم شد. امروز ما بعد از بيستوهشت سال،
ياد آن روز و ياد شهيدان مظلوم آن روز و ياد آن حركت حماسى بىنظير و بىسابقه
را بايد گرامى بداريم و دست تضرع و ابتهال نزد پروردگار عالم بلند كنيم به دعا
و از خداوند متعال علوّ روح آن شهيدان و دوام توفيقات مردم قم را كه در طول
سالهاى متمادى - چه در دوران دفاع مقدس، چه بعد از آن - اين روحيه را حفظ
كردهاند، مسألت كنيم.
فردا، روز عرفه است؛ روزِ دعا و
ذكر و تضرع و ابتهال و راز و نياز است؛ بخصوص شما جوانها قدر اين روزهاى بزرگ
و اين ساعات باارزش را بدانيد. همين رابطهى با خداست كه سينهها و دلها را
منشرح مىكند؛ راه را براى انسان باز مىكند؛ عزم و اخلاص به انسان مىدهد؛ به
كارها بركت مىبخشد؛ توفيق الهى را بر سر انسان سايهگستر مىكند و نتيجهى آن،
پيشرفت در خط اصيل ارزشهاى اسلامى است. اين روزها و اين ساعات باارزش را هرگز
از دست ندهيد.
قيام مردم قم به بركت همين
اخلاص، به قيام جهانى اسلام منتهى شد. امروز شما هر نقطهيى از دنياى اسلام را
كه نگاه كنيد، مشاهده مىكنيد كه انگيزهى حاكميت و عزت اسلام در دل مردم و
بخصوص جوانها، دانشگاهيان، روشنفكران موج مىزند؛ كه در گذشته اينها نبود.
كلمهى حق، كلمهى طيبه، همين است كه: «اصلها ثابت و فرعها فى السّماء تؤتى
اكلها كلّ حين بإذن ربّها». كار مردم قم، كلمهى طيبه بود. كار امام - كه با
اخلاص كامل اين حركت را شروع كرد - كلمهى طيبه بود. اين كلمهى طيبه به بار
نشست؛ چه كسى خيال مىكرد؟!
امام از روز اول فرمود: ما مأمور
به تكليفيم، نه به نتيجه؛ اين، عين اخلاص است؛ محض اخلاص است؛ فقط براى خداست
كه ذرهيى قدرتطلبى و جلب حطام مادى در اين چنين دلى وجود ندارد. امام به
تكليف خود كه مأموريت او بود عمل كرد، خدا هم نتيجه را به او داد: دنيا از صداى
امام پُر شد. ما آن روزها نه بلد بوديم تبليغات بكنيم، نه ابزارهاى تبليغاتى در
اختيار انقلاب و نظامِ نوپا بود، با اين وصف، وقتى كسى به هر نقطهيى از دنياى
اسلام و حتّى بيرون از دنياى اسلام قدم مىگذاشت، نفس امام، نام امام، ياد امام
را در آنجا زنده مىديد؛ خداوند متعال اينگونه به كلمهى طيبه بركت مىدهد و
آن را پيش مىبرد. البته در طول زمان، براى پاك كردن جاى پاى امام و خط امام
خيلى تلاش كردند، ولى امروز بعد از بيستوهفت سال كه از آغاز آن نهضت عظيم و
پيروزى انقلاب و تشكيل جمهورى اسلامى گذشته است، شما مىبينيد كه رايحهى
خدمتگزارى به مردم با تكيهى بر شعارهاى انقلاب، در سرتاسر كشور، استشمام
مىشود و بار ديگر شعار خدمتگزارى، شعار پاسخگويى، شعار سادهزيستى، شعار
عدالتطلبى، از شعارهاى رايج است؛ اين، بركت انقلاب است. اگرچه هنوز كسانى
هستند كه مردم را دعوت به تسليم و ذلت در مقابل دشمنان نابكار مىكنند؛ اما
مردم راه خودشان را پيدا كردهاند.
يك نكتهيى را به مناسبت حضور
فضلاى حوزهى علميه در اين جلسه صميمى عرض كنيم و در حقيقت پيام به فضلاى حوزه
است: انقلاب مانند هر حركت اجتماعى عظيمِ ماندگار، احتياج به سوخت دارد؛ اين
ماشين بدون سوخت متوقف مىشود؛ سوختِ فكرى. روزبهروز با توجه به تحولات جهانى،
با توجه به حوادث جديد، سؤالها و ابهامهاى تازهيى در ادامهى اين راه مطرح
است. از طرفى، قبل از آنكه نوبت به عمل برسد، نوبتِ فكر و پردازش تفكر
راهنماست و اين، خاصِ آشنايان به مبانى اسلام است؛ و بديهى است كه دشمنان، همين
نقطه را هم مثل بقيهى نقاط حساس هدف مىگيرند. بنابراين، فضلاى برجستهى حوزه،
نبايد گوششان بدهكار تلاش دشمن باشد و بايد بدانند كه فكر جديد، مفاهيم جديد و
راههاى نو، مدد فكرى براى پيشرفت اين حركت است. امروز ما نسبت به اوايل انقلاب
دربارهى مبانى نظام اسلامى، به بركت تلاش دينشناسان و عالمان - چه در
دانشگاه، چه در حوزه - روشنبينىهاى بيشتر و مفاهيم تازهترى را در اختيار
داريم، كه اين پشتيبانى فكرى بايد ادامه پيدا كند. امروز چشم دنيا به شماست؛
حاليا! چشم جهانى نگران من و توست.
يك روز تفكرات چپ حاكم بود؛
ماركسيسم و سوسياليزم در دنيا براى جوانها جاذبه داشت؛ اما امروز نيست. يك روز
تفكرات ناسيوناليستى و ملتگرايىهاى افراطى در دنيا دل بعضى را مىبُرد؛ اما
امروز اينها كهنه شده است. يك روز ليبراليسمِ غربى و منطق دولتهاى سرمايهدارى
دم از گسترش جهانى مىزد و مىگفت همهى دنيا بايد ما را بپذيرند؛ اما امروز
ليبرال دمكراسىِ غرب خودش را با كارهاى امريكا مفتضح كرده است؛ اروپا هم
همينطور است و آنها هم شنيدن حرفى را كه بر خلاف منافع ملىشان باشد، تحمل
نمىكنند؛ روسرى دختران مسلمان را نمىتوانند تحمل كنند؛ امنيت شهروندانشان را
به جُرم مسلمان بودن، به جُرم رنگينپوست بودن، نمىتوانند تأمين كنند؛ اين
ليبرال دمكراسى غرب است. همينهايى كه ادعا مىكردند همهى دنيا مال ماست؛
ماييم كه بايد فكر اساسى و ايدئولوژى جهانى را به مردم دنيا بدهيم(!) اين رفتار
خودشان است در اروپا و امريكا؛ اينها ديگر حرفى براى گفتن ندارند.
شعار عدالتطلبى همچنان زنده
است؛ شعار كرامت انسانى همچنان زنده است؛ اينها متعلق به اسلام است؛ اينها
متعلق به جمهورى اسلامى است. خطِ روشن حركت ملت كه برخاسته از ايمان و رأى مردم
است و مظهر آن «مردمسالارى دينى» است، همچنان جذاب است. امروز ملتها و
روشنفكران مسلمان اين حرفها و اين حوادث را مىبينند و آنها را مطالعه مىكنند
و نگاهشان به ايران است؛ نگاهشان به حركت شماست. دشمن شما هم كه استكبار
جهانى است و مظهر آن هم امريكاست، امروز پا در گل مانده است؛ در عراق از لحاظ
سياسى شكست خوردند - اين را خودشان هم اعتراف مىكنند. آن چيزى كه آنها
مىخواستند در عراق اتفاق بيفتد، عكس آن اتفاق افتاد - در فلسطين شكست خوردند -
جلاد و قصاب فلسطينىها كه آمده بود سه ماهه انتفاضه را نابود كند، خود او
بهوسيلهى حركت انتفاضه نابود شد؛ طرح نقشهى راه و خاورميانهى بزرگ و اين
حرفهاى خيالاتى امريكا هم شكست خورد - حالا امروز به پر و پاى سوريه و لبنان
پيچيدهاند و مىخواهند با نفوذ در مجموعهى همسايهى صهيونيستها، راهى به
كشورهاى ديگرِ عربى و اسلامى پيدا كنند. آنها از اين طرف مأيوس شدهاند؛ اما
آنجا هم نمىتوانند كارى بكنند؛ در آنجا هم، اگر هشيارى ملتها و رهبران
باشد، باز امريكا و همهى متحدان غربىاش پا در گل خواهند ماند.
ملت ايران در طول اين بيستوهفت
سال پيش رفته است؛ موفق شده است. وضع امروز كشور ما قابل مقايسه با وضع
بيستوهفت سال قبل نيست. جوانان ما، فضلاى ما، روشنبينان و روشنفكران ما رشد
كردهاند و پيش رفتهاند؛ ملت ما، علىرغم همهى بدخواهىها و ملعنتهايى كه
دشمنان در تبليغاتشان كردهاند، به مبانى انقلاب پايبندتر و علاقهمندتر شد،
كه نمونهاش را در همين انتخابات رياست جمهورى ديديد؛ ملت به شعارها رأى داد:
شعار عدالتطلبى، شعار خط امام، شعار پايبندى به ارزشهاى اسلامى؛ ملت دور اين
محورها جمع شدند. بحمداللَّه مسؤولان هم توانستند خودشان را در عرصهى حركت، به
مردم نشان دهند. امروز بحمداللَّه همت و حركت مسؤولان ما - مسؤولان دولتى،
نمايندگان مجلس - براى پيشرفت به سمت مبانى و ارزشهاى انقلاب ستودنى است؛ آنها
كار مىكنند و حرفهايى را كه گفته شده، به مرحلهى عمل نزديك مىكنند. براى يك
ملت، چه از اين بالاتر؛ و چه از اين زيباتر و شيرينتر؟ بدخواهان جمهورى اسلامى
هم همين مسائل را مىبينند.
امروز به حول و قوهى الهى، ملت
و دولت ايران در صحنهى بينالملل هم از ابهت و اقتدار، بيش از گذشته، برخوردار
است. حرفهاى منطقىيى اينجا مطرح مىشود. همين پيشنهاد منطقى مشاركت كشورهاى
اروپايى و غيراروپايى در برنامههاى سوخت هستهيى ايران، يك پيشنهاد منطقى است؛
بيايند شريك بشوند؛ بيايند اينجا همكارى كنند، ما كه از حق مسلّم خودمان دست
بر نخواهيم داشت؛ اينكه واضح است. اين، حق ملت است و كسى قادر نيست از اين حق
صرفنظر و اغماض كند؛ مردم اين را مىخواهند و مال آنهاست؛ كسى اينها را عاريه
نداده است، تا بتواند از اين مردم بگيرد؛ بحمداللَّه اينها از استعداد جوانهاى
ما جوشيده است. البته اين جوشش، فقط در مسألهى هستهيى نيست، بلكه در بسيارى
از زمينهها همين جوشش و همين پيشرفت، نوآورى و ابتكار وجود دارد. آنها بيايند
شريك بشوند؛ هيچ اشكالى ندارد. اين، يك پيشنهاد بود كه رئيس جمهور محترم مطرح
كرد. يك پيشنهاد ديگر هم اين بود كه در باب حقوق بشر اگر نگرانى وجود دارد - كه
ما هم نگران حقوق بشر در كشورهاى اروپايى هستيم - از دو طرف نمايندگانى گسيل
بشوند و مراقبت كنند؛ نگاه كنند؛ آنها بيايند اينجا، ما هم نمايندگانى بفرستيم
آنجا، كه ببينند وضع حقوق بشر در زندانها، محاكم و در رفتارهاى دولتى و
اجتماعى و مدنى آنها چگونه است و چقدر حقوق بشر رعايت مىشود. اينها دو پيشنهاد
منطقى است، كه خيلى خوب است و خيلى بجاست كه اروپايىها اين پيشنهادها را
بپذيرند. اين كارها، ارتباطات ما و غرب را هم پيش خواهد برد، نگرانىها را هم
از دو طرف برطرف خواهد كرد.
آنچه كه براى ما امروز فريضه
است، يكى حفظ وحدت است، يكى حفظ ايمان و اعتماد به اين راه و موفقيتهاى
آيندهى آن. اين دو چيز، اساس قضيه است.
اولاً آحاد ملت و گروههاى
مختلف، وحدت را حفظ كنند. امروز بحمداللَّه در سطح مسؤولان اتحاد كلمه و همدلىِ
عميق و صميمانه وجود دارد؛ اين خيلى مغتنم است، كه سعى مىكنند اين را به هم
بزنند؛ ولى بحمداللَّه نمىتوانند؛ نتوانستهاند و نخواهند توانست. آحاد مردم و
گروهها و گرايشهاى مختلف به خاطر اختلافات جزيى، صدايشان را روى هم بلند
نكنند. البته اختلافات هست؛ داخل يك خانه هم ممكن است اختلافاتى وجود داشته
باشد، اما همه اهل خانهاند؛ همه از اين خانه دفاع مىكنند؛ همه منافع آن را بر
هر چيز ديگرى ترجيح مىدهند. كسانى كه بخصوص تريبون دارند؛ فرصت حرف زدن دارند،
نگذارند كه دشمن از صداى بلند آنها با يكديگر، اميدوار بشود به اينكه مىتواند
عليه اين ملت توطئه كند. وقتى اختلاف هست، آنها اميدوار مىشوند؛ آنها احساس
مىكنند كه حالا وقت فشار وارد آوردن است. اگر مىخواهند فشارهاى دشمن قطع شود،
بايد اينجا انسجام و وحدت را مثل يك صف مستحكم و بنيان مرصوص، حفظ كنند.
و بعد، اعتماد و ايمان به راه را
حفظ كنند. در تمام طول اين سالها، دشمنان سعى كردهاند بمبهاى تبليغاتى را در
محيط ذهنى مردم منفجر كنند، كه معناى اين تبليغات همهاش اين است كه: اى ملت!
شما نمىتوانيد؛ ايرانى! نمىتوانى؛ جوان ايرانى! مجبورى تسليم بشوى؛ مجبورى
دستهايت را بالا ببرى. البته آنها در داخل هم عواملى دارند - من بارها اشاره
كردهام - كه هر وقت احتياج دارند كه يك فكرى را در داخل تزريق كنند، اين عوامل
به كار مىافتند و با قلمهاى حقير و مزدور خودشان، بنا مىكنند اهداف دشمن را
در اينجا پخش كردن و ترويج كردن؛ اما تا الان تأثيرى نكرده است، باز هم بايد
تأثير نكند. نخير، همه چيز ما را به «اميد» تشويق مىكند؛ همه چيز ما را به
«اعتماد به خودمان» تشويق مىكند. چرا اميدوار نباشيم؟ مايى كه يك روز در فشار
دو ابرقدرت - ابرقدرت امريكا و شوروى سابق - توانستيم خودمان را نگهداريم و
بالا بكشيم، مايى كه با محاصرهى اقتصادى در طول اين سالهاى متمادى - كه هر
زمانى به نحوى محاصرهى اقتصادى وجود داشته - توانستيم خودمان را به اين رتبه
از فناورى و علم برسانيم و بخشى از اين خلأها و شكافها را پُر كنيم، چرا به
خودمان اميدوار نباشيم؟ چرا به ملتمان اعتماد نداشته باشيم؟ تاريخ و سرگذشت
ما، اميد و اعتماد را به ما املاء مىكند؛ ما را وادار مىكند كه اميدوار
باشيم. بله، اميدواريم؛ ما مىتوانيم؛ توانستيم.
اينهايى كه امروز دم از محاصرهى
اقتصادى مىزنند؛ تهديد به تحريم اقتصادى مىكنند، كسانى هستند كه در طول
سالهاى گذشته، هر جا توانستهاند، اين تحريم را اعمال كردهاند. همين الان
بعضى از دولتهاى اروپايى، هنوز وسايلى را كه از زمان رژيم طاغوت خريدارى شده و
پول آنها را هم شايد چند برابر گرفته بودند، به ما نمىدهند! تحريم از اين
بالاتر؟ آنها در مواردى هم ابزارها و قطعات لازم را به ما ندادند. جوانهاى ما
وقتى ديدند راه از اين طرف بسته است، از درون راه باز كردند. براى يك ملت
مستقل، اين درست است كه به درون خودش مراجعه كند؛ در درون خود كاوش كند؛ درمان
خود را به دست خودش بسازد؛ والّا اگر مىخواستيم پشت درِ خانهى ديگران دست به
سينه بايستيم - همچنانكه سالهاى متمادى در دوران رژيم طاغوت، اين كشور و اين
ملت را به اين روش عادت داده بودند - زندگى مستقلى نداشتيم و همان وضع سابق
بود. وقتى ما را تحريم كردند، امام اظهار خوشوقتى كردند و گفتند بهتر! حق با
ايشان بود. ما بر اثر تحريم، به خود آمديم و تحرك پيدا كرديم؛ حالا هم همينطور
است. با اين حرفها، ملت ايران را تهديد مىكنند؛ اين تهديد، فايدهيى دارد.
برادران عزيز! خواهران عزيز!
راهى را كه قم شروع كرد، روزبهروز بازتر، هموارتر، اميدبخشتر و زيباتر شده
است و اين به بركت ايمان و به بركت اخلاص است. اين ايمان و اخلاص و اتحاد كلمه
را حفظ كنيد؛ اينها موجبات رحمت الهى است و انشاءاللَّه رحمت و فضل الهى
روزبهروز بيشتر شامل حال شما خواهد شد.
اميدواريم پروردگار عالم همهى
شما را توفيق بدهد و شما و همهى ملت ايران را مشمول ادعيهى زاكيهى حضرت
بقيةاللَّه (ارواحنافداه) قرار دهد.
والسّلامعليكمورحمةاللَّهوبركاته