بيانات رهبر معظم انقلاب
اسلامى در اجتماع بزرگ مردم رفسنجان
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدللَّه ربّ العالمين
والصّلاة والسّلام على سيّدنا و نبيّنا ابىالقاسم المصطفى محمّد و على اله
الأطيبين الأطهرين المنتجبين الهداة المهديّين المعصومين سيّما بقيّةاللَّه
فىالأرضين.

حضور در رفسنجان، براى اين
بندهى خدمتگزار، بسيار خاطرهانگيز است. شهر رفسنجان و مردم عزيز آن را از
سالهاى بسيار دور مركز و كانون توجه به حقايق اسلام و نقطهى ثقلى از نقاط مهم
كشور در مبارزهى با طاغوت شناختيم. مردم رفسنجان در دوران اختناق به معناى
حقيقى كلمه در صراط مستقيم الهى پايدارى و پافشارى كردند. روزى كه نام و ياد و
فتواى امام بزرگوار در سرتاسر كشور به وسيلهى دستگاه پليسىِ اختناقِ طاغوتى
ممنوع و جرم بود، مردم رفسنجان در شهر شجاع و آزادهى خودشان، مسجدى به نام
امام بزرگوار نامگذارى كردند؛ به نام آن بزرگوار سخن گفتند و راه او را ترويج
كردند.
بنده در سفرهاى متعددى كه به اين
شهر آمدم و با محبت صميمانهى شما مردم رفسنجان روبهرو شدم، مطالبى را در اين
شهر بهصورت علنى و بر سر منبرها مىتوانستم تشريح كنم كه در هيچ نقطهى ديگر
كشور چنين امكانى براى ما بهوجود نمىآمد. در اينجا مردم، آگاه و هوشيار
بودند؛ آماده به كار و پا به ركاب بودند؛ همين وضعيت در طول سالهاى متمادى
ادامه پيدا كرد و بعد از پيروزى انقلاب هم رفسنجان از جملهى مراكزى بود كه به
مصداق «صدقوا ما عاهدوا اللَّه عليه»، پيمان خود را با خدا، با امام زمان و با
حركت عظيم اسلامى نگسست. در ميدانهاى دفاع مقدس، مردان رفسنجانى، جوانان
رفسنجانى، و در پشت جبهه و در بخش پشتيبانى، زنان رفسنجانى نقش بسيار مهمى ايفا
كردند.
خدا را شكر مىكنيم كه بر شما
مردم عزيز منت نهاد و شما را در صراط مستقيم خود پايدار نگه داشت. بحمداللَّه
امروز نام و ياد رفسنجان و شخصيتهاى ممتاز و برجستهى رفسنجانى در آفاق كشور
شناخته شده هستند. مردم رفسنجان داراى نام نيكاند؛ سابقهى آنها درخشان است و
بسيارى از دستاندركاران مبارزات، اين را از نزديك شاهد بودند.
آنچه امروز من در اجتماع پُرشور
شما مردم عزيز رفسنجان عرض مىكنم، اين است كه اين مبارزات و زحمات و تلاشهاى
فراوان، به سمت هدفهاى والا و ارزشمندى بوده است. جهاد يك ملت وقتى معنا
مىيابد و درخشندگى و ماندگارى پيدا مىكند كه اهداف تعريفشدهى آن، اهداف
والايى باشد. مبارزهى عظيم ملت ايران، اهداف والاى الهىِ خود را تعريف و ترسيم
كرد. ملت ايران و نظام جمهورى اسلامى و رهبر و پدر و معمار اين انقلاب و اين
نظام - امام بزرگوار ما - اين هدفها را پاس داشتند؛ به سوى آن حركت كردند و
سرمايهى مادى و معنوى خود را در اين راه گذاشتند.
اين اهداف تعريف شده، منحصر به
يك بخش از زندگى انسانها نيست؛ اين اهداف شامل زندگى مادى و معنوى مردم است.
اسلام مردم خود را خوشبخت و سعادتمند مىخواهد. اين سعادت فقط با پول بهدست
نمىآيد؛ فقط با ذكر و عبادت هم بهدست نمىآيد. حيات طيبهى اسلامى، زندگىيى
است كه در آن، راه رسيدن به معنويت و اهداف و سرمنزلهاى نهايىِ اين راه، از
زندگى دنيايى مردم عبور مىكند. اسلام دنياى مردم را آباد مىكند؛ منتها آبادى
دنيا هدف نهايى نيست. هدف نهايى عبارت است از اينكه انسانها در زندگى دنيوى
از معيشت شايسته و مناسب، از آسودگى و امنيتخاطر، و از آزادى فكر و انديشه
برخوردار باشند و از اين طريق به سمت تعالى و فتوح معنوى حركت كنند. حيات
طيبهى اسلامى شامل دنيا و آخرت - هر دو - است. مسأله اين است كه زندگى دنيوى -
كه به سمت اهداف الهى حركت مىكند - بايد زندگانى حقيقى و راستينِ عادلانه را
براى مردم تأمين كند. در اسلام، عدالت مسألهى بسيار مهمى است. ارزشى كه از نظر
اسلام بههيچوجه و در هيچ شرايطى مورد مناقشه قرار نمىگيرد، عدالت است.
عدالت، هدف پيغمبران است؛ هدف انقلاب اسلامى هم بوده است. در سايهى عدالت،
زندگى مردم مىتواند با رفاه و توسعهى مادى به سمت اهداف معنوى هم حركت كند.
ملت ايران در راه ايجاد جامعهى
عادلانه مبارزه و تلاش كرد. نظام مقدس جمهورى اسلامى هدف اصلى خود را ايجاد
جامعهى عادلانه قرار داده؛ عدالت با تعريف اسلامى؛ عدالت، همانگونه كه اسلام
معرفى كرده است؛ بدون انحراف به چپ و راست؛ يعنى صراط مستقيم الهى.
در اين راه، ما پيشرفتهاى قابل
توجهى كردهايم؛ اما براى استقرار نظام عادلانهى اسلامى هنوز بايد تلاش شود.
مهمترين وظيفهى مسؤولان كشور اين است كه در جامعه عدالت را معنا ببخشند تا
مردم عدالت را احساس كنند؛ عدالت در قانون، عدالت در قضا، عدالت در تقسيم منابع
حياتى كشور، عدالت در برخوردارىها و دسترسىهاى همهى افراد به امكانات كشور.
كشور ما امكانات زيادى دارد؛ اين امكانات مىتواند يك جامعهى مرفه و پيشرفته و
توسعهيافته را براى ملت ايران ايجاد كند؛ منتها شرط اصلى اين است كه در
استفادهى از اين منابع، عدالت رعايت شود. نظام جمهورى اسلامى پرچم عدالت را
بلند كرده است؛ مردم هم مجذوب همين شعارِ بسيار مهم و اساسى هستند. نظام جمهورى
اسلامى موظف است در همهى مراحل عدالت را تأمين كند و مردم نقاط مختلف كشور و
قشرهاى گوناگون جامعه را از منابع حياتى كشور برخوردار سازد. اين، وظيفهى
اساسى است.
مسؤولان كشور در ردههاى مختلف -
در سطح كشور، در سطح استانها و شهرها - موظفند عدالت را رعايت كنند و طبقات
محروم را همواره مورد توجه قرار دهند. اين خطاست اگر خيال كنيم اسلام با پيشرفت
و توسعه و رفاه مادى جامعه مخالف است؛ بههيچوجه اينطور نيست. جامعهيى كه در
آن، پيشرفت علمى و عملى، پيشرفت فناورى و پيشرفت دنيايىِ مردم وجود داشته باشد؛
اسلام اين را براى پيروان خود مىپسندد. تشويق اسلام به علم و عمل و تلاش و
فعاليت، از همين جهت است. سنت الهى بر اين قرار گرفته است كه هر ملتى تلاش و
كار كند، بدون ترديد نتيجهى آن را خواهد ديد. بنابراين اسلام حيات مادى مردم
را هم تأمين مىكند؛ منتها غرق شدن در حيات مادى، فراموش كردن ارزشهاى معنوى،
ايجاد شكاف بين طبقات جامعه، و فاصله انداختن بين قشرهاى مختلف مردم را
نمىپسندد و نمىپذيرد؛ و اين، نظام اسلامى را ممتاز كرده است.
امروز در دنيا كشورهاى
توسعهيافته بسيارند، اما در آنها عدالت وجود ندارد؛ اينها الگوى نظام جمهورى
اسلامى نيستند. الگوى نظام جمهورى اسلامى، الگوى اسلامى است؛ يعنى الگوى پيشرفت
و توسعه و رفاه، همراه با عدالت و برادرى و محبت و عطوفت بين قشرها و پُرشدن
شكاف بين فقير و غنى در جامعه. پيشرفت جامعه به اين شكل كه با معنويت همراه
است، مورد نظر اسلام است.
خدا را شكر مىكنيم كه مسؤولان
نظام جمهورى اسلامى از آرمانهاى اسلامى و آنچه به عنوان اهداف والا براى اين
انقلاب و اين مردم تعريف شده است، تخلف نكردهاند. اين اهداف را همه
پذيرفتهاند و شرط خدمت به اين مردم و شرط احراز مسؤوليتهاى اساسى براى اين
مردم همين است كه هر مسؤولى به اين اهداف والا و آرمانهاى الهى و اسلامى از بن
دندان و از عمق جان معتقد باشد و در راه آن تلاش و مجاهدت كند. جاذبهى نظام
اسلامى براى ملتهاى مسلمان در سراسر دنيا در همين نكتهى اساسى نهفته بود كه
اسلام را تضمينكنندهى سعادت جوامع اسلامى دانست. ملتهاى مسلمان تا قبل از
آنكه انقلاب اسلامى به صحنه بيايد، مىپنداشتند نام عدالت در اردوگاه چپ و
سوسياليستى است، و رفاه و پيشرفت مادى در اردوگاه راست - يعنى نظام سرمايهدارى
- قرار دارد. اسلام به صحنه آمد؛ وعدهى زندگى همراه با رفاه مادى و عدالت
اجتماعى را به مردم داد و آنها مجذوب اين شعار و اين حركت عظيم شدند؛ لذا در
تمام دنياى اسلام، نام انقلاب اسلامى و نام امامِ اين انقلاب براى مردم به صورت
يك خورشيد درخشان و يك نقطهى پُرجاذبه درآمد. با اينكه ما در سالهاى نخستين
انقلاب تبليغات وسيعى هم در دنياى اسلام نداشتيم؛ اما هر كس از نظام جمهورى
اسلامى به نقاط دوردست دنيا كه مسلمانان در آنجا زندگى مىكردند، سفر كرد، ديد
نام امام، نام انقلاب، نام نظام جمهورى اسلامى و اين پرچمِ برافراشته، در اعماق
قلب مردم مسلمان جا دارد. حتّى بسيارى از ملتهاى غيرمسلمان به خاطر اين شعار به
اسلام جذب شدند. ما بايد به اين شعارها عمل كنيم. به صرفِ گفتن و تكرار كردن،
نمىتوان دلخوش بود كه به آن هدفها خواهيم رسيد؛ بايد اينها را در عمل و در
تجربهى ميدانى و واقعى پياده كنيم؛ اين مسؤوليت بزرگ مسؤولان جمهورى اسلامى
است. همهى مسؤولان به اين معنا معتقد بودهاند و هستند و آن را دنبال مىكنند؛
ولى بايد تلاش و كار كنند تا اين اهداف و آرمانها تحقق پيدا كند.
همين جاذبهى نظام جمهورى اسلامى
است كه دشمنان قدار جهانىِ جمهورى اسلامى را در مقابل آن به صفآرايى وادار
مىكند و تا امروز وادار كرده است. بعضى تصور مىكنند ما دشمنان جهانى خود را
تحريك كردهايم كه بيايند با ما دشمنى كنند؛ بعضى خيال مىكنند شعار «مرگ بر
امريكا» امريكا را تحريك مىكند كه نسبت به نظام اسلامى و ايران اسلامى دشمنى
بورزد؛ اين خطاست. دشمنىِ نظام مستكبر امريكايى و هر مستكبرى در دنيا با نظام
اسلامى، به خاطر پرچم برافراشتهى عدالت است؛ به خاطر اين است كه مىبيند با
نام اسلام و با تعاليم والاى اسلام كشورى دارد به سمت رشد و توسعه و پيشرفت
علمى و عملى حركت مىكند؛ مىداند كه اين، جلوى نفوذ آنها را خواهد گرفت. آنها
با هر كشورى كه خارج از قلمرو قدرت آنها به توسعه و پيشرفت علمى دست پيدا كند،
مخالفند. آنها با هر كشورى كه در ميدان علم و توسعه، به سمت رقابت با آنها حركت
كند، مخالفند. آنها در مناطق مختلف عالم - كه از لحاظ منابع حياتى و منابع
اقتصادى و زيرزمينى، ثروتمند و غنى است - منافع خودشان را دنبال مىكنند و در
پى اين هستند كه ظالمانه و مستكبرانه بر اين كشورها پنجه بيفكنند و با قدرت زور
و زر و تزويرِ خودشان بتوانند اين منابع را در اختيار بگيرند. آنها براى مردم
اين كشور و كشورهاى اين منطقهى از عالم حق حيات قائل نيستند؛ چه برسد به
اينكه اجازه داده شود اين ملتها با ارادهى خودشان نظامى را تشكيل دهند،
حكومتى را سر كار بياورند، رئيسجمهورى را انتخاب كنند، دولتى را بيارايند،
قوانينى را تصويب كنند، راهى را طى كنند و ابتكارهايى بهخرج دهند. دشمنى
امريكا و استكبار با ايران اسلامى بهخاطر اين حركت قدرتمندانهى مردمى است؛
چون ايمان مردم، علاقهى مردم به استقلال، و اطمينان به نفس مردم، به ضرر
آنهاست. آنها مىخواهند كشور ما را هميشه وابسته نگه دارند. آنها مىخواهند از
لحاظ فرهنگى، اقتصادى و سياسى كشورهاى اين منطقه را وابستهى به خودشان نگه
دارند. وقتى كشورى مستقل است، وقتى اطمينان به نفس دارد و با اعتماد به خود، در
راهى كه او را به سمت اهداف والا مىرساند، حركت مىكند، طبعاً اينها ناراضى
مىشوند. نارضايى دشمنان جهانى ما به اين خاطر است. آنها وقتى راضى مىشوند كه
ملت ايران اختيار دين و دنيا و فرهنگ و اقتصاد خود را يكسره به آنها بسپارد.
ملت ايران امروز بيدار شده است و زير بار چنين زورگويىها و قلدرىهايى
نمىرود.
مردم عزيز رفسنجان! برادران و
خواهران مؤمنى كه سالهاى متمادى در راه حق و حقيقيت قدم برداشتهايد! بدانيد
سعادت اين كشور و اين ملت در وحدت كلمه و پيمودن راه اسلام و پيگيرى عدالت است.
اين ملت براى اينكه دشمنان را مأيوس كند و آنها را از تهاجمهاى گوناگون و
موذيگرىهايى كه نسبت به نظام جمهورى اسلامى دارند، منصرف كند، تنها راهى كه
مىتواند بپيمايد، اين است كه تلاش كند در سايهى اسلام و پيگيرى اهداف اسلامى،
و با همبستگى ملى و وحدت كلمه، خود را روزبهروز نيرومندتر كند. ما بحمداللَّه
در اين راه حركت كرديم و باز هم با قدرتِ تمام حركت خواهيم كرد و هيچگونه سستى
را در اين راه براى خود جايز نمىدانيم.
مطمئناً اسلامِ عزيز است كه
مىتواند زندگى اين ملت را در اين كشور به سطحى برساند كه شايستهى ملت ايران و
شايستهى اين تاريخ غنى و شايستهى اين انسانهاى شريف و والاست. بحمداللَّه
ملت ما مىتواند، شما مىتوانيد و جوانان ما مىتوانند اين كشور را به همان
مرحلهيى برسانند كه مطلوب اين ملت است؛ حقايق كشور هم اين را نشان مىدهد.
همهى ما پيشرفتهاى اين كشور را
در زمينهى علم، فناورى، تحقيقات و توسعهى اقتصادى مىدانيم و مىبينيم. اين
پيشرفتها براى اين ملت طبيعى است. اگر اين ملت پيشرفت نكند، غير طبيعى است.
آنچه بايد روى آن تكيه و براى آن تلاش كرد، اين است كه اين حركتها و اين
پيشرفتها در سايهى عدالت اجتماعى انجام بگيرد تا جوانان و همهى مردم بخشهاى
گوناگون ايران بتوانند از امكانات اين كشور استفاده كنند.
من بار ديگر شما مردم عزيز و
همهى مردم كشورمان را دعوت مىكنم كه در تجربهى انتخاباتى كه در پيش است،
فعالانه شركت و حضور پيدا كنيد. شخصيتهاى صالحى كه به شما معرفى مىشوند، آنها
را به تناسب اهداف والاى اين ملت و اين انقلاب و اين نظام انتخاب كنيد. با
پشتوانهى آراء مردمى بايد دولتى سركار بيايد كه با قدرت گرهها را باز كند و
كارهاى بزرگ را انجام دهد؛ كارهايى كه در نيمهى راه است و بايد با تلاش مضاعف
و با جد و جهد به نتيجه برسد، آنها را به نتيجه برساند. كشور ما مىتواند ملتى
بزرگتر از آمار كنونى ملت ما را هم اداره كند؛ مىتواند خود را در سطح بالايى
از پيشرفت و توسعه در ميان ملتهاى عالم قرار دهد؛ و همچنان كه در سند
چشمانداز بيست ساله اعلام شده است، مىتواند از جهات مختلف رتبهى اول را در
منطقه حائز شود. اينها توانايىهاى ملت ماست؛ اينها را ملت ما به بركت وحدت
كلمه، به بركت پرچم برافراشتهى اسلام، و به بركت ايمان عميقى كه در دلهاى
شماست، تا كنون بهدست آورده است و باز هم مىتواند پيش برود و به چشمانداز
زيبا و شايستهى ملت ايران دست پيدا كند.
البته در اين راه، كارشكنىها و
دشمنىهايى وجود دارد؛ با اين دشمنىها بايد مقابله كرد و نبايد تسليم توطئهى
دشمنان شد. ملتى به موفقيت دست پيدا مىكند كه از اراده و عزم راسخ خود كم
نگذارد و بتواند با قدرتِ تمام و با وحدت كلمه اين راه را طى كند. چنين ملتى
پيروز است. شما هم بحمداللَّه تا امروز پيروز شدهايد؛ بعد از اين هم
انشاءاللَّه پيروز خواهيد شد.
استان كرمان، استان بزرگ و مهمى
است و از لحاظ منابع طبيعى، ثروتمند است. در سالهاى بعد از جنگ، كارهاى زيادى
در اين استان انجام گرفته است. آنچه در طول اين سالها در استان كرمان انجام
گرفته، با آنچه در سالهاى قبل از انقلاب صورت گرفته بود، قابل مقايسه نيست.
آنروز كرمان يك منطقهى بكلى فراموش شده بود و مورد بىاعتنايى قرار داشت؛ نه
منابع انسانى آن و نه منابع زيرزمينى آن، مورد توجه نبود. نظام جمهورى اسلامى،
اين منطقه و مردم عزيز كرمان را در سرتاسر استان با چشم عزت نگاه كرد و نگاه
مىكند؛ آنچنان كه شايستهى آنهاست. نظام جمهورى اسلامى به اين استان توجه
كرده است. وضعيت اين استان با گذشته تفاوت زيادى پيدا كرده است؛ البته
كمبودهايى هم وجود دارد كه به بعضى از آنها اشاره كردند. خشكسالىِ هفت ساله و
هشت ساله در نقاط مختلف استان صدمههاى زيادى زد؛ سرماى امسال هم كه مشكلاتى را
براى رفسنجان و بعضى نقاط ديگر بهوجود آورده است. البته بايد به مردم كمك شود
تا بتوانند در مقابل بلايا و حوادث طبيعى هم مقاومت كنند و كار را متوقف نكنند
و انشاءاللَّه بر مشكلات فائق بيايند. از مهمترين وظايف مسؤولان دولتى همين
است؛ ما هم توصيههاى لازم را به آنها كردهايم و خواهيم كرد. اميدواريم خداوند
متعال بركات خودش را بر مردم رفسنجان و شهر رفسنجان نازل فرمايد.
پروردگارا! اين مردم مؤمن و عزيز
و پُرشور و بااخلاص را مشمول رحمت و بركت و لطف خود قرار بده. پروردگارا! اين
دلهاى مؤمن را با تفضلات خود، به نور معرفتت روشن و منور بگردان. پروردگارا!
شهداى عزيزى كه از اين منطقه در راه تو جان خودشان را فدا كردهاند، با پيغمبر
محشور بفرما. پروردگارا! به محمد و آل محمد به ما توفيق خدمتگزارى به اين مردم
عزيز را عنايت كن و ما را خدمتگزاران واقعى اين مردم قرار بده.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته