به همه ي برادران و خواهران عزيز خوش
آمد عرض مي كنم ; بخصوص عزيزاني كه از شهرهاي دوردست تشريف آورده اند. همچنين به
همه ي شما حضار محترم اين عيد سعيد و ميلاد بزرگ را تبريك عرض مي كنم و اميدوارم
همه ي ساعات عمر و تلاش و فعاليت شما , مشمول لطف و نظر محبت آميز آن بزرگوار باشد.
جشن ميلاد حضرت حجت (عجل الله فرجه و ارواحنا فداه ) براي عموم شيعيان , بلكه همه ي
عدالتخواهان عالم , يك عيد بزرگ است ; لذا مردم ما در اين جشن با همه ي وجود , با
دل و جان , محبت و ارادت خود را به آستان حضرت بقيه الله (ارواحنافداه ) ابراز مي
كنند. آنچه براي ما ـ به عنوان دوستداران و معتقدان به امامت و ولايت حضرت مهدي
(سلام الله عليها) ـ مهم است , اين است كه علاوه ي بر اظهار ارادت و شادي , از اين
خاطره ي تاريخي , يا از اين اعتقاد شيعي درس بگيريم . البته اعتقاد به ظهور مهدي در
دوراني از تاريخ , مخصوص شيعه نيست ; همه ي مسلمانان , اعم از شيعه و سني به اين
معنا معتقدند; بلكه غيرمسلمانان هم به يك صورت معتقدند; منتها امتياز شيعه در اين
است كه اين شخصيت نجاتبخش بشريت را با نام و نشان و خصوصيات مي شناسد و معتقد است
او همواره براي دريافت دستور الهي , حاضر و آماده است . هر وقت پروردگار عالم به او
دستور بدهد , او آماده ي شروع آن كار عظيمي است كه بناست بشريت و تاريخ را متحول
كند. آنچه ما به عنوان يك درس و تعليم معرفتي و عملي از اين قضيه بايد بگيريم , مهم
است . شما برادران و خواهران توجه داريد كه برجسته ترين شعار مهدويت عبارت است از
عدالت . مثلا در دعاي ندبه وقتي شروع به بيان و شمارش صفات آن بزرگوار مي كنيم ,
بعد از نسبت او به پدران بزرگوار و خاندان مطهرش , اولين جمله يي كه ذكر مي كنيم ,
اين است : « اين المعد لقطع دابر الظلمه , اين المنتظر لاقامه الامت و العوج , اين
المرتجي لازاله الجور العدوان » ; يعني دل بشريت مي تپد تا آن نجاتبخش بيايد و ستم
را ريشه كن كند; بناي ظلم را ـ كه در تاريخ بشر , از زمانهاي گذشته همواره وجود
داشته و امروز هم با شدت وجود دارد ـ ويران كند و ستمگران را سر جاي خود بنشاند;
اين اولين درخواست منتظران مهدي موعود از ظهور آن بزرگوار است . يا در زيارت آل
ياسين وقتي خصوصيات آن بزرگوار را ذكر مي كنيد , يكي از برجسته ترين آن خصوصيات اين
است كه « الذي يملا الارض عدلا و قسطا كما ملات ظلما و جورا » . انتظار , اين است
كه او همه ي عالم ـ نه يك نقطه ـ را سرشار از عدالت كند و قسط را در همه جا مستقر
كند. در رواياتي هم كه درباره ي آن بزرگوار هست , همين معنا وجود دارد. بنابراين
انتظار منتظران مهدي موعود , در درجه ي اول , انتظار استقرار عدالت است . درد بزرگ
بشريت , امروز همين مساله ي فقدان عدالت است . هميشه دستگاههاي ظلم و جور در سطح
دنيا به شكلهاي مختلف بر مردم جفا كردند; بشريت را زير فشار قرار دادند و انسانها
را از حقوق طبيعي خود محروم كردند; اما امروز اين معنا از هميشه ي تاريخ بيشتر است
و رفع اين را انسان از ظهور مهدي موعود مي طلبد و انتظار مي برد; مساله , مساله ي
طلب عدالت است . اولين درس عملي از اين موضوع اين است كه نابود كردن بناي ظلم در
سطح جهان , نه فقط ممكن است , بلكه حتمي است . اين مطلب بسيار مهمي است كه نسلهاي
بشري امروز معتقد نباشند كه در مقابل ظلم جهاني , كاري نمي شود كرد. ما امروز وقتي
با نخبگان سياسي دنيا از ظلمهاي مراكز قدرت بين المللي و سيستم جهاني ظلم ـ كه
امروز به سركردگي استكبار در همه ي دنيا وجود دارد ـ صحبت مي كنيم , مي بينيم آنها
مي گويند بله , چيزي كه شما مي گوييد درست است ; واقعا دارند ظلم مي كنند; اما كاري
نمي شود كرد. يعني مجموعه ي بزرگي از نخبگان كه سر رشته ي كار هم در دنيا در دست
آنهاست , اسير ياس و نااميدي اند و اين ياس و نااميدي را به ملتهاي خود سرريز مي
كنند و آنها را از اين كه بتوان نقشه ي ظالمانه و شيطاني امروز دنيا را عوض كرد ,
مايوس مي كنند. بديهي است كه انسانهاي مايوس نمي توانند هيچ حركتي در راه اصلاح
انجام بدهند. آن چيزي كه انسانها را وادار به كار و حركت مي كند , نور و نيروي اميد
است .
اعتقاد به مهدي موعود , دلها را سرشار از نور اميد مي كند. براي ما كه معتقد به
آينده ي حتمي ظهور مهدي موعود (عليه السلام ) هستيم , اين ياسي كه گريبانگير بسياري
از نخبگان دنياست , بي معناست . ما مي گوييم نخير , مي شود نقشه ي سياسي دنيا را
عوض كرد; مي شود با ظلم و مراكز قدرت ظالمانه درگير شد و در آينده نه فقط اين معنا
امكانپذير است , بلكه حتمي است . وقتي ملتي معتقد است نقشه ي ظالمانه و شيطاني
امروز در كل عالم قابل تغيير است , آن ملت شجاعت پيدا مي كند و احساس مي كند كه دست
تقدير , تسلط ستمگران را براي هميشه به طور مسلم ننوشته است . انسانها مي توانند
تلاش كنند و پرچم عدالت را ولو در يك نقطه ي محدود ـ بلند كنند. شما ببينيد ملتهايي
كه امروز در گوشه و كنار عالم زير فشار ظلم و ستم زندگي مي كنند , اگر اين اميد را
در دل خود بپرورانند كه مي شود با ظلم مبارزه كرد , چه اتفاقي در دنيا مي افتد و
چطور ملتها بيدار مي شوند. يك روزي ملت ايران هم در پنجه ي اقتدار رژيم طاغوتي دچار
همين ياس بود; ولي امام بزرگوار ما با تعاليم اسلامي , اين ياس را از دلها پاك كرد
و به مردم اميد و شجاعت داد. نتيجه اين شد كه اين مردم به پاخاستند , نهضت كردند ,
تن به سختي دادند , مبارزه كردند , از جان خود دريغ نكردند و توانستند در اين نقطه
ي از عالم , با عوامل ظلم و نظام ظالمانه و شيطاني مبارزه و آن را ريشه كن و سرنگون
كنند. امروز دستگاههاي تبليغاتي مراكز استكباري دنيا و روشنفكران وابسته ي به آنها
, در سطح عالم اين طور تبليغ مي كنند كه هيچ حركتي در مقابل نظم ظالمانه ي كنوني
ممكن نيست . با فكر انقلاب و آرمانگرايي مبارزه مي كنند و مي خواهند ملتها را
متقاعد كنند كه به همين وضعيت كنوني غ ظالمانه دنيا بسازند و در مقابل آن , هيچ عكس
العملي نشان ندهند. فكر اعتقاد به مهدي , نقطه ي مقابل اين تبليغات غلط و ظالمانه
است . جوانان و روشنفكران و عموم ملت ما با اعتقاد به ظهور مهدي (عليه الصلاه
والسلام ) اين اعتقاد راسخ را در دل خود پرورش مي دهند كه نظم ظالمانه ي جهاني ,
قابل زوال است و ابدي نيست ; مي شود با آن مبارزه و در مقابل آن ايستادگي كرد.
درس ديگري كه اعتقاد به مهدويت و جشنهاي نيمه شعبان بايد به ما تعليم بدهد , اين
است : عدالتي كه ما در انتظار آن هستيم ـ عدالت حضرت مهدي (عليه السلام ) كه مربوط
به سطح جهان است با موعظه و نصيحت به دست نمي آيد; يعني مهدي موعود ملتها نمي آيد
ستمگران عالم را نصيحت كند كه ظلم و زياده طلبي و سلطه گري و استثمار نكنيد. با
زبان نصيحت , عدالت در هيچ نقطه ي عالم مستقر نمي شود. استقرار عدالت , چه در سطح
جهاني آن طور كه آن وارث انبيا انجام خواهد داد ـ و چه در همه ي بخشهاي دنيا ,
احتياج به اين دارد كه مردمان عادل و انسانهاي صالح و عدالت طلب , قدرت را در دست
داشته باشند و با زبان قدرت با زورگويان حرف بزنند. با كساني كه سرمست قدرت ظالمانه
هستند , نمي شود با زبان نصيحت حرف زد; با آنها بايد با زبان اقتدار صحبت كرد. آغاز
دعوت پيغمبران الهي با زبان نصيحت است ; اما بعد از آن كه توانستند طرفداران خود را
گرد بياورند و تجهيز كنند , آنگاه با دشمنان توحيد و دشمنان بشريت , با زبان قدرت
حرف زدند. شما ببينيد در همين آيه ي كريمه ي قرآن كه راجع به قسط صحبت مي كند و مي
گويد خداي متعال همه ي پيغمبران را فرستاد , « ليقوم الناس بالقسط » ـ براي اين كه
قسط و عدالت را در جامعه مستقر كنند ـ بلافاصله مي فرمايد : « و انزلنا الحديد فيه
باس شديد و منافع للناس » ; يعني پيغمبران علاوه بر اين كه با زبان دعوت سخن مي
گويند , با بازوان و سرپنجگان قدرتي كه مجهز به سلاح هستند و با زورگويان و قدرت
طلبان فاسد معارضه و مبارزه مي كنند. پيغمبر اكرم وقتي به مدينه آمد و نظام اسلامي
را تشكيل داد , آيات قرآن را بر مردم مي خواند , به گوش دشمنان هم مي رسانيد; اما
به اين اكتفا نمي كرد. كساني كه طرفدار عدالت هستند , در مقابل زورگويان و زياده
طلبان و متجاوزان به حقوق انسانها بايد خود را به قدرت مجهز كنند. لذا شما مي بينيد
از روزي كه نظام اسلامي به وجود آمد ـ يعني اسلام مجهز به قدرت يك ملت بزرگ و
امكانات يك كشور و دولت بزرگ شد ـ دشمنان اسلام حركت اسلام را جدي گرفتند و علاقه
مندان و طرفداران اسلام هم در اطراف و اكناف عالم اميدوار شدند. بسياري از پيغمبران
در ميدان مبارزه و جهاد مقدس و قتال قدم مي گذاشتند; « و كاين من نبي قاتل معه
ربيون كثيرا » . كساني كه خيال مي كنند اسلام بايد برود و در گوشه يي بنشيند و
مردان اسلام و دين فقط زبان نصيحت را به كار بگيرند , اينها دانسته يا ندانسته همان
چيزي را مي گويند كه مراكز قدرت جهاني آن را مي خواهند و آرزو مي كنند. مراكز قدرت
استكباري از اين كه رهبران اسلامي در هر گوشه يي از دنيا بنشينند و گاهي پيامي
بدهند و يك كلمه حرفي بزنند ـ همچنان كه رهبران مسيحي در هر قضيه يي پيامي مي دهند
, نصيحتي مي كنند و جمله يي مي گويند ـ هيچ ترسي ندارند; مي دانند اين خطري براي
آنها نيست . از اين كه ملتهاي مسلمان بيدار شوند و تشكيل حكومت بدهند , از اين كه
ايمان اسلامي آحاد مردم در قالب يك نظام و يك دولت و يك حكومت تجسم پيدا كند ,
واهمه دارند و مي ترسند. نظام اسلامي و ملت مسلمان ايران و دولت جمهوري اسلامي
بزرگترين قدم را در اين راه برداشت و به بركت مجاهدت جوانها و مردان و زنان مومن و
فداكار اين ملت , اسلام در دنيا به عنوان يك قدرت ظاهر شد. هرچه اين قدرت بتواند
خود را مستقرتر و پايدارتر كند , نظم ظالمانه و شيطاني دنيا بيشتر تهديد مي شود.
بعضي ها بي توجه , از جدايي دين و سياست حرف مي زنند; يعني دين را به گوشه هاي خلوت
برانند و انسان ديندار , فقط به نصيحت اكتفا كند. در اين جا نصيحت نمي تواند كاري
بكند. آنچه مي تواند قدرتها را مهار و تهديد كند و با ظلم و فساد مقاومت كند و ريشه
ي ظلم و فساد را بركند يا آن را متزلزل كند , قدرت الهي و اسلامي است ; قدرت سياسي
يي است كه در اختيار احكام اسلامي باشد. امام زمان (ارواحنافداه ) با اقتدار و قدرت
و تكيه بر توانايي يي كه ايمان والاي خود او و ايمان پيروان و دوستانش , او را مجهز
به آن قدرت كرده است , مي رود گريبان ستمگران عالم را مي گيرد و كاخهاي ستم را
ويران مي كند.
درس ديگر اعتقاد به مهدويت و جشنهاي نيمه ي شعبان براي من و شما اين است كه هر چند
اعتقاد به حضرت مهدي (ارواحنافداه ) يك آرمان والاست و در آن هيچ شكي نيست ; اما
نبايد مساله را فقط به جنبه ي آرماني آن ختم كرد ـ يعني به عنوان يك آرزو در دل ,
يا حداكثر در زبان , يا به صورت جشن ـ نه , اين آرماني است كه بايد به دنبال آن عمل
بيايد. انتظاري كه گفته اند , فقط نشستن و اشك ريختن نيست ; انتظار به معناي اين
است كه ما بايد خود را براي سربازي امام زمان آماده كنيم . سربازي امام زمان , كار
آساني نيست . سربازي منجي بزرگي كه مي خواهد با تمام مراكز قدرت و فساد بين المللي
مبارزه كند , احتياج به خودسازي و آگاهي و روشن بيني دارد. عده يي اين اعتقاد را
وسيله يي براي تخدير خود يا ديگران قرار مي دهند; اين غلط است . ما نبايد فكر كنيم
كه چون امام زمان خواهد آمد و دنيا را پر از عدل و داد خواهد كرد , امروز وظيفه يي
نداريم ; نه , به عكس , ما امروز وظيفه داريم در آن جهت حركت كنيم تا براي ظهور آن
بزرگوار آماده شويم . شنيده ايد , در گذشته كساني كه منتظر بودند , سلاح خود را
هميشه همراه داشتند; اين يك عمل نمادين است و معنايش اين است كه انسان از لحاظ علمي
و فكري و عملي بايد خود را بسازد و در ميدانهاي فعاليت و مبارزه , آماده به كار
باشد. اعتقاد به امام زمان , به معناي گوشه گيري نيست . جريانهاي انحرافي قبل از
انقلاب تبليغ مي كردند , الان هم در گوشه و كنار تبليغ مي كنند كه امام زمان مي آيد
و اوضاع را درست مي كند; ما امروز ديگر چه كار كنيم ! چه لزومي دارد ما حركتي بكنيم
! اين مثل آن است كه در شب تاريك انسان چراغ روشن نكند; چون فردا بناست خورشيد
عالمتاب بيايد و روز بشود و همه ي دنيا را روشن كند. خورشيد فردا , ربطي به وضع
كنوني من و شما ندارد. امروز اگر ما مي بينيم در هر نقطه ي دنيا ظلم و بي عدالتي و
تبعيض و زورگويي وجود دارد , اينها همان چيزهايي است كه امام زمان براي مبارزه ي با
آنها مي آيد. اگر ما سرباز امام زمانيم , بايد خود را براي مبارزه با اينها آماده
كنيم . بزرگترين وظيفه ي منتظران امام زمان اين است كه از لحاظ معنوي و اخلاقي و
عملي و پيوندهاي ديني و اعتقادي و عاطفي با مومنين و همچنين براي پنجه درافكندن با
زورگويان , خود را آماده كنند. كساني كه در دوران دفاع مقدس , سر از پا نشناخته در
صفوف دفاع مقدس شركت مي كردند , منتظران حقيقي بودند. كسي كه وقتي كشور اسلامي مورد
تهديد دشمن است , آماده ي دفاع از ارزشها و دفاع از ميهن اسلامي و دفاع از پرچم
برافراشته ي اسلام است , او مي تواند ادعا كند كه اگر امام زمان هم بيايد , پشت سر
آن حضرت در ميدانهاي خطر قدم خواهد گذاشت . اما آن كساني كه در مقابل خطر , انحراف
و چرب و شيرين دنيا خود را مي بازند و زانوانشان سست مي شود; كساني كه براي مطامع
شخصي خود حاضر نيستند هيچ حركتي را كه مطامع آنها را به خطر مي اندازد , انجام
بدهند; اينها چطور مي توانند منتظر امام زمان به حساب بيايند كسي كه در انتظار آن
مصلح بزرگ است , بايد در خود زمينه هاي صلاح را آماده كند و كاري كند كه بتواند
براي تحقق صلاح بايستد.
درس مهم ديگري كه وجود دارد , اين است كه حكومت آينده ي حضرت مهدي موعود
(ارواحنافداه ) يك حكومت مردمي به تمام معناست . مردمي يعني چه يعني متكي به
ايمانها و اراده ها و بازوان مردم است . امام زمان , تنها دنيا را پر از عدل و داد
نمي كند; امام زمان از آحاد مومن مردم و با تكيه ي به آنهاست كه بناي عدل الهي را
در سرتاسر عالم استقرار مي بخشد و يك حكومت صددرصد مردمي تشكيل مي دهد; اما اين
حكومت مردمي با حكومتهاي مدعي مردمي بودن و دمكراسي در دنياي امروز از زمين تا
آسمان تفاوت دارد. آنچه امروز در دنيا اسم دمكراسي و مردم سالاري را روي آن گذاشته
اند , همان ديكتاتوريهاي قديمي يي است كه لباس جديد بر تن كرده است ; يعني
ديكتاتوري گروهها. اگر رقابت هم وجود دارد , رقابت بين گروههاست و مردم در اين ميان
هيچكاره اند. يك گروه به قدرت دست پيدا مي كند و در سايه ي قدرت سياسي يي كه همه ي
زمامهاي امور را در كشور در اختيار او مي گذارد و با سواستفاده ي از اين قدرت ,
ثروت و پول و سرمايه را به نفع خود گردآوري مي كند و آنها را در راه به دست آوردن
دوباره ي قدرت مصرف مي كند. دمكراسي هاي امروز دنيا بر پايه ي تبليغات دروغ و
فريبنده و مسحور كردن چشمها و دلهاست . امروز در دنيا هرجا كه شعار دمكراسي مي دهند
, شما ببينيد براي تبليغات كانديداهاي رياست جمهوري و يا نمايندگان مجلس چه كار مي
كنند. پول خرج مي كنند. دمكراسي در پنجه ي اقتدار پول اسير است .
مردم سالاري امام زمان ـ يعني مردم سالاري ديني ـ با اين روش , بكلي متفاوت است .
اين كه بنده تاكيد مي كنم بايد مراقب سواستفاده هاي مالي در دستگاههاي قدرت وابسته
ي به حكومت بود , به خاطر اين است . زيان بزرگ فساد اقتصادي در دستگاههاي دولتي اين
است كه پول را در خدمت قدرت و قدرت را در خدمت پول به كار مي گيرد و دور باطلي به
وجود مي آيد. از قدرت و داشتن مسووليت و مديريت در بخشهاي مختلف براي جمع آوري ثروت
و پول سواستفاده بشود; بعد همان پول مجددا " در خدمت خريدن آرا راي دهندگان قرار
گيرد; حالا يا خريدن آشكار ـ كه در خيلي جاها در دنيا معمول است پول بدهند ـ يا
خريدن پنهان با شيوه هاي گوناگون ; يعني با خرج كردنهاي گوناگون , جلب محبوبيت
كنند. وقتي با تبليغات فريبنده ي پرخرج , آرا مردم را به سمت خود جلب كنند , اين
مردم سالاري و دخالت مردم نيست ; راي مردم در اين جا بازيچه شده است . در نظام
اسلامي كه مظهر كامل آن , حضرت بقيه الله (ارواحنافداه ) است , فريب و حيله گري
براي جلب آرا مردم , خودش جرم است ; استفاده ي از قدرت براي به دست آوردن پول , يكي
از بزرگترين جرائم است . آنجا ياران حضرت مهدي موظفند در سطوح پايين زندگي كنند.
نظام اسلامي ما پرتو كوچكي از آن حقيقت درخشان است . ما هرگز اين ادعا را نكرديم و
نمي كنيم , اما بايد نشانه يي از او داشته باشيم . در نظام اسلامي , مراكز قدرت و
كساني كه دستگاههاي مختلف و مديريتها و امضاها را در اختيار دارند , بايد به جمع
ثروت شخصي براي خود به عنوان يك گناه نگاه كنند. اگر اين طور شد , آنگاه دستها و
دامنها پاك خواهد ماند; والا اگر مسوولي كه فلان تجارت خارجي و فلان مناقصه ي بزرگ
در اختيار اوست , فلان پروژه ي مهم و پرخرج زير امضاي اوست و فلان صندوق پول زير
كليد اوست , به خودش اجازه دهد براي منافع شخصي و جمع آوري ثروت براي خود يا
نزديكانش , از اين امكان ـ كه متعلق به كشور و مردم است ـ استفاده كند , همان چيزي
اتفاق خواهد افتاد كه در كشورهاي دچار سيستمهاي ظالمانه در گذشته و امروز در دنيا
اتفاق افتاده است ; يعني ثروت در يك نقطه متمركز خواهد شد و جمع كثيري دچار محروميت
و فقر خواهند شد; اين تبعيض است ; اين چيزي است كه اسلام براي مبارزه ي با آن آمده
است . ما هم كه مدعي اسلام هستيم , بايد با آن مبارزه كنيم . اين كه اميرالمومنين ـ
طبق نقل نهج البلاغه ـ مي فرمايد : « ما رايت نعمه موفوره الا و في جانبها حق مضيع
» ; يعني هرجا شما ديديد ثروت انباشته يي به وجود آمده , بدانيد در كنارش حقوق ضايع
شده ي فراواني وجود دارد; مظهر اصلي و مصداق عمده ي آن همين است كه كارگزاران و
مسوولان حكومت , با استفاده از نفوذ و قدرت راحت بتوانند از امكانات عمومي استفاده
كنند; بانكها راحت وام بدهند; مراكز گوناگون , امكان استفاده ي از زمين , آب , هوا
, تجارت و وارد كردن و صادر كردن را در اختيار آنها بگذارند , ناگهان ببينيد كساني
كه دستشان از مال دنيا تا اندكي پيش خالي بود , حالا ثروتهاي گزاف پيدا كرده اند;
ظاهر كار هم قانوني است . من يك وقت گفتم قانون دانهاي قانون شكن , خطرناك تر از
همه اند; كساني كه قانون را خوب بلدند , پيچ و خمها و دالانهاي تودرتوي قانون را
خوب مي شناسند , اما خودشان قانون شكن اند; بدون اين كه معلوم بشود كه كارشان قانون
شكني است . اگر خداي نكرده چنين چيزي براي ملت ما رواج پيدا كند , يك فاجعه است ;
اين چيزي است كه با نظام اسلامي و با انتظار مهدي موعود كاملا منافات دارد; اين حدي
است كه من از مسولان خواسته ام . به مسولان بارها گفته ام , تاكيد هم كرده ام , باز
هم مي گويم و پاي اين مطلب ايستاده ام ; بايد با فساد در دستگاههاي دولتي و ديگر
دستگاههاي حكومتي مبارزه بشود. متعهد اين مبارزه , خود مسولان قواي مختلف هستند. در
درجه ي اول , براي جلوگيري از فساد در دولت , خود مسولان دولتي , خود وزرا و خود
مديران ارشد مسولند; نگذارند در مجموعه هاي آنها فساد به وجود بيايد. اگر آنها
بخواهند مبارزه كنند و اگر اين مبارزه را جدي بگيرند , بهتر از هر كس خواهند توانست
مبارزه كنند. البته بايد حواسشان جمع باشد كه دامنهاي خود را پاكيزه نگهدارند. اين
را همه بدانند; كسي كه خودش آلوده ي به فساد باشد , قادر نخواهد بود با فساد مبارزه
كند. خود مسولان بايد با هشياري و دقت , با اين پديده مبارزه كنند. اگر خداي نكرده
مديران در مقابله ي با فساد در دستگاههاي خود كوتاه بيايند , ناگزير بايد قوه ي
قضاييه وارد ميدان شود. دستگاه قضايي هم بايد بي اغماض و بدون ملاحظه , هرجا فساد و
يا عملي را بر خلاف قانون و در جهت سواستفاده ملاحظه كرد , با آن مقابله كند.
برادران و خواهران عزيز! نياز عمده ي امروز كشور ما عدالت است . امروز ما به عدالت
احتياج داريم . مردم از تبعيض رنج مي برند. مسوولان كشور ـ كه بحمدالله مسولان ارشد
كشور مومن و پاكيزه اند اگر مي خواهند آنچه را كه نياز حقيقي مردم است , اعمال كنند
, بايد به عدالت بينديشند. اگر فكر و انگيزه ي عدالت در دلها زنده باشد , آنگاه
فرصت , كار و توفيق براي بازكردن گره ها يكي يكي به وجود خواهد آمد; بيكاري و مسائل
اقتصادي و مشكلات گوناگوني كه در زمينه هاي فرهنگي وجود دارد , حل مي شود و مساله ي
رشد علم در دستگاههاي علمي و در دانشگاهها ممكن خواهد شد.
ملت عزيز ما با ايمان ناب و پاكي كه دارد و با اعتمادي كه به نظام اسلامي در سرتاسر
وجود او بحمدالله وجود دارد , خواهد توانست در مقابل تهديدهاي جهاني همچنان با
استقامت و سرافرازي و با قدرت و شهامت بايستد و متجاوزان سلطه طلب و سيطره طلب
جهاني را از نزديك شدن به مرزها و حريم اين ملت برحذر بدارد.
پروردگارا! ملت ما را سرافراز كن ; جوانان ما را حفظ كن ; دلهاي همه ي ملت ما را به
نور معرفت خود نوراني كن . پروردگارا! قدرت اين ملت را روزبه روز بيشتر كن ; قلب
مقدس ولي عصر را از ما راضي كن ; همه ي ما را شايسته ي سربازي آن بزرگوار قرار بده
و روح مطهر امام خميني (ره ) و شهداي بزرگوار را با اوليايت محشور بفرما.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته