به همه ى شما برادران و خواهران عزيز كه از نقاط مختلف كشور تشريف آورده ايد , خوش
آمد عرض مى كنم.
خدمتگزارى در اين نقطه و شغلى كه شما در خدمت به دين و مسلمين براى خود انتخاب كرده
ايد , افتخار بزرگى است . بنده هم خدا را شكرگزارم كه امروز توفيق پيدا كردم با شما
برادران و خواهران خدمتگزار , اين ديدار صميمانه را داشته باشم .
ايام شهادت صديقه ى كبرى (سلام الله عليها) است و اميدواريم همه ى شما و همه ى ما و
ملت ايران مشمول توجهات و عواطف آن بانوى بزرگ دو عالم قرار بگيريم .
خدمت به نماز جمعه , خدمت به دين و تقواست ; چون نماز جمعه براى گسترش تقوا و روح
دينى در مردم است ; همچنان كه خدمت به نماز جمعه , خدمت به آگاهى سراسرى ملت ايران
است ; چون نماز جمعه يك عمل صرفا " عبادى نيست ; عملى است كه در ذات و تركيب خود ,
آگاهى بخش است ; هم اجتماع عظيم مسلمانان را هر هفته تشكيل مى دهد و به رخ دوست و
دشمن مى كشد و هم به وسيله ى خطيب جمعه , اوضاع و احوال سياسى براى آنها تشريح و
تبيين مى شود. حقيقتا " نماز جمعه در اسلام تركيب عجيبى است ; از يك طرف , توصيه ى
مردم به تقوا و پاكدامنى و اعراض از هواهاى نفسانى است و از طرف ديگر , آگاه كردن
مردم از جريانهاى سياسى و توطئه هاى دشمنان و نيازهاى دوستان و اوضاع دنياى اسلام
است . قدر اين فريضه ى عظيم را بايد خيلى دانست .
امروز به بركت انقلاب اسلامى و با هشيارى امام بزرگوارمان , نماز جمعه به يك سنت
پايدار در كشور تبديل شده است . قبل از نظام اسلامى , مردم ما با معنا و حقيقت نماز
جمعه آشنا نبودند; اين لطف خدا بر ملت ما بود ـ و يكى از بركات انقلاب اسلامى محسوب
مى شود ـ كه ما توانستيم اين دريچه ى دلگشا به سمت معنويت و آگاهى را به روى خود
باز كنيم .
البته ائمه ى محترم جمعه و دست اندركاران اقامه ى نماز بيشترين نقش را در خدمت
رسانى اين فريضه به مردم دارند; و همه ى اين خدمات هم مشكور است . هم شما كاركنان و
زحمتكشان و خدمتگزاران ستادهاى نماز جمعه , هم ائمه ى محترم جمعه , هم مسوئولانى كه
در مراكز به امور نمازهاى جمعه رسيدگى مى كنند , همه در فيض رسانى اين فريضه ى بزرگ
به مردم سهيم هستيد; اين را بايد قدر دانست . مردم هم بايد نماز جمعه را قدر بدانند
و ائمه ى جمعه و ديگر دست اندركاران هم بايد جاذبه هاى نماز جمعه را روزبه روز
بيشتر كنند. نسل جوان ما تشنه ى حقيقت , فهميدن و آگاه شدن است . نمازهاى جمعه بايد
بتواند اين تشنگى را به نحو نيكوتر به انجام برساند. بايد به نياز عمومى نسل جوان
پاسخ داد. اگر با نگاه متدبرانه يى به اوضاع كشور خود و گذشته و آينده ى آرمانى آن
نگاه كنيم , نقش نماز جمعه و اهميت اين فريضه را بيشتر درك خواهيم كرد.
پايه ى همه ى خيرات در جامعه , تقواست . تقواى فردى : يعنى هر كس بين خود و خدا سعى
كند از جاده ى صلاح و حق تخطى نكند و پا را كج نگذارد. تقواى سياسى : يعنى هر كس كه
در كار سياست است , سعى كند با مسائل سياسى صادقانه و دردمندانه و از روى دلسوزى
برخورد كند. سياست به معناى پشت هم اندازى و فريب و دروغ گفتن به افكار عمومى مردم
, مطلوب اسلام نيست ; سياست يعنى اداره ى درست جامعه ; اين جزو دين است . تقواى
سياسى , يعنى انسان در ميدان سياست صادقانه عمل كند. تقواى اقتصادى : يعنى اگر هر
كس براى گذران زندگى و ضمنا " آباد كردن محيط خود مجبور است تلاش اقتصادى داشته
باشد , راه درست را انتخاب كند. غصب كردن , حرام خورى , دست اندازى به مال ديگران ـ
بخصوص به اموال عمومى ـ از دستاورد عمومى مردم به نفع جيب خود استفاده كردن و
احيانا " زرنگيهايى كه على الظاهر در چارچوب قانون هم مى گنجد , اما خود انسان مى
داند كه باطن آن چقدر فاسد و تباه است , اينها خلاف تقواى اقتصادى است . تقواى
اجتماعى : يعنى برخورد با مردم در محيطهاى مختلف ـ چه محيط كسب , چه محيط معاشرت ,
چه محيط خانواده , چه محيط مدرسه و دانشگاه , چه محيط ادارى ـ همراه با انصاف و خدا
ترسى و امانت و صداقت باشد. اگر اين نمونه ها در جامعه تحقق پيدا كند و عملى شود ,
اكثر مشكلات مادى و معنوى مردم برطرف خواهد شد. تقوا و پرهيزگارى , يعنى گستره ى
وسيع عملهاى خوب , اقدامهاى خوب , فعلهاى خوب و تركهاى خوب .
يكى از مهمترين سرفصلهاى نماز جمعه , توصيه ى به تقواست . البته اين گونه تقوا ,
فقط با گفتن و توصيه كردن تحقق پيدا نمى كند; هر چند گفتن و توصيه كردن , نقش مهمى
دارد و نبايد از نقش بيان و نصيحت و انذار و تبشير ـ كه شغل پيغمبران است ـ غافل
بود; اما توصيه ى واقعى به خود ما , چه ما به عنوان خطيب جمعه , چه ما به عنوان
كاركنان و خدمتگزاران نماز جمعه , چه ما به عنوان طراحان و راه اندازان بخشهاى
مختلف نماز جمعه , اين است كه در عمل و رفتار خود حداكثر تلاش را بكنيم كه اين تقوا
فقط در زبان ما ظاهر نشود; بلكه در عمل ما هم ظاهر شود. ببينيد , در اسلام عزيز
اينها راههاى خيلى طبيعى براى هدايت و اداره ى درست جامعه و كشور است .
در بخش آگاهى رسانى هم مساله , بسيار مهم است . در نماز جمعه , مردم بايد با
جريانات و مسائل جهان اسلام آشنا شوند و حقيقت را بفهمند. اين مطلب هميشه همين طور
بوده است , اما امروز از هميشه مهمتر است ; چرا چون دستگاههاى سلطه طلب و مستكبران
دنيا پول خرج مى كنند براى اين كه بتوانند حرف دروغ و شايعه پراكنى و فريب و
ترفندهاى گوناگون تبليغى خود را به گوش مردم دنيا برسانند و افكار آنها را از راه
حق منحرف كنند. چقدر در دنيا خلاف حق گفته مى شود! راديوهايى كه اين طور پول خرج مى
كنند و بودجه هاى دولتى براى آنها مى گذارند , براى اين است كه افكار مردم را در
نقطه يا نقاطى از دنيا از جاده ى حقيقت منحرف كنند و مطالب را به آنها وارونه تحويل
دهند و چون انسان دنبال تشخيص و فهم خود راه مى افتد , فهم مردم را عوض كنند تا
مسير آنها عوض شود. در چنين شرايطى , آگاه كردن مردم خيلى مهم است .
اين كه بنده مكرر به مطبوعات و رسانه ها توصيه مى كنم كه با مسائل كشور مسوئولانه
برخورد كنند , به خاطر همين است . دشمن مى خواهد مطالب خود را در بين مردم بدروغ و
فريب منتشر كند; ما نبايد عامل دشمن شويم و كار دشمن را آسان كنيم و همان چيزى را
كه او مى خواهد در فضاى فكرى و فرهنگى جامعه ى ما بهوجود بياورد , در داخل كشور به
وسيله ى مطبوعات , رسانه ها و تريبونها به خورد مردم بدهيم ; اين خطاى خيلى بزرگى
است , كه اگر عمدا و با توجه صورت بگيرد , خيانت بزرگى است ; و اگر از روى غفلت
باشد , خطاى بزرگى است . بايد خيلى آگاه و مراقب بود. امروز شگرد سلطه طلبى امريكا
و دستگاههاى جهنمى صهيونيستى در دنيا همين است . شما ببينيد در فلسطين اشغالى
بدترين جنايتها و هولناك ترين كشتارها را عليه مردم مظلوم و مغضوب فلسطين انجام مى
دهند; اما در افكار عمومى , فلسطينى را ظالم و مهاجم و جلاد فلسطينى را مظلوم جلوه
مى دهند! امروز اين گونه از تبليغات بهره مى برند. دشمنان عليه هر چيزى كه با سلطه
طلبى و منافع نامشروع آنها تقابل داشته باشد , تبليغات مى كنند. در داخل كشور ما هم
همين طور است . راهى كه اينها براى مقابله ى با اين ملت بزرگ و عظيم الشان و اين
نظام و كشور عزيز ما در پيش گرفته اند و تشخيص داده اند , همين تبليغات است . اينها
مى دانند كه اگر در اين كشور مداخله ى نظامى بكنند , اين ملت آن چنان توى دهن آنها
خواهد زد كه پشيمان بشوند. مى دانند كه محاصره ى اقتصادى و تلاشهاى اقتصادى هم كه
تقريبا " بيست وسه سال است عليه ما دارند اعمال مى كنند , اثر چندانى ندارد. محاصره
ى اقتصادى موجب مى شود كه نيروهاى مومن و با اخلاص و پراستعداد داخل كشور , بيشتر
به تحرك وادار شوند و تلاش كنند; كمااين كه در دوران جنگ تحميلى كه ما را محاصره
كردند و ملت ما به ابزارهاى جنگى احتياج داشت , جوانها و مغزهاى متفكر ما دنبال
ساخت ابزارهاى جنگى رفتند و چيزى را كه آن روز لازم داشتند , توليد كردند. در
بخشهاى گوناگون ديگر هم وقتى ملتى را محاصره كنند , آن ملت بيشتر به خود و درون خود
متوجه مى شود و سعى مى كند از استعداد درونى خود استفاده كند; پس اين هم فايده ى آن
چنانى ندارد. البته به ملت لطمه مى زنند , ليكن آن چيزى كه آنها مى خواهند , تامين
نمى شود.
به طور خلاصه , دشمنان به چند چيز اميد بسته اند كه هم ملت ايران و هم عناصر سياسى
بايد به آن توجه كنند.
اولين هدف آنها اين است كه ملت را نسبت به نظام اسلامى دلسرد و نااميد كنند; بيشتر
تبليغات و شايعه پراكنى آنها متوجه به اين هدف است .
نقطه ى دومى كه به آن اميد بسته اند , اين است كه بتوانند اعتقادات و ايمان مردم را
كه موتور حركت آنها در گردنه هاى سخت بوده است , خاموش كنند و از مردم بگيرند.
هدف سوم اين است كه تا آن جايى كه مى توانند , كارى كنند كه مشكلات معيشتى مردم ـ
كه دستگاههاى اجرايى و مسوولان دولتى و غيره تلاش مى كنند آنها را برطرف كنند ـ حل
نشود. از يك طرف با شايعه پراكنى و تبليغات سو عليه نظام و انقلاب و امام و ارزشهاى
انقلابى , مردم را بدبين و نااميد كنند; از طرف ديگر با تلاشهاى گوناگون مانع از
اصلاح امور مردم شوند و نگذارند مشكلات مردم برطرف گردد; از يك طرف هم هر ضعفى كه
در كشور وجود داشته باشد ـ ولو ضعفهايى كه مديران اجرايى و دولتها دارند ـ آن را به
نظام اسلامى نسبت دهند.
با مجموع اين كارها مى خواهند اين ملت را كه پشتوانه ى واقعى و حقيقى اين انقلاب و
نظام است , از انقلاب و نظام جدا كنند. البته سعى خود را كرده اند , ولى مسلم است
كه نخواهند توانست . مردم , ايمان و پايبندى خود را به دين , اعتقادات و ارزشهاى
والاى اسلامى نشان داده اند و امروز از الفاظ به ظاهر زيبايى كه دشمنان اين ملت بر
زبان جارى مى كنند , فريب نمى خورند. شما مى بينيد امروز در تبليغات امريكاييها و
اظهاراتشان ـ نه فقط در سطح رسانه ها , بلكه در سطح روسا و نمايندگان و رئيس
جمهورشان و ديگران ـ از اصلاحات در ايران اسم آورده مى شود. اصلاحات , كلمه ى قشنگى
است . آن اصلاحى كه امريكاييها مى خواهند در ايران انجام بگيرد , عين فساد است .
آنها مى خواهند نظام جمهورى اسلامى را كه تبلور ايمان مردم و استقلال خواهى آنهاست
, از بين ببرند. اصلاحات به نظر امريكاييها يعنى از بين رفتن نظام جمهورى اسلامى .
آنها مى خواهند ملت ايران روى خون شهدايشان قدم بگذارند; ايمان و عقايد و باورهاى
خود را لگدمال كنند و به تاريخ و گذشته ى خود پشت كنند و در مقابل فشار سياسى و
تبليغاتى تسليم شود. آنها با هر اصلاح واقعى در اين كشور مخالفند. شما ببينيد وقتى
مبارزه ى با فساد مطرح مى شود و دستگاههاى اجرايى و قضايى در راه مبارزه ى با فساد
اقدام مى كنند , از طرف همين دستگاههاى تبليغاتى دشمنان و عواملشان در داخل , عليه
اين حركت , جنجال و هياهو شروع مى شود. اينها طرفدار اصلاحند ! مبارزه ى با فساد را
با انواع تهمتها متهم مى كنند , براى اين كه انجام نگيرد; چرا چون اين يك كار اساسى
در كشور است .
ما سال گذشته مساله ى اشتغال را مطرح كرديم , امسال هم روى آن تاكيد كرديم و جلسات
متعددى تشكيل شد و مسوولان دولتى با جديت دنبال اين كار را گرفتند; اما دشمنان براى
اين كه حواس مسوولان را پرت و ذهنها را به جاهاى ديگر منعطف كنند , انواع و اقسام
كارهاى خباثت آميز و رذالت بار را در تبليغات خود انجام دادند براى اين كه موضوع
اشتغال , اصلاح معيشت مردم و رفع بيكارى از جوانهاى كشور تحقق پيدا نكند.
از نظر امريكا , اصلاح طلبان , نقابدارانى هستند كه به خيابانهاى تهران بيايند و
شيشه هاى مغازه مردم را بشكنند يا اتومبيل مردم را آتش بزنند. هركس در هر گوشه يى
از كشور عليه مصالح اين ملت , انقلاب و امام حرفى بزند , از نظر آنها اصلاح طلب است
! من اصرار دارم كه جناحهاى سياسى حساب خود و شعارهاى خود را از حساب امريكا جدا
كنند و روشن كنند كه آنچه امريكاييها مى گويند , چيست و آن چيزى كه آنها مى خواهند
, چيست . اصلاحات بايد تعريف شود. اصلاح واقعى در اين كشور اين است كه فقر ريشه كن
شود; تبعيض وجود نداشته باشد و فساد ادارى و اقتصادى نباشد. در راه اين چيزها مانع
تراشى مى كنند; آنگاه براى ملت ايران دل مى سوزانند!
امروز مردمى ترين حكومتى كه ما مى شناسيم , حكومت جمهورى اسلامى است . پايه هاى اين
حكومت , فقط آرا مردم نيست ; آرا و عواطف و ايمان مردم پايه هاى نظام مقدس جمهورى
اسلامى است . مقدس است به خاطر اين كه با ايمان مردم سروكار دارد و با آن پيوند و
گره خورده است . درعين حال مى گويند اين نظام , غير مردمى است ! همينها هستند كه از
نظامهاى كودتايى , استبدادى و كشورهايى كه هرگز هيچ مجلس و آرا و انتخاباتى به خود
نديده اند , حمايت مى كنند. همينها هستند كه از اسرائيل غاصب , با اين همه جلادى ,
حمايت مى كنند.
امروز امريكا صلاحيت ندارد راجع به مردم سالارى حرف بزند. دولت امريكا صلاحيت ندارد
راجع به اصلاح كشورها سخنى بر زبان جارى كند; خود آنها كانون فسادند. امروز
بزرگترين مبارزه ى با امريكا , كار كردن و تلاش كردن و مجاهدت براى اصلاح امور كشور
است ; امريكاييها اين را نمى خواهند. مسوولان دولتى و بخشهاى مختلف بايد براى ايجاد
اشتغال و مبارزه ى با فساد و باز كردن گرههاى امور معيشت مردم و رونق دادن به
اقتصاد كشور , حقيقتا كار و تلاش كنند. هر كس در اين زمينه ها مجاهدت و كار كند ,
بزرگترين مبارزه را با امريكا كرده است ; چون امريكاييها نمى خواهند گرههاى اين
كشور و اين ملت باز شود; آنها مى خواهند اين مشكلات بماند.
مسوولان دولتى بايد فرصت كار را خيلى مغتنم بشمارند; فرصت حقيقى اين است . تامين
كردن كشور در مقابل تهديد امريكا به اين است كه مسوولان دولتى هرچه مى توانند ,
براى مردم صادقانه كار كنند و اين فرصت را مغتنم بشمارند. گاهى انسان از بعضى ها مى
شنود كه اسم فرصت را مى آورند , اما مرادشان فرصت تسليم در مقابل امريكاست : آقا!
فلان فرصت را از دست داديم (!) چه فرصتى تسليم شدن در مقابل زورگويى و زياده طلبى
يك جهانخوار و يك قدرت متكبر , هيچ افتخارى ندارد و هيچ وقت فرصت محسوب نمى شود. هر
چيزى كه براى اين كار فرصت تلقى شود , براى منافع ملى يك تهديد است ; فرصت نيست .
فرصت , يعنى فرصت كار براى مردم . فرصت , يعنى فرصت مقابله كردن با عوامل و ايادى و
ابزارهاى امريكا و دشمن در داخل كشور. نمونه يى از آن را شما ملاحظه كرديد و از
رسانه ها شنيديد; اينها ايادى مرموز دشمن اند. اين همان چيزى است كه من از هفت ,
هشت سال قبل مرتب به مسوئولان فرهنگى هشدار داده و گفته ام كه سرانگشتان دشمن دارند
براى تسخير فرهنگى كشور و استحاله ى فكرى مردم تلاش مى كنند; الان ببينيد اعترافها
و حقايق دارد آشكار مى شود.
مسوئولان دولتى و قضايى بايد با كسانى كه شايعه پراكنى مى كنند و دروغ به خورد مردم
مى دهند , برخورد كنند. تعجب اين است ; بعضيها با حركت مبارزه ى با فساد هيچ همراهى
نمى كنند , بلكه با آن معارضه هم مى كنند; همينها شايعه ى فساد فراگير را منتشر مى
كنند; يعنى هم مردم را بدبين مى كنند , كه گويا الان موج فساد همه جا را گرفته است
; هم عملا در مبارزه ى با فساد ـ در همان جاهايى كه فساد هست ـ اخلال مى كنند; اين
ديگر نمى تواند قابل گذشت باشد.
هم دستگاههاى دولتى ـ قوه ى مجريه ـ هم قوه ى قضاييه و هم مجلس بايد به وظايف خود
بيشتر توجه كنند. مسووليت رهبرى در قبال مردم اين است كه مسوولان قواى سه گانه را
به وظايف حقيقى خود توجه دهد و اگر يك وقت خواستند حركتى بكنند كه به انحراف نظام و
كشور منتهى مى شود , به آنها هشدار و تذكر دهد. مسووليت امور جارى كشور به عهده ى
دستگاههاى ذى ربط است ـ دولت , قوه ى قضاييه و مجلس ـ اما مسووليت رهبرى فراتر از
اينهاست ; مسووليت بسيار سنگينى هم هست . آن جايى كه مسوولان و مديران در قوه ى
مجريه , قوه ى قضاييه و نمايندگان مجلس شوراى اسلامى بخواهند حركتى را شروع كنند كه
با اهداف نظام اسلامى معارض است , رهبرى بايد در مقابل آنها سد شود و به فضل الهى
خواهد شد. اين كه بوقهاى تبليغاتى استكبارى عليه رهبرى بسيج شوند و بعضى از عوامل
داخلى از روى غفلت يا خداى نخواسته از روى آگاهى با آنها همصدا شوند , موجب نمى شود
كه انسان اين مسووليت عظيم الهى را از ياد ببرد. ما به قيامت و سوال الهى و مواخذه
ى الهى اعتقاد داريم ; مواخذه ى زيد و عمرو اهميتى ندارد.
ملت بزرگ ما نشان داده كه پاى اسلام و انقلاب و ارزشهاى اسلامى ايستاده است ; درست
هم فهميده است . امور اين كشور را جز اجراى مقررات عادلانه و فاخر اسلامى چيز ديگرى
حل نخواهد كرد. جلوى سلطه ى دشمن و تسلط ديكتاتورى ظالمانه يى را كه دشمن مى خواهد
در اين كشور برقرار شود , هيچ چيزى جز اسلام نمى گيرد.
دشمن مى خواهد در كشور هرج و مرج شود; بى ايمانى باشد; بى اعتمادى به حكومت باشد و
در سايه ى اين هرج و مرج و اغتشاش , يك ديكتاتورى مثل ديكتاتورى رضاخان را سر كار
بياورد; همان چيزى كه يك بار در اوايل اين قرن در دوره ى رضاخان و يك بار هم در 28
مرداد در ايران تجربه شد . 28 مرداد هم همين طور شد; گروهى از ايادى داخلى آنها
تبليغات و جنجال و هياهو راه انداختند و اغتشاشگران به خيابانها ريختند. به دنبال
آن , كنار زدن روحانيت و نااميدى مردم و آمدن امريكا بود و ديكتاتورى سخت و سياه
دوران محمدرضا آغاز شد. امروز مى خواهند آن كارها را بكنند.
البته مردم بيدارند و امروز آن روزها نيست . امروز , روزى نيست كه امريكا بتواند
مثل 28 مرداد , يا انگليس مثل دوران رضاخان عمل كند. جوانهايى كه در اين كشور براى
دفاع از اسلام آماده هستند , اين خانواده ها , اين پدر و مادرها , اين زن و مرد
مومن و آگاه و غيور , امروز ملتى را تشكيل داده اند كه اسوه و نمونه ى ملتهاست .
ملتهاى ديگر به شما نگاه مى كنند و از شما تعليم و پيام مى گيرند. تا شما سر پا
ايستاده ايد ـ كه ان شاالله به فضل الهى هميشه همين طور خواهد بود ـ اميد و شوق
ملتهاى مسلمان به اسلام روزبه روز بيشتر خواهد شد و ان شاالله پايه هاى استكبار به
دست ملتهاى اسلامى متزلزل خواهد شد و فرو خواهد ريخت .
از خداوند متعال مى خواهيم لطف و فضل خود را بر شما عزيزانى كه از نقاط مختلف تشريف
آورده ايد و بر همه ى ملت ايران نازل كند و توجهات ولى عصر (ارواحنافداه ) را شامل
حال شما قرار دهد و روح مطهر امام بزرگوار و ارواح طيبه ى شهدا را با اوليايش محشور
كند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته