شهید آوینی
       

تنها رساله عالم شیعی که در قاهره چاپ شده

آرای جدید و نگرش‌های نوین ایشان در فضای حوزه نجف مطرح می‌شدند که اساساً با افکار جدید سر سازش نداشت، از همین رو شهید صدر پیوسته نگران برخورد بعضی از علما با رویکرد حوزه بود.

94/1/19

حجت الاسلام و المسلمین سید صدرالدین قبانچی امام جمعه کنونی نجف، از شاگردان شهید آیت الله سید محمدباقر صدر است که باره منش علمی و عملی آن بزرگ، آثار متعددی را پدید آورده است. او بر این باور است که حضور نامریی شهید صدر در فرآیند ساخت عراق جدید، دستاوردهای ارجمندی را برای این کشور رقم زده است.

با ایشان در سالروز شهادت آن فرزانه فقید و در شناخت شخصیت علمی و عملی آن مرجع والامقام، ساعتی به گفت وگو نشستیم که ماحصل آن درپی می آید.

*از نظر جنابعالی – که سالیانی در محضر شهید آیت‌الله محمدباقر صدر تلمذ داشته‌اید- کدام یک از وجوه شخصیتی وی از برجستگی بیشتری برخوردار است و چرا؟

به نظر بنده اندیشه جهانی استاد بزرگوار شهیدآیت الله صدر، در میان ویژگی‌های اخلاقی و علمی ایشان، از برجستگی خاصی برخوردار است. بدیهی است کسانی می‌توانند اندیشه جهانی داشته باشند که جهان معاصر خود را به‌ درستی بشناسند، بر آخرین دستاوردهای فکری روزگار خویش اشراف داشته باشند، نیازهای زمانه خود را درک کنند و برای آنها پاسخ‌های مناسبی داشته باشند. بنده درباره اندیشه سیاسی و ویژگی‌های اخلاقی این استاد بزرگوار خود کتب متعددی نوشته و پاسخ به این سئوال را از وجوه مختلف مطرح و بررسی کرده‌ام، اما در اینجا به اجمال عرض می‌کنم علت اصلی موفقیت این شهید بزرگوار را قدرت جمع بین سنت و نوگرایی می‌دانم.
 

ایشان از بزرگ‌ترین اندیشمندان اسلامی معاصر است که هرگز پا را از چهارچوب‌های اسلام فراتر نگذاشت. ایشان معتقد بود اسلام اصیل ماهیتاً پویا و جریان‌ساز است و همواره می‌تواند به نیازهای زمانه پاسخ‌های مناسب بدهد، به شرط آنکه ما آرا و عقاید خود را بر آن تحمیل و با افکار خود جریان پویای آن را متوقف نکنیم. شهید صدر بر این باور بود که تجدد و نوگرایی جز به مدد سنت‌ها و اصالت‌های صحیح ممکن نیست.

*این اصل را در تدریس هم رعایت می‌کردند؟ چگونه بین وقایع متغیر و اصول ثابت، همخوانی و سازگاری به وجود می‌آوردند؟

بله، شیوه ایشان در تدریس هم به همین شکل بود .یکی از اصول در رفتار علمی و آموزشی ایشان این بود که همواره شاگردانشان را از سطحی‌نگری و شتابزدگی منع می‌کردند. ایشان در همه موضوعات، به ‌خصوص فلسفه، تسلط بر متون کهن را پیش شرط اساسی برای ورود به فلسفه‌های نو می‌دانستند. درباره فقه هم معتقد بودند بدون احاطه بر آرای فقهای پیشین و اشراف بر شیوه‌های استدلالی فقهای گذشته هرگز نمی‌توان دست به نوآوری فقهی زد. ایشان معتقد بود اگر با همان قدرت و استحکام فقهای قدیم با مسائل زمانه خود برخورد کنیم، افکار و آرای ما هم از همان قدرت و استحکام برخوردار خواهند شد.

آرای جدید و نگرش‌های نوین ایشان در فضای حوزه نجف مطرح می‌شدند که اساساً با افکار جدید سر سازش نداشت، از همین رو شهید صدر پیوسته نگران برخورد بعضی از علمای حوزه با رویکرد حوزه بود. حوزه با ساختار صرفاً سنتی نمی‌توانست با دگرگونی‌های زمانه هماهنگ شود، اما اغلب علمای حوزه به این نکته مهم توجه نداشتند که آنها هستند که باید نقش پیشتازی و چراغ راهنما بودن حوزه را حفظ کنند و لذا باید با شرایط روز آشنا باشند و اگر بخواهند صرفاً از ساختار سنتی حوزه استفاده کنند، کاری پیش نمی‌رود.

ایشان در نگاه اصلاحی خود محدود به جغرافیای محدودی نبود و همان‌طور که در مورد رهایی عراق از کابوس بعثی‌ها می‌اندیشید، از مسائل ایران هم غافل نبود و لذا از انقلاب ایران و رهبر آن، امام به تمامی حمایت کرد. مسائل دنیای عرب و کشورهای شمال آفریقا را نیز به خوبی می‌دانست و به همین دلیل هم افکار او در آن کشورها حامیان بسیاری پیدا کرد و در آن کشورها مقلدین زیادی داشت. توضیح‌المسائل ایشان با عنوان «الفتاوی الواضحه» تنها رساله یک عالم شیعی بود که در قاهره چاپ و تمام نسخه‌های آن در مصر فروخته شدند. آشنایی ایشان با تمدن‌های مختلف جهان ایشان را در زمره تواناترین اندیشمندان اسلامی در آورد. در دوره‌ای که دنیا تحت تأثیر شدید کمونیسم قرار داشت، ایشان با نگارش دو کتاب «اقتصادنا» و «فلسفتنا» و نیز بانکداری بدون ربا توانست احکام اسلامی را در این زمینه‌ها برای اندیشمندان جهان مطرح کند.

*به نظر شما راز پویایی اندیشه شهید صدر تا آخر عمر در چه بود؟ چون دیده‌ایم که برخی اندیشمندان تا مقطعی از حیات، با نیازهای زمان پیش می‌آیند و سپس در دوره ای اززندگی خود جا می مانند؟

اصرار ایشان بر پیدا کردن پاسخ‌های لازم برای نیازهای زمانه. این تلاش و توجه موجب می‌شود یک اندیشمند دائماً اندیشه‌اش را در تعامل و چالش با سایر اندیشه‌ها قرار دهد. اگر فردی نتواند این کار را بکند، طبیعتاً از زمانه خود عقب می‌ماند و نمی‌تواند پاسخگوی زمانه خود باشد. شهید صدر همواره به دنبال تحقیق، پژوهش و مطالعه اندیشه‌های نو بود و لذا آرا و اندیشه‌های خود را نیز مستمراً مورد بازبینی قرار می‌داد و در این راه از نقدها و آرای شاگردان خود نیز، از جمله آیت‌الله هاشمی شاهرودی و بنده که کوچک‌ترین شاگرد ایشان بودم بهره می‌گرفت تا بتواند آرای خود را در سطوح گسترده‌تر و عمومی‌تر ارائه کند. متأسفانه حزب بعث کتابخانه و دستنوشته‌های ایشان را پس از شهادتشان ضبط و ما را از آرای ارزشمند ایشان در زمینه‌های گوناگون محروم کرد.

*رابطه شهید صدر با روشنفکران دینی چگونه بود؟چه نگاهی به این قشر داشتند و قائل به چگونه رفتاری با آنها بودند؟

ایشان در برخورد با تمام اقشار، اعم از حوزوی و غیر حوزوی از منطق و استدلال بهره می‌جست. من مکاتبات ایشان با دکتر شریعتی را شخصاً دیده بودم. شنیدم که دکتر شریعتی گفته بود این انسان قادر است آب دریا را در یک فنجان بگنجاند. نمی‌دانم چرا نقدهای شهید صدر و دکتر شریعتی در ایران چاپ نشدند. شهید صدر قایل به بحث و برخورد روشنگرانه و جستجوی حقیقت بود. ایشان هرگز سلبی برخورد نمی‌کرد و معتقد بود برخورد سلبی سودمند نیست و انگیزه دینی را از افراد می‌گیرد.

*به نظر شما تفاوت بین نوگرایی امثال شهید صدر و نوگرایی برخی از روشنفکران چیست؟

نوگرایی امثال شهید صدر اصیل و مبتنی بر درک صحیح از مبانی دینی است، اما نوگرایی برخی از روشنفکران بدون ملاک و ضابطه و در واقع نوعی انکار دین است. نوگرایی اصیل پاسخگوی نیازهای زمانه است، اما متأسفانه افکار ناآگاه حتی تحت لوای دین در مقابل این نوگرایی‌ها می‌ایستند. شهید صدر در تمام عمر با این معضل دست به گریبان بود و حتی کار به جایی رسید که ایشان تمام دروس حوزوی خود را تعطیل کرد. ایشان احساس می‌کرد عده‌ای به‌جای تفکر در سخنان و اندیشه‌های او در واقع به دنبال مچ‌گیری هستند. سرانجام آیت‌الله خوئی برای ایشان پیام فرستادند که به درس و بحث خود برگردید، زیرا حوزه به این بحث‌ها نیاز دارد.

شهید صدر از سوی برخی از عناصر ناآگاه و احساساتی رنج زیادی کشید، ولی چون بر این باور بود که بسیاری از آنها صداقت و اخلاص دارند و تصور می‌کنند با این نوع برخوردها دارند به حوزه خدمت می‌کنند، آنها را تحمل می‌کرد. ایشان معتقد بود به‌رغم این برخوردها ذات حوزه پاک و برای انجام فعالیت‌های علمی سازنده مستعد است و کسانی که افکار اصلاحی و نوگرایانه دارند، طبعاً باید هزینه آن را هم بپردازند. البته در حوزه علمیه قم هم بودند کسانی که فلسفه را تحریم می‌کردند و می‌گفتند فلسفه به شبهات دامن می‌زند و زمینه را برای طرح تشکیک‌های گوناگون مساعد می‌سازد و لذا تدریس آن حرام است. در هر حال شهید صدر بدون توجه به فشارها و آزارها به راه خود ادامه می‌داد و اگر گاه از تدریس باز می‌ماند، به تألیف روی می‌آورد و به هر حال از انجام وظایفی که به دوش یک عالم دینی است باز نمی‌ماند.

*برخورد حوزه‌های نجف و قم با آرای جدید و شیوه‌های اصلاحی شهید صدر چگونه بود؟

خود ایشان معتقد بود باید به شیوه سنتی این دو حوزه به خاطر صداقت و اخلاق آنها احترام گذاشت، اما بخشی از جامعه سنتی اعم از مردم عادی یا متفکران سنتی همواره نسبت به آرای جدید موضع‌گیری سلبی و سعی می‌کنند به تردیدها و شبهاتی درباره افراد نوگرا دامن بزنند.

*شهید صدر در حین نظریه‌پردازی و نوآوری به فکر تحقق عملی آنها نیز بود. شما علت را چه می‌دانید؟

ایشان معتقد بود بزرگان و انبیای الهی هرگز در حد موعظه و بیان احکام متوقف نمی‌شدند، بلکه همواره سعی می‌کردند برای ایجاد جامعه‌ای آرمانی تلاش کنند. ایشان این روحیه را به شاگردان خود نیز منتقل کرده بود. همواره به ما می‌فرمود باید بیش از اینها کار و خود را برای جنگ جهانی اسلامی آماده کنیم. این شیوه تفکر بود که ایشان را تبدیل به قدیمی‌ترین چهره مخالف رژیم بعث کرد. ایشان خود می‌دانست این شیوه فکری و عملی سرانجام منجر به شهادت او خواهد شد، ولی هرگز دست از تلاش و مجاهدت برنداشت. او ایمان داشت رسالتی که به عنوان یک عالم دینی به دوش اوست، لاجرم به چنین سرنوشتی منجر خواهد شد. حمایت قاطع ایشان از انقلاب اسلامی ایران و نیز جنبش‌های آزادی‌بخش مبتنی بر چنین تفکری است. ایشان می‌گفت ما روزی آرزوی یک جامعه اسلامی آرمانی را داشتیم. حالا یک مرجع دینی اقدام به برقراری چنین حکومتی کرده، آیا رواست به خاطر ترس از رژیم بعث دست روی دست بگذاریم و مثلاً از ترس تعرض رژیم صدام کاری نکنیم؟ ایشان در این راه رنج فراوانی را متحمل شد، اما هرگز دست از مبارزه برنداشت. ایشان به همه شاگردان خود در ایران نامه نوشت که همه توان خود را برای کمک به انقلاب اسلامی به کار بگیرند و به دنیا نشان بدهند اسلام می‌تواند امور کشور را اداره کند. ایشان به این امر هم اکتفا نکرد و با توجه به شتاب رویدادهای انقلاب ایران و طرح پرسش‌های متعدد و جدید به تألیف پنج جزوه به نام «الاسلام یقود الحیات» پرداخت.

یکی از این جزوه‌ها مبنایی برای بخشی از قانون اساسی جمهوری اسلامی شد. ایشان انقلاب اسلامی را نهال نورسی می‌دانست که باید به آن کمک فکری داد. ایشان پیروزی انقلاب اسلامی را پیروزی اسلام تلقی می‌کرد و به اسلامی باور داشت که در تمام عرصه‌های فردی و اجتماعی نقش هدایتگری داشته باشد ـ حمایت ایشان از امام خمینی به این دلیل بود که می‌گفت اگر فردی بتواند تکلیف پیروان اسلام را در عرصه‌های مختلف به شکل مطلوبی معلوم کند باید از او حمایت کرد. ایشان همواره از کسانی که وظایف اجتماعی خود را به‌درستی انجام می‌دادند حمایت و به آنان کمک می‌کرد.

*به نظر شما شرایط فعلی عراق تا چه حد تحت تأثیر اندیشه‌های شهید آیت الله صدر است؟ یا به عبارت دیگر،حضور نامرئی ایشان چقدر توانسته در فرآیند ساخت عراق جدید موثر باشد؟

اندیشه شهید صدر اندیشه اسلامی است و اندیشه جدیدی نیست. اندیشه سیاسی شهید صدر بر اسلام و حکومت بر پایه ایمان قرار دارد، اسلامی که در آن نشانی از انزوا و تحجر وجود ندارد. در اندیشه سیاسی شهید صدر رویکرد باز به جهان وجود دارد. نخستین توفیقی که در عراق به دست آمده رهایی از چنگال رژیم خونخوار بعث است. در عراق امروز آزادی اندیشه و آزادی سیاسی وجود دارد و ما این وضعیت را به شهید صدر مدیون هستیم. رژیم فعلی عراق قانونی و مبتنی بر قانون اساسی است و از جایی بر ملت تحمیل نشده است. شهید صدر همواره معتقد بود قانون اساسی مجلس و نهادهای قانونی عراق باید ناشی از اراده مردم و مبتنی بر همه‌پرسی باشد که اکنون چنین است. البته عراق در آغاز راه است و با توکل به خدا در این راه تا نیل به جامعه آزاد و حاکمیت احکام اسلامی پیش خواهد رفت.

 

منبع: مشرق نیوز

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo