شبهات اعتقادی |
با توجه به بار مثبت واژه «جاهد»، آیا عبارت اللهم العن ... العصابة التی جاهدت الحسین در زیارت عاشورا صحیح است؟ آیا عبارت حاربت الحسین جایگزین بهتری نیست؟ |
مهرهایی که نمازگزار در نماز از آن استفاده میکند دو نوع است. یکی تربت و خاک کربلا، و نوع دیگر سایر چیزهایی که سجده بر آنها صحیح است. |
چرا باید برای امام حسین(ع) که در 1400 سال پیش شهید شده اند، این قدر عزاداری کرد؟ (لطفاً با بیان دلایل عقلانی، یا با روایات معتبر و یا با آیات قرآن توضیح دهید؟ |
اخیرا تصویری از کتاب الفبای مهدویت در شبکه های اجتماعی منتشر شده که در آن در حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه و آله ) به حادثه برای حجاج در منا اشاره کرده است اما آیا این حادثه همان ادثه مورد نظر است؟ |
214-پیامبرانی که در هدایت فرزندان و نزدیکانشان موفق نبودند، آیا میتوانند در هدایت دیگران موفق باشند؟! |
پیامبر معصومی که نمیتواند اولاد و بهترینهای خود را هدایت کند، چطور میتواند اولاد و بهترینهای مردم را هدایت کند؟ |
آیا انتخاب زماندار رهبر، سبب تقویت رهبری در نظام اسلامی
نمیشود، اگر مثلا با گذشت زمان، توانایی رهبر جامعه تنزل یابد
یا توانایی فقیه دیگری بالاتر رود، آیا در چنین شرایطی دائمی
بودن ولایت و رهبری، سبب ضعف رهبری نظام نمیشود؟ |
پاسخ گوي اين سوال نيازمند توجه ودقت درامور زير است : |
به نظر میرسد توجه به چند
نکته میتواند در پاسخ این سؤال راهگشا باشد: |
210-آیا هرکه از ظلمهایی که در حق اهل بیت(ع) شده، اطلاع چندانی نداشته باشد، شریک جرم ظالمان خواهد بود؟ |
امام باقر(ع) فرمود: «هر کسی که ستمها و حقکشیهایى را که نسبت به ما انجام شده و نیز مصیبتهایى که به وارد شده را زشت ندانسته( و آن را محکوم نکند)؛ با آنکس که بر ما ستم کرده، شریک است».[1] |
209-دلیل برتری امامان شیعه بر همه پیامبران غیر از پیامبر اعظم (ص) چیست؟ |
در آموزه های دینی ما آمده است که احدی از پیشینیان؛ یعنی انبیا و اوصیا و اولیا بر امام (ع) در هیچ فضیلتی سبقت نگرفته اند، مگر به فضل نبوت، اما از طرف دیگر امام (ع) وارث تمام علومی است که همه پیامبران در اختیار داشتند. همچنین طبق روایات، اسم اعظم دارای هفتاد و سه حرف است که تعداد کمی از این حروف در اختیار پیامبران دیگر بوده است، حتی حضرت ابراهیم (ع) که یکی از بزرگ ترین پیامبران و صاحب شریعت بود، فقط هشت حرف از اسم اعظم الاهی را در اختیار داشت، اما هفتاد و دو حرف آن در اختیار حضرت محمد (ص) است و امامان شیعه نیز تمام این تعداد را از پیامبر اکرم (ص) به ارث برده اند. |
بیگمان مهمترین نهضت فرهنگى و اعتقادى از ابتداى زندگى بشر در زمین تاکنون از آنِ پیامبران(ع) بوده است. پیامبران با خلوص و جدیت به تبیین و تبلیغ مأموریت الهى خود پرداخته و با سرمایه وحى در پى رواج فضایل اخلاقى و پاکسازى رذایل اخلاقى از میان بشر بودهاند؛ به گونهاى که هم اکنون نیز که قرنها از ظهور آخرین پیامبر الهى؛ یعنى حضرت محمد(ص) میگذرد، ریشه همه فضیلتهاى اخلاقى در میان اقوام و ملل گوناگون به تعالیم آن بزرگواران برمیگردد و پیروان ادیان آسمانى که بیشتر جمعیت کُره زمین را تشکیل میدهند وامدار هدایتهاى آن فرستادگان الهیاند. |
207-چرا در احکام شرعی ادیان مختلف الهی ، اختلافها و تفاوتهایی دیده میشود ؟ |
احکامی که از جانب خدای متعال توسط پیامبران(ع) به مردم ابلاغ میشود، تابع مصالح و مفاسد است؛ یعنی آن کارها و اعمالی که به آن دستور داده شده، به دلیل وجود مصالح و آثار مثبتی است که در آن کار وجود دارد، و آن اعمالی که از آنها نهی و دستور ترکشان صادر شده، به دلیل مفاسد و مضراتی است که در انجام آن وجود دارد؛ از اینرو بیشتر احکام ادیان آسمانی، بویژه در کلیات، با یکدیگر مشترکاند و تفاوتی با هم ندارند. احکامی؛ مانند وجوب نماز، روزه، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، حرمت روابط نامشروع، قتل بیگناهان، دروغ، دزدی و... . |
آنچه را که تعالیم و آموزههای دینی به ما میگوید؛ این است که خداوند «ستار العیوب» است؛ یعنی عیبهای بندگان را میپوشاند و از دید دیگران مخفی نگهمیدارد. منظور از عیبها در اینجا گناهان و خطاهایی است که از بندگان سرمیزند. در روایتی از رسول خدا(ص) نقل شده است: «از خدا خواستم که حساب امت مرا به من واگذارد تا پیش امتهاى دیگر رسوا نشود، پس خداى عز و جل به من وحى کرد، اى محمد نه، بلکه من حسابشان را میرسم و اگر گناهى از آنها سر زده از تو پوشیده مىدارم که پیش تو نیز رسوا نشوند. بنابر این، اگر انسان در این دنیا موفق به توبه واقعی شود، خداوند او را مورد لطف و رحمت خویش قرار میدهد، از گناهانش میگذرد، همانگونه که در این دنیا آبرویش را حفظ کرده، در آخرت نیز گناهانش را از دید دیگران مخفی نگهمیدارد. |
205- لا ضرر و لا ضرار به چه معنا است؟ |
از مشهورترین قواعدی که در بیشتر ابواب فقهی بدان استناد میشود، قاعده «لا ضرر» است. بررسى موارد استعمال واژههاى «ضرر» و «ضرار» در منابع فقهی نشان میدهد که «ضرر» شامل کلیه خسارتهاى وارد بر دیگران است، ولى «ضرار» تنها مربوط به مواردى است که شخص با استفاده از یک حق یا جواز شرعى به دیگرى زیان وارد سازد که در اصطلاح امروزى از چنین مواردى به «سوء استفاده از حق» تعبیر میشود. معناى حدیث «لا ضرر» این است که ضرر در اسلام مشروعیت ندارد، ولى عدم مشروعیت ضرر، هم شامل مرحله قانونگذارى میشود و هم مرحله اجراى قانون. |
204- اگر فردی در یک کشور دوری مانند کره شمالی به دنیا آمده باشد و در یک محیط بسته و در فرهنگ آن کشور بزرگ شود و هیچ امکانی برای شناخت حق و حقیقت نداشته باشد. به فرض که در اعصار گذشته نبی هم برای آنها آمده باشد، اما هیچ اثری از او باقی نمانده باشد ... حکم این فرد در قیامت چگونه است؟ |
این سؤال بارها و بارها به اشکال متفاوت مطرح شده است، با مثالهایی از امریکای شمالی، چین، ژاپن ... و اکنون کره؛ و هر بار نیز پاسخهای مشروح ایفاد شده است. الف – برخی با خواندن آیههایی چون «فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا»، گمان میکنند که حتماً و یقیناً باید برای هر چند نفری که در یک جا جمع شدهاند، یک نبی الهی آمده باشد! اما اصلاً چنین نیست. باید دقت شود که اولاً معنای هر «امت»، و حتی هر «قوم»، الا و لابد یک ملیت (دیروزی یا امروزی)، یا اهالی یک عشیره نمیباشد، و ثانیاً معنای رسول (فرستاده)، الزاماً یک نبیای که وحی را اخذ و ابلاغ کند نمیباشد. |
آیا با هیچ دلیلی میتوان "عدل" الهی را زیر سؤال برد؟ آیا اصلاً خدایی که عادل نباشد، خداست؟! فکر کردن به هیچ موضوعی به کفر کشیده نمیشود؛ بلکه اولاً برخی از موضوعات است که انسان با فکر کردن به آن راه نمییابد، حتی با مطالعه هم راه نمییابد، مثل فکر کردن در خصوص «ذات هر چیزی»، از جمله ذات خداوند متعال. چرا که هر چیزی با «اسم، نشانه و در موجودات با ماهیت» شناخته میشود. ثانیاً چه بسا انسان گمان کند که فکر میکند، اما در واقع در حال تخیل است و برای سؤالات فکری خود، پاسخهای تخیلی قرار میدهد و این حکم تخیلی میباشد که ممکن است انسان را به کفر بکشاند. مگر میشود انسان فکر نکند؟ خیر. بلکه باید فکر کند تا به پاسخ برسد. حتی به این پاسخ که در چه مواردی با فکر نیز به جایی نمیرسد. مثل آن چه در حیطهی فکر و عقل نیست، بلکه با وحی به او خبر داده میشود. |
202- ظهور – آیا اعتقاد به جهانی شدن اسلام «تشیع»، با در نظر گرفتن قلت مسلمان (به ویژه شیعیان) در مقابل سایر ادیان و مذاهب، با واقعیت فاصله ندارد؟ |
ادامه سؤال: و حتی در صورتی که بپذیریم باظهور امام زمان"عج"
این اتفاق خواهدافتاد، آیا واقعا این گونه جهانی شدن (با ظهور
آقا، معجزه و خواست خدا) نقش شیعیان و مسلمانان را در طول این
حداقل 1400سال زیر سوال نمیبرد؟ واضحتر بگویم وضعیت فعلی
جهان رنگ وبویی از جهانی شدن اسلام و به ویژه تشیع ندارد و اگر
قرار است اسلام و تشیع باظهور آقاجهانی شود، پس گذشت این همه
سال و نقش شیعیان دراین وسط چگونه توجیه میشود؟ |
201- در کلاس درس تاریخ، استادمان مطرح کرد که مومن نمیتواند تحقیق کند؛ چون به ایمان رسیده و ایمان یعنی باور قلبی (درس درباره مسایل تاریخ اسلام مثل حمله به ایران در زمان عمرو ورود اسلام به ایران با شمشیر و نه صلح و...) |
اگر خودش میگوید: ایمان یعنی باور قلبی و مؤمن به باور قلبی
رسیده است، دیگر چه ربطی به جنگ و صلح دارد؟ این که مغلطهای
آشکار میباشد. |
200- میان جمعی درمورد خدا صحبت میکردیم، یکی گفت: خدا انرژی است و ما باید خدا را انرژی تجسم کنیم... این فکر افتاده تو سرم... – آیا این حرف درسته؟ |
او این «باید» را از کجا آورده و تحیمل
میکند؟! خدایی که به آن جسمیت داده شود و بالتبع چیستی آن به
تصور درآید که خدا اصلاً نیست، چه رسد به این که گفته شود: «ما
باید خدا را انرژی تصور کنیم؟!» - چطور شد که برای دلایل و
براهین عقلی، هیچ بایدی قایل نیستند، اما برای تصورات نامعقول
خود "باید" میگویند؟! این همان "استکبار" است که کفار مبتلا
به آن هستند. |
199- دست به هر کاری میزنم با شکست رو به رو میشوم، در حالی که به اقرار تمام اطرافیان فرد مستعد و با هوشی هستم، بسیاری از بدشانسیهایی آن قدر مهم بودهاند که مسیر زندگی وشغل مرا به طور کلی و به شکل باورنکردنی تغییر دادهاند ...، به خدا هم شک کردهام. |
این شکواییه و نتیجه حاصله مبنی بر شک در توحید یا اسلام، به مثابهی آن است که کسی بگوید: «عالَم هستی، با تمام گستردگی و عظمتش، یعنی "من"! پس اگر بالای سر من قدرتی بود که مطیع "من" بود و هر چه فرمان دادم او انجام داد و کارها بر وفق مراد من شد، خدایی هست، وگرنه نیست و دین نیز ذهنیت است و ...! خب اگر خدایی نباشد، این همه گلهمندی و داد و فغان نیز لازم نیست، چون نظم جهان بیشعور، بیهدف و رهاست، یکی شانس میآورد و دیگری نمیآورد. |
198- اهل سنت میگویند: ما سنت خود را از سنت پیامبر (ص) گرفتهایم، شما شیعیان چی؟ |
همینطوری روی هوا و بی هیچ دلیلی گفتند: ما چنین هستیم، شما چی؟ خُب ما نیز در پاسخ میگوییم: ما چنین هستیم، شما چی؟ آیا کافیست؟ پاسخ: این ادعا جدید نیست، هر چند که در برههای مجدداً مطرح میشود. بالاخره (نه اهل تشیع یا تسنن واقعی)، بلکه دستاندرکاران ضد تبلیغ جهت تشدید اختلافات، چنین محاسبه میکنند که در هر نسلی (هر پنج یا حتی سه سالی)، یگ مخاطبین جدیدی وارد عرصه میشوند که شبهات و پاسخها را نشنیدهاند و یا امکانات و تجهیزات جدیدی برای گسترش شعاع شبهه و اختلاف به بازار میآید؛ پس میشود روی فکر و ذهن آنها کار کرد. |
در خداشناسی خودتان، تجدید نظر کنید و در این مهم اصلاح و
اکمال نمایید. |
در متن سؤال قید شده که منظور خالقیت، یا قائم بودن حیات و
وجود هر چیزی به خداوند متعال و ... نمیباشد، بلکه در موارد
مشابه مثال طرح شده است که بالاخره ما فاعل هستیم یا او است یا
چرا در مواقعی مثل غزه کاری نکرد؟ |
195-بنیه وریشهی تمام ادیان چیست که اگر فرو ریزد همهی ادیان فرو میریزند؟ |
دین با صرف شعار نه احیا و ابقا میشود و نه فرو میریزد. شعار
و شعور هر دو لازم است و در نهایت آن چه فرو میریزد، انسان
است و نه خود دین. در هر حال، سؤال مبهم است، هر چند که سعی شده هدفدار طرح شود و بالاخره یک جوری این شعار «پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک» را اصل نشان دهد، هر چند در قالب سؤال. |
194-شاید منظور از ظهور امام زمان (عج) استعاری باشد...بلکه مردم به شعور کافی برسند که از ظلم و فساد دست بکشند... |
«شاید» که دلیل و برهان و استدلال نمیشود تا (چنان چه در متن سؤال آمده بود)، برای عقل شبهه ایجاد کند و نفی آن دلیل بخواهد. هر کس که در هر موضوعی به شما گفت: «شاید چنین باشد» - در پاسخ بفرمایید: «شاید هم نباشد» - پس بحث تمام است، چرا که دو طرف امکان مساوی است. |
193-هاوکینک با استفاده از محاسبات ریاضی به این نتایج رسیده که عالم میتواند از هیچ خلق شده باشد و نیازی به خدا ندارد و ... |
متن طویلی که از گوینده ارسال نموده بودید، نشان میدهد که او خودش چند اسم مثل هاوکینک، فیزیک، ریاضی، کوانتوم و ...، یاد گرفته است و سریعاً با این چند اسم به جنگ خدا رفته است و در نفی ادعاهای شعارگونه خود، دلایل متقن علمی و ... میخواهد! حال آن که مدعی باید اثبات کند. |
192-از کجا معلوم که خداوند دارای کمال مطلق است؟ |
اگر بیان گردد «خداوند دارای کمال مطلق است»، یعنی خداوند متعال چیزی است و کمال و مراتب آن چیز دیگری است و خداوند از آن برخوردار شده است! یعنی این صفات بر او عارض گردیده است. در صورتی که خداوند سبحان، ترکیب نیست، جسم و ماهیت نیست که چیزی بر او عارض گردد یا خود موصوفی باشد که صفت بر او عارض گردد، اینها همه صفات «ممکن الوجود» و مخلوق است و صفات خدا عین ذات اوست. |
191-خداوند متعال در آیات متعددی چگونگی اعتقاد به اصول توحید و نبوت و معاد را سزاوار پاداش یا عذاب دانسته، ولی این صراحت پاداش و عقاب را در مورد اعتقاد یا عدم اعتقاد به اصل امامت بیان نفرموده است. لطفاً اگر بیان فرموده آیات را اعلام فرمایید و اگر نه چه استدلالی میتوان بیان کرد؟ |
اعتقاد به توحید و نبوت و معاد
که بیان نموده، یعنی چه و چگونه محقق میگردد؟ اگر امامت را رد
کنند، از کدام امر نبوت تبعیت میکنند؟ اگر قائل نباشد که
خداوند متعال هدایت توسط انسان کامل (امام) را رها کرده و
مردمان را معطل گذاشته است، چگونه قائل به توحید و معاد هستند؟ |
190-آیا خدایی که قادر به انجام هر كارى هست، میتواند جسم شود (البته كه میتواند). سؤال اين است كه ممكن است جسم بشود؟ اصلاً ضرورتى دارد؟ آيا بر اساس حكمتش نمیشود؟ |
بشر با عقل و فطرت خود، میفهمد که عالم هستی و هر آن چه در آن هست و از جمله خودش، نه خالق هستند، نه تصادفی به وجود آمدهاند و نه سر خود رها شدهاند و نه مالکیت و ربوبیتی به دست آنان است؛ لذا میفهمد که نه وجود خدا قابل انکار است و نه گریزی از حکومت او وجود دارد و نه میتواند معبود و إله بودن او را تغییر دهد و نه میتواند سرشت «عبد و پرستنده» بودن خودش را تغییر دهد. |
189-اگر واقعاً خداوند قدرتی بینهایت است و مؤمنان را دوست دارد و از کافران بیزار است چگونه است که در دنیا همیشه کفار از زندگی بهتری برخوردارند و مسلمین همیشه در حال بدبختی؟ |
این
سؤالی است که جای دارد همه موحدین، مؤمنین و مسلمانان جهان
برای ذهن خود مطرح کنند و در آن تعمق و تأمل نمایند و
بیاندیشند. |
آیا این نظریات، فقط ادیان الهی را شامل میگردد یا ادیان غیر الهی و بشری را نیز شامل میگردد؟ اگر بگویند: فقط ادیان الهی را شامل میگردد، سخنی غیر عقلی و علمی است که فقط از لجاجت با خدا و دینش نشأت گرفته است، و اگر بگویند همه ادیان را شامل میشود، ناقض خودش میشود. اگر خوب و بد نداریم، پس چرا بحث میکنند که دین خوب است یا بد؟ و اگر خوب و بد نداریم، پس چطور میگویند: خودمان تشخیص میدهیم که چه چیز خوب است و چه چیز بد؟! |
کدام توانایی عقلی و علمی؟ چه فهمیدیم که بگوییم عقل و علم ما کامل شده و دیگر
کفایت میکند؟! |
از خود امیرالمؤمنین علیهالسلام همین سؤال را میکنند و میپرسند: شما میگویید:
من بر حق هستم و طلحه و زبیر نیز میگویند: ما بر حق هستیم؛ حال ما از کجا بدانیم
که کدام بر حق هستید؟ ایشان میفرمایند: شما اول حق را بشناسید، بعد اهل آن را
خواهید شناخت. اصول دین تحقیقی است و تقلیدی نیست که بگوییم: فلانی چنین گفت یا فلانی چنان گفت. مگر آن که استناد به اقوال نیز منطبق با عقل و وحی باشد. الف – بدیهی است که برای شناخت صحیح، ابزار و راهکارهایی وجود دارد که اولین آنها «عقل» است |
185-زمانی که ضریح امام حسین علیهالسلام از ایران به کربلا برده میشد، مردم برای زیارت ضریح میرفتند. آیا زیارت ضریح نوعی بت پرستی نبود؟ |
باید به تفاوت «پرستش = بندگی» و «زیارت» توجه شود. |
184-آیا میتوان گفت که وقتی به خود مینگریم و میبینیم که علم ما از خودمان نیست و طبق بطلان تسلسل باید کسی باشد که علمش از خودش باشد، پس خدا علیم است؟ |
البته که نه تنها میتوان چنین استدلال نمود، بلکه اساساً راه «خداشناسی» همین است. |
183-مگر نمیگوییم که هر کس از دنیا برود، خوب یا بد اعمالش به همراهش هست، پس تلاوت قرآن، فاتحه، یا خیرات و ... چه فایدهای برای مُرده دارد؟ |
البته که هر کس از دنیا میرود، خوب یا بد اعتقادات و اعمالش را به همراه دارد. در
برزخ از همان توشهای که اندوخته میخورد و در قیامت نیز با همان پرونده در پیشگاه
حق تعالی جلّ جلاله محشور میشود و به او گفته میشود که خودت کتاب خودت را بخوانی،
برای حساب تو کافی است: |
182-طفاً بفرمائید چگونه با ادله عقلی میتوان یگانگی و توحید ذاتی خدا را ثابت کرد – البته به جز وحدت قوانین؟ |
فرض دو یا چند خدا، یعنی فرض دو یا چند هستی؛ که معنا و مفهومی ندارد. |
181-چرا هیچ نشانهی مستقیمی از وجود خدا نیست؟ چرا پرسیدن در مورد خدا و وجودش حرام است؟ (دانشجوی مهندسی صنایع/تهران) |
الف – پرسیدن در مورد خداوند متعال و وجودش، نه تنها حرام نیست، بلکه کاملاً واجب
عینی است. یعنی همگان باید بیاندیشند، بیاموزند، سؤال کنند، بدانند و بشناسند. |