٢٩٩ کسى که در کارهاى وضو و شرايط آن مثل پاک بودن آب و غصبى نبودن آن
خيلى شک مىکند، بايد به شک خود اعتنا نکند.
٣٠٠ اگر شک کند که وضوى او باطل شده يا نه، بنا مىگذارد
که وضوى او
باقى است. ولى اگر بعد از بول استبراء نکرده و وضو گرفته باشد و بعد از وضو رطوبت
ازاو بيرون آيد که نداند بول استيا چيز ديگر، وضوى او باطل است.
٣٠١ کسى که شک دارد وضو گرفته يا نه، بايد وضو بگيرد.
٣٠٢ کسى که مىداند وضو گرفته و حدثى هم از او سر زده مثلا بول
کرده،
اگر نداند کدام جلوتر بوده، چنانچه پيش از نماز است بايد وضو بگيرد و اگر در بين
نماز است بايد نماز را بشکند و وضو بگيرد، و اگر بعد از نماز است بايد وضو بگيرد و
بايد نمازى را که خوانده دوباره بخواند.
٣٠٣ اگر بعد از نماز شک کند که وضو گرفته يا نه، نماز او صحيح است،
ولى بايد براى نمازهاى بعد وضو بگيرد.
٣٠٤ اگر در بين نماز شک کند که وضو گرفته يا نه، نماز او باطل است و
بايد وضو بگيرد و نماز را بخواند.
٣٠٥ اگر بعد از نماز شک کند که قبل از نماز وضوى او باطل شده يا بعد
از نماز، نمازى که خوانده صحيح است.
٣٠٦ اگر انسان مرضى دارد که بول او قطره قطره مى ريزد يا نمىتواند از
بيرون آمدن غائط خوددارى کند، چنانچه يقين دارد که از اول وقت نماز تا آخر آن به
مقدار وضو گرفتن و نماز خواندن مهلت پيدا مىکند، بايد نماز را در وقتى که مهلت
پيدا مىکند بخواند. و اگر مهلت او به مقدار کارهاى واجب نماز است بايد در وقتى که
مهلت دارد فقط کارهاى واجب نماز را بجا آورد و کارهاى مستحب آن مانند اذان و اقامه
و قنوت را ترک نمايد.
٣٠٧ اگر به مقدار وضو و نماز مهلت پيدا نمىکند و در بين نماز چند
دفعه بول از او خارج مىشود، وضوى اول کافى است. ولى چنانچه مرضى دارد که در بين
نماز چند مرتبه غائط از او خارج مىشود که اگر بخواهد بعد از هر دفعه وضو بگيرد سخت
نيست، بايد ظرف آبى پهلوى خود بگذارد و هر وقت غائط از او خارج شد وضو بگيرد و بقيه
نماز را بخواند.
٣٠٨ کسى که غائط او طورى پى در پى از او خارج مىشود
که وضو گرفتن
بعداز هر دفعه براى او سخت است، اگر بتواند مقدارى از نماز را با وضو بخواند،بايد
براى هر نماز يک وضو بگيرد.
٣٠٩ کسى که بول پى در پى از او خارج مىشود، اگر در بين دو نماز قطره
بولىاز او خارج نشود، مىتواند با يک وضو هر دو نماز را بخواند. و قطرههايى که
بين نماز.خارج مىشود، اشکال ندارد.
٣١٠ کسى که بول يا غائط پى در پى از او خارج مىشود، اگر نتواند هيچ
مقدار از نماز را با وضو بخواند، مىتواند چند نماز را با يک وضو بخواند، مگر
اختيارا بول يا غائط کند، يا چيز ديگرى که وضو را باطل مىکند پيش آيد.
٣١١ اگر مرضى دارد که نمىتواند از خارج شدن باد جلوگيرى
کند، بايد به
وظيفه کسانى که نمىتوانند از بيرون آمدن غائط خوددارى کنند، عمل نمايد.
٣١٢ کسى که غائط پى در پى از او خارج مىشود، بايد براى هر نمازى وضو
بگيرد و و فورا مشغول نماز شود. ولى براى بجا آوردن سجده و تشهد فراموش شده و نماز
احتياط که بايد بعد از نماز انجام داد، در صورتى که آنها را بعد از نماز فورا بجا
بياورد، وضو گرفتن لازم نيست.
٣١٣ کسى که بول او قطره قطره مى ريزد بايد براى نماز به وسيله
کيسهاى
کهدر آن، پنبه يا چيز ديگرى است که از رسيدن بول به جاهاى ديگر جلوگيرى مىکند،
خود را حفظ نمايد. و احتياط واجب آن است که پيش از هر نماز مخرج بول را که نجس شده
آب بکشد. و نيز کسى که نمىتواند از بيرون آمدن غائط خوددارى کند،چنانچه ممکن باشد،
بايد به مقدار نماز از رسيدن غائط به جاهاى ديگر جلوگيرى نمايد.و احتياط واجب آن
است که اگر مشقت ندارد، براى هر نماز مخرج غائط را آب بکشد.
٣١٤ کسى که نمىتواند از بيرون آمدن بول و غائط خوددارى
کند، در صورتى
که ممکن باشد و مشقت و زحمت و خوف ضرر نداشته باشد، بايد به مقدار نماز از خارج شدن
بول و غائط جلوگيرى نمايد. و بنابر احتياط واجب اگر چه خرج داشته باشد، بلکه اگر
مرض او به آسانى معالجه شود، خود را معالجه نمايد.
٣١٥ کسى که نمىتواند از بيرون آمدن بول و غائط خوددارى
کند، بعد از
آن که مرض او خوب شد، لازم نيست نمازهايى را که در وقت مرض مطابق وظيفهاش خوانده
قضا نمايد. ولى اگر در بين وقت نماز مرض او خوب شود، بايد نمازى را که در آن
وقتخوانده دوباره بخواند.
احکام وضوى جبيره
چيزى که با آن زخم و شکسته را مىبندند و دوايى که روى زخم و مانند آن مىگذارند
جبيره ناميده مىشود.
٣٢٤ اگر در يکى از جاهاى وضو زخم يا دمل يا شکستگى باشد، چنانچه روى
آن باز است و آب براى آن ضرر ندارد، بايد به طور معمول وضو گرفت.
٣٢٥ اگر زخم يا دمل يا شکستگى در صورت و دستها است و روى آن باز است و
آب ريختن روى آن ضرر دارد، اگر اطراف آن را بشويد کافى است. ولى چنانچه کشيدن دست
تر بر آن ضرر ندارد، بهتر آن است که دست تر بر آن بکشد و بعد پارچه پاکى روى آن
بگذارد و دست تر را روى پارچه هم بکشد. و اگر اين مقدار هم ضرر دارد يا زخم نجس است
و نمىشود آب کشيد، بايد اطراف زخم را به طورى کهدر وضو گفته شد، از بالا به پايين
بشويد و بنابر احتياط مستحب پارچه پاکى روى زخم بگذارد و دست تر روى آن بکشد. و اگر
گذاشتن پارچه ممکن نيستشستن اطراف زخم کافى است و در هر صورت تيمم لازم نيست.
٣٢٦ اگر زخم يا دمل يا شکستگى در جلوى سر يا روى پاها است و روى آن
باز است چنانچه نتواند آن را مسح کند بايد پارچه پاکى روى آن بگذارد و روى پارچه را
با ترى آب وضو که در دست مانده مسح کند و بنابر احتياط مستحب تيمم هم بنمايد و اگر
گذاشتن پارچه ممکن نباشد، بايد بجاى وضو تيمم کند و بهتر استيک وضو بدون مسح هم
بگيرد.
٣٢٧ اگر روى دمل يا زخم يا شکستگى بسته باشد، چنانچه بازکردن آن ممکن
است و زحمت و مشقت هم ندارد و آب هم براى آن ضرر ندارد، بايد روى آن را باز کند و
وضو بگيرد، چه زخم و مانند آن در صورت و دستها باشد، يا جلوى سر و روى پاها.
٣٢٨ اگر زخم يا دمل يا شکستگى در صورت يا دستها باشد و بشود روى آن را
باز کرد، چنانچه ريختن آب روى آن ضرر دارد و کشيدن دست تر ضرر ندارد، واجب است دست
تر روى آن بکشد.
٣٢٩ اگر نمىشود روى زخم را باز کرد ولى زخم و چيزى
که روى آن گذاشته
پاک است و رسانيدن آب به زخم ممکن است و ضرر و زحمت و مشقت هم ندارد،بايد آب را به
روى زخم برساند، و اگر زخم يا چيزى که روى آن گذاشته نجس است،چنانچه آب کشيدن آن و
رساندن آب به روى زخم ممکن باشد بدون زحمت و مشقت،بايد آن را آب بکشد و موقع وضو آب
را به زخم برساند، و در صورتى که آب براى زخم ضرر دارد، يا آن که رساندن آب به روى
زخم ممکن نيستيا زخم نجس استو نمىشود آن را آب کشيد، بايد اطراف زخم را بشويد و
اگر جبيره پاک استروى آن را مسح کند، و اگر جبيره نجس استيا نمىشود روى آن را
دست تر کشيد،مثلا دوايى است که به دست مىچسبد، پارچه پاکى را به طورى که جزء جبيره
حساب شود، روى آن بگذارد و دست تر روى آن بکشد و اگر اين هم ممکن نيست احتياط واجب
آن است که وضو بگيرد و تيمم هم بنمايد.
٣٣٠ اگر جبيره تمام صورت يا تمام يکى از دستها فرا گرفته باشد باز
احکام جبيره جارى و وضوى جبيرهاى کافى است، ولى اگر معظم اعضاى وضو را گرفته باشد،
بنابر احتياط، بايد جمع نمايد بين عمل جبيره و تيمم، اگر چه کفايت تيمم در اين صورت
بعيد نيست.
٣٣١ اگر جبيره تمام اعضاى وضو را گرفته باشد، بايد تيمم بنمايد.
٣٣٢ کسى که در کف دست و انگشتها جبيره دارد و در موقع وضو دست تر روى
آن کشيده است مىتواند سر و پا را با همان رطوبت مسح کند يا از جاهاى ديگر وضو
رطوبت بگيرد.
٣٣٣ اگر جبيره تمام پهناى روى پا را گرفته ولى مقدارى از طرف انگشتان
و مقدارى از طرف بالاى پا باز است، بايد جاهايى که باز است روى پا را و جايى که
جبيره است روى جبيره را مسح کند.
٣٣٤ اگر در صورت يا دستها چند جبيره باشد، بايد بين آنها را بشويد. و
اگر جبيرهها در سر يا روى پاها باشد، بايد بين آنها را مسح کند. و در جاهايى که
جبيره است بايد بدستور جبيره عمل نمايد.
٣٣٥ اگر جبيره بيشتر از معمول اطراف زخم را گرفته و برداشتن آن ممکن
نيست، بايد به دستور جبيره عمل کند، و بنابر احتياط واجب تيمم هم بنمايد واگر
برداشتن جبيره ممکن است بايد جبيره را بردارد، پس اگر زخم در صورت و دست است اطراف
آن را بشويد و اگر در سر يا روى پاها است اطراف آن را مسح کند و براى جاى زخم به
دستور جبيره عمل نمايد.
٣٣٦ اگر در جاى وضو زخم و جراحت و شکستگى نيست، ولى به جهت ديگرى آب
براى همه دست و صورت ضرر دارد، بايد تيمم کند و احتياط مستحب آن است که وضوى
جبيرهاى هم بگيرد، ولى اگر براى مقدارى از دست و صورت ضرر دارد چنانچه اطراف آن را
بشويد کافى بودن بعيد نيست، ولى احتياط به تيمم ترک نشود.
٣٣٧ اگر جايى از اعضاى وضو را رگ زده است و نمىتواند آن را آب بکشد
يا آب براى آن ضرر دارد، اگر روى آن بسته است، بايد به دستور جبيره عمل کند. و اگر
معمولا باز استشستن اطراف آن کافى است.
٣٣٨ اگر در جاى وضو يا غسل چيزى چسبيده است که برداشتن آن ممکن نيست،
يا بهقدرى مشقت دارد که نمىشود تحمل کرد، بايد به دستور جبيره عمل کند.
٣٣٩ غسل جبيرهاى مثل وضوى جبيرهاى است، ولى بنابر احتياط واجب
بايدآن را ترتيبى به جا آوردند نه ارتماسى.
٣٤٠ کسى که وظيفه او تيمم است، اگر در بعضى از جاهاى تيمم او زخم يا
دمل يا شکستگى باشد، بايد به دستور وضوى جبيرهاى، تيمم جبيرهاى نمايد.
٣٤١ کسى که بايد با وضو يا غسل جبيرهاى نماز بخواند چنانچه بداند
که
تا آخر وقت عذر او برطرف نمىشود، مىتواند در اول وقت نماز بخواند. ولى اگر اميد
دارد که تا آخر وقت عذر او برطرف شود، احتياط واجب آن است که صبر کند واگر عذر او
برطرف نشد در آخر وقت نماز را با وضو يا غسل جبيرهاى بجا آورد.
٣٤٢ اگر انسان براى مرضى که در چشم اوست موى چشم خود را بچسباند، بايد
وضو و غسل را جبيرهاى انجام دهد، و احتياط آن است که تيمم هم بنمايد.
٣٤٣ کسى که نمىداند وظيفهاش تيمم استيا وضوى جبيرهاى بنابر احتياط
واجب بايد هر دو را بجا آورد.
٣٤٤ نمازهايى را که انسان با وضوى جبيرهاى خوانده، صحيح است و بعداز
آن که عذرش برطرف شد، براى نمازهاى بعد هم نبايد وضو بگيرد، ولى اگر براى آنکه
نمىدانسته تکليفش جبيره استيا تيمم هر دو را انجام داده باشد، بايد براى نمازهاى
بعد وضو بگيرد.
غسلهاى واجب هفت است: اول: غسل جنابت. دوم: غسل حيض. سوم: غسل نفاس. چهارم:
غسل استحاضه. پنجم: غسل مس ميت. ششم: غسل ميت. هفتم: غسلى که به واسطه نذر و
قسم و مانند اينها واجب مىشود.
احکام جنابت
٣٤٥ به دو چيز انسان جنب مىشود: اول: جماع. دوم: بيرون آمدن منى، چه
در خواب باشد يا بيدارى، کم باشد يا زياد، با شهوت باشد يا بىشهوت، با اختيار باشد
يا بىاختيار.
٣٤٦ اگر رطوبتى از انسان خارج شود و نداند منى استيا بول يا غير
اينها چنانچه با شهوت و جستن بيرون آمده و بعد از بيرون آمدن آن بدن سستشده،آن
رطوبتحکم منى دارد، و اگر هيچ يک از اين سه نشانه يا بعضى از اينها را نداشته
باشد، حکم منى ندارد. ولى در زن و مريض، لازم نيست آن آب با جستن بيرون آمده باشد،
بلکه اگر با شهوت بيرون آمده باشد، در حکم منى است و لازم نيست بدن او سستشود.
٣٤٧ اگر از مردى که مريض نيست، آبى بيرون آيد که يکى از سه نشانهاى
را که در مساله پيش گفته شد داشته باشد و نداند نشانههاى ديگرى را داشته يا
نه،چنانچه پيش از بيرون آمدن آن آب وضو نداشته، بايد وضو بگيرد.
٣٤٨ مستحب است انسان بعد از بيرون آمدن منى بول کند، و اگر بول نکند و
بعداز غسل رطوبتى از او بيرون آيد، که نداند منى استيا رطوبت ديگر حکم منى دارد.
٣٤٩ اگر انسان جماع کند و به اندازه ختنهگاه يا بيشتر داخل شود، در
زن باشد يا در مرد، در قبل باشد يا در دبر، بالغ باشند يا نابالغ اگر چه منى بيرون
نيايد هر دو جنب مىشوند.
٣٥٠ اگر شک کند که به مقدار ختنهگاه داخل شده يا نه، غسل بر او واجب
نيست.
٣٥١ اگر نعوذ بالله حيوانى را وطى کند يعنى با او نزديکى نمايد و منى
از او بيرون آيد غسل تنها، کافى است. و اگر منى بيرون نيايد، چنانچه پيش از وطى وضو
داشته باز هم غسل تنها کافى است، و اگر وضو نداشته، احتياط واجب آن است که غسل کند،
وضو هم بگيرد.
٣٥٢ اگر منى از جاى خود حرکت کند و بيرون نيايد يا انسان شک
کند که
منى ازاو بيرون آمده يا نه غسل بر او واجب نيست.
٣٥٣ کسى که نمىتواند غسل کند ولى تيمم برايش ممکن است، بعد از داخل
شدن وقت نماز، بدون جهت با عيال خود نزديکى کند، اشکال دارد. ولى اگر براى لذت بردن
يا ترس از براى خودش باشد اشکال ندارد.
٣٥٤ اگر در لباس خود منى ببيند و بداند که از خود او است و براى آن
غسل نکرده، بايد غسل کند و نمازهايى را که يقين دارد بعد از بيرون آمدن منى خوانده
قضا کند، ولى نمازهايى را که احتمال مىدهد بعد از بيرون آمدن آن منى خوانده، لازم
نيست قضا نمايد.
احکام غسل کردن
٣٧٢ در غسل ارتماسى بايد تمام بدن پاک باشد، ولى در غسل ترتيبى پاک
بودن تمام بدن لازم نيست. و اگر تمام بدن نجس باشد و هر قسمتى را پيش از غسل دادن
آن قسمت آب بکشد، کافى است.
٣٧٣ عرق جنب از حرام نجس نيست و کسى که از حرام جنب شده اگر با آب گرم
هم غسل کند، صحيح است.
٣٧٤ اگر در غسل به اندازه سر مويى از بدن نشسته بماند، غسل باطل
است،ولى شستن جاهايى از بدن که ديده نمىشود، مثل توى گوش و بينى، واجب نيست.
٣٧٥ جايى را که شک دارد از ظاهر بدن استيا از باطن آن، شستن آن لازم
نيست، ولى احتياط در شستن است.
٣٧٦ اگر سوراخ جاى گوشواره و مانند آن به قدرى گشاد باشد
که داخل آن
ديده شود، بايد آن را شست و اگر ديده نشود شستن داخل آن لازم نيست.
٣٧٧ چيزى را که مانع رسيدن آب به بدن است، بايد برطرف
کند. و اگر پيش
از آن که يقين کند برطرف شده غسل نمايد، غسل او باطل است.
٣٧٨ اگر موقع غسل شک کند، چيزى که مانع از رسيدن آب باشد، در بدن او
هستيا نه، چنانچه شکش منشا عقلايى داشته باشد، بايد وارسى کند تا مطمئن شود که
مانعى نيست.
٣٧٩ در غسل بايد موهاى کوتاهى را که جزو بدن حساب مىشود، بشويد و
بنابر احتياط شستن موهاى بلند هم لازم مىباشد.
٣٨٠ تمام شرطهايى که براى صحيح بودن وضو گفته شد، مثل پاک بودن آب و
غصبى نبودن آن، در صحيح بودن غسل هم شرط است ولى در غسل لازم نيست بدن را از بالا
به پايين بشويد، و نيز در غسل ترتيبى، لازم نيست بعد از شستن هر قسمت فورا قسمت
ديگر را بشويد، بلکه اگر بعد از شستن سر و گردن مقدارى صبر کند و بعد طرف راست را
بشويد و بعد از مدتى طرف چپ را بشويد، اشکال ندارد. ولى کسى که نمىتواند از بيرون
آمدن بول و غائط خوددارى کند، اگر به اندازهاى که غسل کند و نماز بخواند، بول و
غائط از او بيرون نمىآيد، چنانچه وقت تنگ باشد، بايدهر قسمت را فورا بعد از قسمت
ديگر غسل دهد و بعد از غسل هم فورا نماز بخواند. و همچنين استحکم زن مستحاضه که
بعدا گفته مىشود.
٣٨١ کسى که قصد دارد پول حمامى را ندهد يا بدون اينکه بداند حمامى
راضى است بخواهد نسيه بگذارد، اگر چه بعد حمامى را راضى کند، غسل او باطل است.
٣٨٢ اگر حمامى راضى باشد که پول حمام نسيه بماند ولى
کسى که غسل
مىکند قصدش اين باشد که طلب او را ندهد، يا از مال حرام بدهد، غسل او صحيح است.
٣٨٣ اگر بخواهد پول حرام يا پولى که خمس آن را نداده به حمامى بدهد،
غسل او باطل است.
٣٨٤ اگر مخرج غائط را در آب خزينه تطهير کند و پيش از غسل شک
کند که
چون در خزينه تطهير کرده حمامى به غسل کردن او راضى استيا نه، غسل او باطل است،مگر
اينکه پيش از غسل حمامى را راضى کند.
٣٨٥ اگر شک کند که غسل کرده يا نه، بايد غسل کند. ولى اگر بعد از غسل
شک کند که غسل او درست بوده يا نه، لازم نيست دوباره غسل نمايد.
٣٨٦ اگر در بين غسل حدث اصغر از او سر زند مثلا بول
کند، غسل باطل
نمىشود.
٣٨٧ هرگاه به خيال اين که به اندازه غسل و نماز وقت دارد براى نماز
غسل کند، اگر چه بعد از غسل بفهمد که به اندازه غسل وقت نداشته، غسل او صحيح است.
٣٨٨ کسى که جنب شده اگر شک کند غسل کرده يا نه، نمازهايى را
که خوانده
صحيح است، ولى براى نمازهاى بعد بايد غسل کند.
٣٨٩ کسى که چند غسل بر او واجب است مىتواند به نيت همه آنها يک غسل
به جا آورد، يا آنها را جدا جدا انجام دهد.
٣٩٠ کسى که جنب است، اگر بر جايى از بدن او آيه قرآن يا اسم خداوند
متعال نوشته شده باشد، حرام است دست به آن نوشته بگذارد. و اگر بخواهد غسل کند بايد
آب را طورى به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد.
٣٩١ کسى که غسل جنابت کرده، نبايد براى نماز وضو بگيرد، ولى با غسلهاى
ديگر نمىشود نماز خواند و بايد وضو هم گرفت.
احکام استحاضه
٣٩٤ در استحاضه قليله بايد زن براى هر نماز يک وضو بگيرد و ظاهر فرج
را هم اگر خون به آن رسيده، آب بکشد و بنابر احتياط واجب پنبه را عوض کند يا آب
بکشد.
٣٩٥ اگر پيش از نماز يا در بين نماز، خون استحاضه متوسطه ببيند، بايد
براى آن نماز غسل کند.
٣٩٦ در استحاضه کثيره علاوه بر کارهاى استحاضه متوسطه
که در مساله پيش
گفته شد، بايد براى هر نماز دستمال را عوض کند، يا آب بکشد و يک غسل براى نماز ظهر
و عصر و يکى براى نماز مغرب و عشا به جا آورد، و بين نماز ظهر و عصر فاصله نيندازد.
و اگر فاصله بيندازد بايد براى نماز عصر دوباره غسل کند. و نيز اگر بين نماز مغرب و
عشا فاصله بيندازد، بايد براى نماز عشا دوباره غسل نمايد.
٣٩٧ اگر خون استحاضه، پيش از وقت نماز هم بيايد، اگر چه زن براى آن
خون، وضو و غسل را انجام داده باشد، بنابر احتياط واجب بايد در موقع نماز وضو و غسل
را بجا آورد.
٣٩٨ مستحاضه متوسطه و کثيره که بايد وضو بگيرد و غسل
کند، هر کدام را
اول بجا آورد، صحيح است. ولى بهتر آن است که اول وضو بگيرد.
٣٩٩ اگر استحاضه قليله زن، بعد از نماز صبح متوسطه شود، بايد براى
نماز ظهر و عصر غسل کند. و اگر بعد از نماز ظهر و عصر متوسطه شود، بايد براى نماز
مغرب و عشا غسل نمايد.
٤٠٠ اگر استحاضه قليله يا متوسطه زن بعد از نماز صبح
کثيره شود، بايد
براى نماز ظهر و عصر يک غسل، و براى نماز مغرب و عشا غسل ديگرى بجا آورد. و اگربعد
از نماز ظهر و عصر کثيره شود، بايد براى نماز مغرب و عشا غسل نمايد.
٤٠١ مستحاضه کثيره يا متوسطه اگر پيش از داخل شدن وقت نماز براى نماز
غسل کند، غسل او باطل است. بلکه اگر نزديک اذان صبح براى نماز شب غسل کند و نماز شب
را بخواند، احتياط واجب آن است که بعد از داخل شدن صبح، دوباره غسل و وضو را بجا
آورد.
٤٠٢ زن مستحاضه، براى هر نمازى چه واجب باشد و چه مستحب، بايد وضو
بگيرد. و نيز اگر بخواهد نمازى را که خوانده احتياطا دوباره بخواند، يا بخواهد
نمازى را که تنها خوانده است دوباره با جماعت بخواند، بايد تمام کارهايى را که براى
استحاضه گفته شد انجام دهد. ولى براى خواندن نماز احتياط و سجده فراموش شده و تشهد
فراموش شده و سجده سهو، اگر آنها را بعد از نماز فورا بجا آورد، لازم نيست کارهاى
استحاضه را انجام دهد.
٤٠٣ زن مستحاضه بعد از آن که خونش قطع شد، فقط براى نماز اولى
که
مىخواند،بايد کارهاى استحاضه را انجام دهد و براى نمازهاى بعد لازم نيست
٤٠٤ اگر زن نداند استحاضه او چه قسم است، موقعى که مىخواهد نماز
بخواند، بنابر احتياط واجب مقدارى پنبه داخل فرج نمايد و کمى صبر کند و بيرون آورد
و بعد از آن که فهميد استحاضه او کدام يک از آن سه قسم است کارهايى را که براى آن
قسم دستور داده شده انجام دهد، ولى اگر بداند تا وقتى که مىخواهد نماز بخواند
استحاضه او تغيير نمىکند، پيش از داخل شدن وقت هم مىتواند خود را وارسى نمايد.
٤٠٥ زن مستحاضه اگر پيش از آنکه خود را وارسى کند، مشغول نماز شود،
چنانچه قصد قربت داشته و به وظيفه خود عمل کرده مثلا استحاضهاش قليله بوده و به
وظيفه استحاضه قليله عمل نموده، نماز او صحيح است. و اگر قصد قربت نداشته يا عمل او
مطابق وظيفهاش نبوده، مثل آنکه استحاضه او متوسطه بوده و به وظيفه قليله رفتار
کرده، نماز او باطل است.
٤٠٦ زن مستحاضه اگر نتواند خود را وارسى نمايد، بايد به آنچه مسلما
وظيفه اوست عمل کند، مثلا اگر نمىداند استحاضه او قليله استيا متوسطه، بايد
کارهاى استحاضه قليله را انجام دهد، و اگر نمىداند متوسطه استيا کثيره، بايد
کارهاى استحاضه متوسطه را انجام دهد. ولى اگر بداند سابقا کدام يک از آن سه قسم
بوده،بايد به وظيفه همان قسم رفتار نمايد.
٤٠٧ اگر خون استحاضه در باطن باشد و بيرون نيايد، وضو و غسل باطل
نمىشود.و اگر بيرون بيايد، هر چند کم باشد، وضو و غسل را به تفصيلى که گذشت باطل
مىکند.
٤٠٨ زن مستحاضه اگر بعد از نماز خود را وارسى کند و خون نبيند اگر چه
بداند دوباره خون مىآيد، با وضويى که دارد مىتواند نماز بخواند.
٤٠٩ زن مستحاضه اگر بداند از وقتى که مشغول وضو يا غسل شده، خونى از
او بيرون نيامده و تا بعد از نماز هم خون در داخل فرج نيست و بيرون نمىآيد،
مىتواند خواندن نماز را تاخير بيندازد.
٤١٠ اگر مستحاضه بداند که پيش از گذشتن وقت نماز به
کلى پاک مىشود يا
بهاندازه خواندن نماز، خون بند مىآيد، بايد صبر کند و نماز را در وقتى که پاک است
بخواند.
٤١١ اگر بعد از وضو و غسل، خون در ظاهر قطع شود و مستحاضه بداند
که
اگر نماز را تاخير بيندازد، به مقدارى که وضو و غسل و نماز را به جا آورد، به کلى
پاک مىشود، بايد نماز را تاخير بيندازد و موقعى که به کلى پاک شد، دوباره وضو و
غسل را بجا آورد و نماز را بخواند. و اگر وقت نماز تنگ شد، لازم نيست وضو و غسل را
دوباره به جا آورد، بلکه با وضو و غسلى که دارد، مىتواند نماز بخواند.
٤١٢ مستحاضه کثيره و متوسطه وقتى به کلى از خون پاک شد بايد غسل
کند.ولى اگر بداند از وقتى که براى نماز پيش، مشغول غسل شده ديگر خون نيامده لازم
نيست دوباره غسل نمايد.
٤١٣ مستحاضه قليله بعداز وضو، و مستحاضه کثيره و متوسطه بعد از غسل و
وضو بايد فورا مشغول نماز شود، ولى گفتن اذان و اقامه و خواندن دعاهاى قبل از نماز
اشکال ندارد. و در نماز هم مىتواند کارهاى مستحب مثل قنوت و غير آن را بجاآورد.
٤١٤ زن مستحاضه اگر بين غسل و نماز فاصله بيندازد، بايد دوباره غسل
کند و بلافاصله مشغول نماز شود. ولى اگر خون در داخل فضاى فرج نيايد، غسل لازم
نيست.
٤١٥ اگر خون استحاضه زن جريان داشته باشد و قطع نشود، چنانچه براى او
ضرر نداشته باشد، بايد پيش از غسل و بعد از آن به وسيله پنبه از بيرون آمدن خون
جلوگيرى کند. ولى اگر هميشه جريان ندارد، فقط بايد بعد از وضو و غسل از بيرون آمدن
خون جلوگيرى نمايد. و چنانچه کوتاهى کند و خون بيرون آيد، بايد دوباره کسل کند و
وضو هم بگيرد و اگر نماز هم خوانده، بايد دوباره بخواند.
٤١٦ اگر در موقع غسل خون قطع نشود، غسل صحيح است. ولى اگر در بين
غسل،استحاضه متوسطه کثيره شود، واجب است چنانچه مشغول غسل ترتيبى يا ارتماسىبوده
همان را از سر بگيرد.
٤١٧ احتياط واجب آن است که زن مستحاضه در تمام روزى
که روزه است،
بهمقدارى که مىتواند از بيرون آمدن خون جلوگيرى کند.
٤١٨ روزه زن مستحاضهاى که غسل بر او واجب مىباشد، در صورتى صحيح است
که در روز غسلهايى را که براى نمازهاى روزش واجب است، انجام دهد. و نيز بنابر
احتياط واجب بايد غسل نماز مغرب و عشاى شبى که مىخواهد فرداى آن را روزه بگيرد بجا
آورد. ولى اگر براى نماز مغرب و عشا غسل نکند و براى خواندن نماز شب پيش از اذان
صبح غسل نمايد و در روز هم غسلهايى را که براى نمازهاى روزش واجب است بجا آورد،
روزه او صحيح است.
٤١٩ اگر بعد از نماز عصر مستحاضه شود و تا غروب غسل نکند، روزه او
صحيح است.
٤٢٠ اگر استحاضه قليله زن پيش از نماز متوسطه يا
کثيره شود، بايد
کارهاى متوسطه يا کثيره را که گفته شد انجام دهد. و اگر استحاضه متوسطه، کثيره شود
بايدکارهاى استحاضه کثيره را انجام دهد. و چنانچه براى استحاضه متوسطه غسل کرده
باشد، فايده ندارد و بايد دوباره براى کثيره غسل کند.
٤٢١ اگر در بين نماز، استحاضه متوسطه زن کثيره شود، بايد نماز را
بشکند و براى استحاضه کثيره غسل کند و وضو بگيرد و کارهاى ديگر آن را انجام دهد و
همان نماز را بخواند. و اگر براى هيچ کدام از غسل و وضو وقت ندارد، بايد دو تيمم
کند، يکى بدل از غسل و ديگرى بدل از وضو. و اگر براى يکى از آنها وقت ندارد،بايد
عوض آن تيمم کند و ديگرى را بجا آورد. ولى اگر براى تيمم هم وقت ندارد،نمىتواند
نماز را بشکند، و بايد نماز را تمام کند، و بنابر احتياط واجب قضا نمايد. و همچنين
است اگر در بين نماز استحاضه قليله او متوسطه يا کثيره شود.
٤٢٢ اگر در بين نماز، خون بند بيايد و مستحاضه نداند
که در باطن هم
قطع شده يا نه، چنانچه بعد از نماز بفهمد قطع شده بوده، بايد وضو و غسل و نماز را
دوباره بجا آورد.
٤٢٣ اگر استحاضه کثيره زن متوسطه شود، بايد براى نماز اول، عمل
کثيره
و براى نمازهاى بعد، عمل متوسطه را بجا آورد. مثلا اگر پيش از نماز ظهر استحاضه
کثيره متوسطه شود، بايد براى نماز ظهر غسل کند و براى نماز عصر و مغرب و عشا فقط
وضو بگيرد. ولى اگر براى نماز ظهر غسل نکند و فقط به مقدار نماز عصر وقت داشته
باشد، بايد براى نماز عصر غسل نمايد. و اگر براى نماز عصر هم غسل نکند،بايد براى
نماز مغرب غسل کند. و اگر براى آن هم غسل نکند و فقط به مقدار نماز عشا وقت داشته
باشد، بايد براى عشا غسل نمايد.
٤٢٤ اگر پيش از هر نماز خون مستحاضه کثيره قطع شود و دوباره بيايد،
براىهر نماز بايد يک غسل بجا آورد. ولى اگر بعد از غسل و پيش از نماز قطع شود،
چنانچه وقت تنگ باشد که نتواند غسل کند و نماز را در وقت بخواند، با همان غسل
مىتواند نماز را بخواند و همين طور استحکم وضو.
٤٢٥ اگر استحاضه کثيره قليله شود، بايد براى نماز اول عمل
کثيره و
براى نمازهاى بعد عمل قليله را انجام دهد. و نيز اگر استحاضه متوسطه قليله شود،
بايد براى نماز اول، عمل متوسطه و براى نمازهاى بعد عمل قليله را بجا آورد.
٤٢٦ اگر مستحاضه يکى از کارهايى را که بر او واجب مىباشد حتى عوض
کردن پنبه را ترک کند، نمازش باطل است.
٤٢٧ مستحاضه قليله اگر بخواهد غير از نماز کارى انجام دهد،
که شرط آن
وضو داشتن است، مثلا بخواهد جايى از بدن خود را به خط قرآن برساند، بايد وضو بگيرد،
و وضويى که براى نماز گرفته کافى نيست، بنابر احتياط واجب.
٤٢٨ سورهاى که سجده واجب دارد براى زن مستحاضه اشکال ندارد، ولى
نزديکى شوهر با او بنابر احتياط واجب در صورتى حلال مىشود که غسل کند، اگر چه
کارهاى ديگرى را که براى نماز واجب است، مثل وضو و عوض کردن پنبه و دستمال انجام
نداده باشد.
٤٢٩ اگر زن در استحاضه کثيره يا متوسطه بخواهد پيش از وقت نماز جايى
از بدن خود را به خط قرآن برساند، بايد غسل کند و وضو هم بگيرد.
٤٣٠ نماز آيات بر مستحاضه واجب است. و بايد براى نماز آيات هم
کارهايى
را که براى نماز يوميه گفته شد، انجام دهد.
٤٣١ هرگاه در وقت نماز يوميه نماز آيات بر مستحاضه واجب شود، اگر چه
بخواهد هر دو را پشتسر هم به جا آورد، بايد براى نماز آيات هم تمام کارهايى را که
براى نماز يوميه او واجب است، انجام دهد. و احتياط واجب آن است که هر دو را با يک
غسل و وضو به جا نياورد.
٤٣٢ اگر زن مستحاضه بخواهد نماز قضا بخواند، بايد براى هر نماز
کارهايى را که براى نماز ادا بر او واجب است بجا آورد.
٤٣٣ اگر زن بداند خونى که از او خارج مىشود خون زخم نيست و شرعا حکم
حيض و نفاس را ندارد، بنابر احتياط واجب بايد به دستور استحاضه عمل کند.بلکه اگر شک
داشته باشد که خون استحاضه استيا خونهاى ديگر، چنانچه نشانه آنها را نداشته باشد،
بنابر احتياط واجب بايد کارهاى استحاضه را انجام دهد.