چيزهايى كه بر جنب حرام است
مسئله 324- سه چيز بر جنب حرام است:
اوّل: رساندن جايى از بدن به خط قرآن يا به اسم خدا و اسم پيغمبران و امامان و حضرت زهراعليهم السلام.
دوّم: گذاشتن چيزى يا توقف در مساجد و حرم ائمّه طاهرينعليهم السلام، ولى اگر از يك در مسجد يا حرم داخل شود و از در ديگر خارج شود مانعى ندارد مگر مسجدالحرام و مسجد پيغمبراكرمصلى الله عليه وآله وسلم، ولى توقف در جاهايى كه مربوط بهمسجد است ولى مسجد نيست و توقف در صحنها و رواقهاى پيامبران و ائمه عليهم السلام و حرمهاى امامزادهها مانعى ندارد.
سوّم: خواندن هر يك از آياتى كه سجده واجب دارد و آن آيات در چهار سوره است:
1 - آيه پانزده، سورة سجده
2 - آيه سى و هفت، سورة فصّلت.
3 - آيه شصت و دو، سورة النّجم.
4 - آيه نوزده، سورة علق.
چيزهايى كه بر جنب مكروه است
مسئله 325- نه چيز بر جنب مكروه است:
اوّل و دوّم: خوردن و آشاميدن، ولى اگر وضو بگيرد مكروه نيست.
سوّم: خواندن بيشتر از هفت آيه از سورههايى كه سجده واجب ندارد.
چهارم: رساندن جايى از بدن به جلد و حاشيه و بين خطهاى قرآن.
پنجم: همراه داشتن قرآن.
ششم: خوابيدن، ولى اگر وضو بگيرد يا به واسطه نداشتن آب، به جاى غسل، تيمّم كند، مكروه نيست.
هفتم: خضاب كردن به حنا و مانند آن.
هشتم: ماليدن روغن به بدن.
نهم: جماع كردن بعد از آنكه محتلم شده، يعنى در خواب منى از او بيرون آمده.
مسئله 326- غسل جنابت به خودى خود مستحب است و لازم نيست براى انجام كارى مثل نماز يا خواندن قرآن باشد چنانكه لازم نيست در وقت غسل، نيّت كند كه غسل واجب يا مستحب مىكنم و اگر فقط به قصد قربت غسل كند، كافى است.
مسئله 327- از آنجا كه عرق جنب از حرام نجس نيست، بنابراين كسى كه از حرام جنب شده، چنانچه با آب گرم، غسل كند، اگر عرق هم بكند، غسل او صحيح است.
احکام استحاضه
احكام استحاضه غير از خون حيض و نفاس و زخم و دُمَل و بكارت، هر خونى از زن خارج شود، خون استحاضه است و زن را در حال استحاضه، «مستحاضه» مىنامند.
مسئله 328- استحاضه سه قسم است:
اوّل: قليله.
دوّم: متوسّطه.
سوّم: كثيره.
قليله آن است كه اگر زن به خود پنبهاى بگيرد فقط ظاهر آن آلوده شود، و در متوسّطه خون به درون پنبه نفوذ كند ولى از طرف ديگر آن خارج نشود، و در كثيره خون پنبه را فرا گرفته و از طرف ديگر خارج شود.
مسئله 329- در استحاضه قليله زن بايد براى هر نماز يك وضو بگيرد و خود را تطهير كند، و در استحاضه متوسّطه بايد براى نماز صبح غسل كند و وضو بگيرد و تا صبح ديگر براى نمازهاى خود كارهاى استحاضه قليله را انجام دهد، و در استحاضه كثيره علاوه بر كارهاى استحاضه متوسّطه بايد يك غسل براى نماز ظهر و عصر و يكى براى نماز مغرب و عشا به جا آورد، و بين نمازهاى ظهر و عصر يا مغرب و عشا فاصله نيندازد، و اگر فاصله بيندازد بايد دوباره غسل كند، و اگر بين هر نماز واجب يا مستحب فاصله نيندازد يك غسل كافى است. بنابراين اگر نماز ظهر و عصر را نزديك غروب بخواند مىتواند با يك غسل، نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را بخواند. و اين احكام در صورتى است كه خون خارج شود ولى اگر خون خارج نشود گرچه بداند دوباره خون مىآيد يا خون در باطن وجود دارد، با وضو و غسلى كه دارد مىتواند نماز بخواند.
مسئله 330- مستحاضه متوسّطه و كثيره كه بايد وضو بگيرد و غسل كند هر كدام را اوّل به جا آورد صحيح است ولى بهتر آن است كه اوّل وضو بگيرد.
مسئله 331- اگر استحاضه زن بعد از نماز تغيير كند مثلاً از قليله، متوسّطه يا كثيره و يا از متوسّطه، كثيره شود بايد براى نمازهاى بعد به تكليف فعلى خود عمل نمايد مثلاً اگر استحاضه قليله بعد از نماز صبح متوسّطه شود بايد براى نماز ظهر و عصر غسل كند و اگر كثيره شود بايد براى نماز مغرب و عشا هم غسل نمايد.
مسئله 332- مستحاضه كثيره يا متوسّطه اگر پيش از داخل شدن وقت نماز براى نماز غسل كند، چنانچه فاصله زياد باشد، غسل او باطل است ولى اگر قبل از اذان صبح براى نماز شب غسل كند لازم نيست براى نماز صبح دوباره غسل و وضو را به جا آورد.
مسئله 333- زن مستحاضه براى خواندن نماز قضا و آيات و احتياط و سجده فراموش شده و تشهّد فراموش شده، اگر آنها را بعد از نماز فوراً به جا آورد لازم نيست كارهاى استحاضه را انجام دهد.
مسئله 334- زن مستحاضه بعد از آنكه خونش قطع شد فقط براى نماز اوّلى كه مىخواند بايد كارهاى مستحاضه را انجام دهد ولى اگر بداند از وقتى كه براى نماز پيش مشغول غسل شده ديگر خون نيامده لازم نيست دوباره غسل نمايد.
مسئله 335- اگر زن نداند استحاضه او چه قسم است، لازم نيست خود را وارسى نمايد. پس اگر بداند سابقاً كداميك از سه قسم بوده، به وظيفه همان قسم رفتار نمايد، والاّ اگر شك دارد بنا را بر اقل بگذارد، مثلاً اگر نداند استحاضهاش قليله است يا غير آن، به وظيفه قليله عمل كند. و عباداتش صحيح است گرچه بعد بفهمد وظيفه واقعيش غير آن بوده است.
مسئله 336- زن مستحاضه اگر بداند از وقتى كه مشغول وضو يا غسل شده خونى از او بيرون نيامده و تا بعد از نماز هم خون در داخل فرج نيست و بيرون نمىآيد، مىتواند خواندن نماز را تأخير بيندازد.
مسئله 337- اگر مستحاضه بداند كه پيش از گذشتن وقت نماز به كلى پاك مىشود، يا به اندازه خواندن نماز، خون بند مىآيد، بايد صبر كند و نماز را در وقتى كه پاك است بخواند.
مسئله 338- مستحاضه قليله بعد از وضو و مستحاضه كثيره و متوسّطه بعد از غسل و وضو بايد فوراً مشغول نماز شود، ولى گفتن اذان و اقامه و خواندن دعاهاى قبل از نماز اشكال ندارد، و در نماز هم مىتواند كارهاى مستحب مثل قنوت و غير آن را به جا آورد. و همچنين انجام تعقيبات متعارفه براى نمازهاى بعد اشكال ندارد.
مسئله 339- اگر در موقع غسل، خون قطع نشود، غسل صحيح است ولى اگر موجب سرايت نجاست به جاهاى ديگر بدن شود و نتواند از جريان خون جلوگيرى كند، بايد تيمّم نمايد.
مسئله 340- زن مستحاضه اگر بخواهد روزه بگيرد لازم نيست از بيرون آمدن خون جلوگيرى نمايد.
مسئله 341- روزه مستحاضه مطلقاً صحيح است، گرچه غسلهاى خود را انجام ندهد.
مسئله 342- اگر در بين نماز، استحاضه قليله، متوسّطه يا متوسّطه، كثيره شود بايد نماز را بشكند و براى آن غسل كند و وضو بگيرد.
مسئله 343- اگر آب براىمستحاضه ضرر دارد يا براىهيچ كدام از وضو و غسل وقت ندارد بايد دو تيمّمكند يكى بدل از غسل و ديگرىبدل از وضو و اگر براى يكى از آنها وقت ندارد يا براى او ضرر دارد بايد بدل آن تيمّم كند و ديگرى را به جا آورد.
مسئله 344- مستحاضه اگر بخواهد غير از نماز كارى انجام دهد كه شرط آن طهارت است، مثلاً بخواهد جايى از بدن خود را به خط قرآن برساند بايد كارهاى استحاضه را انجام دهد.
مسئله 345- رفتن در مسجد الحرام و مسجد النبى صلی الله علیه و آله و توقّف در ساير مساجد و حرمهاى ائمّه طاهرين عليهم السلام و خواندن سورهاى كه سجده واجب دارد، براى مستحاضه اشكال ندارد، و نزديكى شوهر با او نيز حلال است، گرچه غسل استحاضه نكرده باشد.
مسئله 346- اگر زن شك داشته باشد خونى كه از او خارج مىشود خون استحاضه است يا خونهاى ديگر، چنانچه نشانة آنها را نداشته باشد، بايد كارهاى استحاضه را انجام دهد.
احكام حيض
حيض خونى است كه غالباً در هر ماه چند روزى از رحم زنها خارج مىشود و زن را در حال حيض، »حائض« مىگويند.
مسئله 347- خون حيض در بيشتر اوقات، غليظ و گرم و رنگ آن سرخ مايل به سياهى است و با فشار و كمى سوزش بيرون مىآيد.
مسئله 348- زنهاى سيّده بعد از تمام شدن شصت سال قمرى يائسه مىشوند يعنى خون حيض نمىبينند، و زنهايى كه سيّده نيستند، بعد از تمام شدن پنجاه سال قمرى يائسه مىشوند.
مسئله 349- خونى كه دختر پيش از تمام شدن نه سال قمرى و زن بعد از يائسه شدن مىبيند، حيض نيست.
مسئله 350- زن حامله و زنى كه بچّه شير مىدهد، ممكن است حيض ببيند.
مسئله 351- دخترى كه نمىداند نه سالش تمام شده يا نه اگر خونى ببيند كه نشانههاى حيض را نداشته باشد، حيض نيست. و اگر نشانههاى حيض را داشته باشد، حيض است و معلوم مىشود نه سال او تمام شده است.
مسئله 352- زنى كه شك دارد يائسه شده يا نه، اگر خونى ببيند و نداند حيض است يا نه، بايد بنا بگذارد كه يائسه نشده است.
مسئله 353- مدّت حيض كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نمىشود و اگر مختصرى هم از سه روز كمتر باشد حيض نيست.
مسئله 354- بايد سه روز اوّل حيض پشت سر هم باشد، پس اگر مثلاً دو روز خون ببيند و يك روز پاك شود و دوباره يك روز خون ببيند، حيض نيست.
مسئله 355- لازم نيست در تمام سه روز خون بيرون بيايد، بلكه اگر خون در فرج باشد، كافى است و چنانچه در بين سه روز، به مقدار كمى پاك شود و مدّت پاك شدن به قدرى كم باشد كه بگويند در تمام سه روز در فرج خون بوده، باز هم حيض است.
مسئله 356- اگر سه روز پشت سر هم خون ببيند و پاك شود، چنانچه دوباره خون ببيند و روزهايى كه خون ديده و در وسط پاك بوده روى هم از ده روز بيشتر نشود، روزهايى هم كه در وسط پاك بوده حيض است.
مسئله 357- اگر در ايّام عادت خونى ببيند كه از سه روز بيشتر و از ده روز كمتر باشد و نداند خون حيض است يا نه، بايد آن را حيض قرار دهد.
مسئله 358- اگر خونى ببيند و شك كند كه خون حيض است يا استحاضه، چنانچه شرايط حيض را داشته باشد بايد حيض قرار دهد.
مسئله 359- اگر خونى ببيند كه نداند خون حيض است يا بكارت، بايد خود را وارسى كند، يعنى مقدارى پنبه داخل فرج نمايد و كمى صبر كند، بعد بيرون آورد پس اگر اطراف آن آلوده باشد، خون بكارت است و اگر به همه آن رسيده، حيض مىباشد.
مسئله 360- اگر كمتر از سه روز خون ببيند و پاك شود و بعد سه روز خون ببيند، خون دوّم حيض است و خون اوّل گرچه در روزهاى عادتش باشد حيضنيست.
مسئله 361- سه چيز بر حائض حرام است:
اوّل: عبادتهايى كه مانند نماز بايد با وضو يا غسل يا تيمّم به جا آورده شود، ولى به جا آوردن عبادتهايى كه نياز به آنها ندارد مانند نماز ميت، مانعى ندارد.
دوّم: تمام چيزهايى كه بر جنب حرام است و در احكام جنابت گفته شد.
سوّم: جماع كردن در فرج، كه هم براى مرد حرام است و هم براى زن، و در پشت زن حائض، دخول كردن كراهت شديد دارد.
مسئله 362- اگر شماره روزهاى حيض به سه قسمت تقسيم شود و مرد در قسمت اوّل آن با زن خود در قبل جماع كند، مستحب است هيجده نخود طلا كفّاره به فقير بدهد، و اگر در قسمت دوّم جماع كند، نه نخود، و اگر در قسمت سوّم جماع كند، چهار و نيم نخود بدهد.
مسئله 363- اگر كسى در هر سه قسمت حيض با زن خود جماع كند، بهتر است كه هر سه كفّاره را كه روى هم سى و يك نخود و نيم مىشود بدهد.
مسئله 364- اگر انسان بعد از آنكه در حال حيض جماع كرده و كفّاره آن را داده دوباره جماع كند، مستحب است باز هم كفّاره بدهد. و اگر كفّاره نداده، بهتر است براى هر جماع يك كفّاره بدهد.
مسئله 365- كسى كه نمىتواند كفّاره بدهد، خوب است صدقهاى به فقير بدهد، و اگر نمىتواند استغفار كند.
مسئله 366- طلاق دادن زن در حال حيض باطل است.
مسئله 367- اگر زن بگويد حائضم يا از حيض پاك شدهام، بايد حرف او را قبول كرد، مگر آنكه متهم باشد.
مسئله 368- اگر زن در بين نماز حائض شود، نمازش باطل است.
مسئله 369- بعد از آنكه زن از خون حيض پاك شد واجب است براى نماز و عبادتهاى ديگرى كه بايد با وضو يا غسل يا تيمّم به جا آورده شود، غسل كند و لازم نيست براى نماز وضو بگيرد، گرچه بهتر است وضو هم بگيرد.
مسئله 370- بعد از آنكه زن از خون حيض پاك شد، اگرچه غسل نكرده باشد، طلاق او صحيح است، و شوهرش هم مىتواند با او جماع كند، امّا كارهاى ديگرى كه در وقت حيض بر او حرام بوده مانند توقف در مسجد و مسّ خط قرآن، تا غسل نكند حلال نمىشود.
مسئله 371- نمازهاى يوميهاى كه زن در حال حيض نخوانده، قضا ندارد ولى روزههاى واجب را بايد قضا كند.
مسئله 372- هرگاه وقت نماز داخل شود و بداند كه اگر نماز را تأخير بيندازد حائض مىشود، بايد فوراً نماز بخواند.
مسئله 373- اگر زن نماز را تأخير بيندازد و از اوّل وقت به اندازه انجام واجبات يك نماز بگذرد و حائض شود، قضاى آن نماز بر او واجب است.
مسئله 374- اگر زن در آخر وقت نماز از خون پاك شود و به اندازه غسل يا تيمّم و خواندن يك ركعت نماز يا بيشتر وقت داشته باشد، بايد نماز را بخواند و اگر نخواند بايد قضاى آن را به جا آورد.
مسئله 375- اگر زن حائض بعد از پاك شدن شك كند كه براى نماز وقت دارد يا نه، بايد نمازش را بخواند.
مسئله 376- مستحب است زن حائض در وقت نماز، خود را از خون پاك نمايد و پنبه و دستمال را عوض كند و وضو بگيرد و اگر نمىتواند خود را پاك نمايد، با همان حال وضو بگيرد و اگر نمىتواند وضو بگيرد تيمّم نمايد و در سجاده خود رو به قبله بنشيند و مشغول ذكر و دعا و صلوات شود.
مسئله 377- همراه داشتن قرآن و رساندن جايى از بدن به جلد و حاشيه قرآن براى حائض مكروه است.
مسئله 378- زن در حال حيض مىتواند غسلهاى واجب يا مستحب مانند غسل جنابت و جمعه را به جا آورد.
اقسام زنهاى حائض
مسئله 379- زنهاى حائض شش دستهاند:
اوّل: صاحب عادت وقتيه و عدديه، و آن زنى است كه دو ماه پشت سر هم در وقت معيّن خون حيض ببيند و شماره روزهاى حيض او هم در هر دو ماه يك اندازه باشد، مثل آنكه دو ماه پشت سر هم از اوّل تا هفتم خون ببيند.
دوّم: صاحب عادت وقتيه، و آن زنى است كه دو ماه پشت سر هم در وقت معيّن خون حيض ببيند ولى شماره روزهاى عادت او در هر دو ماه يك اندازه نباشد، مثلاً دو ماه پشت سر هم از روز اوّل ماه خون ببيند ولى ماه اوّل روز هفتم و ماه دوّم روز هشتم از خون پاك شود.
سوّم: صاحب عادت عدديه و آن زنى است كه شماره روزهاى حيض او در دو ماهپشت سر هم به يك اندازهباشد، ولى وقتديدن آن دو خون يكى نباشد، مثل آنكه ماه اوّل از پنجم تا دهم و ماه دوّم از دوازدهم تا هفدهم خون ببيند.
چهارم: مضطربه و آن زنى است كه چند ماه خون ديده، ولى عادت معيّنى پيدا نكرده يا عادتش بهم خورده و عادت تازهاى پيدا نكرده است.
پنجم: مبتدئه و آن زنى است كه دفعه اوّل خون ديدن اوست.
ششم: ناسيه و آن زنى است كه عادت خود را فراموش كرده است. و هر كدام اينها احكامى دارند كه در مسائل آينده گفته مىشود.
احكام زنهاى حائض
مسئله 380- زنى كه عادت وقتيه و عدديه، يا وقتيه دارد، اگر چند روز جلوتر يا عقبتر از وقت عادت خود خون ببيند به طورى كه بگويند حيض را جلو يا عقب انداخته گرچه آن خون، نشانههاى حيض را نداشته باشد بايد به احكامى كه براى زن حائض گفته شد عمل كند.
مسئله 381- زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد، اگر چند روز پيش از عادت يا چند روز بعد از عادت و همه روزهاى عادت، خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود، همه حيض است. و اگر از ده روز بيشتر شود، فقط خونى را كه در روزهاى عادت خود ديده، حيض است و خونى كه پيش از آن يا بعد از آن ديده استحاضه مىباشد، و بايد عبادتهايى را كه در روزهاى پيش از عادت يا بعد از عادت به جا نياورده قضا نمايد.
مسئله 382- زنى كه هميشه خون مىبيند اگر عادت دارد بايد ايّام عادتش را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد، و اگر عادت ندارد بايد خونى را كه نشانه حيض دارد حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد، و اگر همه خونها يك جور باشد بايد در هر ماه به اندازه عادت خويشان خود، حيض قرار دهد، و اگر خويش ندارد يا ايّام عادتشان يكسان نيست يا دسترسى به آنان ندارد، بايد در هر ماه ده روز را حيض قرار دهد. و از نظر وقت مخيّر است در قرار دادن اوّل ماه يا وسط ماه يا آخر آن.
مسئله 383- زنى كه عادت دارد اگر بعد از آنكه سه روز يا بيشتر خون ديد پاك شود بعد دوباره خون ببيند و فاصله بين دو خون كمتر از ده روز باشد و همه روزهايى كه خون ديده با روزهايى كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر باشد، مثل آنكه پنج روز خون ببيند و پنج روز پاك شود و دوباره پنج روز خون ببيند، بايد هر كدام از دو خون را كه تمام يا بعض آن در ايّام عادت بوده، حيض و خون ديگر را استحاضه قرار دهد، و اگر مقدارى از خون اوّل و مقدارى از خون دوّم در ايّام عادت باشد، بايد خون اوّل را حيض قرار دهد.
مسئله 384- زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد، اگر بيشتر از ده روز خون ببيند، خونى كه در روزهاى عادت ديده گرچه نشانههاى حيض را نداشته باشد، حيض است، و خونى كه بعد از روزهاى عادت ديده گرچه نشانههاى حيض را داشته باشد استحاضه است.
مسئله 385- زنى كه عادت عدديه دارد، اگر بيشتر از شماره عادت خود خون ببيند و از ده روز بيشتر شود، چنانچه همه خونهايى كه ديده يكجور باشد، بايد از موقع ديدن خون به شماره روزهاى عادتش حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد، و اگر همه خونهايى كه ديده يكجور نباشد، بلكه چند روز آن نشانه حيض را داشته باشد، بايد از روزى كه نشانه حيض را دارد به اندازه عادت خود حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد.
مسئله 386- وقتيه يا مضطربه يا مبتدئه اگر بيشتر از ده روز خونى ببيند كه چند روز آن نشانه حيض را دارد، چنانچه خونى كه نشانه حيض دارد كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد، بايد تمام آن را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد، و اگر خونى كه نشانه حيض دارد كمتر از سه روز يا بيشتر از ده روز باشد، يا همه خونها يك جور باشد، بايد به اندازه عادت خويشان خون حيض قرار دهد، و چنانچه خويش ندارد، يا شماره عادت آنان يك جور نيست، يا دسترسى به آنان ندارد، بايد تا هفت روز را حيض قرار دهد.
مسئله 387- ناسيه يعنى زنى كه عادت خود را فراموش كرده، اگر بيشتر از ده روز خون ببيند، بايد روزهايى كه خون او نشانه حيض را دارد تا ده روز، حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد، و اگر نتواند حيض را به واسطه نشانههاى آن تشخيص دهد، بايد تا هفت روز را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد.
مسئله 388- مبتدئه و مضطربه و ناسيه و زنى كه عادت عدديه دارد، اگر خونى ببينند كه نشانههاى حيض داشته باشد، يا اطمينان كنند كه سه روز طول مىكشد، بايد عبادت را ترك كنند، و چنانچه بعد بفهمند حيض نبوده بايد عبادتهايى را كه به جا نياوردهاند قضا نمايند. ولى اگر اطمينان نكنند كه تا سه روز طول مىكشد و نشانههاى حيض را هم نداشته باشد، بهتر است تا سه روز كارهاى استحاضه را به جا آورند و كارهايى را كه بر حائض حرام است ترك نمايند و چنانچه پيش از سه روز پاك نشدند بايد آن را حيض قرار دهند.
مسئله 389- زنى كه در حيض عادت دارد، چه در وقت آن يا عدد آن يا هم در وقت و هم در عدد آن، اگر دو ماه پشت سر هم برخلاف عادت خود خونى ببيند كه وقت آن يا شماره روزهاى آن يا هم وقت و هم شماره روزهاى آن يكى باشد، عادتش بر مىگردد به آنچه در اين دو ماه ديده است.
مسئله 390- زنى كه معمولاً ماهى يك مرتبه خون مىبيند، اگر در يك ماه دو مرتبه خون ببيند و آن خون نشانههاى حيض را داشته باشد، چنانچه روزهايى كه در وسط پاك بوده از ده روز كمتر نباشد، بايد هر دو را حيض قرار دهد.
مسئله 391- اگر سه روز يا بيشتر خونى ببيند كه نشانه حيض را دارد، بعد ده روز يا بيشتر خونى ببيند كه نشانه آن را ندارد، و دوباره سه روز يا بيشتر خونى به نشانههاى حيض ببيند، بايد خون اوّل و آخر را كه نشانه حيض داشته حيض قرار دهد.
مسئله 392- اگر زن پيش از ده روز پاك شود و بداند كه در باطن خون نيست، بايد براى عبادتهاى خود غسل كند، گرچه گمان داشته باشد كه پيش از تمام شدن ده روز دوباره خون مىبيند، ولى اگر اطمينان داشته باشد كه پيش از تمام شدن ده روز دوباره خون مىبيند نبايد غسل كند بلكه بايد به احكام حائض رفتار نمايد.
مسئله 393- اگر خون زن پيش از ده روز قطع شود و احتمال دهد كه در باطن خون باشد، بايد خود را وارسى كند، پس اگر پاك بود غسل كند و اگر پاك نبود تا ده روز را حيض قرار دهد ولى بهتر است كارهايى را كه بر حائض حرام است ترك كند و كارهاى مستحاضه را انجام دهد.
مسئله 394- خونى را كه نمىداند حيض است يا استحاضه، مثلاً زنى كه عادتش هفت روز است اگر خونى ببيند كه بيشتر از ايّام عادت باشد و نداند كه از ده روز تجاوز مىكند تا آن را استحاضه قرار دهد يا قبل از ده روز قطع مىشود تا آن را حيض قرار دهد، مىتواند حيض قرار دهد، ولى بهتر است تا ده روز كارهايى را كه بر حائض حرام است ترك، و كارهاى استحاضه را انجام دهد.
مسئله 395- اگر چند روز را حيض قرار دهد و عبادت نكند، بعد بفهمد حيض نبوده است بايد عبادتهايى را كه به جا نياورده قضا نمايد. و اگر چند روز را به گمان اين كه حيض نيست عبادت كند، بعد بفهمد حيض بوده، چنانچه آن روزها را روزه گرفته بايد قضا نمايد.
مسئله 396- استظهار عمل مستحبّى است كه زن در ايّامى كه نمىداند خونى كه از او خارجمىشود حيض است يا استحاضه، انجام مىدهد. و آن اين است كه كارهاى استحاضه را انجام داده، و كارهايى را كه بر حائض حرام است ترك مىنمايد.
مسئله 397- جلوگيرى از عادت شدن يا قطع نمودن عادت، قبل از سه روز با خوردن قرص يا استعمال آمپول و مانند اينها اشكال ندارد، و خونهايى كه كمتر از سه روز ديده است، حكم استحاضه را دارد.
مسئله 398- زنهايى كه براى جلوگيرى از عادت قرص مىخورند، اگر آلودگيهايى مشاهده كنند كه نشانه حيض را ندارد، بايد آن را استحاضه قرار دهند گرچه در ايّام عادتشان باشد.
مسئله 399- ديدن آلودگى قبل از ايّام عادت در صورتى كه رحم پاك باشد و نشانه حيض را نداشته باشد، استحاضه است.