چيزهايى كه وضو را باطل مى كندمسئله 282-
هفت چيز وضو را باطل مى كند:
اوّل: بول.
دوّم: غائط.
سوّم: باد معده و روده كه از مخرج غائط خارج
مى شود.
چهارم: خوابى كه به واسطه آن چشم نبيند و گوش
نشنود ولى اگر چشم نبيند و گوش بشنود وضو باطل نمى شود.
پنجم: چيزهايى كه عقل را از بين مى برد، مانند
ديوانگى و مستى و بيهوشى.
ششم: استحاضه زنان (كه بعداً توضيح داده مى شود).
هفتم: كارى كه براى آن بايد غسل كرد، مانند جنابت
و مسّ ميّت.
احكام وضوى جبيره
مسئله 283-
اگر زخم يا دمل يا شكستگى در مواضع وضو يا غسل باشد و آب براى آنها
ضرر داشته باشد، در صورتى كه ممكن باشد بايد روى آنها را مسح نمايد، و
اگر ممكن نباشد بايد چيز پاكى روى آنها نهاده و روى آن را مسح نمايد،
و اگر گذاشتن آن هم ممكن نباشد مسح ساقط است و شستن اطراف آنها كفايت
مى كند و در هر صورت تيمّم لازم نيست.
مسئله 284-
اگر زخم يا دمل يا شكستگى در جلوى سر يا روى پاها باشد، چنانچه نتواند
آن را مسح كند بايد چيز پاكى روى آن بگذارد و روى آن را با ترى آب وضو
كه در دست مانده مسح كند و اگر گذاشتن پارچه ممكن نباشد، بايد به جاى
وضو تيمّم كند.
مسئله 285-
اگر جبيره تمام يا بيشتر اعضاى وضو را بگيرد اگر مى تواند بايد وضوى
جبيره اى بگيرد.
مسئله 286-
كسى كه در كف دست جبيره دارد و در موقع وضو دست تر روى آن كشيده است،
اگر مى تواند بايد سر و پا را با همان رطوبت مسح كند و اگر نمى تواند
بايد از جاهاى ديگر وضو رطوبت بگيرد، و اگر نمى تواند بايد تيمّم كند.
مسئله 287-
اگر جبيره بيشتر از معمول اطراف زخم را گرفته و برداشتن آن ممكن نيست،
بايد به دستور جبيره عمل كند، و تيمّم لازم نيست.
مسئله 288-
اگر در جاى وضو زخم و جراحت و شكستگى نيست ولى به جهت ديگرى آب براى آن
ضرر دارد بايد تيمّم كند.
مسئله 289-
اگر در جاى وضو يا غسل چيزى چسبيده است كه برداشتن آن ممكن نيست يا
مشقّت دارد بايد به دستور جبيره عمل كند، يعنى وضو يا غسل به طور معمول
بگيرد و موقع شستن آن جا به عنوان جبيره دست روى آن بكشد.
مسئله 290-
غسل جبيره اى را بايد ترتيبى به جا آورند و اگر ارتماسى انجام دهند
باطل است.
مسئله 291-
كسى كه وظيفه او تيمّم است اگر در بعضى از جاهاى تيمّم او زخم يا دمل
يا شكستگى باشد بايد به دستور وضوى جبيره اى تيمّم جبيره اى نمايد.
مسئله 292-
كسى كه بايد با وضو يا غسل جبيره اى نماز بخواند چنانچه بداند كه تا
آخر وقت عذر او برطرف نمى شود، مى تواند در اوّل وقت نماز بخواند، ولى
اگر اميد دارد كه تا آخر وقت عذر او برطرف شود، بهتر است صبر كند و اگر
اوّل وقت نماز خواند و آخر وقت عذرش برطرف شد لازم نيست نماز را اعاده
كند.
مسئله 293-
نمازهايى را كه انسان با وضوى جبيره اى خوانده صحيح است و بعد از آنكه
عذرش برطرف شد، براى نمازهاى بعد بايد وضو بگيرد.
احکام غسل
مسئله 294-
غسل را به دو صورت مى توان انجام داد:
اوّل: غسل ترتيبى و آن غسلى است كه اوّل سر و
گردن، بعد طرف راست و بعد طرف چپ بدن را بشويد. و اگر عمداً يا از روى
فراموشى يا به واسطه ندانستنِ مسئله به اين ترتيب عمل نكند غسل او باطل
است.
دوّم: غسل ارتماسى و آن غسلى است كه در يك لحظه،
آب، تمام بدن را فرا بگيرد، بلكه اگر به نيّت غسل ارتماسى، به تدريج در
آب فرو رود، غسل او صحيح است. چنانكه اگر بعضى از بدن غسل كننده، در آب
و بعضى قسمتهاى ديگر، بيرون از آب باشد و به نيّت غسل، بقيه بدن را در
آب فرو برد، غسل او صحيح است. چنانكه اگر همه بدن زير آب باشد و بعد از
نيّت غسل، بدن را حركت دهد يا از آب بيرون آيد غسل او صحيح است.
مسئله 295-
در غسل ترتيبى مى تواند در زير آب به نيّت سر و گردن و بعد به نيّت طرف
راست و بعد به نيّت طرف چپ، خود را حركت دهد.
مسئله 296-
در غسل ترتيبى نصف عورتين را بايد با طرف راست بدن و نصف ديگر را بايد
با طرف چپ بشويد بلكه بهتر است تمام عورتين با هر دو طرف شسته شود.
مسئله 297-
براى آنكه يقين كند هر سه قسمت يعنى سر و گردن و طرف راست و طرف چپ را
كاملاً غسل داده بايد هر قسمتى را كه مى شويد مقدارى از قسمتهاى ديگر
را هم با آن قسمت بشويد.
مسئله 298-
اگر بعد از غسل بفهمد مقدارى از بدن را نشسته، چنانچه از طرف چپ باشد
شستن همان مقدار كافى است و اگر از طرف راست باشد بايد بعد از شستن آن
مقدار دوباره طرف چپ را بشويد و اگر از سر و گردن باشد بايد بعد از
شستن آن مقدار، دوباره طرف راست و بعد طرف چپ را بشويد.
مسئله 299-
اگر پيش از تمام شدن غسل، در شستن مقدارى از طرف چپ شك كند شستن همان
مقدار كافى است ولى اگر بعد از تمام شدن غسل در شستن مقدارى از طرف چپ
شك كند يا اگر بعد از اشتغال به شستن طرف چپ در شستن طرف راست يا
مقدارى از آن شك كند يا بعد از اشتغال به شستن طرف راست در شستن سر و
گردن يا مقدارى از آن شك كند لازم نيست اعتنا كند.
مسئله 300 - اگر بعد از غسل ارتماسى بفهمد به مقدارى از بدن آب نرسيده،
چه جاى آن را بداند يا نداند، بايد دوباره غسل كند.
مسئله 301-
كسى كه روزه واجب گرفته يا براى حجّ يا عمره احرام بسته بهتر است غسل
ارتماسى نكند.
مسئله 302-
در غسل ارتماسى بايد تمام بدن پاك باشد ولى در غسل ترتيبى پاك بودن
تمام بدن لازم نيست. و اگر تمام بدن نجس باشد و هر قسمتى را پيش از غسل
دادن آن قسمت آب بكشد كافى است.
مسئله 303-
جايى را كه شك دارد از ظاهر بدن است يا از باطن، شستن آن لازم نيست.
مسئله 304-
چيزى را كه مانع رسيدن آب به بدن است بايد برطرف كند و اگر پيش از آنكه
يقين كند برطرف شده غسل نمايد، غسل او باطل است.
مسئله 305-
اگر موقع غسل شك كند چيزى كه مانع از رسيدن آب باشد در بدن او هست يا
نه، چنانچه احتمال او در نظر مردم به جا باشد بايد وارسى كند تا مطمئن
شود كه مانعى نيست.
مسئله 306-
تمام شرطهايى كه براى صحيح بودن وضو گفته شد، مثل پاك بودن آب و مضاف
نبودن آن در صحيح بودن غسل هم شرط است ولى در غسل لازم نيست بدن را از
بالا به پايين بشويد و نيز در غسل ترتيبى لازم نيست بعد از شستن هر
قسمت فوراً قسمت ديگر را بشويد، و نيز لازم نيست آب جريان داشته باشد
بلكه همين مقدار كه بدن خوب تر شود گرچه جريان نداشته باشد كفايت
مى كند.
مسئله 307-
كسى كه قصد دارد پول حمامى را ندهد يا از حرام بدهد كار حرامى كرده ولى
غسل باطل نيست و همچنين كسى كه زيادتر از معمول در حمام آب مى ريزد،
غسلش صحيح است، ولى كار او حرام و ضامن حمامى است و بايد او را راضى
كند.
مسئله 308-
اگر شك كند كه غسل كرده يا نه، بايد غسل كند ولى اگر بعد از غسل شك كند
كه غسل او درست بوده يا نه، لازم نيست دوباره غسل نمايد.
مسئله 309-
اگر در بين غسل حدث اصغر از او سر زند مثلاً بول كند، غسل باطل نمى شود
ولى بعد از غسل براى نماز بايد وضو بگيرد.
مسئله 310-
هرگاه به خيال اينكه به اندازه غسل و نماز وقت دارد براى نماز غسل كند،
گرچه بعد از غسل بفهمد كه به اندازه غسل وقت نداشته غسل او صحيح است.
بلكه اگر يقين دارد كه به اندازه غسل و نماز وقت ندارد و غسل كند گرچه
غسل او براى نماز باشدغسل او صحيح است گرچه معصيت كرده است.
مسئله 311-
كسى كه غسل واجب بر گردن اوست اگر شك كند غسل كرده يا نه نمازهايى را
كه خوانده صحيح است، ولى براى نمازهاى بعد بايد غسل كند.
مسئله 312-
چند غسل واجب يا مستحب، يا واجب و مستحب را مى توان با يك غسل انجام
داد در صورتى كه همه را نيّت كند و اگر يكى از آنها را نيّت كند كفايت
از بقيه نمى كند.
مسئله 313-
كسى كه مى خواهد غسل كند، اگر بر جايى از بدن او آيه قرآن يا اسم
خداوند متعال نوشته شده باشد، حرام است دست به آن نوشته بگذارد و اگر
بخواهد غسل كند بايد آب را طورى به بدن برساند كه دست او به نوشته
نرسد.
مسئله 314-
كسى كه غسل جنابت به جا آورده، لازم نيست وضو بگيرد. بلكه كسى كه هر
غسلى چه واجب و چه مستحبّ - غير از غسل استحاضه - انجام داده، لازم
نيست وضو بگيرد و مى تواند نماز بخواند.
احکام جنابت
مسئله 315-
به دو چيز انسان جنب مى شود:
اوّل: جماع.
دوّم: بيرون آمدن منى، چه در خواب باشد يا بيدارى،
كم باشد يا زياد، همراه با شهوت باشد يا بدون شهوت، با اختيار باشد يا
بدون اختيار.
مسئله 316-
اگر چيزى از انسان خارج شود و نداند منى است يا نه، چنانچه با شهوت و
جستن بيرون آمده و بعد از بيرون آمدن آن بدن سست شده آن رطوبت حكم منى
را دارد، و اگر هيچ يك از اين سه نشانه يا بعضى از اينها را نداشته
باشد، حكم منى را ندارد. ولى در زن و مريض لازم نيست آن آب با جستن
بيرون آمده باشد، و آنچه كه مسلّم است خروج منى از زن بسيار نادر است و
آنچه در موقع شهوت از او بيرون مى آيد ترشحاتى بيش نيست و غسل واجب
نمى شود.
مسئله 317-
مستحب است انسان بعد از بيرون آمدن منى بول كند، و اگر بول نكند و بعد
از غسل چيزى از او بيرون آيد كه نداند منى است يا نه حكم منى را دارد
مگر آنكه مدّتى گذشته باشد كه اطمينان پيدا كند منى در مجرى نمانده
است.
مسئله 318-
اگر انسان جماع كند و به اندازه ختنه گاه يا بيشتر داخل شود در زن باشد
يا در مرد، در قبل باشد يا در دبر، بالغ باشند يا نابالغ، گرچه منى
بيرون نيايد هر دو جنب مى شوند ولى اگر داخل در اليتين قبل يا دبر باشد
غسل بر هيچ كدام واجب نمى شود.
مسئله 319-
اگر شك كندكه به مقدار ختنه گاه داخل شده يا نه، غسل بر او واجب نيست.
مسئله 320-
اگر با حيوانى نزديكى نمايد چه منى از او بيرون آيد يا نيايد جنب
مى شود.
مسئله 321-
اگر منى از جاى خود حركت كند و بيرون نيايد، يا انسان شك كند كه منى از
او بيرون آمده يا نه، غسل بر او واجب نيست.
مسئله 322-
كسى كه نمى تواند غسل كند ولى تيمّم برايش ممكن است، بعد از داخل شدن
وقت نماز هم مى تواند با عيال خود نزديكى كند.
مسئله 323-
اگر در لباس خود منى ببيند و بداند كه از خود اوست و براى آن غسل
نكرده، بايد غسل كند و نمازهايى را كه يقين دارد بعد از بيرون آمدن منى
خوانده قضا كند ولى نمازهايى را كه احتمال مى دهد بعد از بيرون آمدن آن
منى خوانده، لازم نيست قضا نمايد.