قرآنی/شبهه70 |
آیا انسان گناهکار هم بالاخره می تواند در اخرت به محضر خداوند برسدو خدای خود را ملاقات کند؟ منظورم انسان گناهکاری است که حق الناس عمدی نداشته باشد.
بازگشت همه عالم به سوی اوست، پس همگان چه گناهکار و چه مؤمن و متقی، به سوی او باز میگردند: « غَافِرِ الذَّنبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقَابِ ذِي الطَّوْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ » (غافر، 3) ترجمه: آمرزندهى گناه، پذيرندهى توبه، سخت كيفر و صاحب نعمت [فراوان] است. خدايى جز او نيست. بازگشت [همه] به سوى اوست. حشر و قیامت حتمی است، هیچ دروغی در این وعدهی الهی نیست « لَيْسَ لِوَقْعَتِهَا كَاذِبَةٌ »؛ بیتردید همگان را در روز قیامت در محشر کبرا جمع میکند، چه مؤمن و چه فاسق: « اللّهُ لا إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لاَ رَيْبَ فِيهِ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ حَدِيثًا » (النساء، 87) ترجمه: خداوند كسى است كه هيچ معبودى جز او نيست. به يقين، در روز رستاخيز - كه هيچ شكى در آن نيست - شما را گرد خواهد آورد، و راستگوتر از خدا در سخن كيست؟ پس همگان در آن روز به لقاء الله میرسند، چه آنان که امید و آروزی لقای محبوب را داشتند و چه آنان که حتی چنین لقایی را باور نداشتند: « قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِلِقَاء اللّهِ حَتَّى إِذَا جَاءتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُواْ يَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلاَ سَاء مَا يَزِرُونَ » (الأنعام، 31) ترجمه: كسانى كه لقاى الهى را دروغ انگاشتند قطعاً زيان ديدند. تا آن گاه كه قيامت بناگاه بر آنان دررسد، مىگويند: «اى دريغ بر ما، بر آنچه در باره آن كوتاهى كرديم.» و آنان بار سنگين گناهانشان را به دوش مىكشند. چه بد است بارى كه مىكشند. پس همگان به این لقا و دیدار میرسند، (که البته با چشم سر نیست، بلکه با کنار رفتن حجابها و آشکار شدن حقایق هستی و دیدهی قلب است) منتهی دو مسئله بسیار مهم است: اول آن که: رو سفید به این دیدار میآیند و یا رو سیاه؟ « يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَكْفَرْتُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ » (آلعمران، 106) ترجمه: در روزى كه چهرههايى سفيد و چهرههايى سياه مىگردد. اما آنها كه چهرههايشان سياه شده (به آنها گفته مىشود) آيا پس از ايمانتان كفر ورزيديد؟! پس بچشيد اين عذاب را در برابر آنكه كفر مىورزيديد. دوم آن که: به لقای وجه رحمانی، لطف و کرم خدا نایل میشوند و یا به وجه قهر، غضب و انتقام او؟ هر دو لقاء الله است: «وَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ أَصْحَابِ الْيَمِينِ * فَسَلَامٌ لَّكَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ * وَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ * فَنُزُلٌ مِّنْ حَمِيمٍ» (الواقعه، 90 به بعد) ترجمه: و اما اگر از ياران دست راست (که در آیات قبل توضیح داده است که اهل سعادتند) باشد * پس (به او گفته مىشود) سلامى است تو را از جانب ياران دست راست (مؤمنین و از جلمه انبیا و اولیا و امامان به آنها سلام و خوشآمد میگویند و البته نه فقط لفظی، بلکه تکوینی) * و اما اگر از تكذيبكنندگان گمراه باشد * پس پذيرايى ابتدايى (او) از آب جوشان است. امیدواران به لقا با روسفیدی: اما چگونگی این ملاقات، اتفاقی یا شانسی نیست، بلکه در همین دنیا ترسیم شده و تعیین میشود. هدایت برای همین لقای محبوب با روسفیدی و قرار گرفتن در امن و امنیت و فلاح است. از این رو فرمود کسانی که مایل و امیدوار به لقای من باشند، هرگز با من شریک نمیگیرند و عمل صالح انجام میدهند، یعنی در نظر و اعتقادات و هم چنین در عمل، موحد و مؤمن هستند: « قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا» (الکهف، 110) ترجمه: بگو: جز اين نيست كه من بشرى مثل شما هستم [با اين تفاوت] كه به من وحى مىشود كه خداى شما خدايى يگانه است. پس هر كس به لقاى پروردگارش اميد دارد بايد عمل شايسته كند و كسى را در عبادت پروردگارش شريك نسازد. ملاحظه: انسانی که خدا را دوست دارد و امید به لقای محبوب با روسفیدی دارد، اما میداند که گناهکار است، باید تا دیر نشده توبه و استغفار کند؛ و خدا بندگان تائبش را بسیار دوست دارد و نسب به آنان مهربان، آمرزنده، لطیف، کریم و رحیم است. اما حق الناس امری است که باید جبران شود یا حلیت و رضایت اخذ شود. حال عمدی و یا سهوی، هر کدام احکامی دارد که باید رعایت شود و نباید سبک شمرده شود.
|