«احكام سربريدن
و شكار كردن حيوانات»
مسأله
۲۶۴۷ ـ اگر حیوان حلال گوشت را ـ وحشى باشد یا اهلى ـ به دستورى كه
بعد ذكر مى شود ـ به سر بریدن و غیر آن با شرایطى كه تفصیل آن خواهد
آمد ـ تذكیه كنند بعد از جان دادن گوشت آن حلال و بدن آن پاك است به
غیر از موارد ذیل :
۱ ـ حیوان
حلال گوشت چهارپایى كه شخص بالغى با آن نزدیكى كرده و نسل آن، و
همچنین بنابر احتیاط واجب اگر وطى كننده نابالغ باشد.
۲ ـ حیوانى
كه به خوردن نجاست انسان عادت كرده، اگر به دستورى كه در شرع معین شده
آن را استبراء نكرده باشند.
۳ ـ
بزغاله اى كه به تغذیه از شیر خوك استخوانش محكم شده، و نسل آن و
همچنین بنابر احتیاط واجب برّه شیر خوار.
۴ ـ بزغاله
و برّه اى كه شیر خوك تغذیه كرده و استخوانش به آن محكم نشده در صورتى
كه به دستورى كه در شرع معین شده، استبراء نشده باشد.
مسأله
۲۶۴۸ ـ حیوان حلال گوشت و حشى مانند آهو و كبك و بز كوهى و حیوان
حلال گوشتى كه اهلى بوده و بعد وحشى شده مثل گاو و شتر اهلى كه فرار
كرده و وحشى شده است، اگر به دستورى كه خواهد آمد آنهارا شكار كنند،
پاك و حلال است، ولى حیوان حلال گوشت أهلى مانند گوسفند و مرغ خانگى و
حیوان حلال گوشت وحشى كه به واسطه تربیت كردن اهلى شده است، با شكار
كردن پاك و حلال نمى شود.
مسأله
۲۶۴۹ ـ حیوان حلال گوشت وحشى، در صورتى با شكار كردن پاك و حلال
مى شود كه بتواند فرار كند یا پرواز نماید، بنابر این بچّه آهو كه
نمى تواند فرار كند و بچّه كبك كه نمى تواند پرواز نماید، با شكار
كردن پاك و حلال نمى شود، و اگر آهو و بچّه اش را كه نمى تواند فرار
كند با یك تیر شكار نماید، آهو حلال و بچّه اش حرام است.
مسأله
۲۶۵۰ ـ حیوان حلال گوشتى كه خون جهنده ندارد ـ مانند ماهى ـ اگر به
غیر دستورى كه براى حلال شدن آن خواهد آمد بمیرد، پاك و خوردن آن حرام
است.
مسأله
۲۶۵۱ ـ حیوان حرام گوشتى كه خون جهنده ندارد، مانند مار، با سر
بریدن حلال نمى شود، ولى مُرده و كشته آن پاك است.
مسأله
۲۶۵۲ ـ سگ و خوك به سر بریدن و شكار كردن پاك نمى شوند، و خوردن
گوشت آنها هم حرام است، و حیوان حرام گوشتى را كه مانند گرگ و پلنگ
درنده و گوشت خوار است، اگر به دستورى كه خواهد آمد سر ببرند یا با
تیر و مانند آن شكار كنند، پاك است، ولى گوشت آن حلال نمى شود، و
اگر با سگ شكارى آن را شكار كنند، پاك شدن آن محلّ اشكال است.
مسأله
۲۶۵۳ ـ فیل و خرس و بوزینه را اگر به دستورى كه خواهد آمد سرببرند
یا با تیر و مانند آن شكار كنند پاك است ولى حیوانات كوچكى كه در داخل
زمین زندگى مى كنند مانند موش، اگر خون جهنده داشته باشند و جلد قابل
انتفاع نداشته باشند و سر آنهارا ببرند یا آنهارا شكار نمایند پاك
نمى شوند، و اگر جلد قابل انتفاع داشته باشند پاك شدنشان محلّ اشكال
است.
مسأله
۲۶۵۴ ـ اگر از شكم حیوان زنده بچّه مرده اى بیرون آید یا آن را
بیرون آورند، خوردن گوشت آن حرام است.
دستور سر بريدن حيوان
مسأله ۲۶۵۵ ـ
دستور سر بریدن حیوان آن است كه مرى كه مجراى طعام
است، و حلقوم كه مجراى نفس است، و دو رگ محیط به حلقوم را ـ كه از
اینها به چهار رگ تعبیر مى كنند ـ از پایین بر آمدگى زیر گلو به طور
كامل ببرند، و اگر آنهارا بشكافند كافى نیست.
مسأله ۲۶۵۶ ـ
اگر بعضى از چهار رگ را ببرند و صبر كنند تا حیوان
بمیرد بعد بقیه را ببرند، حلال و پاك نمى شود، و همچنین است ـ بنابر
احتیاط واجب ـ اگر چهار رگ را پیش از جان دادن حیوان ببرند ولى بریدن
آنها به طور معمول پشت سر هم نباشد.
مسأله ۲۶۵۷ ـ
اگر گرگ مقدارى از گردن گوسفند را بكند و چهار رگ
باقى باشد یا جاى دیگر بدن را بكند، در صورتى كه گوسفند زنده باشد و
به شرایطى كه مى آید سر آن را ببرند، حلال و پاك مى شود، و اگر گلوى
گوسفند را به طورى بكند كه از چهار رگى كه در گردن است و باید بریده
شود چیزى نماند، آن گوسفند حرام مى شود، ولى اگر بعضى از رگها را
طورى بكند كه بشود از بالاتر از آن یا پایین تر از آن رگ را قطع كرد،
حلیت حیوان محلّ اشكال است.
شرايط سربريدن حيوان
مسأله
۲۶۵۸ ـ سربریدن حیوان شرایطى دارد:
(اوّل) كسى كه سر حیوان را مى برد
باید مسلمان باشد، چه مرد باشد و چه زن، و بچّه مسلمان هم اگر ممیز
باشد ـ یعنى خوب و بدرا بفهمد ـ مى تواند سر حیوان را ببرد، و اگر
كفّار و نواصب و خوارج و غلاتى كه محكوم به كفرند مانند قائلین به
الوهیت أمیرالمؤمنین (علیه السلام) سر حیوان را ببرند، آن حیوان حلال
نمى شود.
(دوم) سر حیوان را با چیزى ببرند
كه از آهن باشد، ولى چنانچه آهن پیدا نشود، با چیز تیزى كه چهار رگ
آن را جدا كند مانند شیشه و سنگ تیز مى شود سر آن را برید، ولى بنابر
احتیاط واجب باید طورى باشد كه اگر سر حیوان را نبرند، مى میرد، یا
ضرورتى مقتضى سر بریدنش باشد.
(سوم) در هنگام سر بریدن جلو بدن
حیوان رو به قبله باشد، و كسى كه مى داند باید رو به قبله سر ببرد،
اگر عمداً حیوان را رو به قبله نكند حیوان حرام مى شود، ولى اگر
فراموش كند، یا مسأله را نداند، یا قبله را اشتباه كند، یا نداند
قبله كدام طرف است، یا نتواند حیوان را رو به قبله كند و ناچار از
تذكیه آن باشد، اشكال ندارد.
(چهارم) وقتى مى خواهد سر حیوان
را ببرد، یا كارد به گلویش بگذارد به نیت سربریدن، نام خدا را ببرد،
و همین قدر كه بگوید «بِسْمِ اللهِ»، یا «اللهُ اَكْبَر»
و مانند آن از اذكار كفایت مى كند، بلكه گفتن «الله» تنها هم
كافیست، و اگر بدون قصد سربریدن نام خدا را ببرد، آن حیوان پاك
نمى شود و گوشت آن هم حرام است، ولى اگر از روى فراموشى نام خدارا
نبرد، اشكال ندارد، و احتیاط مستحبّ آن است كه هر وقت یادش بیاید نام
خدارا ببرد و بگوید: «بِسْمِ اللهِ عَلى اَوَّلِهِ وَ (عَلى) آخِرِه».
(پنجم) حیوان بعد از سربریدن
حركتى بكند، اگرچه مثلا چشم یا دُم خود را حركت دهد، یا پاى خودرا به
زمین زند، و این حكم در صورتى است كه زنده بودن آن حیوان در حال ذبح
مشكوك باشد، وگرنه لزومى ندارد، و نیز واجب است كه به اندازه معمول و
متعارف نسبت به آن حیوان خون از بدنش بیرون آید.
(ششم) آن كه بنابر احتیاط واجب سر
حیوان را در غیر پرندگان پیش از بیرون آمدن روح از بدنش جدا نكند،
بلكه خود این كار حتّى در پرندگان محلّ اشكال است، ولى اگر از روى
غفلت یا به جهت تیزى چاقو سر جدا شود اشكال ندارد.
و همچنین
بنا بر احتیاط واجب رگ سفیدى را كه از مهره هاى گردن تا دم حیوان
امتداد دارد و آن را نخاع مى گویند، عمداً قطع نكند.
(هفتم) آن كه بنابر احتیاط واجب
كشتن از مذبح باشد و از قفا نباشد و همچنین بنابر احتیاط واجب جایز
نیست كارد را زیر رگها فرو نموده و به طرف جلو آنها را قطع كند.
دستور كشتن شتر
مسأله ۲۶۵۹ ـ
اگر بخواهند شتررا بكشند كه بعد از جان دادن پاك و
حلال باشد، باید با شرایطى كه براى سر بریدن حیوانات ذكر شد، كارد یا
چیز دیگرى را كه از آهن و برنده باشد در گودى بین گردن و سینه اش فرو
كنند.
مسأله ۲۶۶۰ ـ
وقتى مى خواهند كارد را به گردن شتر فرو ببرند،
بهتر آن است كه شتر ایستاده باشد، ولى اگر در حالى كه زانوهارا به
زمین زده، یا به پهلو خوابیده و جلو بدنش رو به قبله است كاردرا در
گودى گردنش فرو كنند، اشكال ندارد.
مسأله ۲۶۶۱ ـ
اگر به جاى این كه كارد در گودى گردن شتر فرو كنند
سر آن را ببرند، یا گوسفند و گاو و مانند اینهارا مثل شتر كارد در
گودى گردنشان فرو كنند، گوشت آنها حرام و بدن آنها نجس است، ولى اگر
چهار رگ شتررا ببرند و تا زنده است به دستورى كه گذشت كارد در گودى
گردنش فرو كنند، گوشت آن حلال و بدن آن پاك است، و نیز اگر كارد در
گودى گردن گاو یا گوسفند و مانند اینها فرو كنند و تا زنده است سر آن
را ببرند، حلال و پاك مى شود.
مسأله ۲۶۶۲ ـ
اگر حیوانى سركش شود و نتوانند آن را به دستورى كه
در شرع معین شده بكشند، یا مثلا در چاه بیفتد و احتمال بدهند كه در آن
جا بمیرد و كشتن آن به دستور شرع ممكن نباشد، هرجاى بدنش را كه با مثل
شمشیر و خنجر و نیزه و مانند اینها زخم بزنند و در أثر زخم زدن جان
بدهد، حلال مى شود، و رو به قبله بودن آن لازم نیست، ولى باید
شرطهاى دیگرى را كه براى كشتن حیوانات ذكر شد دارا باشد.
چيزهايى كه موقع كشتن حيوانات مستحبّ است
مسأله ۲۶۶۳ ـ
چند چیز در كشتن حیوانات مستحبّ است:
(اوّل) موقع سربریدن گوسفند دو دست و یك پاى
آن را ببندند و پاى دیگرش را باز بگذارند، و موقع سربریدن گاو چهار
دست و پایش را ببندند و دم آن را باز بگذارند، و موقع كشتن شتر در حال
نشستگى دو دست آن را از پائین تا زانو یا زیر بغل به یكدیگر ببندند و
پاهایش را باز بگذارند، و مستحبّ است مرغ را بعد از سربریدن رها كنند
تا پر و بال بزند.
(دوم)
كسى كه حیوان را مى كشد رو به قبله باشد.
(سوم)
پیش از كشتن حیوان آب جلوى آن بگذارند.
(چهارم) كارى كنند كه حیوان كمتر أذیت شود،
مثلا كاردرا خوب تیز كنند و با عجله سر حیوان را ببرند.
چيزهايى كه در كشتن حيوانات مكروه است
مسأله ۲۶۶۴ ـ
چند چیز در كشتن حیوانات مكروه است:
(اوّل):
بنابر مشهور پیش از بیرون آمدن روح پوست حیوان را بكنند، و
احتیاط واجب در ترك آن است.
(دوم): در جایى حیوان را بكشند كه حیوان
دیگرى كه مثل او است او را ببیند، مانند این كه گوسنفد و شتر را در
مقابل گوسفند و شتر دیگرى كه او را مى بیند بكشند.
(سوم):
در شب سر حیوان را ببرند مگر ترس از مردن آن داشته باشند، و
همچنین پیش از ظهر روز جمعه، ولى در صورت ضرورت عیبى ندارد.
(چهارم):
خود انسان چهارپائى را كه پرورش داده بكشد.
احكام شكار كردن با اسلحه
مسأله ۲۶۶۵ ـ
اگر حیوان حلال گوشت وحشى را با اسلحه شكار كنند و
بمیرد، با پنج شرط حلال و بدنش پاك است:
(اوّل): اسلحه شكار مثل كارد و شمشیر برنده
باشد، یا مثل نیزه و تیر تیز باشد، و اگر به وسیله دام یا چوب و سنگ
و مانند اینها حیوانى را شكار كنند، پاك نمى شود و خوردن آن هم حرام
است، و اگر حیوانى را با تفنگ شكار كنند، چنانچه گلوله آن تیز باشد
كه در بدن حیوان فرو رود و آن را پاره كند، پاك و حلال است، و اگر
گلوله تیز نباشد بلكه با فشار در بدن حیوان فرو رود و حیوان را بكشد،
یا به واسطه حرارتش بدن حیوان را بسوزاند و در أثر سوزاندن حیوان
بمیرد، پاك و حلال بودنش محلّ اشكال است.
(دوم): كسى كه شكار مى كند باید مسلمان
باشد، یا بچّه مسلمان باشد كه خوب و بدرا بفهمد، پس اگر كفّار و
نواصب و خوارج و غلاتى كه محكوم به كفرند ـ مانند قائلین به ألوهیت
أمیر المؤمنین(علیه السلام) ـ حیوانى را شكار نمایند، آن شكار حلال
نیست.
(سوم): اسلحه را براى شكار حیوان بكار برد،
و اگر مثلا جایى را نشان كند و اتّفاقاً حیوانى را بكشد، آن حیوان پاك
نیست و خوردن آن هم حرام است.
(چهارم): وقت به كار بردن اسلحه نام خدا را
ببرد، و چنانچه عمداً نام خدارا نبرد شكار حلال نمى شود، ولى اگر
فراموش كند اشكال ندارد.
(پنجم):
وقتى به حیوان برسد كه مرده باشد، یا اگر زنده است به اندازه
سربریدن آن وقت نباشد، و چنانچه به اندازه سربریدن وقت باشد و سر
حیوان را نبرد تا بمیرد، حرام است.
مسأله ۲۶۶۶ ـ
اگر دو نفر حیوانى را شكار كنند و یكى از آنان قصد
كند و دیگرى قصد نكند، یا یكى مسلمان و دیگرى كافر باشد، یا یكى از
آن دو نام خدارا ببرد و دیگرى عمداً نام خدارا نبرد، آن حیوان حلال
نیست.
مسأله ۲۶۶۷ ـ
اگر بعد از آن كه حیوانى را تیر زدند ـ مثلا ـ در
آب بیفتد، و انسان بداند كه حیوان به واسطه تیر و افتادن در آب جان
داده، حلال نیست، بلكه اگر نداند كه جان دادن آن فقط به واسطه تیر
بوده حلال نمى باشد.
مسأله ۲۶۶۸ ـ
اگر با سگ یا اسلحه غصبى حیوان را شكار كند، شكار
حلال است و مال خود او مى شود، ولى گذشته از این كه گناه كرده، باید
اجرت اسلحه یا سگ را به صاحبش بدهد.
مسأله ۲۶۶۹ ـ
اگر با شمشیر یا چیز دیگرى كه شكار با آن صحیح است
با شرطهایى كه در مسأله «۲۶۶۵» ذكر شد حیوانى را دو قسمت كنند، و سر و
گردن در یك قسمت بماند و انسان وقتى برسد كه حیوان جان داده باشد، هر
دو قسمت حلال است، و همچنین است اگر حیوان زنده باشد ولى به اندازه
سربریدن وقت نباشد، أمّا اگر به اندازه سربریدن وقت باشد و ممكن باشد
كه مقدارى زنده بماند، قسمتى كه سر و گردن ندارد حرام، و قسمتى كه سر
و گردن دارد، اگر سر آن را به دستورى كه در شرع معین شده ببرند حلال،
وگرنه حرام مى باشد.
مسأله ۲۶۷۰ ـ
اگر با چوب یا سنگ یا چیز دیگرى كه شكار با آن صحیح
نیست حیوانى را دو قسمت كنند، قسمتى كه سر و گردن ندارد حرام است، و
قسمتى كه سر و گردن دارد، اگر زنده باشد و ممكن باشد كه مقدارى زنده
بماند و سر آن را به دستورى كه در شرع معین شده ببرند حلال، وگرنه آن
قسمت هم حرام مى باشد.
مسأله ۲۶۷۱ ـ
اگر حیوانى را شكار كنند یا سر ببرند و بچّه
زنده اى از آن بیرون آید، چنانچه آن بچّه را به دستورى كه در شرع معین
شده سر ببرند حلال، وگرنه حرام مى باشد.
مسأله ۲۶۷۲ ـ
اگر حیوانى را شكار كنند یا سر ببرند و بچّه
مرده اى از شكمش بیرون آورند، چنانچه خلقت آن بچّه كامل باشد و مو یا
پشم در بدنش روییده باشد و به واسطه شكار یا سر بریدن مادرش مرده باشد
و بیرون آوردن بچّه از شكم مادر بیشتر از اندازه متعارف تأخیر نداشته
باشد، پاك و حلال است.
شكار كردن با سگ شكارى
مسأله ۲۶۷۳ ـ
اگر سگ شكارى حیوان وحشى حلال گوشتى را شكار كند،
پاك بودن و حلال بودن آن حیوان شش شرط دارد:
(اوّل) سگ به طورى تربیت شده باشد كه هر وقت
آن را براى گرفتن شكار بفرستند برود و هر وقت جلوگیرى كنند بایستد، و
نیز ـ بنابر احتیاط واجب ـ عادتش این باشد كه تا صاحبش نرسد از شكار
نخورد، ولى اگر عادت به خوردن خون شكار داشته باشد یا به ندرت از شكار
بخورد اشكال ندارد.
(دوم)
آن كه آن را بفرستند، و اگر از پیش خود دنبال شكار رود و
حیوانى را شكار كند، خوردن آن حیوان حرام است، بلكه اگر از پیش خود
دنبال شكار رود و بعد صاحبش بانك بزند كه زودتر آن را به شكار برساند،
اگرچه به واسطه صداى صاحبش شتاب بكند، بنا بر احتیاط واجب باید از
خوردن آن شكار خوددارى نمایند.
(سوم)
كسى كه سگ را مى فرستد باید مسلمان یا بچّه مسلمان باشد كه خوب
و بدرا بفهمد، و اگر كافر یا ناصب یا خارجى و یا بعضى از غلاتى كه در
حكم كافرند سگ را بفرستد، شكار آن سگ حرام است.
(چهارم)
وقت فرستادن سگ نام خدارا ببرد، و اگر عمداً نام خدارا نبرد آن
شكار حرام است، ولى اگر فراموش كند اشكال ندارد.
(پنجم) شكار به واسطه زخمى كه از دندان سگ
پیدا كرده بمیرد، پس اگر سگ شكار را خفه كند، یا شكار از دویدن یا
ترس بمیرد، حلال نیست.
(ششم)
كسى كه سگ را فرستاده وقتى برسد كه حیوان مرده باشد، یا اگر زنده است
به اندازه سربریدن آن وقت نباشد، بشرط آن كه در تأخیر مسامحه نكرده
باشد، وچنانچه وقتى برسد كه به اندازه سربریدن وقت باشد و سر حیوان را
نبرد تا بمیرد، حلال نیست.
مسأله ۲۶۷۴ ـ
كسى كه سگ را فرستاده اگر وقتى برسد كه بتواند سر
حیوان را ببرد، چنانچه مثلا به واسطه بیرون آوردن كارد و مانند آن
بدون مسامحه وقت بگذرد و آن حیوان بمیرد، حلال است، ولى اگر چیزى
همراه او نباشد كه با آن سر حیوان را ببرد و حیوان بمیرد، حلال
نمى شود، و اگر در این حال سگ را وابگذارد كه آن حیوان را بكشد حلال
مى شود.
مسأله ۲۶۷۵ ـ
اگر چند سگ را بفرستد و با هم حیوانى را شكار
كنند، چنانچه همه آنها داراى شرطهایى كه در مسأله «۲۶۷۳» گذشت باشند،
شكار حلال است، و اگر یكى از آنها داراى آن شرطها نباشد، شكار حرام
است.
مسأله ۲۶۷۶ ـ
اگر سگ را براى شكار حیوانى بفرستد و آن سگ حیوان
دیگرى را شكار كند، آن شكار حلال و پاك است، و نیز اگر آن حیوان را
با حیوان دیگرى شكار كند، هر دوى آنها حلال و پاك مى باشد.
مسأله ۲۶۷۷ ـ
اگر چند نفر باهم سگ را بفرستند و یكى از آنها كافر
یا در حكم كافر باشد، آن شكار حرام است، و همچنین اگر بعضى از آنها
عمداً نام خدارا نبرد، و اگر یكى از سگهایى كه فرستاده اند به طورى كه
در مسأله «۲۶۷۳» گذشت تربیت شده نباشد، آن شكار حرام مى باشد.
مسأله ۲۶۷۸ ـ
اگر باز یا حیوان دیگرى غیر سگ شكارى حیوانى را
شكار كند، آن شكار حلال نیست، ولى اگر وقتى برسند كه حیوان زنده باشد
و به دستورى كه در شرع معین شده سر آن را ببرند حلال است.
صيد ماهى
مسأله ۲۶۷۹ ـ
اگر ماهى فلس دار را زنده از آب بگیرند و بیرون آب
جان دهد پاك و خوردن آن حلال است، و چنانچه در آب بمیرد پاك است، ولى
خوردن آن حرام مى باشد، مگر این كه در تور ماهیگیر در آب بمیرد كه در
این صورت خوردنش حلال است، و ماهى بى فلس را اگرچه زنده از آب بگیرند
و بیرون آب جان دهد حرام است.
مسأله ۲۶۸۰ ـ
اگر ماهى از آب بیرون بیفتد، یا موج آن را بیرون
بیندازد، یا آب فرو رود و ماهى در خشكى بماند، چنانچه پیش از آن كه
بمیرد، با دست یا هر وسیله دیگر كسى آن را بگیرد، بعد از جان دادن
حلال است.
مسأله ۲۶۸۱ ـ
كسى كه ماهى را صید مى كند لازم نیست مسلمان باشد،
و در موقع گرفتن آن نام خدا را ببرد، ولى مسلمان باید گرفتن آن را
دیده باشد، یا از راه دیگر یقین پیدا كند یا حجّت شرعیه داشته باشد كه
زنده از آب گرفته شده یا در تور در آب مرده باشد.
مسأله ۲۶۸۲ ـ
ماهى مرده اى كه معلوم نیست آن را زنده از آب
گرفته اند یا مرده، چنانچه در دست مسلمان باشد حلال است، و اگر در
دست كافرى باشد كه از دست مسلمان نگرفته باشد، اگرچه بگوید آن را زنده
گرفته ام حرام مى باشد، مگر آن كه بینه یا شخص ثقه اى كه ظنّ به خلاف
قولش نباشد خبر دهد كه آن را زنده گرفته است.
مسأله ۲۶۸۳ ـ
خوردن ماهى زنده جایز است، هرچند احوط خوددارى
كردن است.
مسأله ۲۶۸۴ ـ
اگر ماهى زنده را بریان كنند، یا در بیرون آب پیش
از جان دادن بكشند، خوردنش جایز است، ولى احتیاط مستحبّ آن است كه از
خوردن آن خوددارى نمایند.
مسأله ۲۶۸۵ ـ
اگر ماهى را بیرون آب دو قسمت كنند و یك قسمت آن در
حالى كه زنده است در آب بیفتد، بنابر احتیاط خوردن قسمتى كه بیرون آب
مانده جایز نیست.
صيد ملخ
مسأله ۲۶۸۶ ـ
اگر ملخ را با دست یا به وسیله دیگرى زنده بگیرند،
بعد از جان دادن حلال است، و لازم نیست كسى كه آن را مى گیرد مسلمان
باشد و در موقع گرفتن نام خدارا ببرد، ولى اگر ملخ مرده اى در دست
كافرى باشد كه از دست مسلمان نگرفته باشد و معلوم نیست كه آن را زنده
گرفته یا نه، اگرچه بگوید زنده گرفته ام حرام است، مگر این كه بینه
یا ثقه اى كه ظنّ به خلاف قولش نباشد بگوید كه زنده گرفته است.
مسأله ۲۶۸۷ ـ
خوردن ملخى كه بال در نیاورده و نمى تواند پرواز
كند حرام است.