بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک
 
next page

fehrest page

back page

مصرف زكات

مسأله ۱۹۴۲ ـ زكات در هشت مورد صرف مى شود:

(اوّل) فقیر، و او كسى است كه مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد، و كسى كه صنعت یا ملك یا سرمایه اى دارد كه مى تواند مخارج سال خود را بگذراند فقیر نیست.

(دوم) مسكین، و او كسى است كه از فقیر سخت تر مى گذراند.

(سوم) كسى كه از طرف امام (علیه السلام) یا نایب امام مأمور است كه زكات را جمع و نگهدارى نماید و به حساب آن رسیدگى كند و آن را به امام (علیه السلام) یا نایب امام یا فقرا برساند.

(چهارم) مسلمانانى كه شهادت به وحدانیت خداوند و رسالت حضرت محمّد (صلى الله علیه وآله وسلم) داده اند و در اسلام ثابت قدم نیستند، تا به وسیله دادن زكات به آنان ایمانشان تقویت شود، ولى در صورت وجود فقیر در محلّ و دوران امر بین صرف در فقیر و صرف در این مصرف احتیاط واجب آن است كه به فقیر داده شود، و این احتیاط در مورد هفتم هم باید رعایت شود.

(پنجم) خریدارى بنده مسلمانى كه در شدّت باشد و آزاد كردن او، و همچنین خریدارى بنده و آزاد كردن او، هر چند در شدّت نباشد در صورتى كه مستحقى براى زكات پیدا نكند.

(ششم) بدهكارى كه نمى تواند دین خود را ادا كند، در صورتى كه در معصیت صرف نكرده باشد.

(هفتم) فِى سَبِیلِ اللّه، یعنى امور خیریه اى كه مى شود آنها را به قصد قربت انجام داد، و بنابر احتیاط واجب كارهایى باشد كه مصلحت عمومى داشته باشد، مانند بناى مساجد و مدارس دینى و ساختن بیمارستان و آسایشگاه براى سالخوردگان و مانند اینها.

(هشتم) اِبْنُ السَّبِیل، یعنى مسافرى كه در سفر درمانده شده.

و احكام اینها در مسائل آینده مى آید.

مسأله ۱۹۴۳ ـ احتیاط واجب آن است كه فقیر و مسكین بیشتر از مخارج سال خود و عیالاتش را از زكات نگیرد، و اگر مقدارى پول یا جنس دارد فقط به اندازه كسرى مخارج یك سالش زكات بگیرد.

مسأله ۱۹۴۴ ـ كسى كه مخارج سالش را داشته، اگر مقدارى از آن را مصرف كند و بعد شكّ كند كه آنچه باقى مانده به اندازه مخارج یك سال او هست یا نه، نمى تواند زكات بگیرد.

مسأله ۱۹۴۵ ـ صنعت گر یا مالك یا تاجرى كه در آمد او از مخارج سالش كمتر است، مى تواند براى كسرى مخارجش زكات بگیرد، و لازم نیست ابزار كار یا ملك یا سرمایه خود را به مصرف مخارج برساند.

مسأله ۱۹۴۶ ـ فقیرى كه خرج سال خود و عیالاتش را ندارد، اگر خانه اى دارد كه ملك اوست و در آن نشسته، یا وسیله سوارى دارد، چنانچه بدون اینها نتواند زندگى كند ـ اگر چه براى حفظ آبرویش باشد ـ مى تواند زكات بگیرد، و همچنین است اثاث خانه و ظرف و لباس تابستانى و زمستانى و چیزهایى كه به آنها احتیاج دارد، و فقیرى كه اینها را ندارد، اگر به اینها احتیاج داشته باشد مى تواند از زكات خریدارى نماید.

مسأله ۱۹۴۷ ـ فقیرى كه یاد گرفتن صنعت براى او مشكل نیست، باید یاد بگیرد و با گرفتن زكات زندگى نكند، ولى تا وقتى كه مشغول یاد گرفتن است مى تواند زكات بگیرد.

مسأله ۱۹۴۸ ـ به كسى كه قبلا فقیر بوده و مى گوید فقیرم و شكّ در زوال فقرش باشد، اگر چه از گفته او اطمینان پیدا نشود مى توان زكات داد، و به كسى كه معلوم نباشد فقیر بوده یا نه و مى گوید فقیرم، اگر از گفته او اطمینان حاصل نشود، بنابر احتیاط واجب نمى شود زكات داد.

مسأله ۱۹۴۹ ـ كسى كه مى گوید فقیرم و قبلا فقیر نبوده، چنانچه از گفته او اطمینان پیدا نشود، نمى شود به او زكات داد.

مسأله ۱۹۵۰ ـ كسى كه باید زكات بدهد، اگر از فقیرى طلبكار باشد، مى تواند طلبى را كه از او دارد بابت زكات حساب كند، ولى اگر بداند مالى را كه طلبكار است در معصیت صرف كرده، نمى تواند از بابت زكاتى كه در اداى دین صرف مى شود حساب كند.

مسأله ۱۹۵۱ ـ اگر فقیر بمیرد و مال او به اندازه دینش نباشد، انسان مى تواند طلبى را كه از او دارد بابت زكات حساب كند، ولى در صورتى كه بداند مالى را كه مدیون است در معصیت صرف كرده، نمى تواند از بابت زكاتى كه در اداى دین صرف مى شود حساب كند.

و اگر مال میت به اندازه دینش باشد و ورثه دین او را ادا نكنند یا به جهت دیگرى انسان نتواند طلب خود را بگیرد، بنابر احتیاط واجب نباید طلبى را كه از او دارد بابت زكات حساب كند.

مسأله ۱۹۵۲ ـ چیزى را كه انسان بابت زكات به فقیر مى دهد، لازم نیست به او بگوید كه زكات است، بلكه اگر فقیر خجالت بكشد، مستحبّ است بدون این كه اظهار كند به قصد زكات بدهد.

مسأله ۱۹۵۳ ـ اگر به خیال این كه كسى فقیر است به او زكات بدهد، بعد بفهمد فقیر نبوده، یا از روى ندانستن مسأله به كسى كه مى داند فقیر نیست زكات بدهد، چنانچه مالى كه به او داده باقى باشد، باید از او بگیرد و به مستحق بدهد، و اگر نتواند بگیرد، باید عوض زكات را از مال خودش بدهد، و اگر از بین رفته باشد، پس اگر كسى كه آن چیز را گرفته مى دانسته زكات است، انسان مى تواند عوض آن را از او بگیرد و به مستحق بدهد، و اگر نمى دانسته زكات است، نمى تواند چیزى از او بگیرد، و باید از مال خودش عوض زكات را به مستحق بدهد.

مسأله ۱۹۵۴ ـ كسى كه بدهكار است و نمى تواند بدهى خود را بدهد، اگر چه مخارج سال خود را داشته باشد، مى تواند براى دادن قرض خود زكات بگیرد، ولى باید مالى را كه قرض كرده در معصیت خرج نكرده باشد.

مسأله ۱۹۵۵ ـ اگر به كسى كه بدهكار است و نمى تواند بدهى خود را بدهد زكات بدهد، بعد بفهمد قرض را در معصیت صرف كرده، چنانچه آن بدهكار فقیر باشد، مى تواند آنچه را كه به او داده است بابت زكاتى كه به فقرا داده مى شود حساب كند.

مسأله ۱۹۵۶ ـ كسى كه بدهكار است و نمى تواند بدهى خود را بدهد ـ اگر چه فقیر نباشد ـ انسان مى تواند طلبى را كه از او دارد بابت زكات حساب كند، ولى اگر فقیر نباشد، در صورتى كه بداند مالى را كه بدهكار است در معصیت صرف كرده، نمى تواند بابت زكات حساب كند.

مسأله ۱۹۵۷ ـ مسافرى كه خرجى او تمام شده یا مركبش از كار افتاده، چنانچه سفر او سفر معصیت نباشد و نتواند با قرض كردن یا فروختن چیزى خود را به مقصد برساند، اگر چه در وطن خود فقیر نباشد، مى تواند زكات بگیرد، ولى اگر بتواند در جاى دیگر با قرض كردن یا فروختن چیزى مخارج سفر خود را فراهم كند، فقط به مقدارى كه به آن جا برسد مى تواند زكات بگیرد.

مسأله ۱۹۵۸ ـ مسافرى كه در سفر درمانده شده و زكات گرفته، بعد از آن كه به وطنش رسید، اگر چیزى از زكات زیاد آمده باشد، در صورتى كه نتواند به دهنده زكات برگرداند، یا برگرداندن به او مشقّت داشته باشد، باید آن را به حاكم شرع بدهد و بگوید آن چیز زكات است.

 

شرايط كسانى كه مستحق زكاتند

مسأله ۱۹۵۹ ـ كسى كه زكات مى گیرد باید شیعه دوازده امامى باشد، و اگر انسان كسى را شیعه دوازده امامى بداند و به او زكات بدهد، و بعد معلوم شود نبوده، باید دوباره زكات بدهد.

مسأله ۱۹۶۰ ـ اگر طفل یا دیوانه اى از شیعه دوازده امامى، فقیر باشد، انسان مى تواند به ولىّ او زكات بدهد به قصد این كه آنچه مى دهد ملك طفل یا دیوانه باشد و ولىّ آنها هم به همین قصد بگیرد.

مسأله ۱۹۶۱ ـ اگر به ولىّ طفل و دیوانه دسترسى ندارد، مى تواند خودش یا به وسیله یك نفر امین زكات را به مصرف طفل یا دیوانه برساند، و باید موقعى كه زكات به مصرف آنان مى رسد نیت زكات كند، و در صورتى كه به ولىّ طفل و دیوانه دسترسى دارد بنابر احتیاط واجب به وسیله ولىّ یا به اذن او به مصرف آنان برساند.

مسأله ۱۹۶۲ ـ به فقیرى كه گدایى مى كند، مى شود زكات داد، ولى به كسى كه زكات را در معصیت صرف مى كند، نمى شود زكات داد.

مسأله ۱۹۶۳ ـ به كسى كه معصیت كبیره را آشكارا به جا مى آورد، و به تارك نماز و به شرابخوار ـ بنابر احتیاط واجبـ نمى شود زكات داد.

مسأله ۱۹۶۴ ـ كسى كه بدهكار است و نمى تواند بدهى خود را بدهد، اگر چه مخارج او بر انسان واجب باشد، مى شود قرضش را از زكات داد.

مسأله ۱۹۶۵ ـ انسان نمى تواند مخارج كسانى را كه مثل اولاد خرجشان بر او واجب است از زكات بدهد، ولى اگر مخارج آنان را ندهد، دیگران مى توانند به آنها زكات بدهند.

مسأله ۱۹۶۶ ـ اگر انسان زكات را به پسرش بدهد كه خرج زن و نوكر و كلفت خود بنماید، اشكال ندارد.

مسأله ۱۹۶۷ ـ اگر پسر به كتابهاى علمى و دینى احتیاج داشته باشد، پدر مى تواند آنها را از زكات خریده و در معرض استفاده پسر قرار دهد، و اگر بخواهد از سهم سبیل الله بخرد، بنابر احتیاط باید بر آن مصلحت عمومى مترتّب باشد.

مسأله ۱۹۶۸ ـ پدر مى تواند به پسرى كه احتیاج به زن گرفتن دارد، زكات خود را بدهد كه زن بگیرد، و همچنین است پسر نسبت به پدر.

مسأله ۱۹۶۹ ـ به زنى كه شوهر مخارج او را مى دهد، و زنى كه شوهرش خرجى او را نمى دهد ولى مى تواند او را به دادن خرجى مجبور كند، نمى شود زكات داد.

مسأله ۱۹۷۰ ـ زنى كه به عقد موقت درآمده اگر فقیر باشد، شوهرش و دیگران مى توانند به او زكات بدهند، ولى اگر شوهرش در ضمن عقد شرط كند كه مخارج او را بدهد یا به جهت دیگرى دادن مخارجش بر او واجب باشد، در صورتى كه مخارج آن زن را بدهد، نمى شود به آن زن زكات داد.

مسأله ۱۹۷۱ ـ زن مى تواند به شوهر فقیر خود زكات بدهد، اگر چه شوهر زكات را صرف مخارج خود آن زن نماید.

مسأله ۱۹۷۲ ـ سید نمى تواند از غیر سید زكات بگیرد، ولى اگر خمس و سایر وجوهات كفایت مخارج او را نكند و از گرفتن زكات غیر سید ناچار باشد، مى تواند به قدر مخارج روزانه بگیرد.

مسأله ۱۹۷۳ ـ به كسى كه معلوم نیست سید است یا نه، مى شود زكات داد.

 

نيّت زكات

مسأله ۱۹۷۴ ـ انسان باید زكات را به قصد قربت ـ چنانكه در وضو گذشت ـ و با اخلاص بدهد، و در نیت معین كند كه آنچه را مى دهد زكات مال است یا زكات فطره.

مسأله ۱۹۷۵ ـ كسى كه زكات چند مال بر او واجب شده، بنابر احتیاط واجب باید معین كند كه آنچه را مى دهد زكات كدام مال است، چه آن چیزى كه مى دهد پول یا همجنس یكى از آنها باشد.

مسأله ۱۹۷۶ ـ اگر كسى را وكیل كند كه زكات مال او را بدهد، باید وكیل وقتى زكات را به فقیر مى دهد، نیت اداى زكات از طرف مالك بكند، و مالك هم بنابر احتیاط نیت اداى زكات در آن وقت داشته باشد، و اگر او را وكیل كند كه زكاتى را كه به او مى دهد به فقیر برساند، باید مالك وقت دادن وكیل به فقیر نیت كند، و احتیاط مستحبّ آن است كه از وقت دادن به وكیل نیت كند و تا زمان رسیدن زكات به فقیر استمرار داشته باشد.

مسأله ۱۹۷۷ ـ اگر بدون قصد قربت زكات را به فقیر بدهد و پیش از آن كه آن مال از بین برود نیت زكات كند، زكات حساب مى شود.

 

مسائل متفرّقه زكات

مسأله ۱۹۷۸ ـ موقعى كه گندم و جو را از كاه جدا مى كنند و موقع خشك شدن خرما و انگور، انسان باید زكات را به فقیر بدهد، یا از مال خود جدا كند، و زكات طلا و نقره و گاو و گوسفند و شتر را بعد از تمام شدن ماه یازدهم باید به فقیر بدهد، یا از مال خود جدا نماید.

و اگر منتظر فقیر معینى باشد، یا بخواهد به فقیرى بدهد كه از جهتى برترى دارد، مى تواند زكات را جدا نكند، به شرط آن كه بنویسد و ثبت كند، و احتیاط واجب آن است كه از سه ماه بیشتر تأخیر نیندازد.

مسأله ۱۹۷۹ ـ بعد از جدا كردن لازم نیست فوراً آن را به مستحق بدهد، ولى اگر به كسى كه مى شود زكات داد دسترسى دارد، احتیاط مستحبّ آن است كه دادن زكات را تأخیر نیندازد.

مسأله ۱۹۸۰ ـ كسى كه مى تواند زكات را به مستحق برساند، اگر نرساند و به واسطه كوتاهى كردن در نگهدارى از بین برود، باید عوض آن را بدهد.

مسأله ۱۹۸۱ ـ كسى كه مى تواند زكات را به مستحق برساند، اگر نرساند و در نگهدارى آن كوتاهى نكند و ندادن براى غرض شرعى باشد ـ مثل آن كه منتظر مصرف افضلى یا فقیر معینى باشد ـ ضامن نیست، و در غیر این صورت ضامن است.

مسأله ۱۹۸۲ ـ اگر زكات را از خود مال كنار بگذارد، مى تواند در بقیه آن مال تصرّف كند، و اگر از مال دیگرش كنار بگذارد، مى تواند در تمام مال تصرّف نماید.

مسأله ۱۹۸۳ ـ انسان نمى تواند زكاتى را كه كنار گذاشته براى خود بردارد و چیز دیگرى به جاى آن بگذارد.

مسأله ۱۹۸۴ ـ اگر از زكاتى كه كنار گذاشته منفعت حاصل شود ـ مثلا گوسفندى كه براى زكات گذاشته برّه بیاوردـ مال فقیر است.

مسأله ۱۹۸۵ ـ اگر موقعى كه زكات را كنار مى گذارد مستحقى حاضر باشد بهتر است زكات را به او بدهد، مگر كسى را در نظر داشته باشد كه دادن زكات به او از جهتى بهتر باشد.

مسأله ۱۹۸۶ ـ اگر بدون اجازه حاكم شرع با مالى كه براى زكات كنار گذاشته تجارت كند و ضرر نماید، اگر معامله به ذمّه باشد و آن مال را به عنوان اداى ما فى الذمّه بدهد، ضرر بر مالك وارد شده و ضامن زكات است، و اگر به عین آن مال معامله واقع شده باشد، معامله باطل و قابل صحّت به اجازه حاكم شرع نیست، و اگر منفعت كرده باشد، در صورتى كه معامله به ذمّه بوده و آن مال را از بابت اداى ما فى الذمّه داده، منفعت مال خود اوست و ضامن زكات است، و اگر به عین آن مال معامله واقع شده باشد و حاكم شرع معامله را اجازه كند، منفعت را باید به مستحق بدهد.

مسأله ۱۹۸۷ ـ اگر پیش از آن كه زكات بر او واجب شود چیزى بابت زكات به فقیر بدهد، زكات حساب نمى شود، و بعد از آن كه زكات بر او واجب شد، اگر چیزى را كه به فقیر داده از بین نرفته باشد و آن فقیر هم به فقر خود باقى باشد، مى تواند چیزى را كه به او داده بابت زكات حساب كند.

مسأله ۱۹۸۸ ـ فقیرى كه مى داند زكات بر انسان واجب نشده، اگر چیزى بابت زكات بگیرد و پیش او تلف شود ضامن است، پس موقعى كه زكات بر انسان واجب مى شود، اگر آن فقیر به فقر خود باقى باشد، مى تواند عوض چیزى را كه به او داده بابت زكات حساب كند.

مسأله ۱۹۸۹ ـ فقیرى كه نمى داند زكات بر انسان واجب نشده، اگر چیزى بابت زكات بگیرد و پیش او تلف شود ضامن نیست، و انسان نمى تواند عوض آن را بابت زكات حساب كند.

مسأله ۱۹۹۰ ـ مستحبّ است زكات گاو و گوسفند و شتر را به فقیرهاى آبرومند بدهد، و در دادن زكات خویشان خود را بر دیگران، و اهل علم و كمال را بر غیر آنان، و كسانى را كه اهل سؤال نیستند بر اهل سؤال مقدّم بدارد، ولى اگر دادن زكات به فقیرى از جهت دیگر بهتر باشد، مستحبّ است زكات را به او بدهد.

مسأله ۱۹۹۱ ـ افضل آن است كه زكات را آشكار، و صدقه مستحبّى را مخفى بدهد.

مسأله ۱۹۹۲ ـ اگر در شهر كسى كه مى خواهد زكات بدهد مستحقى نباشد و نتواند زكات را به مصرف دیگرى هم كه براى آن معین شده برساند، چنانچه امید نداشته باشد كه بعد مستحق پیدا كند، باید زكات را به شهر دیگر ببرد و به مصرف آن برساند، و مخارج بردن به آن شهر را مى تواند از زكات بردارد، و احتیاط واجب آن است كه برداشتنش با اجازه حاكم شرع باشد، و اگر زكات تلف شود در صورتى كه در نگهدارى آن كوتاهى نكرده ضامن نیست.

مسأله ۱۹۹۳ ـ اگر در شهر خودش مستحق پیدا شود، مى تواند زكات را به شهر دیگر ببرد، ولى مخارج بردن به آن شهر را باید از خودش بدهد، و اگر زكات تلف شود ضامن است، مگر آن كه به اذن حاكم شرع برده باشد.

مسأله ۱۹۹۴ ـ اجرت وزن كردن و پیمانه نمودن گندم و جو و كشمش و خرمایى را كه براى زكات مى دهد، با مالك است.

مسأله ۱۹۹۵ ـ كسى كه (۲) مثقال و (۱۵) نخود نقره یا بیشتر از بابت زكات بدهكار است، احتیاط مستحبّ آن است كه كمتر از (۲) مثقال و (۱۵) نخود نقره به یك فقیر ندهد، و نیز اگر غیر نقره چیز دیگرى مثل گندم و جو بدهكار باشد و قیمت آن به (۲) مثقال و (۱۵) نخود نقره برسد، احتیاط مستحبّ آن است كه كمتر از آن به یك فقیر ندهد.

مسأله ۱۹۹۶ ـ مكروه است انسان از مستحق درخواست كند كه زكاتى را كه از او گرفته به او بفروشد، ولى اگر مستحق بخواهد چیزى را كه گرفته بفروشد بعد از آن كه به قیمت رساند، كسى كه زكات را به او داده در خرید آن بر دیگران مقدّم است.

مسأله ۱۹۹۷ ـ اگر شكّ كند زكاتى را كه بر او واجب بوده داده یا نه، و مالى كه زكات به آن تعلّق گرفته موجود باشد، باید زكات را بدهد، هر چند شكّ او براى زكات سالهاى پیش بوده باشد، و اگر آن مال تلف شده زكاتى بر او نیست، هر چند از سال حاضر باشد.

مسأله ۱۹۹۸ ـ فقیر نمى تواند زكات را به كمتر از مقدار آن صلح كند، یا چیزى را گران تر از قیمت آن بابت زكات قبول نماید، یا زكات را از مالك بگیرد و به او ببخشد، ولى كسى كه زكات بدهكار است و فقیر شده و نمى تواند زكات را بدهد، چنانچه بخواهد توبه كند، فقیر مى تواند زكات را از او بگیرد و به او ببخشد.

مسأله ۱۹۹۹ ـ جمعى از فقهاء «اعلى الله مقامهم» فرموده اند: انسان مى تواند از زكات، زمینى را وقف كند یا قرآن یا كتاب دینى یا كتاب دعا بخرد و وقف نماید و مى تواند تولیت وقف را براى خود یا اولاد خود قرار دهد، ولى ولایت مالك بر وقف و تعیین متولّى بدون مراجعه به حاكم شرع محلّ اشكال است.

مسأله ۲۰۰۰ ـ انسان نمى تواند از زكات ملك بخرد و بر اولاد خود یا بر كسانى كه مخارج آنان بر او واجب است وقف نماید كه عایدى آن را به مصرف مخارج خود برسانند.

مسأله ۲۰۰۱ ـ انسان مى تواند براى رفتن به حجّ و زیارت و مانند اینها، از سهم سبیل الله زكات بگیرد اگر چه فقیر نباشد، یا این كه فقیر باشد و به مقدار مخارج سالش زكات گرفته باشد، و بنابر احتیاط واجب معتبر است كه این امور علاوه بر این كه طاعت هستند، داراى مصلحت عمومى نیز باشند، مانند تعظیم شعائر و ترویج دین.

مسأله ۲۰۰۲ ـ اگر مالك فقیرى را وكیل كند كه زكات مال او را بدهد، چنانچه آن فقیر احتمال دهد كه قصد مالك این بوده كه خود آن فقیر از آن زكات بر ندارد، نمى تواند چیزى از آن را براى خودش بردارد، و اگر یقین یا اطمینان داشته باشد كه قصد مالك این نبوده، براى خودش هم مى تواند بردارد.

مسأله ۲۰۰۳ ـ اگر فقیر شتر و گاو و گوسفند و طلا و نقره را بابت زكات بگیرد، چنانچه شرطهایى كه براى واجب شدن زكات ذكر شد در آنها جمع شود، باید زكات آنها را بدهد.

مسأله ۲۰۰۴ ـ اگر دو نفر در مالى كه زكات آن واجب شده با هم شریك باشند و یكى از آنها زكات قسمت خود را بدهد و بعد مال را تقسیم كنند، هر چند بداند شریكش زكات سهم خود را نداده، تصرّف او در سهم خودش اشكال ندارد.

مسأله ۲۰۰۵ ـ كسى كه خمس یا زكات بدهكار است و كفّاره و نذر و مانند اینها هم بر او واجب است، و قرض هم دارد، چنانچه نتواند همه آنها را بدهد، اگر مالى كه خمس یا زكات به آن تعلّق گرفته از بین نرفته باشد، باید خمس و زكات را بدهد، و اگر از بین رفته باشد، مال را ـ بنابر احتیاط واجب ـ بر قرض و خمس و زكات به نسبت تقسیم كند، و اداى اینها را بر اداى كفّاره و اداى مالى را كه نذر كرده مقدّم بدارد.

مسأله ۲۰۰۶ ـ كسى كه خمس یا زكات بدهكار است و حجّة الاسلام بر او واجب است و قرض هم دارد، اگر بمیرد و مال او براى همه آنها كافى نباشد، چنانچه مالى كه خمس و زكات به آن تعلّق گرفته از بین نرفته باشد، باید خمس یا زكات را بدهند و بقیه مال او را بر حجّ و قرض قسمت نمایند، و اگر مالى كه خمس و زكات آن واجب شده از بین رفته باشد، در صورتى كه صروره باشد ـ یعنى اوّلین مرتبه رفتن او به حجّ باشد ـ و در راه حجّ قبل از احرام مرده باشد، باید مال او را صرف حجّ بنمایند، و اگر چیزى باقى ماند بر خمس و زكات و قرض به نسبت قسمت نمایند، و در غیر این صورت حجّ بر خمس و زكات مقدّم است، ولى تقدّم آن بر قرض محلّ اشكال است.

مسأله ۲۰۰۷ ـ كسى كه مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نكند مى تواند براى معاش خود كسب كند، چنانچه تحصیل آن علم بر او واجب عینى یا واجب كفایى باشد و دیگرى به آن وظیفه قیام نكرده باشد، مى شود از سهم فقرا به او زكات داد، و همچنین از سهم سبیل الله، ولى در این صورت احتیاط واجب آن است كه تحصیل او مصلحت عمومى داشته باشد، و اگر تحصیل آن علم براى او مستحبّ باشد، زكات دادن به او از سهم فقرا جایز نیست، ولى از سهم سبیل الله جایز است، و بنابر احتیاط باید تحصیل او مصلحت عمومى داشته باشد، و اگر نه واجب باشد و نه مستحبّ، جایز نیست به او زكات بدهند.

 

زكات فطره

مسأله ۲۰۰۸ ـ كسى كه موقع غروب شب عید فطر بالغ و عاقل است و فقیر و بنده كسى نیست، به این معنى كه ماه رمضان را ـ اگر چه به یك آن تا تحقّق غروب ـ با این شرایط درك كند، باید براى خودش و كسانى كه نان خور او هستند، هر نفرى یك صاع ـ كه تقریباً سه كیلوگرم است ـ گندم یا جو یا خرما یا كشمش یا برنج و مانند اینها به مستحقّ بدهد، و بنابر احتیاط واجب غذاى معمول محلّش باشد، و اگر پول یكى از اینها را هم بدهد كافیست، و بنابر احتیاط واجب كسى كه وقت غروب شب عید فطر بى هوش است، باید فطره را بدهد.

مسأله ۲۰۰۹ ـ كسى كه مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد و كسبى هم ندارد كه بتواند مخارج سال خود و عیالاتش را بگذراند، فقیر است، و دادن زكات فطره بر او واجب نیست.

مسأله ۲۰۱۰ ـ انسان فطره كسانى را كه در غروب شب عید فطر نان خور او حساب مى شوند باید بدهد، كوچك باشند یا بزرگ، مسلمان باشند یا كافر، دادن خرج آنها بر او واجب باشد یا نه، در شهر خود او باشند یا در شهر دیگر.

مسأله ۲۰۱۱ ـ اگر كسى را كه نان خور اوست و در شهر دیگر است وكیل كند كه از مال او فطره خود را بدهد، چنانچه اطمینان داشته باشد كه فطره را مى دهد، لازم نیست خودش فطره او را بدهد.

مسأله ۲۰۱۲ ـ فطره میهمانى كه پیش از غروب شب عید فطر با رضایت صاحبخانه وارد شده و در وقت وجوب زكات فطره نان خور او حساب مى شود، بر او واجب است.

مسأله ۲۰۱۳ ـ مهمانى كه پیش از غروب شب عید فطر بدون رضایت صاحبخانه وارد شده و مدّتى نزد او مى ماند، بنابر احتیاط واجب فطره اش را هم خودش و هم میزبان بدهد، و همین احتیاط در مورد كسى كه انسان را مجبور كرده اند كه خرجى او را بدهد، باید رعایت شود.

مسأله ۲۰۱۴ ـ فطره مهمانى كه بعد از غروب شب عید وارد مى شود، بر صاحبخانه واجب نیست، اگر چه پیش از غروب او را دعوت كرده باشد و در خانه او هم افطار كند.

مسأله ۲۰۱۵ ـ اگر كسى موقع غروب شب عید فطر دیوانه باشد، زكات فطره بر او واجب نیست.

مسأله ۲۰۱۶ ـ اگر پیش از غروب بچّه بالغ شود یا دیوانه عاقل گردد یا فقیر غنى شود، در صورتى كه شرایط واجب شدن فطره را دارا باشد، باید زكات فطره را بدهد.

مسأله ۲۰۱۷ ـ كسى كه موقع غروب شب عید فطر زكات فطره بر او واجب نیست، اگر تا پیش از ظهر روز عید شرطهاى واجب شدن فطره در او پیدا شود، بنابر احتیاط مستحبّ زكات فطره را بدهد.

مسأله ۲۰۱۸ ـ كافرى كه بعد از غروب شب عید فطر مسلمان شده، فطره بر او واجب نیست، ولى مسلمانى كه شیعه نبوده اگر بعد از دیدن ماه شیعه شود، باید زكات فطره را بدهد.

مسأله ۲۰۱۹ ـ كسى كه فقط به اندازه یك صاع ـ كه تقریباً سه كیلوگرم است ـ گندم و مانند آن دارد، مستحبّ است زكات فطره را بدهد، و چنانچه عیالاتى داشته باشد و بخواهد فطره آنها را هم بدهد، مى تواند به قصد فطره آن یك صاع را به یكى از عیالاتش بدهد، و او هم به همین قصد به دیگرى بدهد، و همچنین تا به نفر آخر برسد، و بهتر است نفر آخر چیزى را كه مى گیرد به كسى بدهد كه از خودشان نباشد، و اگر یكى از آنها صغیر باشد، ولىّ او براى خودش بگیرد، و آنچه را براى خود گرفته براى صغیر به قصد فطره بدهد، و اگر براى صغیر گرفت ـ بنابر احتیاط واجب ـ آن را به كسى ندهد.

مسأله ۲۰۲۰ ـ اگر بعد از غروب شب عید فطر بچّه دار شود، یا كسى نان خور او حساب شود، واجب نیست فطره او را بدهد، اگر چه احتیاط مستحبّ آن است كه فطره كسانى را كه بعد از غروب تا پیش از ظهر عید، نان خور او حساب مى شوند بدهد.

مسأله ۲۰۲۱ ـ اگر انسان نان خور كسى باشد و پیش از غروب نان خور كس دیگر شود، فطره او بر كسى كه نان خور او شده واجب است، مثلا اگر دختر پیش از غروب به خانه شوهر رود، باید شوهرش فطره او را بدهد.

مسأله ۲۰۲۲ ـ كسى كه دیگرى باید فطره او را بدهد، واجب نیست فطره خود را بدهد.

مسأله ۲۰۲۳ ـ اگر فطره انسان بر كسى واجب باشد و او فطره را ندهد، احتیاط مستحبّ آن است كه اگر واجد شرایط وجوب زكات فطره باشد، خودش بدهد.

مسأله ۲۰۲۴ ـ اگر كسى كه فطره او بر دیگرى واجب است، خودش فطره را بدهد، از كسى كه فطره بر او واجب شده ساقط نمى شود.

مسأله ۲۰۲۵ ـ زنى كه شوهرش مخارج او را نمى دهد، چنانچه نان خور كس دیگر باشد، فطره اش بر آن كس واجب است، و اگر نان خور كس دیگر نیست، در صورتى كه شرایط وجوب در او جمع باشد، باید فطره خود را بدهد.

مسأله ۲۰۲۶ ـ كسى كه سید نیست نمى تواند به سید فطره بدهد، حتّى اگر سیدى نان خور او باشد نمى تواند فطره او را به سید دیگرى بدهد.

مسأله ۲۰۲۷ ـ فطره طفلى كه از مادر یا دایه شیر مى خورد، بر كسى است كه مخارج مادر یا دایه را مى دهد، ولى اگر مادر یا دایه مخارج خود را از مال طفل بر مى دارد، فطره طفل بر كسى واجب نیست.

مسأله ۲۰۲۸ ـ انسان اگر چه مخارج عیالاتش را از مال حرام بدهد، باید فطره آنان را از مال حلال بدهد.

مسأله ۲۰۲۹ ـ اگر انسان كسى را اجیر نماید و شرط كند كه مخارج او را بدهد و به شرط خود وفا كند، باید فطره او را هم بدهد، ولى چنانچه شرط كند كه مقدار مخارج او را بدهد، مثلا پولى براى مخارجش بدهد و به عنوان نفقه نباشد ـ چه به عنوان مزد كارش باشد یا به عنوان دیگرى ـ واجب نیست فطره او را بدهد.

مسأله ۲۰۳۰ ـ اگر كسى بعد از غروب شب عید فطر بمیرد، باید فطره او و عیالاتش را از مال او بدهند، ولى اگر پیش از غروب بمیرد، واجب نیست فطره او و عیالاتش را از مال او بدهند.

 

مصرف زكات فطره

مسأله ۲۰۳۱ ـ مشهور فرموده اند كه مصرف زكات فطره مصرف زكات مال است، ولى احتیاط واجب آن است كه به فقرا داده شود، و باید شیعه دوازده امامى باشد، مگر در صورتى كه مؤمن پیدا نكند، كه در این صورت به غیر ناصبى هم مى شود داد.

مسأله ۲۰۳۲ ـ اگر طفل شیعه دوازده امامى فقیر باشد، به گونه اى كه در مسأله «۱۹۶۰» و «۱۹۶۱» گذشت مى تواند زكات فطره را به مصرف طفل برساند.

مسأله ۲۰۳۳ ـ فقیرى كه فطره به او مى دهند لازم نیست عادل باشد، ولى احتیاط واجب آن است كه به شرابخوار و تارك نماز و كسى كه آشكارا معصیت كبیره مى كند، فطره ندهند.

مسأله ۲۰۳۴ ـ به كسى كه فطره را در معصیت صرف مى كند، نباید فطره بدهند.

مسأله ۲۰۳۵ ـ احتیاط واجب آن است كه به یك فقیر كمتر از یك صاع ـ كه تقریباً سه كیلوگرم است ـ فطره ندهند، ولى اگر چند صاع بدهند اشكال ندارد.

مسأله ۲۰۳۶ ـ اگر از جنسى كه قیمتش دو برابر قیمت معمولى آن جنس است، مثلا از گندمى كه قیمت آن دو برابر قیمت گندم معمولى است، نصف صاع بدهد كافى نیست، و اگر آن را به قصد قیمت فطره هم بدهد، كفایت نمى كند.

مسأله ۲۰۳۷ ـ انسان نمى تواند نصف صاع را از یك جنس ـ مثلا گندم ـ و نصف دیگر آن را از جنس دیگر ـ مثلا جو ـ بدهد، و اگر آن را به قصد قیمت فطره هم بدهد، كفایت نمى كند.

مسأله ۲۰۳۸ ـ مستحبّ است در دادن زكات فطره، خویشان فقیر خود را بر دیگران مقدّم بدارد، و بعد همسایگان فقیر را، و مستحبّ است كسى را كه در دین و فقه و عقل مقدّم است در دادن فطره مقدم بدارد.

مسأله ۲۰۳۹ ـ اگر انسان به خیال این كه كسى فقیر است به او زكات فطره بدهد و بعد بفهمد فقیر نبوده، چنانچه مالى را كه به او داده از بین نرفته باشد، باید پس بگیرد و به مستحق بدهد، و اگر نتواند بگیرد، باید از مال خودش عوض فطره را بدهد، و اگر از بین رفته باشد، در صورتى كه گیرنده فطره مى دانسته آنچه را كه گرفته فطره است، باید عوض آن را بدهد، و اگر نمى دانسته، دادن عوض بر او واجب نیست، و انسان باید عوض فطره را بدهد.

مسأله ۲۰۴۰ ـ اگر كسى بگوید فقیرم، چنانچه بداند كه قبلا فقیر بوده مى شود به او فطره داد، و به كسى كه معلوم نباشد فقیر بوده یا نه و مى گوید فقیرم، اگر از قولش اطمینان پیدا نشود، بنابر احتیاط واجب نمى شود فطره داد، و اگر بدانند قبلا فقیر نبوده، نمى شود فطره به او داد، مگر این كه از گفته او اطمینان پیدا شود.

 

مسائل متفرّقه زكات فطره

مسأله ۲۰۴۱ ـ انسان باید زكات فطره را به قصد قربت ـ چنانكه در وضو گذشت ـ و با اخلاص بدهد، و موقعى كه آن را مى دهد نیت دادن فطره نماید.

مسأله ۲۰۴۲ ـ اگر پیش از ماه رمضان فطره را بدهد صحیح نیست، ولى بعد از داخل شدن ماه رمضان مى تواند بدهد، و احتیاط آن است كه در ماه رمضان هم ندهد، و مى تواند پیش از ماه رمضان به فقیر قرض بدهد، و بعد از آن كه فطره بر او واجب شد، طلب خود را بابت فطره حساب كند.

مسأله ۲۰۴۳ ـ گندم یا چیز دیگرى را كه براى فطره مى دهد، باید با جنس دیگر یا خاك مخلوط نباشد، و چنانچه مخلوط باشد، اگر خالص آن به یك صاع ـ كه تقریباً سه كیلوگرم است ـ برسد و جدا كردن آن زحمت و خرج نداشته باشد، یا آنچه مخلوط شده به قدرى كم باشد كه عرف مردم آن را گندم خالص بدانند، اشكال ندارد.

مسأله ۲۰۴۴ ـ اگر فطره را از جنس معیوب بدهد، بنابر احتیاط واجب كافى نیست.

مسأله ۲۰۴۵ ـ كسى كه فطره چند نفر را مى دهد، لازم نیست همه را از یك جنس بدهد، مثلا اگر فطره بعضى را گندم و فطره بعضى دیگر را جو بدهد، كافیست.

مسأله ۲۰۴۶ ـ كسى كه نماز عید فطر مى خواند، بنابر احتیاط واجب فطره را پیش از نماز عید بدهد، ولى اگر نماز عید نمى خواند، مى تواند دادن فطره را تا ظهر تأخیر بیندازد.

مسأله ۲۰۴۷ ـ اگر به نیت فطره مقدارى از مال خود را كنار بگذارد و تا ظهر روز عید به مستحق ندهد، هر وقت آن را مى دهد، نیت فطره نماید.

مسأله ۲۰۴۸ ـ اگر موقعى كه دادن زكات فطره واجب است، فطره را ندهد و كنار هم نگذارد، بعد ـ بنابر احتیاط واجب ـ به نیت آنچه شارع مقدّس از او خواسته فطره را بدهد.

مسأله ۲۰۴۹ ـ اگر فطره را كنار بگذارد، نمى تواند آن را براى خودش بردارد و مالى دیگر را براى فطره بگذارد.

مسأله ۲۰۵۰ ـ اگر انسان مالى داشته باشد كه قیمتش از فطره بیشتر است، چنانچه فطره را ندهد و نیت كند كه مقدارى از آن مال براى فطره باشد كه مشترك باشد بین خودش و فطره اشكال دارد، ولى اگر بخواهد همه آن را به فقیر بدهد اشكال ندارد.

مسأله ۲۰۵۱ ـ اگر مالى را كه براى فطره كنار گذاشته از بین برود، چنانچه دسترسى به فقیر داشته و دادن فطره را تأخیر انداخته، باید عوض آن را بدهد، و اگر دسترسى به فقیر نداشته و در حفظ آن كوتاهى نكرده ضامن نیست.

مسأله ۲۰۵۲ ـ اگر در محلّ خودش مستحق پیدا شود، احتیاط واجب آن است كه فطره را به جاى دیگر نبرد، و اگر به جاى دیگر ببرد و تلف شود، باید عوض آن را بدهد.

 
 Copyright © 2003-2013 - AVINY.COM - All Rights Reserved