بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک
 
next page

fehrest page

back page

نمازهاى مستحبّ

مسأله ۷۷۰ ـ نمازهاى مستحبّى زیاد است، و آنها را نافله گویند، و بین نمازهاى مستحبّى به خواندن نافله هاى شبانه روزى بیشتر سفارش شده، و آنها در غیر روز جمعه سى و چهار ركعت مى باشند، كه هشت ركعت آن نافله ظهر، و هشت ركعت نافله عصر، و چهار ركعت نافله مغرب، و دو ركعت نافله عشاء، و یازده ركعت نافله شب، و دو ركعت نافله صبح مى باشد، و چون دو ركعت نافله عشاء را بنابر احتیاط واجب باید نشسته خواند، یك ركعت حساب مى شود.

و در روز جمعه بر شانزده ركعت نافله ظهر و عصر، چهار ركعت اضافه مى شود، و بنابر مشهور بهتر آن است كه شش ركعت آن وقت انبساط خورشید، و شش ركعت وقت ارتفاع خورشید، و شش ركعت قبل از زوال، و دو ركعت وقت زوال خوانده شود.

مسأله ۷۷۱ ـ از یازده ركعت نافله شب، هشت ركعت آن باید به نیت نافله شب، و دو ركعت آن به نیت نماز شفع، و یك ركعت آن به نیت نماز وتر خوانده شود، و دستور كامل نافله شب در كتابهاى دعا ذكر شده است.

مسأله ۷۷۲ ـ نمازهاى نافله را مى شود نشسته خواند، ولى بهتر است دو ركعت نماز نافله نشسته را یك ركعت حساب كند، مثلا كسى كه مى خواهد نافله ظهر را كه هشت ركعت است نشسته بخواند، بهتر است شانزده ركعت بخواند، و اگر مى خواهد نماز وتر را نشسته بخواند، دو نماز یك ركعتى نشسته بخواند.

مسأله ۷۷۳ ـ نافله ظهر و عصر را در سفر نباید خواند، و خواندن نافله عشاء به قصد رجاء مانعى ندارد.

 

وقت نافله هاى یومیه

مسأله ۷۷۴ ـ نافله نماز ظهر پیش از نماز ظهر خوانده مى شود و وقت آن از اوّل ظهر است، و بنابر احتیاط واجب انتهاء آن موقعى است كه آن مقدار از سایه شاخص كه بعد از ظهر پیدا مى شود به اندازه دو هفتم آن شود، مثلا اگر درازاى شاخص هفت وجب باشد، هر وقت مقدار سایه اى كه بعد از ظهر پیدا مى شود به دو وجب رسید، بنابر احتیاط آخر وقت نافله ظهر است.

مسأله ۷۷۵ ـ نافله نماز عصر پیش از نماز عصر خوانده مى شود، و وقت آن بنابر احتیاط واجب تا موقعى است كه آن مقدار از سایه شاخص كه بعد از ظهر پیدا مى شود به چهار هفتم آن برسد، و چنانچه بخواهد نافله ظهر یا نافله عصر را بعد از وقت آنها بخواند، احتیاط واجب آن است كه نافله ظهر را بعد از نماز ظهر، و نافله عصر را بعد از نماز عصر بخواند، و نیت ادا و قضا نكند.

مسأله ۷۷۶ ـ وقت نافله نماز مغرب بعد از تمام شدن نماز مغرب است، و تا آخر وقت نماز مغرب امتداد دارد، و احتیاط مستحبّ آن است كه تا سرخى طرف مغرب كه بعد از غروب كردن آفتاب پیدا مى شود از بین نرفته بخواند، و اگر بعد از زوال آن خواند، نیت ادا و قضا نكند.

مسأله ۷۷۷ ـ وقت نافله نماز عشاء بعد از تمام شدن نماز عشاء تا نصف شب است، و بهتر است بعد از نماز عشاء بلافاصله خوانده شود.

مسأله ۷۷۸ ـ وقت نافله نماز صبح بنابر احتیاط واجب بعد از فجر اوّل است تا وقتى كه سرخى طرف مشرق پیدا شود، و بعد از پیدا شدن سرخى طرف مشرق اگر خواست بخواند، بعد از نماز صبح بخواند، و نیت ادا و قضا نكند، و كسى كه نماز شب مى خواند مى تواند بعد از نافله شب بلافاصله نافله صبح را بخواند.

مسأله ۷۷۹ ـ وقت نماز شب بنابر مشهور از نصف شب است تا اذان صبح، ولى بعید نیست كه وقت آن مابین اوّل شب تا اذان صبح باشد، و بعد از نصف شب تا اذان صبح وقت فضیلت آن باشد، و افضل آن است كه در ثلث آخر شب خوانده شود.

مسأله ۷۸۰ ـ بنابر مشهور كه وقت نافله شب از نصف شب است، مسافر و كسى كه براى او سخت است نافله شب را بعد از نصف شب بخواند مى تواند آن را در اوّل شب بخواند، هر چند بعید نیست كه براى غیر آن دو هم جایز باشد چنانچه در مسأله قبل گذشت.

 

نماز غفیله

مسأله ۷۸۱ ـ نماز غفیله، از نمازهاى مستحبّى مشهور است كه بین نماز مغرب و عشاء خوانده مى شود.

و در ركعت اوّل آن بعد از حمد باید به جاى سوره این آیه را بخوانند:

( وَ ذَا النُّونِ اِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ اَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیهِ فَنادى فِی الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَكَ اِنّی كُنْتُ مِنَ الظّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِى الْمُؤْمِنِینَ )

و در ركعت دوم بعد از حمد به جاى سوره این آیه را بخوانند:

( وَ عِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیبِ لا یعْلَمُها اِلاّ هُوَ وَ یعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَة اِلاّ یعْلَمُها وَ لا حَبَّة فِی ظُلُماتِ الارْضِ وَ لا رَطْب وَ لا یابِس اِلاّ فِی كِتاب مُبِین )

و در قنوت آن بگویند: «اَللّهُمَّ اِنِّى اَسْأَلُكَ بِمَفاتِحِ الْغَیبِ الَّتِی لا یعْلَمُها اِلاّ اَنْتَ اَنْ تُصَلِّی عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد وَ اَنْ تَفْعَلَ بِى كَذا وَ كَذا...» و به جاى كلمه كذا و كذا حاجتهاى خود را بگویند، و بعد بگویند: «اَللّهُمَّ اَنْتَ وَلِی نِعْمَتِی وَ الْقادِرُ عَلى طَلِبَتِی تَعْلَمُ حاجَتِی فَأَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد عَلَیهِ وَ عَلَیهِمُ السَّلامُ لَمّا قَضَیتَها لِی»

 

احكام قبله

مسأله ۷۸۲ ـ مكانى كه خانه كعبه در آن مى باشد، قبله است و باید رو به آن نماز خواند، ولى كسى كه دور است، اگر طورى بایستد كه بگویند رو به قبله نماز مى خواند كافیست، و همچنین است كارهاى دیگرى ـ مانند سر بریدن حیوانات ـ كه باید رو به قبله انجام گیرد.

مسأله ۷۸۳ ـ كسى كه نماز واجب را ایستاده مى خواند، باید صورت و سینه و شكم او رو به قبله باشد، و احتیاط مستحبّ آن است كه انگشتان پاى او هم رو به قبله باشد.

مسأله ۷۸۴ ـ كسى كه باید نشسته نماز بخواند، باید در موقع نماز صورت و سینه و شكم او رو به قبله باشد.

مسأله ۷۸۵ ـ كسى كه نمى تواند نشسته نماز بخواند، باید در حال نماز به پهلوى راست طورى بخوابد كه جلوى بدن او رو به قبله باشد، و اگر ممكن نیست، باید به پهلوى چپ طورى بخوابد كه جلوى بدن او رو به قبله باشد، و اگر این را هم نتواند، باید به پشت بخوابد به طورى كه كف پاهاى او رو به قبله باشد.

مسأله ۷۸۶ ـ نماز احتیاط و سجده و تشّهد فراموش شده و سجده سهوى كه براى تشهّد فراموش شده به جا آورده مى شود باید رو به قبله باشد، و در غیر این مورد ـ بنابر احتیاط مستحبّ ـ سجده سهو را نیز رو به قبله به جا آورد.

مسأله ۷۸۷ ـ نماز مستحبّى را در حال استقرار بر زمین، باید رو به قبله خواند، ولى در حال راه رفتن و سوارى لازم نیست رو به قبله باشد، هر چند به نذر واجب شده باشد.

مسأله ۷۸۸ ـ كسى كه مى خواهد نماز بخواند، باید براى پیدا كردن قبله كوشش نماید تا یقین یا اطمینان به قبله پیدا كند، یا دو عادل یا كسى كه مورد وثوق است و ظنّ بر خلاف گفته او نیست به قبله خبر دهد، و همچنین مى تواند به قبله بلد مسلمین در نمازشان و قبورشان عمل كند، و اگر اینها نبود باید در شناسایى قبله كوشش كند و به گمانى كه از راه هاى دیگر پیدا مى شود عمل نماید، هر چند آن گمان از گفته كافر یا فاسقى كه به واسطه قواعد علمى قبله را مى شناسد حاصل شود.

مسأله ۷۸۹ ـ كسى كه گمان به قبله دارد، اگر بتواند گمان قوى ترى پیدا كند، نمى تواند به گمان خود عمل نماید، مثلا اگر میهمان از گفته صاحب خانه گمان به قبله پیدا كند، ولى بتواند از راه دیگر گمان قوى ترى پیدا كند، نباید به حرف او عمل نماید.

مسأله ۷۹۰ ـ اگر براى پیدا كردن قبله وسیله اى ندارد، یا با این كه كوشش كرده گمانش به طرفى نمى رود، نماز خواندن به یك طرف كفایت مى كند، و احتیاط مستحبّ آن است كه در وسعت وقت چهار نماز به چهار طرف بخواند.

مسأله ۷۹۱ ـ اگر یقین یا چیزى كه در حكم یقین است یا گمان پیدا شود كه قبله در یكى از دو طرف است، باید به هر دو طرف نماز بخواند.

مسأله ۷۹۲ ـ كسى كه بخواهد به چند طرف نماز بخواند، اگر بخواهد دو نماز بخواند كه مثل نماز ظهر و عصر باید یكى بعد از دیگرى خوانده شود، احتیاط مستحبّ آن است كه نماز اوّل را به آن چند طرف بخواند بعد نماز دوم را شروع كند.

مسأله ۷۹۳ ـ كسى كه یقین یا آنچه در حكم یقین است به قبله ندارد، اگر بخواهد غیر از نماز كارى كند كه باید رو به قبله انجام داد، مثلا بخواهد سر حیوانى را ببُرد، در صورتى كه مى تواند تأخیر بیندازد تا قبله را پیدا كند، بنابر احتیاط واجب تأخیر بیندازد، و اگر نتواند یا تأخیر براى او حرجى است، مى تواند به گمان عمل نماید، و اگر گمان ممكن نیست، چنانچه كشتن آن حیوان ضرورت دارد ـ مثل آن كه اگر تأخیر بیندازد مى میرد ـ به هر طرف كه انجام دهد صحیح است.

 

پوشانيدن بدن در نماز

مسأله ۷۹۴ ـ مرد باید در حال نماز اگر چه كسى او را نمى بیند عورتین خود را بپوشاند، و احتیاط مستحبّ آن است كه از ناف تا زانو را هم بپوشاند.

مسأله ۷۹۵ ـ زن باید در موقع نماز تمام بدن حتّى سر و مو را بپوشاند، و احتیاط مستحبّ آن است كه كف پاها را هم بپوشاند، ولى پوشاندن صورت به مقدارى كه در وضو شسته مى شود و دستها تا مچ و روى پاها تا مچ پا لازم نیست، امّا براى آن كه اطمینان كند كه مقدار واجب را پوشانده است، باید مقدارى از اطراف صورت و قدرى پایین تر از مچها را هم بپوشاند.

مسأله ۷۹۶ ـ موقعى كه انسان قضاى سجده و تشهّد فراموش شده و سجده سهوى كه براى قضاى تشهّد فراموش شده به جا مى آورد، باید خود را مثل موقع نماز بپوشاند، و احتیاط مستحبّ آن است كه در موقع به جا آوردن سجده سهو در غیر این مورد نیز خود را بپوشاند.

مسأله ۷۹۷ ـ اگر انسان عمداً یا از روى ندانستن ـ در صورتى كه در یاد گرفتن مسأله كوتاهى كرده باشد ـ در نماز عورتش را نپوشاند، نمازش باطل است.

مسأله ۷۹۸ ـ اگر شخص در بین نماز بفهمد كه عورت او پیداست، باید فوراً آن را بپوشاند، و بنابر احتیاط واجب نماز را تمام كند و دوباره اعاده نماید، ولى اگر بعد از نماز بفهمد كه در نماز عورت او پیدا بوده، نمازش صحیح است، و همچنین است اگر در اثناى نماز بفهمد كه قبلا عورتش پیدا بوده، در صورتى كه فعلا پوشیده باشد.

مسأله ۷۹۹ ـ اگر لباس در حال ایستادن عورت را مى پوشاند ولى ممكن است در حال دیگر ـ مثلا در حال ركوع یا سجود ـ نپوشاند، چنانچه موقعى كه عورت او پیدا مى شود به وسیله اى آن را بپوشاند، نماز او صحیح است، ولى احتیاط مستحبّ آن است كه با آن لباس نماز نخواند.

مسأله ۸۰۰ ـ انسان مى تواند در حال نماز خود را با علف و برگ درختان بپوشاند، ولى احتیاط مستحبّ آن است كه وقتى خود را با اینها بپوشاند كه چیز دیگر نداشته باشد.

مسأله ۸۰۱ ـ اگر چیزى غیر از گل ندارد كه عورت خود را با آن بپوشاند، بنابر احتیاط واجب بین نماز اختیارى با پوشاندن عورت به گل و نماز اضطرارى عریان جمع كند.

مسأله ۸۰۲ ـ اگر چیزى ندارد كه در نماز خود را با آن بپوشاند، چنانچه احتمال دهد كه تا آخر وقت پیدا مى كند، احتیاط مستحبّ آن است كه نماز خود را تأخیر بیندازد، و اگر چیزى پیدا نكرد، در آخر وقت مطابق وظیفه اش نماز بخواند، و مى تواند هم نماز خود را بخواند، و اگر تا آخر وقت چیزى پیدا نكرد نماز او صحیح است، و اگر پیدا كرد اعاده كند.

مسأله ۸۰۳ ـ كسى كه مى خواهد نماز بخواند، اگر براى پوشاندن عورت خود حتّى گل و لجن نداشته باشد، در صورتى كه ناظر محترم عورت او را نمى بیند، ایستاده نماز بخواند و بنابر احتیاط واجب دست را بر عورت خود بگذارد، و باید ركوع و سجود را با اشاره به جا آورد، و بنابر احتیاط واجب اشاره سجود را بیشتر نماید.

و اگر به گونه اى است كه ناظر محترم او را مى بیند، باید نشسته نماز بخواند و ركوع و سجود را با اشاره به جا آورد، و بنابر احتیاط واجب اشاره سجود را بیشتر نماید.

 

شرايط لباس نمازگزار

مسأله ۸۰۴ ـ لباس نمازگزار شش شرط دارد:

(اوّل) آن كه پاك باشد.

(دوم) آن كه مباح باشد.

(سوم) آن كه از اجزاء مردار نباشد.

(چهارم) آن كه از حیوان حرام گوشت نباشد.

(پنجم و ششم) آن كه اگر نمازگزار مرد است لباس او ابریشم خالص و طلاباف نباشد، و تفصیل اینها در مسائل آینده خواهد آمد.

 

«شرط اوّل»

مسأله ۸۰۵ ـ لباس نمازگزار باید پاك باشد، و اگر كسى در حال اختیار با بدن یا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل است.

مسأله ۸۰۶ ـ كسى كه از روى تقصیر نمى داند با بدن یا لباس نجس نماز باطل است، اگر با بدن یا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل است.

مسأله ۸۰۷ ـ اگر به واسطه ندانستن مسأله، نجس بودن چیز نجسى را نداند ـ مثل آن كه نداند عرق كافر غیر كتابى نجس است ـ و با آن نماز بخواند، در صورتى كه جاهل مقصّر باشد، نمازش باطل است.

مسأله ۸۰۸ ـ اگر نداند كه بدن یا لباسش نجس است و بعد از نماز بفهمد نجس بوده، نمازش صحیح است، و بنابر احتیاط مستحبّ اگر در وقت بفهمد اعاده كند.

مسأله ۸۰۹ ـ اگر فراموش كند كه بدن یا لباسش نجس است و در بین نماز یا بعد از آن یادش بیاید، نماز را دوباره بخواند، و اگر وقت گذشته قضا نماید.

مسأله ۸۱۰ ـ كسى كه در وسعت وقت مشغول نماز است، اگر در بین نماز بدن یا لباسش نجس شود، و پیش از آن كه چیزى از نماز را با نجاست بخواند ملتفت شود كه نجس شده، یا بفهمد بدن یا لباس او نجس است و شكّ كند كه همان وقت نجس شده یا از پیش نجس بوده، در صورتى كه آب كشیدن بدن یا لباس یا عوض كردن لباس یا بیرون آوردن آن، نماز را بهم نمى زند باید در بین نماز بدن یا لباس را آب بكشد یا لباس را عوض نماید، یا اگر چیز دیگرى عورت او را پوشانده لباس را بیرون آورد، ولى چنانچه طورى باشد كه اگر بدن یا لباس را آب بكشد یا لباس را عوض كند یا بیرون آورد نماز بهم مى خورد، یا اگر لباس را بیرون آورد عورتش برهنه مى ماند، نمازش باطل بوده، و باید دوباره با بدن و لباس پاك نماز بخواند.

مسأله ۸۱۱ ـ كسى كه در تنگى وقت مشغول نماز است، اگر در بین نماز لباس او نجس شود، و پیش از آن كه چیزى از نماز را با نجاست بخواند بفهمد كه نجس شده، یا بفهمد كه لباس او نجس است و شكّ كند كه همان وقت نجس شده یا از پیش نجس بوده، در صورتى كه آب كشیدن یا عوض كردن یا بیرون آوردن لباس مقدور است و نماز را بهم نمى زند، باید لباس را آب بكشد، یا عوض كند، یا اگر چیز دیگرى عورت او را پوشانده لباس را بیرون آورد و نماز را تمام كند، امّا اگر چیز دیگرى عورت او را نپوشانده و لباس را هم نمى تواند آب بكشد یا عوض كند، احتیاط واجب آن است كه با همان لباس نجس نماز را تمام كند.

مسأله ۸۱۲ ـ كسى كه در تنگى وقت مشغول نماز است، اگر در بین نماز بدن او نجس شود، و پیش از آن كه چیزى از نماز را با نجاست بخواند ملتفت شود كه نجس شده، یا بفهمد بدن او نجس است و شكّ كند كه همان وقت نجس شده یا از پیش نجس بوده، در صورتى كه آب كشیدن بدن نماز را بهم نمى زند، بدن را آب بكشد، و اگر نماز را بهم مى زند، باید با همان حال نماز را تمام كند و نماز او صحیح است.

مسأله ۸۱۳ ـ كسى كه در پاك بودن بدن یا لباس خود شكّ دارد و یقین یا آنچه در حكم یقین است بر نجاست سابقه آن ندارد، چنانچه نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد كه بدن یا لباسش نجس بوده، نماز او صحیح است.

مسأله ۸۱۴ ـ اگر لباس را آب بكشد و یقین یا آنچه در حكم یقین است بر پاكى آن پیدا شود و با آن نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد پاك نشده، نمازش صحیح است.

مسأله ۸۱۵ ـ اگر خونى در بدن یا لباس خود ببیند و یقین كند كه از خونهاى نجس نیست، مثلا یقین كند كه خون پشه است، چنانچه بعد از نماز بفهمد از خونهایى بوده كه نمى شود با آن نماز خواند، نمازش صحیح است.

مسأله ۸۱۶ ـ اگر یقین كند خونى كه در بدن یا لباس اوست، خون نجسى است كه نماز با آن صحیح است، مثلا یقین كند خون زخم و دمل است، چنانچه بعد از نماز بفهمد خونى بوده كه نماز با آن باطل است، نمازش صحیح است.

مسأله ۸۱۷ ـ اگر نجس بودن چیزى را فراموش كند و بدن یا لباسش با رطوبت به آن برسد، و در حال فراموشى نماز بخواند و بعد از نماز یادش بیاید نمازش صحیح است، ولى اگر بدنش با رطوبت به چیزى كه نجس بودن آن را فراموش كرده برسد و بدون این كه خود را آب بكشد غسل كند و نماز بخواند، غسل و نمازش باطل است، مگر این كه طورى باشد كه به غسل نمودن، بدن هم پاك شود ـ مثل این كه با آب معتصم غسل كند، یعنى آبى كه به ملاقات با نجس نجس نشود، مانند آب كرّ و جارى ـ و نیز اگر جایى از اعضاى وضو با رطوبت به چیزى كه نجس بودن آن را فراموش كرده برسد، و پیش از آن كه آن جا را آب بكشد وضو بگیرد و نماز بخواند، وضو و نمازش باطل مى باشد، مگر این كه طورى باشد كه به وضو گرفتن، اعضاى وضو نیز پاك شود، مثل این كه با آب معتصم وضو بگیرد.

مسأله ۸۱۸ ـ كسى كه یك لباس دارد، اگر بدن و لباسش نجس شود و به اندازه آب كشیدن یكى از آنها آب داشته باشد، بنابر احتیاط باید بدن را آب كشیده و با لباس نجس نماز بخواند، مگر این كه نجاست بدن كمتر از نجاست لباس باشد، یا نجاست بدن یك مرتبه شستن و نجاست لباس دو مرتبه شستن لازم داشته باشد، كه در این دو صورت لازم است تطهیر لباس را مقدّم بدارد.

مسأله ۸۱۹ ـ كسى كه غیر از لباس نجس لباس دیگرى ندارد، باید با لباس نجس نماز بخواند و نمازش صحیح است.

مسأله ۸۲۰ ـ كسى كه دو لباس دارد، اگر بداند یكى از آنها نجس است و نداند كدامیك آنها است، چنانچه وقت دارد باید با هر دو لباس نماز بخواند، مثلا اگر مى خواهد نماز ظهر و عصر بخواند، باید با هر كدام یك نماز ظهر و یك نماز عصر بخواند، ولى اگر وقت تنگ است با یكى از آن دو نماز بخواند، و بعد از وقت با لباس دیگر یا لباس پاك نماز را به جا آورد.

 

«شرط دوم»

مسأله ۸۲۱ ـ لباس نمازگزار كه به آن ستر عورت مى شود باید مباح باشد، و كسى كه مى داند پوشیدن لباس غصبى حرام است، یا این كه در یاد گرفتن حرمت پوشیدن لباس غصبى كوتاهى كرده، اگر عمداً به آن عورت خود را بپوشاند و نماز بخواند، نمازش باطل است، ولى چیزهایى كه به تنهایى عورت را نمى پوشاند و همچنین چیزهایى كه فعلا نمازگزار آنها را نپوشیده، مانند دستمال بزرگ، یا لنگى كه در جیب گذاشته شده ـ اگر چه بشود عورت را با آنها پوشانید ـ و همچنین چیزهایى كه نمازگزار آنها را پوشیده ولى به آنها ستر عورت نكرده، در تمام این صور غصبى بودن آنها موجب بطلان نماز نمى شود، هر چند احتیاط در ترك است.

مسأله ۸۲۲ ـ كسى كه مى داند پوشیدن لباس غصبى حرام است، ولى نمى داند ستر عورت با آن نماز را باطل مى كند، اگر عمداً با آن در حال نماز عورت خود را بپوشاند، نمازش باطل است.

مسأله ۸۲۳ ـ اگر نداند كه لباس او غصبى است و با آن ستر عورت كند و نماز بخواند، نمازش صحیح است، و همچنین در صورتى كه فراموش كند و خود غاصب نباشد، و امّا اگر غاصب فراموش كند كه غصب كرده و با لباس غصبى ستر عورت كند و نماز بخواند، در صورتى كه از غصب توبه نكرده باشد نماز او باطل است، و اگر توبه كرده باشد بطلان نماز محلّ اشكال است.

مسأله ۸۲۴ ـ اگر نداند یا فراموش كند كه لباس او غصبى است و در بین نماز بفهمد، چنانچه چیز دیگرى عورت او را پوشانده است و مى تواند فوراً یا بدون این كه موالات ـ یعنى پى درپى بودن نماز ـ بهم بخورد لباس غصبى را بیرون آورد، باید آن را بیرون آورد، و اگر چیز دیگرى عورت او را نپوشانده، یا نمى تواند لباس غصبى را فوراً بیرون آورد، یا اگر بیرون آورد پى درپى بودن نماز بهم مى خورد، در صورتى كه به مقدار یك ركعت هم وقت داشته باشد باید نماز را بشكند، و با لباس غیر غصبى نماز بخواند، و اگر به این مقدار هم وقت ندارد، باید در حال نماز لباس را بیرون آورد و به دستور نماز برهنگان ـ كه در مسأله«۸۰۳» گذشت ـ نماز را تمام نماید.

مسأله ۸۲۵ ـ اگر كسى براى حفظ جانش با لباس غصبى هر چند ساتر عورت باشد، نماز بخواند، یا مثلا براى این كه دزد لباس غصبى را نبرد با آن نماز بخواند، نمازش صحیح است.

مسأله ۸۲۶ ـ اگر با عین پولى كه خمس آن را نداده لباس بخرد، حكم نماز خواندن در آن لباس حكم نماز خواندن در لباس غصبى است.

 

«شرط سوم»

مسأله ۸۲۷ ـ لباس نمازگزار باید از اجزاء حیوان مرده اى كه خون جهنده دارد ـ یعنى اگر رگش را ببُرند خون از آن جستن مى كند ـ نباشد، بلكه اگر از حیوان مرده اى كه مانند ماهى و مار خون جهنده ندارد لباس تهیه كند، بنابر احتیاط واجب با آن نماز نخواند.

مسأله ۸۲۸ ـ هرگاه چیزى از مردار ـ مانند گوشت و پوست آن كه روح داشته ـ همراه نمازگزار باشد، اگر چه لباس او نباشد، بنابر احتیاط نمازش باطل است.

مسأله ۸۲۹ ـ اگر چیزى از مردار حلال گوشت ـ مانند مو و پشم كه روح ندارد ـ همراه نمازگزار باشد، یا با لباسى كه از آنها تهیه كرده اند نماز بخواند، نمازش صحیح است.

 

«شرط چهارم»

مسأله ۸۳۰ ـ لباس نمازگزار باید از اجزاء حیوان حرام گوشت نباشد، و اگر مویى از آن هم بر بدن یا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است.

مسأله ۸۳۱ ـ اگر آب دهان یا بینى یا رطوبت دیگرى از حیوان حرام گوشت ـ مانند گربه ـ بر بدن یا لباس نمازگزار باشد، چنانچه تر باشد نماز باطل است، و اگر خشك شده و عین آن بر طرف شده باشد، نماز صحیح است.

مسأله ۸۳۲ ـ اگر مو و عرق و آب دهان یا بینى كسى بر بدن یا لباس نمازگزار باشد، اشكال ندارد، و همچنین است اگر مروارید و موم و عسل همراه او باشد.

مسأله ۸۳۳ ـ اگر شكّ داشته باشد كه لباس از حیوان حلال گوشت است یا حرام گوشت ـ چه در مملكت اسلامى تهیه شده باشد، چه در غیر آن ـ نماز خواندن با آن جایز است.

مسأله ۸۳۴ ـ نماز خواندن با صدف و آنچه از آن ساخته مى شود، مانند تكمه صدفى جایز است.

مسأله ۸۳۵ ـ پوشیدن خز خالص در نماز اشكال ندارد، و احتیاط واجب آن است كه با پوست سنجاب نماز نخواند.

مسأله ۸۳۶ ـ اگر با لباسى كه نمى داند یا فراموش كرده كه از حیوان حرام گوشت است نماز بخواند، اعاده بر او لازم نیست، هر چند احتیاط مستحبّ آن است كه اعاده نماید، و همچنین در صورتى كه جاهل قاصر به حكم باشد.

 

«شرط پنجم»

مسأله ۸۳۷ ـ پوشیدن لباس طلا باف براى مرد حرام، و نماز با آن باطل است، ولى براى زن در نماز و غیر نماز اشكال ندارد.

مسأله ۸۳۸ ـ پوشیدن طلا، مثل آویختن زنجیر طلا به گردن و بستن ساعت مچى طلا به دست و عینك طلا گذاشتن و انگشتر طلا به دست كردن و مانند اینها بر مرد حرام، و نماز خواندن با آنها باطل است، ولى براى زن در نماز و غیر نماز اشكال ندارد.

مسأله ۸۳۹ ـ اگر مردى نداند یا فراموش كند كه مثلا انگشتر یا لباس او از طلا است، یا شكّ داشته باشد و با آن نماز بخواند، نمازش صحیح است.

 

«شرط ششم»

مسأله ۸۴۰ ـ لباس مرد نمازگزار باید ابریشم خالص نباشد، و همچنین است بنابر احتیاط واجب مثل عرقچین و بند شلوار، و در غیر نماز هم پوشیدن لباسى كه ابریشم خالص باشد براى مردان حرام است.

مسأله ۸۴۱ ـ اگر تمام آستر لباس یا مقدارى از آن ابریشم خالص باشد، پوشیدن آن بر مرد حرام، و نماز در آن باطل است.

مسأله ۸۴۲ ـ لباسى را كه نمى داند از ابریشم خالص است یا چیز دیگر، پوشیدن آن جایز و نماز خواندن در آن اشكال ندارد.

مسأله ۸۴۳ ـ دستمال ابریشمى و مانند آن، اگر در جیب مرد باشد اشكال ندارد، و نماز را باطل نمى كند.

مسأله ۸۴۴ ـ پوشیدن لباس ابریشمى براى زن در نماز و غیر نماز اشكال ندارد.

مسأله ۸۴۵ ـ پوشیدن لباس غصبى و ابریشمى خالص و طلا باف در حال ناچارى مانعى ندارد، و نیز كسى كه ناچار است لباس بپوشد و لباس دیگرى تا آخر وقت غیر از اینها ندارد، مى تواند با این لباسها نماز بخواند.

مسأله ۸۴۶ ـ اگر غیر از لباس غصبى و لباسى كه از اجزاء مردار تهیه شده، لباس دیگرى تا آخر وقت ندارد، و ناچار نیست لباس بپوشد، باید به دستورى كه براى برهنگان در مسأله «۸۰۳» ذكر شد، نماز بخواند.

مسأله ۸۴۷ ـ اگر غیر از لباسى كه از اجزاء حیوان حرام گوشت تهیه شده لباس دیگرى تا آخر وقت ندارد، چنانچه در پوشیدن لباس ناچار باشد، مى تواند با همان لباس نماز بخواند، و اگر ناچار نباشد باید به دستورى كه براى برهنگان ذكر شد نماز را به جا آورد.

مسأله ۸۴۸ ـ اگر مرد غیر از لباس ابریشمى خالص یا طلا باف لباس دیگرى تا آخر وقت نداشته باشد، چنانچه در پوشیدن لباس ناچار نباشد، باید به دستورى كه براى برهنگان ذكر شد، نماز بخواند.

مسأله ۸۴۹ ـ اگر چیزى ندارد كه در نماز عورت خود را با آن بپوشاند، واجب است اگر چه به كرایه یا خریدارى باشد تهیه نماید، ولى اگر تهیه آن به قدرى پول لازم دارد كه نسبت به دارایى او زیاد است، یا طورى است كه اگر پول را به مصرف لباس برساند به حال او ضرر دارد، تهیه آن لازم نیست، و مى تواند به دستورى كه براى برهنگان ذكر شد نماز بخواند، یا تحمّل ضرر كند و با ساتر نماز بخواند.

مسأله ۸۵۰ ـ كسى كه لباس ندارد، اگر دیگرى لباس به او ببخشد یا عاریه دهد، چنانچه قبول كردن آن براى او حرجى نباشد باید قبول كند، بلكه اگر عاریه كردن یا طلب بخشش براى او حرجى نیست، باید از كسى كه لباس دارد طلب بخشش یا عاریه نماید.

مسأله ۸۵۱ ـ پوشیدن لباسى كه پارچه یا رنگ یا دوخت آن براى كسى كه مى خواهد آن را بپوشد معمول نیست، در صورتى كه موجب هتك حرمت او، یا موجب شهرت و انگشت نما شدنش بشود حرام است، و اگر با آن در نماز ستر عورت كند بعید نیست كه حكمش حكم لباس غصبى باشد كه در مسأله «۸۲۱» گذشت.

مسأله ۸۵۲ ـ اگر مرد لباس زنانه و زن لباس مردانه بپوشد، در صورتى كه زىّ ـ پوشش ـ خود قرار دهد، بنابر احتیاط حرام است، و ستر عورت با آن در نماز بنابر احتیاط موجب بطلان است.

مسأله ۸۵۳ ـ كسى كه باید خوابیده نماز بخواند، اگر لحافش از اجزاء حیوان حرام گوشت باشد، نماز در آن جایز نیست، و همچنین اگر تشكش از اجزاء حیوان حرام گوشت باشد و به خود بپیچد، و اگر نجس باشد یا ابریشم یا طلاباف و نمازگزار مرد باشد، بنابر احتیاط واجب در آن نماز نخواند.

 

مواردى كه لازم نیست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد

مسأله ۸۵۴ ـ در سه صورت كه تفصیل آنها خواهد آمد، اگر بدن یا لباس نمازگزار نجس باشد، نماز او صحیح است.

(اوّل) آن كه به واسطه زخم یا جراحت یا دملى كه در بدن اوست، لباس یا بدنش به خون آلوده شده باشد.

(دوم) آن كه بدن یا لباس او به مقدار كمتر از درهم به خون آلوده باشد، و اندازه درهم ـ از جهت عفو خونِ كمتر از آن در نماز ـ تقریباً به مقدار بند سرانگشت سبّابه (شهادت) مى باشد.

(سوم) آن كه ناچار باشد با بدن یا لباس نجس نماز بخواند.

و در یك صورت اگر لباس نمازگزار نجس باشد، نماز او صحیح است، و آن صورت این است كه متنجّس از لباسهاى كوچك باشد مانند جوراب و عرقچین.

و احكام این چهار صورت به تفصیل در مسائل بعد مى آید.

مسأله ۸۵۵ ـ اگر در بدن یا لباس نمازگزار خون زخم یا جراحت یا دمل باشد، چنانچه طورى است كه آب كشیدن بدن یا لباس یا عوض كردن لباس براى نوع مردم مشقّت داشته باشد، تا وقتى كه زخم یا جراحت یا دمل خوب نشده است، مى تواند با آن خون نماز بخواند، و همچنین است اگر چركى كه با خون بیرون آمده یا دوایى كه روى زخم گذاشته اند و نجس شده در بدن یا لباس او باشد.

مسأله ۸۵۶ ـ اگر خون بریدگى و زخمى كه بزودى خوب مى شود و شستن آن براى نوع مردم آسان است در بدن یا لباس نمازگزار باشد و كمتر از درهم نباشد و با آن نماز بخواند، نماز او باطل است.

مسأله ۸۵۷ ـ اگر جایى از بدن یا لباس كه با زخم فاصله دارد به رطوبت زخم نجس شود، جایز نیست با آن نماز بخواند، ولى اگر مقدارى از بدن یا لباس كه معمولا به رطوبت زخم آلوده مى شود، به رطوبت آن نجس شود، نماز خواندن با آن مانعى ندارد.

مسأله ۸۵۸ ـ اگر از بواسیرى كه دانه هاى آن بیرون نباشد یا زخمى كه توى دهان و بینى و مانند اینها است خونى به بدن یا لباس برسد، ظاهر این است كه مى تواند با آن نماز بخواند، و امّا خون بواسیرى كه دانه هاى آن بیرون است بدون اشكال نماز خواندن با آن جایز است.

مسأله ۸۵۹ ـ كسى كه بدنش زخم است، اگر در بدن یا لباس خود خونى ببیند كه به مقدار درهم یا بیشتر از آن است و نداند از زخم است یا خون دیگر، جایز نیست با آن نماز بخواند.

مسأله ۸۶۰ ـ اگر چند زخم در بدن باشد و به طورى نزدیك هم باشند كه یك زخم حساب شود، تا وقتى همه خوب نشده اند نماز خواندن با خون آنها اشكال ندارد، ولى اگر به قدرى از هم دور باشند كه هر كدام یك زخم حساب شود، هر كدام كه خوب شد باید براى نماز بدن و لباس را از خون آن در صورتى كه از یك درهم كمتر نباشد آب بكشد.

مسأله ۸۶۱ ـ اگر سر سوزنى خون حیض یا سگ یا خوك یا كافر غیر كتابى یا مردار یا حیوان حرام گوشت در بدن یا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است، و بنابر احتیاط واجب خون نفاس و استحاضه نیز چنین است، ولى خونهاى دیگر مثل خون بدن انسانى كه نجس العین نیست، یا خون حیوان حلال گوشت، اگر چه در چند جاى بدن و لباس باشد، در صورتى كه روى هم كمتر از درهم باشد، نماز خواندن با آن اشكال ندارد.

مسأله ۸۶۲ ـ خونى كه به لباس بى آستر بریزد و به پشت آن برسد، یك خون حساب مى شود، ولى اگر پشت آن جدا خونى شود، باید هر كدام را یك خون جداگانه حساب كند، پس اگر خونى كه پشت و روى لباس است روى هم از یك درهم كمتر باشد، نماز با آن صحیح، و اگر به مقدار درهم یا بیشتر باشد نماز با آن باطل است.

مسأله ۸۶۳ ـ اگر خون روى لباسى كه آستر دارد بریزد و به آستر آن برسد، یا به آستر بریزد و روى لباس خونى شود، باید هر كدام را جدا حساب نمود، پس اگر خون روى لباس و آستر كمتر از درهم باشد نماز با آن صحیح، و اگر به مقدار درهم یا بیشتر باشد نماز با آن باطل است.

مسأله ۸۶۴ ـ اگر خون بدن یا لباس كمتر از درهم باشد و رطوبتى به آن برسد كه اطراف را آلوده كند، نماز با آن باطل است، اگر چه خون و رطوبتى كه به آن رسیده به اندازه درهم نباشد، ولى اگر رطوبت فقط به خون برسد و اطراف را آلوده نكند، نماز خواندن با آن اشكال ندارد.

مسأله ۸۶۵ ـ اگر بدن یا لباس خونى نشود ولى به واسطه رسیدن با رطوبت به خون نجس شود، اگر چه مقدارى كه نجس شده كمتر از درهم باشد، نمى شود با آن نماز خواند.

مسأله ۸۶۶ ـ اگر خونى كه در بدن یا لباس است كمتر از درهم باشد و نجاست دیگرى به آن برسد ـ مثلا یك قطره بول روى آن بریزد ـ در صورتى كه به بدن یا لباس برسد، نماز خواندن با آن جایز نیست.

مسأله ۸۶۷ ـ اگر لباسهاى كوچك نمازگزار، مثل عرقچین و جوراب كه نمى شود با آنها عورت را پوشانید نجس باشد، چنانچه سایر موانع لباس نمازگزار در آن نباشد ـ مثل این كه از مردار یا نجس العین یا حیوان حرام گوشت باشد ـ نماز با آن صحیح است، و نیز اگر با انگشترى نجس نماز بخواند اشكال ندارد.

مسأله ۸۶۸ ـ چیز نجس مانند دستمال و كلید و چاقوى نجس جایز است همراه نمازگزار باشد.

مسأله ۸۶۹ ـ اگر مى داند خونى كه در بدن یا لباس اوست كمتر از درهم است، ولى احتمال مى دهد كه از خونهایى باشد كه مورد عفو نیست، جایز است كه با آن خون نماز بخواند و شستن براى نماز لازم نیست.

مسأله ۸۷۰ ـ اگر خونى كه در لباس یا بدن است كمتر از درهم باشد، و نداند كه از خونهایى است كه مورد عفو نیست و نماز بخواند و بعد معلوم شود كه از آنها بوده، اعاده نماز لازم نیست، و همچنین است اگر اعتقاد نماید كه كمتر از درهم است و نماز بخواند و بعد معلوم شود كه به مقدار درهم یا بیشتر بوده، در این صورت نیز اعاده لازم نیست.

 

چیزهایى كه در لباس نمازگزار مستحبّ است

مسأله ۸۷۱ ـ چند چیز در لباس نمازگزار مستحبّ است، و از آن جمله است: عمامه با تحت الحنك، پوشیدن عبا و لباس سفید و پاكیزه ترین لباسها، و استعمال بوى خوش، و دست كردن انگشتر عقیق.

 

چیزهایى كه در لباس نمازگزار مكروه است

مسأله ۸۷۲ ـ چند چیز در لباس نمازگزار مكروه است، و از آن جمله است: پوشیدن لباس سیاه و چرك و تنگ و لباس شرابخوار و لباس كسى كه از نجاست پرهیز نمى كند، و نیز باز بودن تكمه هاى لباس، و احتیاط واجب آن است كه در لباس و انگشترى كه نقش صورت دارد نماز نخواند.

 
 Copyright © 2003-2013 - AVINY.COM - All Rights Reserved