مسأله 1031.
در هر ركعت
بعد از قرائت بايد به اندازهاي
خم شود كه بتواند دست را به زانو
بگذارد و اين عمل را ركوع
ميگويند.
مسأله 1032.
اگر به
اندازه ركوع خم شود، ولي دستها
را به زانو نگذارد اشكال ندارد،
اگر چه احتياط مستحب اين است كه
دستها را به زانو بگذارد.
مسأله 1033.
هر گاه
ركوع را به طور غير معمول به جا
آورد، مثلاً به چپ يا راست خم
شود، اگر چه دستهاي او به زانو
برسد، صحيح نيست.
مسأله 1034.
خم شدن
بايد به قصد ركوع باشد، پس اگر به
قصد كار ديگر ـ مثلاً براي كشتن
جانور خم شود ـ نميتواند آن را
ركوع حساب كند بلكه بايد بايستد و
دوباره براي ركوع خم شود و به
واسطه اين عمل، ركن زياد نشده و
نماز باطل نميشود.
مسأله 1035.
كسي كه
دست يا زانوي او با دست و زانوي
ديگران فرق دارد، مثلاً دستش خيلي
بلند است كه اگر كمي خم شود به
زانو ميرسد، يا زانوي او
پايينتر از مردم ديگر است كه
بايد خيلي خم شود تا دستش به زانو
برسد، بايد به اندازه معمول خم
شود.
مسأله 1036.
كسي كه
نشسته ركوع ميكند، بايد به قدري
خم شود كه صورتش مقابل زانوها
برسد و بهتر است به قدري خم شود
كه صورت نزديك جاي سجده برسد.
مسأله 1037.
احتياط
مستحب آن است كه در ركوع، سه
مرتبه «سُبْحَانَ اللهِ» يا يك
مرتبه «سُبْحَانَ رَبِّيَ
الْعَظيمِ وَبِحَمْدِه» بگويد، هر
چند ظاهر اين است كه گفتن هر ذكري
كه به اين مقدار باشد مثل سه
مرتبه «اللهُ اَكْبَر» كفايت
ميكند، ولي در تنگي وقت و در حال
ناچاري گفتن يك «سُبْحَانَ اللهِ»
كافي است.
مسأله 1038.
ذكر ركوع
بايد به عربي صحيح گفته شود، و
مستحب است آن را سه يا پنج يا هفت
مرتبه بلكه بيشتر بگويند.
مسأله 1039.
در ركوع
بايد موقع خواندن ذكر واجب بدن
آرام باشد، و در ذكر مستحب هم اگر
آن را به قصد ذكري كه براي ركوع
دستور دادهاند، بگويد بنابر
احتياط واجب، آرام بودن بدن لازم
است.
مسأله 1040.
اگر
موقعي كه ذكر واجب ركوع را
ميگويد، بياختيار به قدري حركت
كند كه از حال آرام بودن بدن خارج
شود، بايد بعد از آرام گرفتن بدن
دوباره ذكر را بگويد، ولي اگر كمي
حركت كند كه از حال آرام بودن بدن
خارج نشود، يا انگشتان را حركت
دهد اشكال ندارد.
مسأله 1041.
اگر پيش
از آن كه به مقدار ركوع خم شود و
بدن آرام گيرد عمداً ذكر ركوع را
بگويد، بايد بعد از رسيدن به ركوع
و آرام گرفتن بدن دوباره ذكر را
بگويد، و بنابر احتياط لازم نماز
را پس از اتمام، اعاده نمايد، و
اگر به همان ذكر اول اكتفا نمايد
نماز باطل است.
مسأله 1042.
اگر پيش
از تمام شدن ذكر واجب، عمداً سر
از ركوع بردارد نمازش باطل است، و
اگر سهواً سر بردارد، چنان چه پيش
از آن كه از حال ركوع خارج شود،
يادش بيايد كه ذكر ركوع را تمام
نكرده، بايد در حال آرامي بدن
دوباره ذكر را بگويد و اگر بعد از
آن كه از حال ركوع خارج شد يادش
بيايد، نماز او صحيح است.
مسأله 1043.
اگر
نتواند به مقدار ذكر در ركوع
بماند، احتياط واجب آن است كه
بقيه آن را در حال برخاستن بگويد.
مسأله 1044.
اگر به
واسطه مرض و مانند آن در ركوع
آرام نگيرد، نماز صحيح است ولي
بايد پيش از آن كه از حال ركوع
خارج شود، ذكر واجب را بگويد.
مسأله 1045.
هر گاه
نتواند به اندازه ركوع خم شود،
بايد به چيزي تكيه دهد و ركوع كند
و اگر موقعي هم كه تكيه داده
نتواند بطور معمول ركوع كند، بايد
به هر اندازه ميتواند، خم شود و
در اين صورت احتياط لازم آن است
كه نماز را دوباره بخواند، و ركوع
آن را نشسته به جا آورد، و اگر
هيچ نتواند خم شود بايد موقع ركوع
بنشيند و نشسته ركوع كند و احتياط
لازم آن است كه نماز ديگري هم
بخواند، و براي ركوع آن با سر
اشاره نمايد.
مسأله 1046.
كسي كه
ميتواند ايستاده نماز بخواند،
اگر در حال ايستاده يا نشسته
نتواند ركوع كند، بايد ايستاده
نماز بخواند و براي ركوع با سر
اشاره كند و اگر نتواند اشاره
كند، بايد به نيت ركوع چشمها را
هم بگذارد و ذكر آن را بگويد، و
به نيت برخاستن از ركوع چشمها را
باز كند و اگر از اين هم عاجز
است، بايد در قلب نيت ركوع كند، و
ذكر آن را بگويد.
مسأله 1047.
كسي كه
نميتواند ايستاده يا نشسته ركوع
كند و براي ركوع فقط ميتواند در
حالي كه نشسته است كمي خم شود، يا
در حالي كه ايستاده است با سر
اشاره كند، بايد ايستاده نماز
بخواند، و براي ركوع با سر اشاره
نمايد، و احتياط مستحب آن است كه
نماز ديگري هم بخواند، و موقع
ركوع آن بنشيند، و هر قدر
ميتواند براي ركوع خم شود.
مسأله 1048.
اگر بعد
از رسيدن بحد ركوع سر بردارد، و
دو مرتبه به اندازه ركوع خم شود،
يا بعد از آن كه به اندازه ركوع
خم شود، به قدري خم شود كه از
اندازه ركوع بگذرد و دوباره به
ركوع برگردد، نمازش باطل است.
مسأله 1049.
بعد از
تمام شدن ذكر ركوع، بايد راست
بايستد و بعد از آن كه بدن آرام
گرفت به سجده رود، و اگر عمداً
پيش از ايستادن، يا پيش از آرام
گرفتن بدن به سجده رود، نمازش
باطل است.
مسأله 1050.
اگر ركوع
را فراموش كند و پيش از آن كه به
سجده برسد، يادش بيايد، بايد
بايستد بعد به ركوع رود، و چنان
چه بحالت خميدگي به ركوع برگردد،
نمازش باطل است.
مسأله 1051.
اگر بعد
از آن كه براي سجده دوم پيشاني به
زمين رسيد، يادش بيايد كه ركوع
نكرده نمازش باطل است. ولي تا
داخل سجده دوم نشده اگر يادش
بيايد كه ركوع نكرده، بايد بايستد
و ركوع را به جا آورد و بعد از
تمام شدن نماز براي زيادي سجده
احتياطاً دو سجده سهو به جا آورد،
و اگر احتياطاً نماز را دوباره
بخواند بهتر است.
مسأله 1052.
مستحب
است پيش از رفتن به ركوع در حالي
كه راست ايستاده تكبير بگويد، و
در ركوع زانوها را به عقب دهد، و
پشت را صاف نگهدارد، و گردن را
بكشد، و مساوي پشت نگهدارد، و بين
دو قدم را نگاه كند، و پيش از ذكر
يا بعد از آن صلوات بفرستد، و بعد
از آن كه از ركوع برخاست و راست
ايستاد در حال آرامي بدن بگويد:
سَمِعَ اللهُ لِمَنْ
حَمِدَهُ
مسأله 1053.
مستحب
است در ركوع زن دست را از زانو
بالاتر بگذارد، و زانوها را به
عقب ندهد.