قيام «ايستادن»
مسأله 967. قيام در موقع گفتن تكبيرة الاحرام و قيام پيش از ركوع كه آن را قيام متصل به ركوع ميگويند ركن است، ولي قيام در موقع خواندن حمد و سوره و قيام بعد از ركوع ركن نيست و اگر كسي آن را از روي فراموشي ترك كند نمازش صحيح است.
مسأله 968. واجب است پيش از گفتن تكبير و بعد از آن مقداري بايستد تا يقين كند كه در حال ايستادن تكبير گفته است.
مسأله 969. معناي قيام متصل به ركوع اين است كه از حال قيام به ركوع برود بنا بر اين اگر ركوع را فراموش كند و بعد از حمد و سوره بنشيند و يادش بيايد كه ركوع نكرده بايد بايستد و به ركوع رود و اگر بدون اين كه بايستد بحال خميدگي به ركوع برگردد، چون قيام متصل به ركوع را به جا نياورده، نماز او باطل است.
مسأله 970. موقعي كه براي تكبيرة الاحرام يا قرائت ايستاده است، بايد بدن را حركت ندهد و بطرفي خم نشود و به جايي تكيه نكند ولي اگر از روي ناچاري باشد، يا در حال خم شدن براي ركوع پاها را حركت دهد اشكال ندارد.
مسأله 971. اگرموقعي كه ايستاده، از روي فراموشي بدن را حركت دهد يا بطرفي خم شود يا به جايي تكيه كند، اشكال ندارد ولي در قيام موقع گفتن تكبيرة الاحرام و قيام متصل به ركوع اگر از روي فراموشي هم باشد، بنابر احتياط مستحب، نماز را تمام كند و دوباره بخواند.
مسأله 972. احتياط واجب آن است كه در موقع ايستادن، هر دو پا روي زمين باشد، ولي لازم نيست سنگيني بدن روي هر دو پا باشد و اگر روي يك پا هم باشد اشكال ندارد.
مسأله 973. كسي كه ميتواند درست بايستد، اگر پاها را خيلي باز بگذارد بحدي كه به او ايستاده نگويند نمازش باطل است.
مسأله 974. موقعي كه انسان در نماز مشغول خواندن چيزي است حتي موقع گفتن ذكرهاي مستحبي نماز، بايد بدنش آرام باشد و در موقعي كه ميخواهد كمي جلو يا عقب رود، يا كمي بدن را بطرف راست يا چپ حركت دهد، بايد چيزي نگويد ولي «بِحَوْلِ اللهِ وَقُوَّتِهِ أَقوُمُ وَأقْعُدُ» را بايد در حال برخاستن بگويد.
مسأله 975. اگر در حال حركت بدن ذكر بگويد، مثلاً موقع رفتن به ركوع يا رفتن به سجده تكبير بگويد، چنان چه آن را به قصد ذكري كه در نماز دستور دادهاند بگويد، بايد احتياطاً نماز را دوباره بخواند و اگر به اين قصد نگويد، بلكه بخواهد ذكري گفته باشد نماز صحيح است.
مسأله 976. حركت دادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد و سوره اشكال ندارد اگر چه احتياط مستحب آن است كه آنها را هم حركت ندهد.
مسأله 977. اگر موقع خواندن حمد و سوره، يا خواندن تسبيحات بياختيار به قدري حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج شود، احتياط واجب آن است كه بعد از آرام گرفتن بدن، آنچه را در حال حركت خوانده دوباره بخواند.
مسأله 978. اگر در بين نماز از ايستادن عاجز شود، بايد بنشيند و اگر از نشستن هم عاجز شود، بايد بخوابد، ولي تا بدنش آرام نگرفته بايد چيزي نخواند.
مسأله 979. تا انسان ميتواند ايستاده نماز بخواند، نبايد بنشيند مثلاً كسي كه در موقع ايستادن، بدنش حركت ميكند، يا مجبور است به چيزي تكيه دهد، يا بدنش را كج كند، يا خم شود يا پاها را بيشتر از معمول باز بگذارد، بايد به هر طور كه ميتواند بايستد و نماز بخواند ولي اگر به هيچ قسم حتي مثل حال ركوع هم نتواند بايستد، بايد راست بنشيند و نشسته نماز بخواند.
مسأله 980. تا انسان ميتواند بنشيند نبايد خوابيده نماز بخواند و اگر نتواند راست بنشيند، بايد هر طور كه ميتواند بنشيند و اگر به هيچ قسم نميتواند بنشيند بايد بطوري كه در احكام قبله گفته شد، به پهلوي راست بخوابد و اگر نميتواند به پهلوي چپ و اگر آن هم ممكن نيست به پشت بخوابد، به طوري كه كف پاهاي او رو به قبله باشد.
مسأله 981. كسي كه نشسته نماز ميخواند، اگر بعد از خواندن حمد و سوره بتواند بايستد، و ركوع را ايستاده به جا آورد، بايد بايستد و از حال ايستاده به ركوع برود و اگر نتواند، بايد ركوع را هم نشسته به جا آورد.
مسأله 982. كسي كه خوابيده نماز ميخواند، اگر در بين نماز بتواند بنشيند بايد مقداري را كه ميتواند، نشسته بخواند و نيز اگر ميتواند بايستد، بايد مقداري را كه ميتواند، ايستاده بخواند ولي تا بدنش آرام نگرفته، بايد چيزي نخواند.
مسأله 983. كسي كه نشسته نماز ميخواند اگر در بين نماز بتواند بايستد بايد مقداري را كه ميتواند، ايستاده بخواند ولي تا بدنش آرام نگرفته، بايد چيزي نخواند.
مسأله 984. كسي كه ميتواند بايستد اگر بترسد كه به واسطه ايستادن، مريض شود يا ضرري به او برسد، ميتواند نشسته نماز بخواند و اگر از نشستن هم بترسد، ميتواند خوابيده نماز بخواند.
مسأله 985. اگر انسان احتمال بدهد كه تا آخر وقت بتواند ايستاده نماز بخواند بنابر احتياط لازم بايد نماز را تأخير بيندازد. پس اگر نتوانست بايستد، در آخر وقت مطابق وظيفهاش نماز به جا آورد.
مسأله 986. مستحب است درحال ايستادن بدن را راست نگهدارد، شانهها را پايين بيندازد، دستها را روي رانها بگذارد، انگشتها را به هم بچسباند، جاي سجده را نگاه كند، سنگيني بدن را بطور مساوي روي دو پا بيندازد، با خضوع و خشوع باشد پاها را پس و پيش نگذارد، اگر مرد است پاها را از سه انگشت باز تا يك وجب فاصله دهد و اگر زن است پاها را به هم بچسباند.