مسأله 2473.
اگر زني
بچهاي را با شرايطي كه در مسأله
2483 گفته خواهد شد شير دهد، آن
بچه به اين عدّه محرم ميشود:
اول ـ خود زن و او را مادر
رضاعي ميگويند.
دوم ـ شوهر زن كه شير مال اوست
و او را پدر رضاعي ميگويند.
سوم ـ پدر و مادر آن زن هر چه
بالا روند، اگر چه پدر و مادر
رضاعي او باشند.
چهارم ـ بچههايي كه از آن زن
به دنيا آمدهاند، يا به دنيا
ميآيند.
پنجم ـ بچههاي اولاد آن زن
هرچه پايين روند، چه از اولاد او
به دنيا آمده، يا اولاد او آن
بچهها را شير داده باشند.
ششم ـ خواهر و برادر آن زن اگر
چه رضاعي باشند.
هفتم ـ عمو و عمه آن زن اگر چه
رضاعي باشند.
هشتم ـ دايي و خاله آن زن
اگرچه رضاعي باشند.
نهم ـ اولاد شوهر آن زن كه شير
مال آن شوهر است، هر چه پايين
روند، اگر چه اولاد رضاعي او
باشند.
دهم ـ پدر و مادر شوهر آن زن
كه شير مال آن شوهر است، هر چه
بالا روند.
يازدهم ـ خواهر و برادر شوهري
كه شير مال اوست اگر چه خواهر و
برادر رضاعي او باشند.
دوازدهم ـ عمو و عمه و دايي و
خاله شوهري كه شير مال اوست هر چه
بالا روند، اگر چه رضاعي باشند و
نيز افراد ديگري هم كه در مسائل
بعد گفته ميشود، به واسطه
شيردادن محرم ميشوند.
مسأله 2474.
اگر زني
بچهاي را با شرايطي كه در مسأله
2483 گفته ميشود شير دهد، پدر آن
بچه نميتواند با دختراني كه از
آن زن به دنيا آمدهاند ازدواج
كند و نيز نميتواند دختران شوهري
را كه شير مال او است، اگر چه
دختران رضاعي او باشند براي خود
عقد نمايد ولي جايز است با دختران
رضاعي آن زن ازدواج كند اگرچه
احتياط مستحب آن است كه با آنان
ازدواج نكند. و نگاه محرمانه هم
به آنان ننمايد.
مسأله 2475.
اگر زني
بچهاي را با شرايطي كه در مسأله
2483 گفته ميشود شير دهد، شوهر
آن زن كه صاحب شير است به
خواهرهاي آن بچه محرم نميشود،
ولي احتياط مستحب آن است كه با
آنان ازدواج ننمايد، و نيز خويشان
شوهر به خواهر و برادر آن بچه
محرم نميشود.
مسأله 2476.
اگر زني
بچهاي را شير دهد، به برادرهاي
آن بچه محرم نميشود. و نيز
خويشان آن زن به برادر و خواهر
بچهاي كه شير خورده محرم
نميشوند.
مسأله 2477.
اگر
انسان با زني كه دختري را شير
كامل داده ازدواج كند، و با آن زن
نزديكي نمايد، ديگر نميتواند آن
دختر را براي خود عقد كند.
مسأله 2478.
اگر
انسان با دختري ازدواج كند، ديگر
نميتواند با زني كه آن دختر را
شير كامل داده ازدواج نمايد.
مسأله 2479.
انسان
نميتواند با دختري كه مادر، يا
مادربزرگ انسان او را شير كامل
داده ازدواج كند، و نيز اگر زن
پدر انسان، از شير پدر او دختري
را شير داده باشد، انسان
نميتواند با آن دختر ازدواج
نمايد. و چنان چه دختر شيرخواري
را براي خود عقد كند، بعد مادر،
يا مادربزرگ، يا زن پدر او آن
دختر را شير دهد، عقد باطل
ميشود.
مسأله 2480.
با دختري
كه خواهر، يا زن برادر انسان از
شير برادر، او را شير كامل داده،
نميشود ازدواج كرد، و هم چنين
است اگر خواهرزاده، يا برادرزاده،
يا نوه خواهر، يا نوه برادر
انسان، آن دختر را شير داده باشد.
مسأله 2481.
اگر زني
بچه دختر خود را شير دهد، آن دختر
به شوهر خود حرام ميشود. و هم
چنين است اگر بچهاي را كه شوهر
دخترش از زن ديگر دارد شير دهد.
ولي اگر بچه پسر خود را شير دهد،
زن پسرش كه مادر آن طفل شير خوار
است بر شوهر خود حرام نميشود.
مسأله 2482.
اگر زن
پدر دختري، بچه شوهر آن دختر را
از شير آن پدر شير دهد آن دختر به
شوهر خود حرام ميشود، چه بچه از
همان دختر يا از زن ديگر شوهر او
باشد.
شرايط شير دادني كه علت محرم
شدن است
مسأله 2483.
شير
دادني كه علت محرم شدن است هشت
شرط دارد:
اول ـ بچه شير زن زنده را
بخورد، پس اگر از پستان زني كه
مرده است شير بخورد فايده ندارد.
دوم ـ شير آن زن از حرام
نباشد، پس اگر شير بچهاي را كه
از زنا به دنيا آمده به بچه ديگر
بدهند، به واسطه آن شير، بچه به
كسي محرم نميشود.
سوم ـ بچه شير را از پستان
بمكد، پس اگر شير را در گلوي او
بريزند نتيجه ندارد.
چهارم ـ شير، خالص باشد و با
چيز ديگري مخلوط نباشد.
پنجم ـ شير از يك شوهر باشد.
پس اگر زن شيردهي را طلاق دهند،
بعد شوهر ديگري كند و از او آبستن
شود وتا موقع زاييدن، شيري كه از
شوهر اول داشته باقي باشد و مثلاً
هشت دفعه پيش از زاييدن از شير
شوهر اول و هفت دفعه بعد از
زاييدن از شير شوهر دوم به بچهاي
بدهد، آن بچه به كسي محرم
نميشود.
ششم ـ بچه به واسطه مرض شير را
قي نكند و اگر قي كند بنابر
احتياط واجب كساني كه به واسطه
شيرخوردن به آن بچه محرم ميشوند،
بايد با او ازدواج نكنند و نگاه
محرمانه هم با او ننمايند.
هفتم ـ پانزده مرتبه، يا يك
شبانه روز به طوري كه در مسأله
بعد گفته ميشود شير سير بخورد،
يا مقداري شير به او بدهند كه
بگويند: از آن شير استخوانش محكم
شده و گوشت در بدنش روييده است،
بلكه اگر ده مرتبه هم به او شير
دهند، احتياط مستحب آن است كساني
كه به واسطه شير خوردن با او محرم
ميشوند، با او ازدواج نكنند.
هشتم ـ دو سال بچه تمام نشده
باشد و اگر بعد از تمام شدن دو
سال، او را شير دهند به كسي محرم
نميشود، بلكه اگر مثلاً پيش از
تمام شدن دو سال، چهارده مرتبه و
بعد از آن، يك مرتبه شير بخورد به
كسي محرم نميشود، ولي چنان چه از
موقع زاييدن زن شيرده بيشتر از دو
سال گذشته باشد و شير او باقي
باشد و بچهاي را شير دهد آن بچه
به كساني كه گفته شد بنابر احتياط
لازم محرم ميشود ولي احتياط به
ترك نظر كساني كه به اين رضاع به
او محرم شدهاند ترك نشود.
مسأله 2484.
بايد بچه
در بين يك شبانه روز، غذا يا شير
كس ديگر را نخورد ولي اگر كمي غذا
بخورد كه نگويند در بين، غذا
خورده اشكال ندارد و نيز بايد
پانزده مرتبه را از شير يك زن
بخورد و در بين پانزده مرتبه شير
كس ديگر را نخورد و در هر دفعه
بدون فاصله شير بخورد، ولي اگر در
بين شير خوردن نفس تازه كند، يا
كمي صبر كند كه از اولي كه پستان
در دهان ميگيرد تا وقتي سير
ميشود، يك دفعه حساب شود اشكال
ندارد.
مسأله 2485.
اگر زن
از شير شوهر خود بچهاي را شير
دهد، بعد شوهر ديگر كند و از شير
آن شوهر هم بچه ديگري را شير دهد
آن دو بچه به يكديگر محرم
نميشوند اگر چه بهتر است با هم
ازدواج نكنند.
مسأله 2486.
اگر زن
از شير يك شوهر چندين بچه را شير
دهد، همه آنان به يكديگر و به
شوهر و به زني كه آنان را شير
داده محرم ميشوند.
مسأله 2487.
اگر كسي
چند زن داشته باشد، و هر كدام
آنان با شرايطي كه گفتيم بچههايي
را شير دهد، همه آن بچهها به
يكديگر و به آن مرد و به همه آن
زنان محرم ميشوند.
مسأله 2488.
اگر كسي
دو زن داشته باشد و يكي از آنان
بچهاي را مثلاً هشت مرتبه و
ديگري هفت مرتبه شير بدهد آن بچه
به كسي محرم نميشود.
مسأله 2489.
اگر زني
از شير يك شوهر پسر و دختري را
شير كامل بدهد خواهر و برادر آن
دختر به خواهر و برادر آن پسر
محرم نميشوند ولي احتياط مستحب
آن است كه با يكديگر ازدواج
نكنند.
مسأله 2490.
انسان
نميتواند بدون اذن زن خود، با
زناني كه به واسطه شير خوردن ،
خواهر زاده يا برادر زاده زن او
شدهاند ازدواج كند و نيز اگر با
پسري لواط كند، احتياط واجب آن
است كه دختر و خواهر و مادر و
مادربزرگ آن پسر را كه رضاعي
هستند يعني به واسطه شير خوردن،
دختر و خواهر و مادر او شدهاند،
براي خود عقد نكند.
مسأله 2491.
زني كه
برادر انسان را شير داده، به
انسان محرم نميشود، اگرچه احتياط
مستحب آن است كه با او ازدواج
نكند.
مسأله 2492.
انسان
نميتواند با دو خواهر، اگر چه
رضاعي باشند، يعني به واسطه شير
خوردن، خواهر يكديگر شده باشند
ازدواج كند. و چنان چه دو زن را
عقد كند و بعد بفهمد خواهر
بودهاند، در صورتي كه عقد آنان
در يك وقت بوده هر دو باطل است. و
اگر در يك وقت نبوده عقد اولي
صحيح و عقد دومي باطل ميباشد.
مسأله 2493.
اگر زن
از شير شوهر خود كساني را كه گفته
ميشود شير دهد، شوهرش بر او حرام
نميشود، اگر چه بهتر آن است كه
احتياط كند.
اول ـ برادر و خواهر خود را.
دوم ـ عمو و عمه و دايي و خاله
خود را.
سوم ـ اولاد عمو و اولاد دايي
خود را.
چهارم ـ برادرزاده خود را.
پنجم ـ برادرشوهر، يا
خواهرشوهر خود را.
ششم ـ خواهرزاده خود، يا
خواهرزاده شوهرش را.
هفتم ـ عمو و عمه و دايي و
خاله شوهرش را.
هشتم ـ نوه زن ديگر شوهر خود
را.
مسأله 2494.
اگر كسي
دختر عمه يا دختر خاله انسان را
شير دهد، به انسان محرم نميشود،
ولي احتياط مستحب آن است كه از
ازدواج با او خودداري نمايد.
مسأله 2495.
مردي كه
دو زن دارد، اگر يكي از آن دو زن،
فرزند عموي زن ديگر را شير دهد،
زني كه فرزند عموي او شير خورده،
به شوهر خود حرام نميشود.
آداب شير دادن
مسأله 2496.
براي شير
دادن بچه بهتر از هر كس مادر
اوست. و سزاوار است كه مادر براي
شيردادن از شوهر خود مزد نگيرد، و
خوبست كه شوهر مزد بدهد. و اگر
مادر بخواهد بيشتر از دايه مزد
بگيرد، شوهر ميتواند بچه را از
او گرفته و به دايه بدهد.
مسأله 2497.
مستحب
است دايهاي كه براي طفل
ميگيرند، دوازده امامي، و داراي
عقل و عفت و صورت نيكو باشد، و
مكروه است، كم عقل، يا غير دوازده
امامي يا بد صورت، يا بدخلق، يا
زنا زاده باشد. و نيز مكروه است
دايه بگيرند كه شيرش از بچهاي
است كه از زنا به دنيا آمده باشد.
مسائل متفرقه شير دادن
مسأله 2498.
مستحب
است از زن جلوگيري كرد كه هر
بچهاي را شير ندهد. زيرا ممكن
است فراموش شود كه به چه كساني
شير داده، و بعداً دو نفر محرم با
يكديگر ازدواج نمايند.
مسأله 2499.
كساني كه
به واسطه شير خوردن، خويشي پيدا
ميكنند، مستحب است يكديگر را
احترام نمايند، ولي از يكديگر ارث
نميبرند، و حقوق خويشي كه انسان
با خويشان خود دارد براي آنان
نيست.
مسأله 2500.
در صورتي
كه ممكن باشد، مستحب است بچه را
دو سال تمام شير بدهند.
مسأله 2501.
اگر به
واسطه شير دادن، حق شوهر از بين
نرود، زن ميتواند بدون اجازه
شوهر، بچه ديگري را شير دهد، ولي
جايز نيست بچهاي را شير دهد كه
به واسطه شير دادن به آن بچه به
شوهر خود حرام شود، مثلاً اگر
شوهر او دختر شيرخواري را براي
خود عقد كرده باشد، زن نبايد آن
دختر را شير دهد، چون اگر آن دختر
را شير دهد، مادر زن شوهرش ميشود
و بر او حرام ميگردد.
مسأله 2502.
اگر كسي
بخواهد زن برادرش به او محرم شود،
بايد دختر شيرخواري را مثلاً دو
روزه براي خود عقد كند، و در آن
دو روز با شرايطي كه در مسأله
2483 گفته شد، زن برادرش آن دختر
را شير دهد.
مسأله 2503.
اگر مرد
پيش از آن كه زني را براي خود عقد
كند، بگويد: به واسطه شيرخوردن،
آن زن بر او حرام شده ـ مثلاً
بگويد شير مادر او را خورده، چنان
چه تصديق او ممكن باشد، نميتواند
با آن زن ازدواج كند. و اگر بعد
از عقد بگويد و خود زن هم حرف او
را قبول نمايد، عقد باطل است. پس
اگر مرد با او نزديكي نكرده باشد،
يا نزديكي كرده باشد ولي در وقت
نزديكي كردن، زن بداند بر آن مرد
حرام است، مهر ندارد و اگر بعد از
نزديكي بفهمد كه بر آن مرد حرام
بوده، شوهر بايد مهر او را بدهد،
و اگر مهرالمثل او با مهرالمسمي
تفاوت دارد، در مقدار تفاوت با هم
مصالحه نمايند.
مسأله 2504.
اگر زن
پيش از عقد بگويد: به واسطه شير
خوردن بر مردي حرام شده، چنان چه
تصديق او ممكن باشد، نميتواند با
آن مرد ازدواج كند. و اگر بعد از
عقد بگويد، مثل صورتي است كه مرد
بعد از عقد بگويد كه زن بر او
حرام است، و حكم آن در مسأله پيش
گفته شد.
مسأله 2505.
شيردادني
كه علت محرم شدن است به دو چيز
ثابت ميشود:
اول ـ خبر دادن عدّهاي كه
انسان از گفته آنان يقين يا
اطمينان پيدا كند.
دوم ـ شهادت دو مرد عادل يا
چهار زن عادله، ولي بايد شرايط
شير دادن را هم بگويند مثلاً
بگويند: ما ديدهايم كه فلان بچه
بيست و چهار ساعت از پستان فلان
زن شير خورده، و چيزي هم در بين
نخورده، و هم چنين ساير شرايط را
كه در مسأله 2483 گفته شد شرح
دهند.
مسأله 2506.
اگر شك
كنند بچه به مقداري كه علت محرم
شدن است شير خورده يا نه، يا گمان
داشته باشند كه به آن مقدار شير
خورده، بچه به كسي محرم نميشود،
ولي بهتر آن است كه احتياط كنند.