احكام سهويّات نماز
مسئله 968-
براى پنج مورد، بعد از سلام نماز، بايد دو سجده سهو به جا آورده شود:
اوّل: در بين نماز سهواً حرف بزند.
دوّم: در جايىكهنبايد نماز
را سلام دهد، مثلاً در ركعت اوّل سهواً سلام بدهد.
سوّم: يك سجده را فراموش كند.
چهارم: تشهّد را فراموش كند.
پنجم: در نماز چهار ركعتى بعد از سجده دوّم شك كند
كه چهار ركعت خوانده يا پنج ركعت.
مسئله 969-
اگر انسان اشتباهاً يا به خيال اينكه نمازش تمام شده، حرف بزند بايد دو
سجده سهو به جا آورد.
مسئله 970-
اگر چيزى را كه غلط خوانده دوباره به طور صحيح بخواند براى دوباره
خواندن آن سجده سهو واجب نيست.
مسئله 971-
اگر در نماز سهواً مدّتى حرف بزند و تمام آنها يك مرتبه حساب شود، دو
سجده سهو بعد از سلام نماز كافى است.
مسئله 972-
اگر سهواً تسبيحات اربعه را نگويد يا بيشتر از سه مرتبه بگويد، مستحب
است كه بعد از نماز دو سجده سهو به جا آورد.
مسئله 973-
اگر در جايى كه نبايد سلام نماز را بگويد سهواً بگويد:
«السّلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته».
بايد دو سجده سهو بنمايد، ولى اگر اشتباهاً مقدارى از اين سلام را
بگويد، يا بگويد:
«السّلام عليك ايّها النّبىّ و رحمة اللَّه و بركاته».
يا بگويد:
«السّلام علينا و على عباد اللَّه الصّالحين».
مستحب است كه دو سجده سهو به جا آورد.
مسئله 974-
اگر در جايى كه نبايد سلام دهد اشتباهاً هر سه سلام را بگويد، دو سجده
سهو كافى است.
مسئله 975-
اگر در ركوع يا بعد از آن يادش بيايد كه يك سجده يا تشهّد را از ركعت
پيش فراموش كرده، بايد بعد از سلام نماز سجده يا تشهّد را قضا نمايد و
بعد از آن، دو سجده سهو به جا آورد.
مسئله 976-
اگر سجده سهو را بعد از سلام نماز عمداً به جا نياورد، معصيت كرده و
واجب است هر چه زودتر آن را انجام دهد و چنانچه سهواً به جا نياورد، هر
وقت يادش آمد بايد فوراً انجام دهد و لازم نيست نماز را دوباره بخواند.
مسئله 977-
اگر شك دارد كه سجده سهو بر او واجبشده يا نه، لازم نيستبه جا آورد.
مسئله 978-
كسى كه شك دارد مثلاً دو سجده سهو بر او واجب شده يا چهار تا، اگر دو
سجده بنمايد كافى است.
مسئله 979-
سجده و تشهّدى را كه انسان فراموش كرده و بعد از نماز قضاى آن را به جا
مىآورد، بايد تمام شرايط نماز مانند پاك بودن بدن و لباس و رو به قبله
بودن و شرطهاى ديگر را داشته باشد.
مسئله 980-
اگر سجده يا تشهّد را چند دفعه فراموش كند، مثلاً يك سجده از ركعت اوّل
و يك سجده از ركعت دوّم فراموش نمايد، بايد بعد از نماز، قضاى هر دو را
با سجدههاى سهوى كه براى آنها لازم است، به جا آورد و لازم نيست معيّن
كند كه قضاى كداميك از آنهاست.
مسئله 981-
اگر يك سجده و تشهّد را فراموش كند، هر كدام را اوّل قضا كند صحيح است
و ترتيب در قضاى آنها شرط نيست.
مسئله 982-
اگر بين سلام نماز و قضاى سجده يا تشهّد كارى كند كه اگر عمداً يا
سهواً در نماز اتّفاق بيفتد نماز باطل مىشود، مثلاً پشت به قبله
نمايد، بايد قضاى سجده و تشهّد را به جا آورد و نمازش صحيح است.
مسئله 983-
كسى كه بايد سجده يا تشهّد را قضا نمايد، اگر براى كار ديگرى هم سجده
سهو بر او واجب شود، بايد بعد از نماز سجده يا تشهّد را قضا نمايد، بعد
سجده سهو را به جا آورد.
مسئله 984-
اگر شك دارد كه بعد از نماز قضاى سجده يا تشهّد فراموش شده را به جا
آورده يا نه، بايد سجده يا تشهّد را قضا نمايد. چه وقت نماز گذشته باشد
و چه نگذشته باشد.
دستور سجده سهو
مسئله 985-
سجده سهو اين است كه بعد از سلام نماز نيّت سجده سهو كند و پيشانى را
به چيزى كه سجده بر آن صحيح است بگذارد و بگويد:
«بِسْمِاللَّهِ و بِاللَّهِ وَ صَلَّى اللَّهُ
عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ».
يا:
«بِسْمِ اللَّهِ و بِاللَّهِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ
مُحَمَّدْ».
ولى بهتر است بگويد:
«بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ السلام عَلَيْكَ اَيُّهَا النَّبِىُّ وَ
رَحْمَةُاللَّهِ وَ بَرَكاتُه».
بعد بنشيند و دوباره به سجده رود و يكى از ذكرهايى را كه گفته شد بگويد
و بنشيند و بعد از خواندن تشهّد سلام دهد.
نماز مسافر
مسافر بايد نماز ظهر و عصر و عشا را با چهار شرط دو ركعت بخواند:
شرط اوّل: سفر او هشت فرسخ شرعى باشد (تقريباً 43
كيلومتر).
مسئله 986-
كسى كه رفتن و برگشتن او هشت فرسخ است بايد نماز را شكسته بخواند، خواه
رفتنش چهار فرسخ باشد و خواه كمتر يا بيشتر، همين اندازه كه رفتن و
برگشتن او هشت فرسخ باشد نماز شكسته است و خواه در همان روز و شب
برگردد يا فاصلهاى بيفتد، مگر اينكه در وسط اين مسافت ده روز قصد
اقامت كند.
مسئله 987-
اگر شك دارد كه سفر او هشت فرسخ است يا نه، بايد تحقيق كند و اگر يك
نفر مورد اعتماد بگويد يا بين مردم معروف باشد كه سفر او هشت فرسخ است
كفايت مىكند ولى اگر تحقيق ممكن نيست بايد نماز را تمام بخواند.
مسئله 988-
كسى كه يقين دارد سفر او هشت فرسخ است اگر نماز را شكسته بخواند و بعد
بفهمد كه هشت فرسخ نبوده بايد آن را اعاده كند و اگر وقت گذشته قضا
نمايد. ولى اگر يقين دارد سفرش هشت فرسخ نيست و نمازش را تمام بخواند و
بعد بفهمد هشت فرسخ بوده است لازم نيست نماز را اعاده يا قضا كند.
مسئله 989-
اگر بين دو محلى كه فاصله آنها كمتر از چهار فرسخ است چند مرتبه رفت و
آمد كند، گرچه روى هم رفته هشت فرسخ شود، بايد نماز را تمام بخواند.
مسئله 990-
اگر محلى دو راه داشته باشد يك راه آن كمتر از هشت فرسخ و راه ديگر آن
هشت فرسخ يا بيشتر باشد، چنانچه انسان از راهى كه هشت فرسخ است به آنجا
برود بايد نماز را شكسته بخواند و اگر از راهى كه هشت فرسخ نيست برود،
بايد تمام بخواند.
مسئله 991-
بايد ابتدا و انتهاى هشت فرسخ را از ساختمانهاى آخر شهر كه متّصل به
شهر است حساب نمايد نه از خانه يا محلّه خود يا محل كار، و فرقى در اين
مسئله ميان شهرهاى بزرگ و كوچك نيست.
مسئله 992-
مسافر در صورتى بايد نماز را شكسته بخواند كه تصميم داشته باشد هشت
فرسخ برود، پس اگر به جايى كه كمتر از هشت فرسخ است مسافرت كند و بعد
از رسيدن به آنجا قصد كند جايى برود كه با مقدارى كه آمده هشت فرسخ
شود، چون از اوّل قصدهشت فرسخ را نداشتهبايد نماز را تمام بخواند.
مسئله 993-
كسى كه براى پيدا كردن گمشدهاى مسافرت مىكند و نمىداند كه چه مقدار
بايد برود تا آن را پيدا كند، بايد نماز را تمام بخواند. ولى در برگشتن
چنانچه هشت فرسخ باشد بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 994-
كسى كه قصد هشت فرسخ دارد، گرچه در هر روز مقدار خيلى كمى راه برود
بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 995-
كسى كه در سفر به اختيار ديگرى است مانند زندانى و نمىداند كه چند
فرسخ مىرود بايد نماز را تمام بخواند، ولى اگر بداند هشت فرسخ يا
بيشتر او را مىبرند بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 996-
اگر پيش از رسيدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد يا مردّد شود بايد
نماز را تمام بخواند، امّا اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت
منصرف شود يا مردّد شود بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 997-
اگر براى رفتن به محلى كه هشت فرسخ است حركت كند و بعد از رفتن مقدارى
از راه بخواهد جاى ديگرى كه هشت فرسخ است برود بايد نماز را شكسته
بخواند.
مسئله 998-
اگر پيش از آنكه به هشت فرسخ برسد مردّد شود كه بقيه راه را برود يا
نه، و در موقعى كه مردّد است راه نرود و بعد تصميم بگيرد كه بقيه راه
را برود بايد تا آخر مسافرت نماز را شكسته بخواند و اگر در موقعى كه
مردّد است مقدارى راه برود و بعد تصميم بگيرد كه بقيه راه را برود
چنانچه راهى كه پيش از مردّد شدن پيموده و راهى كه بعد از آن مىرود
روى هم هشت فرسخ باشد بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 999-
كسى كه مىخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد يا ده روز در
محلى بماند بايد نماز را تمام بخواند چون از اوّل قصد هشت فرسخ را
نداشته است.
مسئله 1000-
كسى كه نمىداند پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش مىگذرد يا نه، يا
ده روز در محلّى مىماند يا نه، بايد نماز را تمام بخواند.
شرط دوّم: براى كار حرام سفر نكند و اگر براى كار
حرامى مانند دزدى سفر كند بايد نماز را تمام بخواند، و همچنين است اگر
خود سفر حرام باشد مثل آنكه زن بدون اجازه شوهر سفرى برود كه بر آن
واجب نباشد، ولى اگر مثل سفر حجّ واجب باشد بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 1001-
كسى كه سفر او حرام نيست و براى كار حرام هم سفر نمىكند، گرچه در سفر
معصيتى انجام دهد مثلاً غيبت كند يا شراب بخورد بايد نماز را شكسته
بخواند.
مسئله 1002-
اگر براى آنكه كار واجبى را ترك كند مسافرت نمايد مثلاً براى فرار از
دادن قرض مسافرت نمايد بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 1003-
اگر سفر او سفر حرام نباشد ولى مركبى كه سوار است غصبى باشد يا در زمين
غصبى مسافرت كند بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 1004-
كسى كه با ظالم مسافرت مىكند اگر ناچار نباشد و مسافرت او كمك به ظالم
باشد، بايد نماز را تمام بخواند و اگر ناچار باشد يا مثلاً براى نجات
دادن مظلومى با او مسافرت كند نمازش شكسته است.
مسئله 1005-
اگر به قصد تفريح و گردش مسافرت كند حرام نيست و بايد نماز را شكسته
بخواند.
مسئله 1006-
اگر براى تهيه معاش و يا براى كسب و زياد كردن مال به شكار يا صيد ماهى
برود، حرام نيست و بايد نماز را شكسته بخواند. ولى اگر براى لهو و خوش
گذرانى باشد، فعل حرام انجام داده امّا نماز شكسته است.
مسئله 1007-
كسى كه براى معصيت سفر كرده در موقع برگشتن اگر توبه كرده بايد نماز را
شكسته بخواند، و اگر توبه نكرده بايد تمام بخواند.
مسئله 1008-
كسى كه سفر او سفر معصيت است اگر در بين راه از قصد معصيت برگردد،
چنانچه باقيمانده راه هشت فرسخ باشد، يا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود
و برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 1009-
كسى كه براى معصيت سفر نكرده، اگر در بين راه قصد كند كه بقيه راه را
براى معصيت برود، بايد نماز را تمام بخواند ولى نمازهايى را كه شكسته
خوانده صحيح است.
شرط سوّم: كثير السفر نباشد (كثير السفر به كسى
گفته مىشود كه ده روز در يك محل نماند) بنابراين كسانى كه شغلشان
مسافرت است مانند راننده، يا شغلشان در مسافرت است مانند معلم كه ساكن
جايى است و هر روز براى انجام كار خود چهار فرسخ يا بيشتر مىرود و
برمىگردد، يا كسى كه به علّت ديگرى مسافرتهاى پى در پى مىكند مثلاً
همه هفته به زيارتى مىرود يا در شهرى جنسى دارد كه براى حمل آن
مسافرتهاى پى در پى مىكند بايد نماز را تمام بخواند.
مسئله 1010-
كسى كه كثير السفر است گرچه براى كار ديگرى مثلاً براى زيارت يا حجّ
مسافرت كند بايد نماز را تمام بخواند.
مسئله 1011-
كسى كه در مقدارى از سال كثير السفر است مثل رانندهاى كه فقط در
تابستان يا زمستان رانندگى مىكند بايد در ايّامى كه مشغول به كارش هست
نماز را تمام بخواند.
مسئله 1012-
راننده و دورهگردى كه در دو سه فرسخى شهر رفت و آمد مىكند چنانچه
اتفاقاً سفر هشت فرسخى برود بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 1013-
كسى كه كثير السفر است گرچه ده روز يا بيشتر در جايى بماند چه از اوّل
قصد ماندن ده روز را داشته باشد چه بدون قصد بماند بايد در سفر اوّلى
كه بعد از ده روز مىرود نماز را تمام بخواند.
مسئله 1014-
كسى كه تصميم گرفته است كثير السفر شود بايد در همان سفر اوّل نمازش را
تمام بخواند.
مسئله 1015-
صحرا نشينهايى كه در بيابانها گردش مىكنند و هر جا آب و خوراك براى
خود و حيواناتشان پيدا كنند مىمانند و بعد از چندى به جاى ديگر
مىروند بايد نماز را تمام بخوانند.
مسئله 1016-
اگر يكى از صحرانشينها براى پيدا كردن منزل و چراگاه حيواناتشان يا
براى زيارت يا حجّ يا تجارت و مانند اينها مسافرت كند بايد نماز را
تمام بخواند.
شرط چهارم: به حدّ ترخّص (تقريباً يك كيلومتر)
برسد. يعنى از وطنش يا محل اقامتش به قدرى دور شود كه ديوار ساختمانهاى
شهر را تشخيص ندهد يا صداى اذان معمولى آخر شهر را نشنود، ولى بايد در
هوا غبار يا چيز ديگرى نباشد كه از تشخيص ديوار يا شنيدن اذان جلوگيرى
كند، و لازم نيست به قدرى دور شود كه منارهها و گنبدها را نبيند، يا
ديوارها هيچ پيدا نباشد بلكه همين قدر كه ديوار كاملاً تشخيص داده نشود
كافى است. و در اين حكمفرقىميانشهرهاىبزرگ مثل تهران و شهرهاى كوچك
نيست.
مسئله 1017-
مسافرى كه به وطنش برمىگردد يا به جايى كه مىخواهد ده روز در آنجا
بماند مىرود وقتى به حدّ ترخّص برسد بايد نماز را تمام بخواند.
مسئله 1018-
هرگاه شهر در بلندى باشد كه از دور ديده شود، يا به قدرى گود باشد كه
اگر انسان كمى دور شود ديوار آن را نبيند كسى كه از آن شهر مسافرت
مىكند وقتى به اندازهاى دور شود كه اگر آن شهر در زمين همواره بود
ديوارش از آنجا ديده نمىشد بايد نماز خود را شكسته بخواند، و نيز اگر
پستى و بلندى خانهها بيشتر از معمول باشد بايد ملاحظه معمول را
بنمايد.
مسئله 1019-
اگر به قدرى دور شود كه نداند صدايى را كه مىشنود صداى اذان است يا
صداى ديگر، بايد نماز را شكسته بخواند، ولى اگر بفهمد اذان مىگويند و
كلمات آن را تشخيص ندهد، بايد تمام بخواند.
احكام نماز مسافر
مسئله 1020-
محلى را كه انسان براى اقامت و زندگى خود اختيار كرده وطن اوست چه در
آنجا به دنيا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، يا خودش آنجا را براى زندگى
اختيار كرده باشد.
مسئله 1021-
جايى را كه انسان محل زندگى خود قرار داده و مثل كسى كه آنجا وطن اوست
در آنجا زندگى مىكند گرچه قصد نداشته باشد كه هميشه در آنجا بماند وطن
او حساب مىشود، مثل طلاب و دانشجويانى كه بيش از چند سال قصد ندارند
در آنجا بمانند.
مسئله 1022-
زن در تمام يا شكسته خواندن نماز تابع شوهر است، اگر وظيفه او تمام است
وظيفه زن نيز تمام، و اگر وظيفه او شكسته است وظيفه زن نيز شكسته است،
و همچنين است حكم هر كسى كه تابع ديگرى باشد مثل فرزندى كه سرپرستى او
با پدر اوست و پدر و مادرى كه سرپرستى آنها با فرزند آنهاست. ولى اگر
مرد كثيرالسّفر است و تابع او كثيرالسّفر نيست، آن تابع بايد به وظيفه
خود عمل كند.
مسئله 1023-
كسى كه در دو محل يا بيشتر زندگى مىكند مثلاً در هر شهرى سه ماه
مىماند همه آنها وطن او حساب مىشود.
مسئله 1024-
كسى كه در محلى ملك دارد ولى در آنجا زندگى نمىكند، هر وقت در مسافرت
به آنجا برسد بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 1025-
هرگاه انسان در محلى زندگى مىكرده كه وطن او بوده چنانچه از آنجا
اعراض كند يعنى ديگر قصد نداشته باشد در آنجا زندگى كند، هر چند گاهى
به عنوان مسافرت و ديدار بستگان و دوستان به آنجا برود نمازش در آنجا
شكسته است خواه در آنجا ملكى داشته باشد يا نداشته باشد.
مسئله 1026-
مسافرى كه قصد دارد ده روز پشت سر هم در محلى بماند يا مىداند كه بدون
اختيار ده روز در محلّى مىماند، در آن محل بايد نماز را تمام بخواند.
مسئله 1027-
مسافرى كه قصد دارد ده روز در جايى بماند، لازم نيست قصد ماندن شب اوّل
يا شب يازدهم را داشته باشد و همين كه قصد كند از اذان صبح روز اوّل تا
غروب روز دهم بماند، بايد نماز را تمام بخواند و همچنين اگر مثلاً قصدش
اين باشد كه از ظهر روز اوّل تا ظهر روز يازدهم بماند بايد نماز را
تمام بخواند.
مسئله 1028-
مسافرى كه مىخواهد ده روز در جايى بماند در صورتى بايد نماز را تمام
بخواند كه بخواهد تمام ده روز را در يكجا بماند گرچه مثل تهران از
شهرهاى بزرگ بوده باشد. امّا اگر بخواهد مثلاً ده روز در نجف و كوفه
بماند بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 1029-
مسافرى كه مىخواهد ده روز در محلّى بماند گرچه از اوّل قصد داشته باشد
كه در بين ده روز به اطراف آنجا برود، بايد نماز را تمام بخواند گرچه
هر روز برود يا تمام روز يا شب را در آنجا بماند.
مسئله 1030-
كسى كه تصميم دارد ده روز در محلّى بماند گرچه احتمال بدهد كه براى او
مانعىبرسد در صورتى كه احتمال او، او را مردّد نكند بايد نماز را تمام
بخواند.
مسئله 1031-
اگر مسافر قصد كند ده روز در محلّى بماند، چنانچه پيش از خواندن يك
نماز چهار ركعتى از ماندن منصرف شود يا مردّد شود كه در آنجا بماند يا
به جاى ديگر برود، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر بعد از خواندن يك
نماز چهار ركعتى از ماندن منصرف شود يا مردّد شود، تا وقتى در آنجاست
بايد نماز را تمام بخواند.
مسئله 1032-
مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلّى بماند، اگر روزه بگيرد و بعد از
ظهر از ماندن در آنجا منصرف شود روزه آن روز صحيح است.
مسئله 1033-
اگر مسافر به نيّت اين كه نماز را شكسته بخواند مشغول نماز شود و در
بين نماز تصميم بگيرد كه ده روز يا بيشتر بماند بايد نماز را چهار
ركعتى تمام نمايد.
مسئله 1034-
مسافرى كه قصد كرده ده روز در جايى بماند، اگر در بين نماز چهار ركعتى
از قصد خود برگردد، چنانچه مشغول ركعت سوّم نشده بايد نماز را دو ركعتى
تمام نمايد و بقيه نمازهاى خود را هم شكسته بخواند، و اگر مشغول ركعت
سوّم شده نمازش باطل است.
مسئله 1035-
مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلّى بماند، اگر بيشتر از ده روز در
آنجا بماند تا وقتى مسافرت نكرده بايد نمازش را تمام بخواند و لازم
نيست دوباره قصد ماندن ده روز كند.
مسئله 1036-
مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند بايد روزه واجب را بگيرد و
مىتواند روزه مستحبّى را هم به جا آورد و نافله ظهر و عصر را هم
بخواند.
مسئله 1037-
مسافرى كه قصد كرده ده روز در جايى بماند، اگر بعد از خواندن يك نماز
چهار ركعتى بخواهد به جايى كه كمتر از چهار فرسخ است برود گرچه چند
روزى هم آنجا بماند بايد نمازهاى خود را تمام بخواند.
مسئله 1038-
اگر به خيال اينكه رفقايش مىخواهند ده روز در محلّى بمانند يا به خيال
اينكه تا آخر ماه ده روز است قصد كند كه ده روز در آنجا بماند و بعد از
خواندن يك نماز چهار ركعتى بفهمد كه آنها قصد نكردهاند يا تا آخر ماه
ده روز نيست، تا مدتى كه در آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند.
مسئله 1039-
اگر مسافر سى روز در محلّى بماند و در تمام سى روز در رفتن و ماندن
مردّد باشد، بعد از گذشتن سى روز گرچه مقدار كمى در آنجا بماند بايد
نماز را تمام بخواند.
مسئله 1040-
مسافرى كه مىخواهد مثلاً نُه روز در محلّى بماند اگر بعد از آنكه نُه
روز ماند بخواهد دوباره يك روز يا بيشتر بماند بايد نماز را شكسته
بخواند.
مسئله 1041-
مسافرى كه سى روز مردّد بوده در صورتى بايد نماز را تمام بخواند كه سى
روز را در يك جا بماند، پس اگر مقدارى از آن را در جايى و مقدارى را در
جاى ديگر بماند بعد از سى روز هم بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 1042-
مسافر مىتواند در تمام شهر مكّه و شهر مدينه و شهر كربلا و شهر كوفه
نماز را تمام بخواند. و جايى كه اوّل جزو اين شهرها نبوده و بعد افزوده
شده يا در آينده مىشود نيز همين حكم را دارد.
مسئله 1043-
كسى كه مىداند مسافر است و بايد نماز را شكسته بخواند اگر فراموش كند
و تمام بخواند بايد اعاده كند ولى اگر وقت گذشته قضا ندارد.
مسئله 1044-
مسافرى كه نمىداند بايد نماز را شكسته بخواند و يا مىداند ولى بعضى
از خصوصيّات آن را نمىداند، مثلاً نمىداند كه در سفر هشت فرسخى بايد
شكسته بخواند چنانچه نماز را تمام بخواند نمازش صحيح است، و همچنين اگر
به خيال اين كه سفر او كمتر از هشت فرسخ است نماز را تمام بخواند نمازش
صحيح است.
مسئله 1045-
مسافرى كه نماز نخوانده، اگر پيش از تمام شدن وقت به وطنش يا به جايى
برسد كه مىخواهد ده روز در آنجا بماند، بايد نماز را تمام بخواند، و
كسى كه مسافر نيست اگر در اوّل وقت نماز نخواند و مسافرت كند، در سفر
بايد نماز را شكسته بخواند.
مسئله 1046-
اگر از مسافرى كه بايد نماز را شكسته بخواند نماز ظهر يا عصر يا عشا
قضا شود، بايد آن را دو ركعتى قضا نمايد گرچه در غير سفر بخواهد قضاى
آن را به جا آورد. و اگر از كسى كه مسافر نيست يكى از اين سه نماز قضا
شود بايد چهار ركعتى قضا نمايد گرچه در سفر بخواهد آن را قضا نمايد.
مسئله 1047-
مستحب است مسافر بعد از هر نمازى كه شكسته مىخواند سى مرتبه بگويد:
«سُبْحانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ للَّهِ وَ لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَ
اللَّهُ اَكْبَرُ».