مطهّرات
اقسام
مطهّرات
1 - آب
مسئله 133-
ظرف نجس را با آب قليل بايد سه مرتبه شست و در كر و جارى يك مرتبه كافى
است، ولى ظرفى را كه سگ ليسيده يا از آن ظرف آب يا چيز روان ديگر خورده
يا آب دهانش در آن ريخته، بايد اوّل با خاك پاك، خاك مال كرد و بعد يك
مرتبه با آب كر يا جارى و يا دو مرتبه با آب قليل شست.
مسئله 134-
اگر دهانه ظرفى را كه سگ دهن زده تنگ باشد و نشود آن را خاك مال كرد،
بايد كهنه به چوبى بپيچند و با آن خاك را به آن ظرف بمالند.
مسئله 135-
ظرفى را كه خوك بليسد يا از آن چيز روانى بخورد، با آب قليل بايد هفت
مرتبه شست ولى در كر و جارى يك مرتبه كافى است و لازم نيست آن را خاك
مال كنند.
مسئله 136-
ظرفى را كه به شراب نجس شده با آب قليل بايد سه مرتبه شست ولى بهتر است
هفت مرتبه شسته شود.
مسئله 137-
كوزهاى كه از گل نجس ساخته شده و يا آب نجس در آن فرو رفته اگر در آب
كر يا جارى بگذارند به هر جاى آنكه آب برسد پاك مىشود و اگر بخواهند
باطن آن هم پاك شود بايد بقدرى در آب كر يا جارى بماند كه آب به تمام
آن فرو رود و فرو رفتن رطوبت كافى نيست.
مسئله 138-
ظرف نجس را با آب قليل دو جور مىشود آب كشيد يكى آنكه سه مرتبه پر
كنند و خالى كنند، ديگر آنكه سه دفعه قدرى آب در آن بريزند و در هر
دفعه آب را طورى در آن بگردانند كه به جاهاى نجس آن برسد و بيرون
بريزند.
مسئله 139-
اگر ساختمانى را با مصالح نجس بسازند يا اطاقى را با رنگ نجس رنگ كنند
و بعد آب بكشند ظاهرش پاك مىشود و همچنين اگر فلز نجسى را آب كنند و
با آن چيزى بسازند بعد آن را آب بكشند، ظاهرش پاك مىشود.
مسئله 140-
اگر چيز نجس را بعد از برطرف كردن عين نجاست يك مرتبه در آب كر يا جارى
فرو برند كه آب به تمام جاهاى نجس آن برسد پاك مىشود و در فرش و لباس
و مانند اينها فشار لازم نيست.
مسئله 141-
اگر چيزى به غير بول نجس شود چنانچه بعد از برطرف كردن نجاست يك مرتبه
آب قليل روى آن بريزند پاك مىگردد. و نيز اگر در دفعه اوّلى كه آب روى
آن مىريزند نجاست آن برطرف شود و بعد از برطرف شدن نجاست هم آب روى آن
بيايد پاك مىشود و اگر به بول نجس شده باشد دو مرتبه آب قليل روى آن
بريزند پاك مىشود ولى در هر صورت لباس و مانند آن را بايد بعد از شستن
اوّل فشار دهند تا غساله آن بيرون آيد.
مسئله 142-
اگر ظاهر گندم و برنج و صابون و مانند اينها نجس شود با فرو بردن در
كُر و جارى پاك مىگردد و نيز اگر باطن آنها نجس شود با نفوذ آب به
باطن آنها پاك مىگردد.
مسئله 143-
اگر انسان شك كند كه آب نجس به باطن چيزى رسيده يا نه، باطن آن پاك
است.
مسئله 144-
اگر ظاهر برنج و گوشت يا چيزى مانند اينها به غير بول نجس شده باشد
چنانچه آن را در ظرفى بگذارند و بعد از زوال عين نجس يك مرتبه آب قليل
روى آن بريزند و خالى كنند پاك مىشود، و ظرف آن هم پاك مىگردد. و اگر
به بول نجس شده بعد از زوال عين نجاست، دو مرتبه آب قليل روى آن بريزند
و خالى كنند پاك مىشود و ظرف آن هم پاك مىگردد ولى اگر بخواهند لباس
يا چيزى را كه فشار لازم دارد در ظرفى بگذارند و آب بكشند بايد در هر
مرتبه كه آب روى آن مىريزند آن را فشار دهند و ظرف را كج كنند تا
غسالهاى كه در آن جمع شده بيرون بريزد.
مسئله 145-
لباسى كه رنگ پس مىدهد چنانچه نجس شود اگر در آب كُر يا جارى فرو برند
پاك مىشود، گرچه موقع فشار دادن آب مضاف از آن بيرون آيد.
مسئله 146-
اگر بعد از آب كشيدن لباس و مانند آن ذرّات گل يا صابون و مانند آنها
در آن ديده شود پاك است.
مسئله 147-
هر چيز نجس تا عين نجاست را از آن بر طرف نكنند پاك نمىشود ولى اگر بو
يا رنگ نجاست در آن مانده باشد اشكال ندارد، پس اگر خون را از لباس بر
طرف كنند و لباس را آب بكشند و رنگ خون در آن بماند پاك مىباشد.
مسئله 148-
غذاى نجسى كه لاى دندانها مانده اگر آب در دهان بگردانند و به تمام
غذاى نجس برسد پاك مىشود.
مسئله 149-
اگر موى سر و صورت را كه زياد است با آب قليل آب بكشند لازم نيست فشار
دهند تا غساله آن جدا شود.
مسئله 150 - گوشت و دنبهاى كهنجس شدهمثل چيزهاى ديگر
آب كشيده مىشود.
مسئله 151-
اگر ظرف يا بدن نجس باشد و بعد به طورى چرب شود كه جلوگيرى از رسيدن آب
به آنها كند، چنانچه بخواهند ظرف و بدن را آب بكشند بايد چربى را بر
طرف كنند تا آب به آنها برسد ولى اگر چربى به اندازهاى باشد كه از
رسيدن آب به آنها جلوگيرى نكند مانعى ندارد.
مسئله 152-
اگر چيزى را آب بكشند و يقين كنند پاك شده و بعد شك كنند كه آن را درست
آب كشيدهاند يا نه، پاك است.
مسئله 153-
زمينى كه آب روى آن جارى نمىشود اگر به غير بول نجس شود بعد از برطرف
كردن عين نجاست با آب قليل پاك مىشود، امّا اگر نجاست بول بوده آبى كه
مرتبه اوّل روى آن مىريزند نجس است كه اگر به وسيله چيزى مانند پارچه
گرفته شود و يك بار ديگر آب روى آن بريزند پاك مىشود ولى زمينى كه روى
آن شن يا ريگ باشد - چون آبى كه روى آن مىريزند از آن جدا شده و در شن
و ريگ فرو مىرود - با آب قليل پاك مىشود، امّا زير ريگها نجس
مىماند.
مسئله 154-
اگر ظاهر سنگ نمك و قند و مانند آن نجس شود قابل تطهير است ولى اگر
نجاست در آنها نفوذ كرده باشد قابل تطهير نيست.
مسئله 155-
اگر با شكر آب شده نجس، قند بسازند و يا با خمير نجس نان بپزند و هر
چيزى كه مانند اينهاست قابل تطهير نيست.
2 - زمين
مسئله 156-
زمين با چند شرط كف پا و ته كفش را پاك مىكند:
اوّل: خشك
باشد.
دوّم: اگر
عين نجس مثل خون و بول، يا متنجّس مثل گلى كه نجس شده، در كف پا و ته
كفش باشد بهواسطه راه رفتن يا ماليدن پا به زمين بر طرف شود.
سوّم: زمين
از خاك يا سنگ يا آجر و مانند اينها فرش شده باشد و با راه رفتن روى
فرش و حصير و سبزه، كف پا و ته كفش نجس پاك نمىشود، و فرقى نيست در
اينكه ته پا يا كفش به واسطه راه رفتن نجس شده باشد يا غير آن.
مسئله 157-
كف پا و ته كفش نجس با راه رفتن روى اسفالت و روى زمينى كه با موزائيك
فرش شده پاك مىشود.
مسئله 158-
براى پاك شدن كف پا و ته كفش بهتر است پانزده قدم يا بيشتر راه بروند،
گرچه به كمتر از پانزده قدم يا ماليدن پا به زمين نجاست برطرف شود.
مسئله 159-
لازم نيست كف پا و ته كفش نجس، تر باشد بلكه اگر خشك هم باشد به راه
رفتن پاك مىشود.
مسئله 160-
بعد از آنكه كف پا يا ته كفش نجس به واسظه راه رفتن پاك شد مقدارى از
اطراف آن هم كه معمولاً به گل آلوده مىشود اگر زمين يا خاك به آن برسد
پاك مىگردد.
مسئله 161-
كسى كه با دست و زانو راه مىرود، اگر كف دست و زانوى او نجس شود به
واسطه راه رفتن روى زمين پاك مىشود و همچنين است ته عصا و پاى مصنوعى
و نعل چهار پايان و چرخ اتومبيل و دوچرخه و مانند اينها.
مسئله 162-
اگر بعد از راه رفتن ذرّههاى كوچكى از نجاست كه ديده مىشود در كف پا
يا ته كفش بماند بايد آن ذرّهها را هم بر طرف كرد ولى باقى بودن بو و
رنگ اشكال ندارد.
مسئله 163-
مقدارى از كف پا كه به زمين نمىرسد به واسطه راه رفتن پاك مىشود ولى
توى كفش و كف جوراب به واسطه راه رفتن پاك نمىشود، امّا اگر جوراب به
جاى كفش استفاده شود به واسطه راه رفتن پاك مىشود.
3 - آفتاب
مسئله 164-
آفتاب، زمين و ساختمان و چيزهايى كه مانند درب و پنجره در ساختمان به
كار برده شده و همچنين ميخى را كه به ديوار كوبيدهاند با چند شرط پاك
مىكند:
اوّل: چيز
نجس به طورى تر باشد كه اگر چيز ديگرى به آن برسد تر شود پس اگر خشك
باشد بايد به وسيلهاى آن را تر كنند تا آفتاب خشك كند.
دوّم: اگر
عيننجاست در آن چيزباشد پيش از تابيدن آفتاب آن را برطرف كنند.
سوّم: چيزى
از تابيدن آفتاب جلوگيرى نكند پس اگر آفتاب از پشت پرده يا ابر و مانند
اينها بتابد و چيز نجس را خشك كند آن چيز پاك نمىشود ولى اگر ابر به
قدرى نازك باشد كه از تابيدن آفتاب جلوگيرى نكند اشكال ندارد.
چهارم:
آفتاب به تنهايى چيز نجس را خشك كند پس اگر مثلاً چيز نجس به واسطه باد
و آفتاب خشك شود پاك نمىگردد ولى اگر باد به قدرى كم باشد كه نگويند
به خشك شدن چيز نجس كمك كرده اشكال ندارد.
پنجم: آفتاب
مقدارى از بنا و ساختمان را كه نجاست به آن فرو رفته يك مرتبه خشك كند
پس اگر يك مرتبه بر زمين و ساختمان نجس بتابد و روى آنرا خشك كند و
دفعه ديگر زير آن را خشك نمايد فقط روى آن پاك مىشود و زير آن نجس
مىماند.
مسئله 165-
آفتاب حصير نجس كه بافته شده در روى زمين است را پاك مىكند و همچنين
درخت و گياه و مانند اينها به واسطه آفتاب پاك مىشود.
مسئله 166-
اگر آفتاب به زمين نجس بتابد، بعد انسان شك كند كه زمين موقع تابيدن
آفتاب تر بوده يا نه، يا ترى آن به واسطه آفتاب خشك شده يا نه، آن زمين
نجس است و همچنين است اگر شك كند كه پيش از تابش آفتاب عين نجاست از آن
برطرف شده يا نه، يا شك كند كه چيزى مانع تابش آفتاب بوده يا نه.
4 - استحاله
مسئله 167-
اگر جنس چيز نجس به طورى عوض شود كه به صورت چيز پاكى درآيد پاك مىشود
و مىگويند استحاله شده است، مثل آنكه چوب نجس بسوزد و خاكستر گردد، يا
سگ در نمك زار فرو رود و نمك شود، ولى اگر جنس آن عوض نشود مثل آنكه
گندم نجس را آرد كنند يا نان بپزند پاك نمىشود.
مسئله 168-
كوزه گلى و مانند آن، كه از گل نجس ساخته شده نجس است، ولى اجتناب از
ذغالى كه از چوبِ نجس درست شده و نظير آن، لازم نيست.
مسئله 169-
چيز نجسى كه معلوم نيست استحاله شده يا نه، نجس است.
5 - انقلاب
مسئله 170-
اگر شراب به خودى خود يا به واسطه ريختن چيزى مثل سركه و نمك در آن،
سركه شود پاك مىگردد، و اين را انقلاب مىنامند.
مسئله 171-
شرابى كه از انگور نجس و مانند آن درست كنند با سركه شدن پاك مىشود
حتّى اگر نجاستى هم از خارج به شراب برسد بعد از سركه شدن پاك مىشود.
مسئله 172-
سركهاى كه از انگور و كشمش و خرماى نجس درست كنند نجس است.
مسئله 173-
اگر انگور يا خرما همراه با پوشال باشند و با
آنها سركه درست كنند اشكال ندارد و نيز اگر پيش از آنكه خرما و كشمش و
انگور سركه شود خيار و بادمجان و مانند اينها در آن بريزند اشكال
ندارد.
مسئله 174-
آب انگورى كه جوش آمده پيش از آنكه ثلثان شود، يعنى دو قسمت آن كم شود
و يك قسمت آن بماند نجس نيست، ولى خوردن آن حرام است.
مسئله 175-
اگر مثلاً در يك خوشه غوره مقدارى انگور باشد چنانچه به آبى كه از آن
خوشه گرفتهمىشود آبغورهبگويند و بجوشدپاك و خوردن آنحلال است.
مسئله 176-
چيزى كه معلوم نيست غوره است يا انگور اگر جوش بيايد خوردن آن حرام
نيست.
مسئله 177-
اگر بخواهند در چند ديگ شيره بپزند جايز است كفگيرى را
كه در ديگ جوش آمده زدهاند در ديگى كه جوش نيامده بزنند.
6 - انتقال
مسئله 178-
اگر خون بدن انسان يا خون حيوانى كه خون جهنده دارد )حيوانى كه وقتى رگ
آن را ببرند خون از آن جستن مىكند( به بدن حيوانى كه خون جهنده ندارد
برود و خون آن حيوان حساب شود پاك مىگردد، و اين را انتقال گويند. پس
خونى كه زالو از انسان مىمكد چون خون زالو به آن گفته نمىشود و
مىگويند خون انسان است نجس مىباشد.
مسئله 179-
اگر كسى پشهاى را كه به بدنش نشسته بكشد، خونى كه از پشه بيرون مىآيد
پاك است.
7 - اسلام
مسئله 180-
اگر كافر به هر لغتى شهادتين بگويد مسلمان مىشود و بعد از مسلمان شدن
احكام اسلام بر او بار مىشود گرچه ندانيم قلباً مسلمان شده يا نه، ولى
اگر بدانيم قلباً مسلمان نشده است مسلمان نيست و احكام اسلام را ندارد
و همچنين است هرگاه شهادتين نگويد ولى قلباً به معناى او ايمان داشته
باشد.
8 - تبعيّت
مسئله 181-
اگر شراب سركه شود، ظرف آن و پارچه و چيزى هم كه معمولاً روى آن
مىگذارند پاك مىگردد، بلكه اگر موقع جوشيدن سر برود و پشت ظرف به آن
آلوده شود، بعد از سركه شدن پشت ظرف هم پاك مىشود.
مسئله 182-
تخته يا سنگى كه روى آن ميّت را غسل مىدهند و پارچهاى كه با آن عورت
ميّت را مىپوشانند و دست كسى كه او را غسل مىدهد بعد از تمام شدن غسل
پاك مىشود.
مسئله 183-
اگر لباس و مانند آن را با آب قليل آب بكشند و به اندازه معمول فشار
دهند تا آبى كه روى آن ريختهاند جدا شود، آبى كه در آن مىماند پاك
است.
مسئله 184-
ظرف نجس را كه با آب قليل آب مىكشند، بعد از جدا شدن آبى كه براى پاك
شدن روى آن ريختهاند، قطرههاى آبى كه در آن مىماند پاك است.
مسئله 185-
كافرى كه مسلمان شود اطفال نابالغ او در احكام اسلام تابع او مىباشند
و همچنين است اگر جد طفل نابالغ يا مادر يا جده او مسلمان شود گرچه پدر
او كافر باشد و همچنين است طفل كافرى كه به دست مسلمان اسير شود.
9 - بر طرف
شدن عين نجاست
مسئله 186-
اگر بدن حيوان به عين نجس مثل خون، يا متنجّس مثل آب نجس آلوده شود،
چنانچه آنها برطرف شود بدن آن حيوان پاك مىشود و همچنين است باطن بدن
انسان مثل توى دهان و بينى، مثلاً اگر خونى از لاى دندان بيرون آيد و
در آب دهان از بين برود، آب كشيدن توى دهان لازم نيست و نيز اگر دندان
عاريه در دهان نجس شود، آب كشيدن آن لازم نيست.
مسئله 187-
اگر غذا لاى دندان مانده باشد و داخل دهان خون بيايد چه انسان بداند كه
خون به غذا رسيده يا نداند آن غذا پاك است.
مسئله 188-
جايى را كه انسان نمىداند از ظاهر بدن است يا باطن آن، اگر نجس شود
لازم نيست آب بكشد.
مسئله 189-
اگر گرد و خاك نجس به لباس و فرش و مانند اينها بنشيند چنانچه طورى
آنها را تكان دهند كه گرد و خاك نجس از آنها بريزد پاك مىگردد و اگر
چيزى با رطوبت با آنها ملاقات كند نجس نمىشود.
10 -
استبراء حيوان نجاست خوار
مسئله 190-
حيواناتى كه به خوردن نجاست انسان عادت كردهاند نجس مىشوند و اگر
آنها را استبراء كنند يعنى تا مدتى به حيوان غذاى پاك بدهند كه ديگر
به آنها نجاست خوار نگويند پاك مىگردند.
احكام مطهّرات
مسئله 191-
اگر خود انسان اطمينان كند چيزى كه نجس بوده پاك شده، يا يك نفر ثقه به
پاك شدن آن خبر دهد، يا كسى كه چيز نجس در اختيار اوست بگويد آن چيز
پاك شده، يا مسلمانى چيز نجس را آب كشيده باشد، گرچه معلوم نباشد درست
آب كشيده يا نه، آن چيز پاك است.
مسئله 192-
كسى كه وكيل شده است لباس يا چيز ديگرى را آب بكشد اگر بگويد آب كشيدم
قول او قبول است.
مسئله 193-
اگر بدن يا لباس مسلمان يا چيز ديگرى كه مانند ظرف و فرش در اختيار
اوست نجس شود و بعد احتمال دهيم آن مسلمان چيزى را كه نجس شده آب كشيده
پاك است و اجتناب از آن لازم نيست.
مسئله 194-
افراد وسواسى كه زود اطمينان به نجاست چيزى پيدا مىكنند، يا هنگام آب
كشيدن چيزى به آسانى اطمينان پيدانمىكنند نبايد به اطمينان خود اعتنا
كنند بلكهبايد بهطور متعارف عمل كنند و اعتناى اينگونه افراد به گمان
بلكه به اطمينان خود حرام است و اعمال غير متعارف آنها موجب خسران
دنيا و آخرت است.
مسئله 195-
چيزى كه از دست مسلمان يا بازار مسلمين گرفته مىشود پاك و خوردن آن
حلال است، گرچه آن مسلمان لاابالى باشد و تفحّص هم لازم نيست.