برخی از دانشجویان با توجه به تشدید
فشارهای اقتصادی میگویند «دوره خاتمی موفقتر بود» و
معترضاند که این فشارها تا کی باید ادامه داشته باشد؟
واقعیتهای
تاریخی با شعار متغیر نمیگردند. روند رشد سیاسی، فرهنگی،
اقتصادی، امنیتی، داخلی و تعاملات خارجی جمهوری اسلامی ایران
در زمان صدرات خاتمی و نیز احمدینژاد هر دو کاملاً روشن و
مشهود است و گرانی و ارزانی نیز تنها شاخص شناخت از عملکرد
دولتها نیست. چرا که شرایط عادی و هم چنین یکسان نبوده و
نیست.
در هر حال اگر در صنایع دارویی، پزشکی، هوا – فضا، نانو، انرژی
هستهای، صنایع نظامی و دفاعی، ساخت ناو، زیر دریایی و نفت کش
... و هم چنین کشاورزی، جادهسازی، آبادسازی روستاها، تولید
بنزین در داخل کشور، اجرای اصل 44، روند خصوصی سازی، کاهش
واردات و افزایش صادرات غیر نفتی، موقعیت منطقهای و جهانی
و... در گذشته رشد یا بالعکس عقبگردی داشتیم، همه روشن و ثبت
شده است و اگر در این مدت داشتیم، آن هم روشن و ثبت شده است و
میزان تحریمها نیز مشهود است و با شعار متغیر نمیگردند.
و اما فشار اقتصادی، همیشه بوده و خواهد بود. به ویژه علیه ما
تا جمهوری اسلامی ایران هست و مردم مدافع آن هستند، این
فشارهای خواهد بود و با شعور، درایت و صداقت مسئولین و استقامت
و تلاش مردم کاهش مییابد.
بخشی عمدهای از شرایط کنونی، ربطی به هاشمی، خاتمی،
احمدینژاد یا لاریجانی و قالیباف و محسن رضایی و دیگر طیفهای
«سیاسی – اقتصادی» ندارد و به بحران اقتصادی در سرتاسر جهان
وابسته است و ایران حلقه جدابافتهای نمیباشد. به عوام ما
تلقین میکنند که تقصیر این یا آن بود، اما امریکا، انگلیس،
فرانسه، ایتالیا، یونان، اسپانیا، ژاپن و ...، همه دچار بحران
هستند که هیچ کدام نیز ولایت فقیه یا دولت احمدی نژاد یا مجلس
فعلی ما را قبول ندارند و برای مابقی نیز اصلاً وقعی قائل
نیستند. پس ایران نیز ایران و اقتصادش نیز در فضا و جدای از
زنجیرهی دنیا نیست و تحولات جهانی تأثیر مستقیم و غیر
مستقیماش را میگذارد.
بخش دیگر از بحران اقتصادی و پولی به تحریمها بر میگردد که
شوخی نیست و سطح آن [در سایه حقوق بشر و لیبرال دموکراسی]، به
تحریم کالاهای اساسی و حتی دارویی مردم یا قطعات استراتژیک
هواپیماهای مسافربری و ... گسترده شده است. بانکها بلوکه شده
و بر دور تا دور ایران نیز جنگ و ناامنی تحمیل شده است.
بخش دیگری به فرهنگ و سبک زندگی مردم ما بر میگردد که اگر به
آلمانیها داده شود، ظرف یک ماه دچار قحطی میشوند.
بخش دیگری به سوء برنامهریزی و مصوبات مجلس و نیز سوء مدیریت
دولت بر میگردد.
بخشی بازتاب و اثر وضعی رانتخواریها، سیاسیبازیهای اقتصادی
کلانها و کلانترها میباشد که از هیچ توطئه آشکار و پنهایی
برای امیال سیاسی خود فروگذار نمیکنند، حتی در فشار قرار دادن
مردم، به خاطر بدبین کردن یک جریان و امیدوار کردن به جریان
دیگر و در نهایت جذب آرای اذهان عمومی و کسب قدرت.
پس باید فارغ از شعار بصیر بود. به ویژه دانشجویان گرامی باید
در این موارد سادهانگار و سطحینگر نبوده و اسیر امواج تبلیغی
و ضد تبلیغی نگردند.
منبع: x-shobhe |