بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

سیاسی/شبهه101

آیا 34 سال مهلت برای این انقلاب کافی نبود تا اقتصاد این مملکت را بهبود ببخشید‌، وضع معیشتی مردم را دگرگون کند و فرهنگ جامعه را ارتقا دهد؟ آیا بعد از وضعیتی این چنینی باز هم باید به این انقلاب امیدوار بود؟

اگر قصد فقط شعار له یا علیه دادن باشد، هر سخنی می‌تواند در حمله یا دفاع بیان داشت، اما اگر چنین نیست، بلکه سؤال واقعاً یک سؤال است (هر چه که باشد) و پاسخ آن مورد نظر است، باید سعی داشت که اولاً ذهن دچار خلط مبحث نشود و ثانیاً عالمانه و منصفانه موضوع مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. وگرنه مخالف شعاری می‌دهد و موافق نیز شعاری خواهد داد.

الف – انقلاب، نظام حکومتی، درست و غلط بودن یا مفید و مضر بودن آن یک مبحث است و نوسانات اقتصادی و نیز شرایط حاکم اقتصادی مبحث دیگری است، که البته ضمن استقلال موضوع، می‌تواند مرتبط با یک دیگر مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.

موضوع انقلاب سیاسی، زیر رو کردن نظام حاکم توسط مردم است، وگرنه نامش کودتا یا... می‌باشد. مردم انقلاب کردند و نظام شاهنشاهی و وابسته به غیر را ساقط کردند و به جایش نظام جمهوری اسلامی ایران را آوردند و کشور و نظام حکومتی‌شان را مستقل کردند، خواه موجب رونق اقتصادی زودرس شود و خواه مجبور شوند برای حفظ و تداوم آن به زحمت نیز بیافتند. (اینجا بحث خوب و بد و یا موافق و مخالف نیست، بلکه تعریف انقلاب و نظام است).

ب – انقلاب و نظام، یک ماشین صنعتی، یک شخص، یک خانواده نیست و از مردم جدا نیست که کسی بخواهد یا بتواند به آن فرصت دهد و بعد معترض شود که آیا این فرصت کافی نیست و یا بگوید دیگر فرصت شما تمام شد! انقلاب، صاعقه یا رعد و برقی نیست که از آسمان فرود آمده باشد و شهاب سنگ آسمانی نیز نیست که با سقوطش و قرار گرفتنش در نقطه‌ای از زمین اتفاق خاصی بیافتد.

انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران، حرکتی است که مردم انجام دادند و نظامی است که مردم برپا کردند و خودشان نیز آن را [خوب یا بد] اداره می‌کنند و هر گاه نخواستند ساقطش خواهند نمود (چه محق باشند یا نباشند). پس این کیست که می‌خواهد به این نظام فرصت بدهد؟! آیا خودش از بدنه این مردم جداست و در جایی نشسته و به این مردم، تحرک سیاسی و انتخاب‌ و دستآوردهای‌شان فرصت می‌دهد؟!

این فقط خداوند متعال است که به اشخاص و امت‌ها فرصت و مهلت می‌دهد تا از موهبات و عنایات داده شده و فرصت‌های ایجاد شده برای اصلاح، رشد و کمال خود استفاده کنند و اگر در مهلت مقرر استفاده نکنند، در اجل‌ و پایان کارشان لحظه‌ای تقدم و تأخر صورت نمی‌گیرد.

ج – تمامی پیشرفت‌هایی که در این 34 سال حاصل شده [و اگر کسی نبیند، نمی‌خواهد که ببیند و تعجب است در جایی که دشمن می‌بیند و اذعان هم می‌کند، چگونه او نمی‌بیند]، توسط همین مردم و در بستر و چارچوب همین انقلاب و نظام منتخب‌شان به دست آمده است و تمامی نواقص، کاستی‌ها و ... نیز از خودمان است.

اگر بر این مملکت جنگی تحمیل شد و مردم از جان و دل دفاع کردند و اکنون به رزمندگان، جانبازها، ایثارگران‌شان می‌بالند و از ثمره‌اش بهره می‌برند، خودشان بوده و هستند و اگر گروهی رانت‌خواری می‌کنند، رشوه می‌گیرند، برای شکم اهمیت بیشتری تا عقل و مغز قائل ‌می‌شوند، حاضرند ظلم به خودی و نوکری دشمن کنند ولی لقمه نانی چرب‌تر مقابل‌شان پرت شود، باز هم خودشان هستند. اگر به طرف امام حسین (ع) بروند، خودشان هستند و اگر به سوی یزید گرایش یابند، باز هم خودشان هستند.

انقلاب و نظام با تمامی فرازها و فرودهایش، یعنی همین مردم. پس آن کیست که می‌خواهد به این انقلاب و نظام فرصت بدهد؟! او باید این فرصت را به خودش بدهد. به خود فرصت دهد که انقلابی شود، اسلامی شود، تلاش‌گر شود، مجاهد شود، عاقل، عالم و عامل گردد و با رشد خود سبب رشد جامعه و کشورش شود. نه این که خود را کنار کشیده و بر اساس میل و نظر خود داوری کند که آیا فرصت دیگران تمام شده است یا خیر؟

د – دقت شود که تمامی ملت‌ها و کشورها، دارای نقاط ضعف و قوتی هستند که حاصل بینش، دانش و تلاش خودشان است.

البته نباید فراموش نمود که رونق یا کساد اقتصادی نیز نه تنها یک ابزار، دارو یا ساندویچ نیست که از جایی خریداری شود، بلکه یک زنجیره‌ی جهانی به هم پیوسته است. لذا تأثیر و تأثر نوسانات در یک دیگر قابل انکار و چشم پوشی نیست.

از عمر این نظام 34 سال گذشته است، دستآوردهای بسیاری هم داشته است، اما از عمر نظام سوسیالی بیش از هشتاد سال گذشت و سقوط کرد و از عمر نظام سرمایه‌داری نیز چند قرن می‌گذرد و امروز با چالش‌های جدی مواجه شده است.

بدیهی است که در چرخه‌ی به هم پیوسته اقتصاد جهانی، این چالش‌ها در اقتصاد همه کشورها تأثیر می‌گذارد. چنین نیست که ما چون انقلاب کردیم و نظام جمهوری اسلامی ایران را انتخاب و مستقر نمودیم، دیگر ورشکستگی اقتصاد امریکا و اروپا در ما تأثیر نداشته باشد.

چرا باید کسی گمان کند که خون ما رنگین‌تر از خون امریکایی‌ها، آلمانی‌ها، فرانسوی‌ها و ملت‌های ایتالیا، یونان، اسپانیا، ژاپن و ... می‌باشد و اگر اقتصاد آنها با آن قدمت و قدرت سقوط کرد، نباید هیچ تأثیری در اقتصاد ما داشته باشد و حال آن که نه تنها اقتصاد، بلکه همه موجودیت ما تا 34 سال پیش وابسته و مستعمره بوده است. و البته این در شرایط طبیعی است و اگر مزاحمت‌هایی چون: جنگ، ترور، تحریم و ... باشد، تأثیرات سوء مضاعف خواهد شد. پس درود بر این ملت، انتخاب، تلاش، صبر و استقامت‌شان.

ﻫ – اما در خصوص «امید به آینده در این نظام»، به دیدگاه‌ها و میزان واقع‌بینی‌ها و هم چنین بصیرت بستگی دارد. کسی که این انقلاب و نظام را دوست ندارد، خانه و کاشانه و زندگی‌اش را هم طلا بگیرید، خواهد گفت از جایی دیگر است و یا هنر خودم است. چنان چه شاهدیم امروزه مرفهین بی‌درد و سرمایه‌داران نق زن، همه مخالفند، در حالی که در بستر همین نظام سرمایه‌دار و مرفه شده‌اند؛ ضعفا و فقیران بسیاری نیز هستند که به رغم تحمل سختی‌های معیشتی، در راه دین، انقلاب و نظام‌شان جان می‌دهند.

اما اگر کسی واقع‌بین باشد، دست کم مانند بسیاری از دشمنان اذعان می‌کند که رشد فکری، علمی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی مردم در این نظام 34 ساله بسیار گسترده و شتابان است و به زودی به یک الگوی بزرگ مبدل می‌شود و به همین دلیل از هیچ دشمنی، توطئه و جنایتی برای مهار آن فروگزاری نمی‌کنند.

 

منبع: x-shobhe
 

بازگشت به صفحه ی شبهات سیاسی

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved