میگویند: رژیم با بهرهوری از حسن
میهندوستی ملت و تحریک آنها در برابر اعراب حاشیهی خلیج فارس،
ضعفهای خود را در مورد فعالیتهای هستهای و دستآوردهای 1+5 پوشش
میدهد و باز گناه را به گردن دشمنان میاندازد.
قبل از پاسخ ابتدا باید دید که اکنون گویندگان و شایع کنندگان چنین
سخنانی از چه رنج میبرند و دغدغه و نگرانی آنها چیست؟ آیا از حسّ
میهندوستی ایرانیها ناراحت هستند؟ یا از پیشرفتها و دستآوردهای
هستهای؟ یا از موفقیتهای حاصله در مذاکرات 1+5 ؟ یا از ثبات و قدرت
نظام جمهوری اسلامی ایران ... و یا همهی موارد؟! مضاف بر این که در
فعالیتها و پیشرفتهای هستهای ایران، نه گناهی است و نه نقصی که
بخواهند به گردن دشمنان بیاندازند. برخورداری از تکنولوژی هستهای حق
مسلم ملت ایران و سایر ملل جهان است و برخورداران از این تکنولوژی و
حتی سلاحهای هستهای به شدت مقابل ایران ایستادهاند و میگویند: شما
باید این فعالیتها را تعطیل کنید. خوب آیا اینها دشمن نیستند؟! ایران
هم با قدرت پیش میرود و باج نمیدهد. این هم که خوب است. حالا چرا
باید شکست دشمنان را به نوعی توجیه کنیم و بگوییم لابد پشت پرده باجی
بوده است؟ چرا برخی این قدر خود کم بین، حقیر و غریبه پرست و به قول
معروف «عملهی آماتور ظلمه» هستند؟!
اما نکتهی بعد، «استفاده از حسّ میهن دوستی» ملت است. بالاخره این حسّ
خوب است یا بد؟ و اگر حکومتی و دولتی به این حسّ میهندوستی اتکا داشته
باشد و برای حفظ، ثبات و رشد کشور چنین سرمایهای را در سیاستها و
عملکردهایش لحاظ کند، خوب است یا بد؟
چرا وقتی میخواهند علیه اسلام و نظام اسلامی و ملت مسلمان کاری بکنند،
حسّ میهندوستی و حتی نه استفاده، بلکه سوء استفاده از آن خوب است؟ چرا
وقتی میخواهند اسلام را عربی نشان دهند و «ایرانیّت» را در مقابل
«اسلامیّت» بگذارند، و یا وقتی میخواهند با سوء استفاده از حسّ
میهندوستی ملت، تبلیغات بهائیت، زرتشتیگری، شاهنشاهی و ... را ترویج
دهند، سوء استفاده از این حسّ خوب است؟! اما اگر غالب مردم مسلمان
بودند، کشورشان را نیز دوست داشتند، و به خاطر ایمانی که دارند از وجب
به وجب آن دفاع میکنند [و آنها که دم از وطنپرستی و ملیگرایی
میزنند، فرار کرده یا به اجنبی خدمت میکنند]، و این ملت حکومت الهی
اسلام را بر کشور خود حاکم کرده و از آن حمایت و دفاع میکنند و حکومت
و دولتشان نیز با تکیه بر این سرمایهی عظیم پیش میرود و ...، بد
شد؟!
آیا غیر از این است که دین الهی اسلام به خاطر دینداری و عشق مردم
ایران به اسلام و قرآن و اهل عصمت (ع) در این کشور به صورت یک نظام
حکومتی استقرار یافته است؟ و آیا غیر از این است که مردم به خاطر
ایمانشان عاشق و حامی کشور، نظام و حکومتشان هستند؟ آیا این ارتباط و
تأثیر و تأثر متقابل بین ایمان به الله و حبّ وطن، که البته آن هم از
ایمان نشأت میگیرد و نه از شناسنامه (حبّ الوطن مِن الایمان)، و ثبات،
قدرت، رشد و پیشرفت با اتکال به این ایمان و حب وطن بد است؟
البته آن چه بیان شد، در مقام پاسخ بود. ولی غافل نیستیم که هدف اصلی
از طرح چنین سخنان سخیف، بیمنطق و بدون پشتوانهای، توجیه دستآوردها
و پیشرفتهای نظام جمهوری اسلامی ایران است که از آسمان نیامده، بلکه
توسط همین مردم وطندوست استقرار یافته است. و همین طور توجیه و تطهیر
شکست دشمنان در مقابله با این پیشرفتها و عقب نشینی 1+5، به خاطر
ناکارآمدی همه ترفندها و فشارها میباشد که آن هم نتیجهی ثبات و قدرت
نظام به خاطر حمایت ایمانی و ملی مردم است. در ضمن نظام اسلامی ایران،
هیچگاه اعراب حاشیهی خلیج فارس را دشمن معرفی نکرده است، بلکه
حکومتهای دستنشاندهی صهیونیسم بینالملل و نوکران امریکا و ا نگلیس
و اسرائیل در آن کشورها را که حتی به ملت خود نیز رحم نمیکنند و آرزوی
دستدرازی به خاک ایران را دارند، دشمن میداند که واقعیت هم همین است.
x-shobhe.com |