ش: آیا «غیبت» یعنی ایشان حکومت ظاهری ندارد،
اما حکومت باطنی دارند و آیا این حکومت باطنی ما را بینیاز از حکومت
دینی «کشوری با حکومت ولایت فقیه» نمینماید؟
همهی این بحثها را به وسط میکشند و به اصطلاح همهی این صغرا و
کبراها را فقط برای همین سخن آخر میبافند که حکومت اسلامی و ولایت
فقیه را به نوعی نفیکنند. دشمنان این نظام و ملت، از توسل به هیچ
حیلهای برای ایجاد تشکیک و تزلزل در اذهان عمومی نسبت به حکومت اسلامی
و ولایت فقیه فروگذار نمیکند، از انکار خدا و اسلام گرفته تا توسل به
مباحث مهدویت و آن هم بر اساس اعتقادات شیعیان. اما در عین حال چون
سؤالی است که طرح شده، پاسخ لازم است:
الف – معنای غیبت حضرت مهدی عج الله تعالی فرجهالشریف همین است که
ایشان حضور دارند و امام نیز هستند و همهی امور «ولایت و امامت» را به
انجام میرسانند به غیر از حکومت سیاسی. دقت شود که برای امام معصوم
(ع) دو شأن وجود دارد: اولین آنها امامت و ولایت است که مردم چه
بخواهند و چه نخواهند، ایشان امام و حجت الله و ولیالله الاعظم هستند.
اما شأن دوم حکومت و رهبری سیاسی جامعه است که آن منوط به شعور و خواست
مردم است. که در علم سیاسی امروز نام «مقبولیت» بر آن نهادهاند. یعنی
مردم باید به این حکومت گردن نهند و اگر ندهند، حکومت معنا پیدا نکرده
و محقق نمیشود و دیگران به جای امام معصوم بر مردم حکومت خواهند و بر
سر مردم همین میآيد که میبینیم.
چنان چه حضرت علی علیهالسلام امام و ولیالله بودند، اما چون مردم
نخواستند، 25 سال حکومت نکردند و هم چنین دیگر امامان (ع) حکومت
نکردند.
ب – اما، امام معصوم (ع) چه آشکار باشند و چه نهان، مسلمین هیچ چارهای
جز پذیرش حکومت اسلامی و اقدام برای استقرار آن بر جامعهی خود ندارند.
چرا که حکومت اسلامی، یعنی حکومت قوانین الهی به جای قوانین وضع شده از
سوی مستکبران و کافران برای ادارهی بشر. و مسلمان، اگر مسلمان است،
باید از قوانین الهی [در هر موضوعی] تبعیت و اطاعت داشته باشد. به این
قوانین در اصطلاح امروزی میگویند «فقه». در واقع حکومت اسلامی یعنی
«پدیرش حکومت فقه اسلام» به جای «فقه غرب، شرق و یا ...». و «ولایت
فقیه» همین معنا را دارد. لذا هر کشور و ملتی «ولایت فقیهی» دارد،
منتهی «ولایت» آنها منطبق با «فقه» آنهاست. چنان امام (ره) فرمود:
دیانت ما عین سیاست ما است. و عکس آن هم صادق است. یعنی سیاست ما عین
دیانت ماست. و برای همه همین طور است. یعنی سیاست هر کسی عین دیانتش و
دیانت هر کسی عین سیاستش است.
پس، اگر حکومت فقه اسلام و ولایت فقیه اسلامی برگزیده و حاکم نگردد،
حکومت غیر اسلامی و ولایت فقیه غیر مسلمان استقرار خواهد یافت. لذا نه
تنها «غیبت یا ظهور و حضور علنی» و نیز «ولایت باطنی یا ولایت ظاهری»
منافاتی با حکومت اسلامی و ولایت فقیه ندارد، بلکه حتی ظهور هم که إن
شاء الله محقق شود، باز «ولایت فقیه» باقی است. حضرت مهدی سلام الله
علیه «ولی الله الاعظم» هستند و به اقصی نقاط عالم نمایندگانی اعزام
میدارند که آنها «ولی فقیه» خواهند بود. و در نهایت آن که «انتظار»
یعنی مسلمانان قیام کنند، حکومتهای جور و کفر را ساقط کنند، حکومت
اسلامی را جایگزین کنند، تبعیت فقه اسلامی را گردن نهند و خود را برای
ظهور و حکومت جهانی آماده سازند.
x-shobhe.com |