سیاسی/شبهه34 |
سیاسی رضایت و خشنودی پیامبر و اهل بیت بر ما واجب است یا راضی نگه داشتن دشمنان اهل بیت (( اللهم وال من والاه و عاد من عاداه)) کسانی که حتی ضریح ائمه بقیع را با عداوت هرچه تمام تر با خاک یکسان کردهاند؟ مملکت ما جمهوری است یا اسلامی(شیعه)؟ آیا میتوان به بهانه دوستی یابرادری به امام عصر واهل بیت توهین کرد؟ آیا میشود نام مولا علی (ع)را از تاریخ حذف کرد و برای حذف کردن ایشان از تاریخ از حذف نام مولا علی(ع) از اذان شروع کرد (کردستان)؟ چنین شخصیتی میتواند پیشرو و پرچم دار امام زمان باشد؟ شبهه مطروحهی شما جنبههای متفاوتی دارد که نظر جنابعالی و سایر عزیزانی که با این شبهه مواجه شدهاند را به آن جلب مینماییم: الف – از حضرت امیرالمؤمنین (ع) سؤال کردند: «إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّه» (که در چند آیه تکرار شده)یعنی چه؟ فرمودند: یعنی حکم (حکومت) فقط از آن خداوند است. پرسیدند: پس شما چه میگویید و جرا مدعی حکومت هستید؟! فرمود: «کلمه الحق و یراد به البالطل» کلمه حق است، اما ارادهای که از آن کردهاید باطل است. لذا دقت بفرمایید که گاهی چند مسئلهی حق را کنار هم میچینند تا نتیجهی باطلی از آن بگیرند. اما شما باید با بصیرت این چینش را درست اتجام دهید و نتیجهی عقلانی و منطقی درست را از آن اتخاذ فرمایید. ذیلاً به چند محور که در طرح شبههی مطرح شده اشاره میگردد: الف/1 - البته که رضایت خداوند متعال که مستلزم جلب رضایت پیامبر اعظم (ص) و اهل بیت (ع) است باید هدف اصلی هر مسلمانی باشد، اما تشخیص راه رضایت و خشنودی که همانا «عمل صالح» یعنی بهترین عمل در هر شرایطی است، ساده نیست و نیاز به علم و ایمان قوی و بصیرت و هوشیاری و سعهی صدر والایی دارد. الف/2 – دشمنی با اهل بیت (ع) مخصوص دو گروه «ناصبیها و وهابیها» است و اهل سنت (که وهابی نیستند)، اگر چه به خلافت خلفای راشدین و مذاهب اربعه گرایش دارند، ولی با اهل بیت (ع) دشمنی ندارند. بقیع توسط گروه انگلیسی وهابی تخریب شد. اما اهل سنت از بقیع به عنوان «جنه البقیع» یاد میکنند و به هنگام عمره یا حج به زیارت بقیع میآیند و آن مکات متبرک را از اماکن استجابت دعا بر میشمرند. شاید برای شما جالب باشید اگر بدانید بسیاری از اهل سنت کردستان ایران و ترکیه، برای فرزندانشان روضهی امام حسین (ع) میخوانند و بر معاویه و یزید لعنت میفرستند و نام بسیاری از آنها «حسن» یا «حسین» است. پس این خطایی بزرگ و به نفع دشمن است که ما همهی اهل سنت را ناصبی یا وهابی فرض کنیم. حساب آنها جداست. چنان چه حضرت امام (ره) که مرجع شیعی و طلایهدار وحدت مسلمین بود، ضمن سفارت به تحکیم این وحدت، وهابیت را جدا کرده و از آن به عنوان یک گروه دستنشاندهی انگلیس و نه یک مذهب یاد میکند. الف/3- نظام مملکت ما جمهوری اسلامی ایران است با حکومت ولایی شیعی و از ملتی برخوردار است که از ادیان و مذاهب متفاوت برخوردار هستند. چنان چه اغلب مناطق مرزی این کشور، سنّی نشین است و آنها نیز از همین ملت و در سایهی حکومت اسلامی –شیعی و تحت ولایت رهبری زندگی میکنند. و همین طور اتباع ادیان دیگر. پس مشخص است که رضایت خدا، رسول و اهل بیت (ع) در ادارهی کشور مستلزم چگونه سیاستی است. الف/4 – با وجود حکومتهایی چون معاویه که دشنام به آن حضرت را در قنوت واجب کرده بود، نام علی (ع) از تاریخ پاک نشد و قطعاً با حذف جملهی «اشهد ان علی ولی الله» در اذان مناطق سنی نشین، که نوعی تحریک تعصبات مذهبی و دشمن تراشی بر علیه تشیع و نظام جمهوری اسلامی ایران است، نام علی (ع) از تاریخ پاک نمیشود. الف/5 – اگر به رسالهی (هر مرجعی) رجوع فرمایید، میخوانید که ذکر «اشهد ان علی ولی الله» در اذان نه تنها واجب نیست و مستحب است، بلکه اگر کسی آن را از اجزای اذان بداند، اذانش باطل است. به عنوان مثال به مسائل 918 و 919 رسالهی امام خمینی (ره) مراجعه فرمایید. ب – یکی از دستورات اسلام و عقل این است که «هیچ وقت اصول را در پای فروع قربانی نکنید». حال آیا درست است که ما برای اصرار در انجام یک امر مستحب و ذکر «اشهد ان علی ولی الله» در اذان و در یک منطقهی سنی نشین و تحت پوشش، ضد تبلیغ و دشمن تراشی کنیم؟! و سپس از همین مسئله نتیجه بگیریم که پس مقام ولی فقیه نمیتواند پرچمدار باشد؟! اگر به خدا و رسول و اهل بیت و امام زمان (ع) عرض بفرمایید که: فرمودید ذکر «اشهد ان علی ولی الله» از اجزای اذان نیست و عملی مستحب است و ما مناطقی داریم که مسلمانان اهل سنت در آن ساکنند و آنان از ما درخواست نمودند که با گنجاندن یک ذکر مستحب در اذان، تعصب مردم را بر علیه تشیع و حکومت جمهوری اسلامی ایران تحریک نکنیم. اینک رضایت شما در چیست؟ چه پاسخی خواهند داد؟ بصیرت، بسیار مهم و نقش آفرین است. شهید مطهری در کتاب جاذبه و دافعه علی (ع) بدین مضمون مینویسد: ما با این شناخت و تفکراتمان باید خدا را شکر کنیم که در زمان ایشان نبودیم، وگرنه اغلب ما از خوارج میشدیم. فرض بفرمایید اگر با این تفکر در زمان پیامبر (ص) شاهد امن قرار دادن خانه ابوسفیان و ازدواج با دختران ابوبکر و عمر میشدیم، یا در زمان علی (ع) شاهد سکوت در مقابل خلافت دیگران و حتی یاری آنها در حکومتداری میگردیدیم، یا با صلح امام حسن (ع) و رضایت امام حسین (ع) به بازگشت از مسیر کربلا مواجه میشدیم، یا اطلاع مییافتیم که امام صادق (ع) به یکی از شیعیان خود دستور داد که به فلان شهر که میروی مانند اهل سنت وضو بگیر و نماز بخوان، یا به شیعهی عاشق دیگری دستور میدهد که نام فرزندت را عمر بگذار (که البته آنان بعد به حکمت اوامر پیبردند که اگر چنین نمیکردند کشته میشدند) و دهها واقعهی مشابه دیگر که درک و هضم حکمتهای برخی از آنان نه تنها در زمان وقوع، بکله هنوز هم بر همگان راحت نیست و مسائلی بسیار اصلیتر از ذکری مستحب در اذان در منطقهی سنی نشین است، چگونه قضاوت و جهتگیری میکردیم؟! پس، مجدد تأکید مینمائیم که با بصیرت کامل، نباید اجازه دهیم که از باورها و احساسات پاک ما، علیه خودمان سوء استفاده کنند. x-shobhe.com |
بازگشت به صفحه ی شبهات سیاسی