چرا طلبه به محض ورود شهریه میگیرد، اما
دانشجو نمیگیرد؟ اگر برای خدمت است، ما نیز درس میخوانیم تا خدمت
کنیم.
ممکن است که این سؤال (و نه شبهه) در ذهن کاربر گرامی این پایگاه
مستقیم ایجاد شده باشد، اما در هر حال همین سؤال را به صورت شبهه
در بسیاری از سایتهای ضد دین فرافکنی میکنند، از این رو پیش از
پاسخ مستقیم به سؤال، دقت در مواردی ضروری است؛ از جمله آن که نه
فقط در این مورد، بلکه در هر موردی که سؤالی برای ذهن پیش میآید،
پژوهشگر باید ابتدا با خود و ذهنش خلوت کند و با خودش خالص باشد و
ببیند واقعاً خود سؤال برایش (یا برای مطرح کنندگان) مطرح است، یا
آن که مقاصد دیگری ظل این سؤال دنبال میشود. مثلاً بُغضی از اسلام
و طبلگی دارند که این گونه بروز میدهند و یا میخواهند به اذهان
القا کنند که نظام چون اسلامی است، به طلاب امتیازی میدهد که آن
را به دانشجویان رشتههای دیگر نمیدهد.
پس، در این مختصر، به سؤال مطروحه از ناحیهی کار گرامی خودمان، به
عنوان «یک سؤال» نگاه کرده و صرف نظر از غرضها و مرضهای ضد
تبلیغی در جنگ روانی به پاسخ می پردازیم.
الف – حوزههای علمیه:
الف/1 - شهریه سال اول یک طلبه ورودی، ماهانه 70
هزار تومان میباشد و اگر متأهل گردد، مبلغی به آن اضافه میشود.
الف/2 - اگر طلبه سطح دو (برابر کارشناسی) را با
موفقیت به پایان رسانده باشد، مبلغی به آن اضافه میگردد و اگر سطح
سه (برابر با ارشد) یا حتی سطح چهار (برابر با دکترا) را کامل و با
گذران همه دورههای مربوطه و اخذ مدارک لازم به پایان رسانده باشد،
در نهایت ماهانه 300 هزار تومان شهریه میگیرد.
الف/3 – فرض کنید که به طور کلی 200 الی 250 هزار
طلبه رسمی در کشور وجود داشته باشد، و حال آن که نه تنها به همه
آنها شهریه تعلق نمیگیرد و اگر کار یا درآمدی داشته باشند مشمول
نمیگردند، بلکه بسیاری نیز خودشان شهریه دریافت نمیکنند.
پس اگر فرض کنیم که سالانه 200 هزار نفر شهریه دریافت میکنند و
متوسط این آن نیز ماهانه 150 هزار تومان باشد، جمع کل سالانه آن
بین 34 تا چهل میلیارد تومان خواهد شد.
ب – دانشگاههای سراسری:
ب/1 – طبق گزارشات رسمی، زمانی که آقای دکتر
دانشجو وزارت علوم را تحویل گرفت، بودجه دانشگاههای کشور 1470
میلیارد تومان بود که با پیگیری ایشان صد در صد افزایش یافت و برای
سال 1391 نزدیک به 3000 میلیارد تومان پیشنهاد گردید.
مدير کل دفتر پشتيبانی آموزشی وزارت علوم تحقيقات و فناوری با بيان
اين که 4.1 ميليون نفر دانشجو در دانشگاههای کشور مشغول به تحصيل
هستند، گفت: از اين تعداد تنها 13 درصد معادل 700 هزار نفر در
دانشگاههای دولتی تحصيل میکنند و 85 درصد بودجه آموزش عالی کشور
صرف تحصيل اين دانشجويان میشود.
البته بودجه آموزش عالی بسیار بیشتر از بودجهی دانشگاههای کشور
میباشد، اما اگر همان رقم 3 هزار میلیارد تومان تقسیم بر 700 هزار
دانشجو گردد، سرانه ماهانه هر کدام بیش از 370 هزار تومان میشود و
این مبلغ به غیر از هزینههای وزارت علوم، بورسیههای داخلی و نیز
خارجی است که با ارز مبدأ پرداخت میشود.
ج – تفاوت اصلی:
اما تفاوت اصلی هزینه مترتب بر ملت از ناحیه تحصیل دانش پژوهان در
حوزه یا دانشگاه این است که صد در صد هزینه دانشجویان از بیت المال
است و در واقع هزینهای است که تک تک آحاد این ملّت برای تحصیل
دانشجویانشان میپردازند (و اصلاً هم به برخی معترض نمیشوند که
با پول خود ما تحصیل کردید، پس چرا پس از اتمام تحصیل پوست خودمان
را – به ویژه در پزشکی، حقوق، مهندسی و ... میکنید؟!)؛ اما کثرت
نزدیک به کلّ هزینه تحصیل طلاب، از سوی اشخاصی پرداخت میگردد که
مایلند بخشی از درآمد سالانهی خود را تحت عنوان وجوهات شرعی،
خیرات و مبرات، یا ارث، وقف و ...، صرف تحصیل طلاب جهت تبلیغ اسلام
هزینه نمایند. همان طور که عده ای از خیرین مدرسه سازی میکنند.
پس، جا دارد که طلاب معترض یا دست کم منتقد شوند
که اگر ما (برای فراگیری، آموزش و تبلیغ اسلام) تحصیل میکنیم و
سایر دانشجویان نیز در رشتههای متفاوتی چون حسابداری، هنر،
معماری، حقوق، پزشکی، مهندسی و ... تحصیل میکنند و هدف همه ما نیز
خدمت به جامعه است، از بودجه و امکان مساوی برخوردار نیستیم، هر
چند که آتیهی درآمدی آنها خیلی با ما متفاوت میباشد؟
x-shobhhe.com |