مشاور محترم
مدرسهی فرزندم که تحصیلکرده هم بود عنوان کرد که در سال 2012 اجنّه
وارد دنیای انسانها شدهاند، لذا باید بسیار مراقب روابط خود باشیم!
آیا صحّت دارد؟ چگونه باید پاسخ داد؟
گاهی «بر حذر داشتن»، خود شیوهای برای
«توجه دادن و سپس جذب» است. در حکایتها آمده حکیمی کلمهی رمزی را به
شاگرد خود آموخت که با به کار بستن آن میتوانست اراده و خواست خود را
محقق کند. بعد دید که این شاگرد بسیار ناقابل است و ممکن است سوء
استفاده کند و از این تعلیم پشیمان شد. لذا به او گفت: دقت کن که هر
گاه خواستی این کلمه را به کار ببری، خرگوشی در ذهنت عبور نکند! دیگران
از استاد پرسیدند: این دیگر چه قاعدهای است؟ گفت: جهت خنثیسازی
کاربرد این کلمه برای اوست. چرا که به محض توجه ذهن به رد نشدن خرگوش،
آن خرگوش در ذهن رد میشود.
متأسفانه توجه دادن اذهان دانشآموزان و حتی کودکان به اینگونه موهومات
در محیطهای آموزشی در حال شیوع یافتن است! در مهد کودکی عروسک بزرگی
به شکل جادوگر گذاشتهاند و مربی میگوید: «ما و همهی بچهها این
جادوگر را بسیار دوست داریم. البته یکی از کودکان از آن میترسید که ما
سعی داریم با آموزشها و تمرینها ترس او را ریخته و محبتی بین او و
این عروسک جادوگر ایجاد نماییم؟!»
هیچ شکی نیست که شیوع این اداهای غیر علمی و غیر اصولی و مخرب ذهن، یک
اتفاق ساده نیست، بلکه کاملاً سازماندهی شده است و مسئولین مربوطه به
ویژه در بهزیستی و آموزش و پرورش، باید توجهی بسیار جدیتر و بیشتری
به این ترفند جدید در ایجاد انحرافات ذهنی و اعتقادی در محیطهای
آموزشی و پرورشی بنمایند.
به طور قطع این مشاور که معلوم است نه محترم میباشد و نه تحصیلکرده
نیز از همین باند و قماش است و همان هدف سازماندهی شده را پیگیری
میکند.
از او بپرسید: این اجنّه، تا به حال کجا بودند؟ چرا درست از سال 2012
وارد زندگی مردم شدند؟ در سال 2011 و پیش از آن چه غلطی میکردند؟ توجه
کنید که در سال 2012 چه اتفاق مهمی در جهان بشریت، به غیر از بیداری
اسلامی و بالتبع هوشیاری اذهان عمومی جهانیان نسبت به زورگوییها که در
جنبشهای ضد سرمایهداری در آمریکا و اروپا نیز نمود پیدا کرده ، اتفاق
افتاده است؟
این آقای تحصیلکرده چه دلایلی برای اثبات مدعای خود اقامه میکند؟ آیا
هر کس هر یاوهای گفت، مخاطبین و شنوندگان باید به دنبال دلیل برای
نفی آن بدوند، یا مدعی باید اقامهی دلایل و براهین محکم و مستند
بنماید؟
پس، معلوم میشود که ایشان خودش از همین شیاطین است، منتهی از گروه
انسانهای شیطان. چون «شیاطین انس و جنّ» وجود دارند و البته شیطاطین
نیز چه از نوع انسان باشند و چه از نوع جنّ، هیچ تسلطی بر انسان
ندارند. آنها فقط دعوت کننده به سوی انحراف هستند و هر کس که دعوت آنها
را پذیرفت، خودش شیطان را بر خودش مسلط کرده است:
«إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلىَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَلىَ
رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * إِنَّمَا سُلطَانُهُ عَلىَ الَّذِينَ
يَتَوَلَّونَهُ وَ الَّذِينَ هُم بِهِ مُشرِكُونَ» (النحل، 99 و 100)
ترجمه: كه او را بر كسانى كه ايمان دارند و به پروردگار خويش توكل
مىكنند تسلط نيست * تسلط وى فقط بر كسانى است كه دوستدار اويند و
كسانى كه به خدا شرك آورند.
در ضمن لازم است در این مورد به صورت دستهجمعی، شدیداً با او برخورد
کنید، بگویید یا دلایل مستند ارائه کن و یا جوّسازی نکن و اذهان را به
باور موهومات متوجه نکن! هم چنین به مدیران مدرسه اعتراض کنید و مراتب
را به آموزش و پرورش ناحیه، منطقه و حتی وزارت اطلاع دهید و اگر توجه
نکردند، حتماً فرزند خود را از آن مدرسه خارج نمایید.
x-shobhhe.com |