متفرقه/شبهه152 |
ش (تهران): در مورد «غیبت کردن» که مبتلابه
بسیاری از مردم است بگویید. آیا حتی خوب گفتن و یا صحبت از شروری که
اسماً مسلمان هستند یا صحبت از کفار هم غیبت است؟ اظهار نظر چطور و
...؟ غیبت، همان گونه که از واژهاش پیداست، سخن گفتن از کسی در غیاب اوست و در اصطلاح فقهی به گفتهای در مورد برادر مسلمان و مؤمن غیبت اطلاق میشود که اگر به گوش خود او برسد، ناراحت یا دلتنگ میشود و یا راضی نیست. حال چه از او در غیابش به خوبی یاد شود و یا به بدی. البته غیبت فقط راجع به موضوعاتی است که در آن شخص ثالث واقعیت داشته باشد، و گرنه به غیر از غیبت، مصداق تهمت نیز میشود. پیامبر اکرم صل الله علیه و آله به مردم میفرمایند: «آیا میدانید غیبت چیست»؟ آنها پاسخ میدهند: «خداوند متعال و رسول او داناترند». میفرمایند: «غیبت آن است که از برادر مؤمن خود به چیزی یاد کنی که مایهي کراهت و ملال خاطر او باشد (یعنی اگر بشنود خوشش نمیآید)». شخصی سؤال نمود: «ای رسول خدا! اگر آن چه در بارهی میگوییم، در او باشد، باز هم غیبت است»؟ ایشان فرمودند: «اگر آن چه در او موجود است بگویی، غیبت او را کردهای و اگر در او نباشد که به او تهمت زدهای» (کشف الریبة، شهید ثانی، ص 53) به عنوان مثال: ممکن است کسی در مورد مسلمان یا مؤمنی بگوید: فلانی دیروز با همسرش اختلاف کرد. بدیهی است اگر بشنود چنین ذکری از او به میان آمده ناراحت میشود. یا اصلاً ممکن است که تعریف او را بنمایید. مثلاً بگویید: فلان شب دیدم که تا صبح عبادت، گریه و توبه میکرد. اما او راضی نباشد که دیگران بدانند. پس حتی این تعریف هم از مصادیق غیبت است. الف – اما، در نظر داشته باشید که بسیاری سعی دارند از موضوع غیبت [به ویژه در عرصههای سیاسی] به نفع فاسق، ظالم و ... سوء استفاده کنند تا مسلمانان را به سکوتی مرگبار وادارند و مانع از اطلاعرسانی و فرافکنی و دشمن شناسی و ... گردند. چنان چه در وقتی شاه از ایران فرار کرد، عدهای نامسلمان برای این که این جو علیه وی را آرام و ساکت کنند، به هر کس که در مورد شاه یا ظلمهایش حرفی میزند میگفتند: «غیبت نکن حرام است»! و حتی پس از مرگش میگفتند: «نباید پشت سر مرده حرف زد، جایز نیست»! بدیهی است که با چنین معیاری، دیگر نه از آمریکا و سران ظلم میشود سخن گفت و نه حتی از تاریخ میتوان مطلبی به میان آورد. لذا خواهند گفت: از عبادتهای شبانهی امیرالمؤمنین علیه السلام نگویید، شاید راضی نباشد. و از جنایات یزید هم نگویید، که مرده است و غیبت مرده میشود. در این صورت بیان مصادیق جلوههای نورانی حق و جلوههای ظلمانی باطل، تعطیل میشود و نتیجهی آن معلوم است. ب – غیبت در فقه اسلام به سه دسته تقسیم میگردد: 1- غیبت حرام. 2- غیبت جایز. 3- غیبت واجب. (یعنی در برخی موارد غیبت نه تنها جایز است، بلکه واجب هم میشود). به عنوان مثال: غیبت حرام: بیان مطلبی در مورد هر مسلمان و مؤمنی که از بیان آن راضی نیست غیبت حرام است و به ویژه بدگویی پشت سر او. اگر چه مطلب بیان شده درست باشد. مثلاً بگویند: فلانی با این که فرد مسلمان و مؤمنی است، اما خسیس است، یا متکبر است، یا بد اخلاق است، یا فرزند طلاق است و ... . غیبت حرام از گناهان کبیره است. خداوند متعال در قرآن کریم ضمن پرهیز دادن از ظن و گمان راجع به دیگران از غیبت نیز به مانند خوردن گوشت برادر مرده یاد مینماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعضَ الظَّنِّ إِثمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغتَب بَعضُكُم بَعضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُم أَن يَأْكُلَ لَحمَ أَخيهِ مَيتاً فَكَرِهتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحيمٌ» (الحجرات - 12) ترجمه: هان اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از بسيارى گمانها اجتناب كنيد كه بعضى از گمانها گناه است، و از عيوب مردم تجسس مكنيد و دنبال سر يكديگر غيبت مكنيد، آيا يكى از شما هست كه دوست بدارد گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ قطعا از چنين كارى كراهت داريد و از خدا پروا كنيد كه خدا توبه پذير مهربان است و در برخی از روایات وارد شده است که «الغیبت اشد من الزنا»، یعنی غیبت حتی از زنا کردن بدتر است! رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمودند: از بدگویی و غیبت مؤمنان دوری کنید; زیرا گناه غیبت و بدگویی از گناه زنا کردن بزرگتر است. اگر کسی زنا کند و واقعاً پشیمان شود و توبه کند، خداوند توبهاش را میپذیرد، ولی غیبت کننده آمرزیده نمیشود، مگر اینکه غیبت شونده از او راضی شود. (ارشاد القلوب، ص 107) غیبت جایز: در برخی از موارد غیبت جایز است و از جمله جایی است که به کسی ظلم شده است و او نزد وکیل یا قاضی طرح موضوع مینماید. و یا کسی «مشورت» مینماید. به عنوان مثال: میخواهد ازدواج کند و از همسایهی دختر یا پسر راجع به اخلاق او و خانواده میپرسد و یا میخواهد با کسی شریک شود و راجع به امانتداری و رعایت او سؤال میکند. در اینجا باید فرد مقابل را آگاه نمود. یا مراجع غیبت کسانی که نوشتجات مسموم دارند را جایز و حتی در مقام اطلاعرسانی و آگاه نمودن دیگران واجب میدانند. (استفتائات امام، ص 621، س 21؛ جامع المسائل فاضل، ج 1، ص 982) غیبت واجب: به عنوان مثال: شهادت دادن به حق و به نفع مظلوم – آگاه کردن فرد یا اذهان عمومی از احوال اهل جنایت، فسق و فجور و بدعت در دین. شناسایی و شناساندن دشمن و ... . ج - البته موارد غیبت در احکام عملیه به خوبی بیان شده است. به عنوان مثال: - غیبت آن است که عیب پنهانی کسی را پشت سر او بگویند.(استفتائات مکارم، ج 1، ص 153، س 552ـ554) - اگر صفت ناروا در شخصی باشد یا کاری انجام داده باشد که گناه است و دیگران از آن بی اطلاع اند و دوست ندارد کسی آن را برای دیگران بازگو کند، بازگو کردن آن پشت سر او برای دیگران غیبت است.(استفتائات امام، ج 2، ص 618، س 9) - نسبت به صفات ظاهره كه همه از آن آگاهى دارند، اگر قصد هتك و تحقير نداشته باشد، اشكال ندارد. (استفتائات امام، ج 2، ص 619) - پس از واقع شدن غیبت، توبه و پشیمانی از آن واجب است و احتیاط مستحب آن است که از غیبت شده، اگر فسادی بر آن مترتب نگردد، حلالیت بطلبد و یا برای او استغفار کند.( منهاج الصالحین، ج 1، فی التقلید، م 29) (بنابراین، اگر غیبت شونده از دنیا رفته، برای او بسیار استغفار کند و اگر زنده است و انسان بزرگوار و باگذشتی است و گفتن به او عداوت و دشمنی و فتنه ایجاد نمی کند، احتیاط مستحب آن است که از وی حلالیت بطلبد و اگر احتمال می دهد که مراجعه به او سبب عداوت و فتنه می شود، به وی مراجعه نکند و در عوض برای او بسیار استغفار کند). چند استفتاء: س1: آيا غيبت شخص متجاهر به فسق جايز است؟ س2: ملاک تجاهر به فسق چيست؟ ج1) نسبت به صفتى كه تجاهر كرده، جايز است. ج2) عرفى است. (استفتائات جدید – مقام معظم رهبری) س: اگر كسى يا كسانى كه در حق من بدى كردهاند و من از شدت ناراحتى و افسردگى در پشت سرشان با مادرم يا دوستم در ميان بگذارم حكم غيبت دارد يا نه مىتوانم از خودم دفاع كنم و به كسى ديگر بگويم؟ ج) اگر درد دل و شكايت نزد كسى باشد كه مىتواند مشكل شما را حل كند، اشكال ندارد. (همان مدرک) س: آیا غیبت کردن از مسئول اداره و یا کارمندی که خلاف مرتکب شده، جایز است؟ ج: اگر به قصد نهی از منکر باشد و اثر داشته باشد، لازم است.(استفتائات جدید مکارم، ج 1، ص 154) س: اگر فردی غیبت فرد دیگر را نموده، آیا باید برای توبه کردن، از طرف مقابل طلب رضایت نماید یا اینکه تنها استغفار کافی است؟ در صورت مانع بودن شرم و حیا، چه باید کرد؟ ج: استغفار کافی است.(استفتائات امام، ص 621، س 21؛ جامع المسائل فاضل، ج 1، ص 982) x-shobhhe.com |
بازگشت به صفحه ی شبهات متفرقه