چرا خدا امام زمان (عج) را از نظرها پنهان
داشت؟ (علت این غیبت چیست)؟ 
امام خلیفه و حجت خداست. سکانداری عالم از جانب خدا به دست اوست و
تدابیر الهی در تمامی امور عالم جهت تحقق به ایشان ابلاغ میگردد، چرا
که او «ولیّالله الاعظم» است. چنان چه در سورهی قدر تصریح شده است:
«تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن
كُلِّ أَمْرٍ» (القدر، 5)
ترجمه: در آن [شب] فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان براى هر كارى
[كه مقرر شده است] فرود آيند.
از این رو برای امام دو شأنیت، منزلت و تکلیف وجود دارد. یکی «ولایت و
امامت» و دیگری «حکومت و زعامت». و در این میان تنها مقولهای که اثر
خاص مستقیمی در هدایت ندارد، همان «زیارت یا رؤیت» یا به تعبیری ملاقات
حضوری و چهره به چهره است. هر چند که برای مؤمنین، توفیق، برکت، نعمت و
رحمت است.
چه بسیار بودند افرادی که امامان (ع) را از نزدیک دیدند، اما نه تنها
هدایت نشدند، بلکه بر غیض و دشمنیشان افزوده شد و چه بسیار بودند
افرادی که رو در روی امام قرار گرفتند، اما اقدام به شکنجه یا قتل آنان
نمودند. خاصیت دیدار امام، مثل دیدار و مواجه با قرآن کریم است:
«وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ
لِّلْمُؤْمِنِينَ وَ لاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إَلاَّ خَسَارًا»
(الإسراء، 82)
ترجمه: و ما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است از قرآن نازل
مىكنيم و[لى] ستمگران را جز زيان نمىافزايد.
الف – ولایت و امامت مستدام و مستمر است:
ولیِالله و امام، از سوی خدا انتخاب و انتصاب میشود و معنایی ندارد
که هدایت از جانب الله جلجلاله باشد، اما ولیامرش و امام را مردم با
نظر خود و یا بر اساس اکثریت آرای خود انتخاب نموده و به خدا تحمیل
نمایند. لذا مردم چه امام را بشناسند یا نشناسند، قبول کنند یا نکنند،
بخواهند یا نخواهند، او امام و ولیالله است. لذا ولایت و امامت همیشه
مستدام و مستمر است.
حضرت علی علیهالسلام در دوران سکوت 25 ساله همانگونه امام بود که در
دوران کوتاه خلافت امام بود. امام حسن (ع) در دوران شش ماهه حکومت همان
گونه امام بود که در سالهای بعد تا شهادت امام بود، امام حسین (ع) در
یک دهه قبل از واقعه کربلا و عاشورا نیز امام بود ... و همه به انجام
تکالیف محوله الهی مشغول بوده و اهتمام داشتند. امام زمان (عج) نیز
امام و ولی الله است. چه در غیبت باشد و چه در ظهور و به انجام وظایف
محوله اهتمام دارند.
ب– حکومت با خواست مردم محقق میگردد:
ولیِ حکومت امری است که با خواست مردم محقق میگردد. اگر مردم بخواهند
امام بر آنان حکومت میکند و جامعه را به لحاظ سیاسی و اداره امور
اجتماعی هدایت مینماید و اگر نخواستند حکومت نمینماید. البته این
بدان معنا نیست که هر چه مردم خواستند همان حق و موجب کمالشان است،
بلکه انتخاب سعادت به عقل، اختیار و شعور خودشان واگذار شده است. چنان
چه در دیگر امور نیز چنین است. چه بسا مردم حکومت معاویه را به امام
حسن (ع) و حکومت یزید را به امام حسین (ع) ترجیح دهند و البته محکوم به
عواقبش نیز میگردند.
حکومت حضرت مهدی (عج) نیز چنین است و البته با این تفاوت که حکومت وی
جهانی خواهد بود. پس باید این خواست و آمادگی در اکثریت اذهان عمومی
ایجاد شود. البته نه الزاماً به این که شخص حضرت مهدی (عج) را بشناسند
و بخواهند، بلکه غالب مردم از سلطه حکومتهای جایر و سلطه مستبدانه
کفار بیزار شده و از کارآمدی نظریهها و ایسمهای متفاوت عوام فریب نیز
نا امید شده و منتظر یک منجی الهی و مترصد استقرار حکومت عدل الهی
میگردند.
ج– 11 امام به شهادت رسیدند:
به رغم آن که برخی به نام دین و تقدس دینی مدعی «جدایی دین از سیاست»
میگردند [و البته معلوم میشود که از دین هیچ نمیدانند]، 11 امام
معصوم ترور شدند که همگی در حیطهی مسائل سیاسی و حکومتی و به خاطر
مطامع جائران و نیز مقابله امامان (ع) بود.
بدیهی است که اگر حضرت مهدی (عج) نیز در جمع مردم ظاهر بودند، مانند 11
امام دیگر ترور میشدند. چنان چه شاهدیم به علما، فقها، مردم و حتی
زنان و کودکان پیرو و علاقمند به آنها رحم نداشته و ندارند.
ج– واقعیت غیبت:
برخی گمان دارند که منظور از «غیبت امام زمان عج»، غیبت وجود مبارک
ایشان است! در حالی که چنان چه بیان شد، امام همیشه هست و به امور
«ولایت و امامت» خود اشتغال دارد. میان مردم رفت و آمد مینماید، هدایت
ظاهری و باطنی، حفظ قرآن کریم و تحقق تدابیر الهی در تمامی امور عالم
را به انجام میرساند و از دوستان و شیعانش نیز مراقبت مینماید. چنان
چه خود ایشان میفرمایند:
«انا غير مهملين لمراعاتكم ولا ناسين لذكر كم و لولا ذلك، لنزل بكم
اللاوا و اصطلمكم الاعداء» (الغيبة، شیخ طوسى، ص 292»
ترجمه: ما در رسيدگى به شما كوتاهى نكنيم و ياد شما را از خاطر نبريم،
و اگر چنين بود سختى شديد بر شما وارد مىشد و دشمنان شما را ريشه كن
مىساختند.
پس غیبت، فقط غیبت از شناسایی است. چنان چه فرمود: «روی زمین زندگی
میکند، مانند همه مردم، میبینیدش، ولی نمی شناسیدش (... یرونه و لا
یعرفونه)»
د– از دلایل اصلی غیبت، ما مسلمانان – به ویژه شیعیان - هستیم:
انتظاری که ما داریم، انتظار وجود یک امام معصوم نیست، چرا که وجود
دارد. انتظار دیدار، زیارت و رؤیت نیز نیست، چرا که آن نیز امر و
توفیقی شخصی است، بلکه انتظار «ظهور» است، یعنی انتظار قیام و بر پایی
حکومت عدل جهانی. و مشخص شد که امام بدون برخورداری از حداقل یار و
شرایط مناسب، قیام به حکومت نمینماید. حال انتظار داریم که چه کسانی
به یاری ایشان بشتابند و زمینه را برای ظهور، قیام و حکومت مساعد
نمایند؟ کفار و ملحدین؟ بت پرستها و مشرکین؟ بندگان هوای نفس و
مفسدین؟ یا مسلمانان و به ویژه شیعیان ایشان؟
پس مشکل اصلی خود ما هستیم و به قول شاعر «از ماست که بر ماست». یا به
قول فیض (ره): «گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است؟ گفتا تو خود
حجابی، ور نه رخم عیان است». چنان چه حضرت مهدی سلام الله علیه و علی
آبائه در این خصوص میفرمایند:
«قَدْ آذَانَا جُهَلَاءُ الشِّيعَةِ وَ حُمَقَاؤُهُمْ وَ مَنْ دِينُهُ
جَنَاحُ الْبَعُوضَةِ أَرْجَحُ مِنْه.»
ترجمه: همانا جاهلین شیعه و احمق هایشان، و آن که بال پشه از دین وی
سنگین تر است، موجب آزار ما هستند.
و نیز میفرمایند:
«ما را از ایشان دور نمیدارد، مگر آن دسته از کردارهای آنان که ما را
ناپسند و ناخوشایند است، و از آنان روا نمیداریم. (صحیفة المهدی،
قیومی اصفهانی، 351)
ھ – از مسببات پایان غیبت، وحدت در محبت و ارادت میان شیعان است:
بی تردید در این میان شیعیان بسیاری نیز وجود دارند که نسبت به آن حضرت
معرف و محبت دارند. اما این یک فضیلت شخصی است و مقوله حکومت امام
معصوم (ع) یک امر جمعی میباشد. لذا امام زمان (عج) در بیان خود ضمن آن
که تصریح نموده و متذکر میگردند که زیارت بر مبنای معرفت و صداقت
ارزشمند است، تأکید مینمایند که وحدت شیعیان ماست که موجبات و مسببات
پایان این فراق را فراهم میآورد:
«اگر چنان چه شیعیان ما – که خداوند توفیق طاعتشان دهد – در راه ایفای
پیمانی که بر دوش دارند همدل میشدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به
تأخیر نمیافتاد و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان میگشت. دیداری بر
مبنای شناختی راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما. (صحیفة المهدی –
351، اصفهانی)
www.x-shobhe.com
|