حاكمان اينترنت
نويسنده: مهدي صمدي
آيا تا بحال فكر كردهايد كه
اين كدام قسمت از اينترنت است كه اگر از كار بيفتد كليت
شبكه وب تعطيل خواهد شد؟ يا سوال را طور ديگري مطرح كنيم،
طبق برهان سينوي در فلسفه، ابن سينا معتقد است هر چيزي
براي ـ بردن و شدن ـ نيازمند علت است ولي اگر يك علتالعلل
غايي وجود نداشته باشد و علت هر چيزي يك واقعيت ديگر باشد
امكان اينكه دنيايي حاصل گردد به صفر ميرسد. چراكه بايد
واقعيتي نيز باشد كه براي بودن يا نبودن نيازمند علت ديگر
نباشد. حال طبق همين برهان، در اينترنت چگونه ميتوان به
دنبال علت العلل و مركز اوليه اينترنت بود. شايد بتوان گفت
كه محيط سايبر تا حدودي اين برهان را به چالش كشيده است
چراكه اينترنت طوري طراحي شده است كه در صورت از كار
افتادن بخشي از شبكه، ساير بخشها به فعاليت خود ادامه
خواهند داد. بعبارت ديگر طراحان اينترنت محوريترين اصل
پيش روي خود درباره بقاي اينترنت را تمركز زدايي قرار
دادهاند به اين معني كه وب براي بقا و دوام نيازمند خاموش
شدن هيچ كامپيوتر خاصي نيست و اگر چنين اتفاقي بيفتد
كامپيوترهاي ديگري هستند كه بتوانند همان وظيفه را بر عهده
بگيرند ولي موضوع به اين بيدروپيكريها هم نيست و هستند
كساني كه بر اينترنت و عملكرد آن نظارت دارند. اين مسئله
يعني نظارت بر اينترنت به يكسري شركتهاي فني و غيردولتي
واگذار شده است كه البته دولت ايالات متحده هم اكنون بر
آنها نظارت دارد. عاليترين مراجع تصميمگيري و تصميمسازي
درباره اينترنت را ميتوان ISOC وICANN معرفي كرد. عموم
مراجعي كه تحولات را رهبري ميكنند به صورت داوطلب و
غيرانتفاعي عمل مينمايند و اعضاء آن متخصصين هستند كه
ميتوانند از سراسر جهان نظرات خود را به اين ارگانها
انتقال دهند. ولي مسئوليت اين ارگانها نيز بصورت
قانونمندي طراحي شده است. براي مثال ISOCكه يك نهاد دواطلب
محور ميباشد توسط يك شوراي عالي به نام IAB (Internet
Architecture board) يا شوراي عالي براي مسئوليت فني
تحولات، رهبري ميشود و هدف آن توسعه فناوريها موجود براي
گسترش و در عين حال تبادل اطلاعات ميباشد. ولي امروزه
آنچه به عنوان حاكم اصلي و اداره كننده خاص اينترنت به
شمار ميرود شركت ICANN ميباشد كه در اينجا سعي ميكنيم
به معرفي و بررسي آن بپردازيم. از آنجا كه پرداخت فني به
آن قصد اصلي ما نيست بيشتر ميخواهيم معرفي اجمالي تخصصي
را به همراه نقطه نظرات حقوقي عجين نماييم.
ICANN:
واقعيت آن است كه هم اكنون هيچ مامور، پليس و انتظاماتي در
راه عبور و ارسال مطالب به شبكه جهاني وب در سطح
بينالمللي وجود ندارد و به عبارت ديگر كارت زرد و قرمز در
دست هيچ داوري نيست تا كسي از زمين اخراج شود. ولي در عين
حال برعكس آنچه همگان فكر ميكنند محيط مجازي آنقدرها هم
يتيم نيست. شركت آيكان امروزه به عنوان گرداننده اصلي
اينترنت شناخته ميشود و با مديريت خوبي كه براه انداخته
است ميتواند اميدواريهاي فراواني را به وجود بياورد. پيش
از سال 1998 ميلادي تنها موسسهاي كه به كار ثبت اسامي و
قانوني كردن عناوين و يا به عبارت بهتر دادن پاسپورت براي
ورود به محيط وب اقدام ميكرد موسسه استانداردهاي ملي
آمريكا NSI بود كه چون يك سازمان دولتي به شمار ميرفت
بخوبي ميتوانست براي منافع آمريكا برنامهريزي نمايد. در
اين سال بود كه ايالات متحده و متخصصين اينترنت تصميم
گرفتند اين وظيفه را به يك سازمان غيرانتفاعي واگذار كنند.
از اين بابت بود كه مرجع ثبت حوزههاي ژنريك با سطح بالا
به سازمان ICANN سپرده شد و قرار بر اين شد تا چند مرجع
ثبت تحت نظر آن به كار ثبت حوزههاي جهاني و بينالمللي
بپردازند.
به اين ترتيب بود كه آيكان بر مبناي تفاهم نامهاي با
وزارت بازرگاني آمريكا در نوامبر 1998 به وجود آمد و به
عنوان يك شركت خصوصي غيرانتفاعي در ايالات كاليفرنيا به
ثبت رسيد. در سند تأسيس آن 35 هدف براي آيكان طراحي شده
است كه بعضي از آنها به شكل تخصصي و فني و برخي ديگر به
شكلهاي رفتاري در امور ارگانيزاسيون قابل شناسايي
ميباشند. ولي واقعاً چه تعريفي را ميتوان از آيكان و
عملكرد آن به دست داد. از نظر ميلتون مولر، اين شركت، محلي
است كه قدرت را در بين گروههاي كوچك كه حتي فاقد نماينده
در آن نيز هستند تقسيم ميكند. وي در ادامه ميافزايد
آيكان يك مدل آزمايشي از يك نوع دولت جهاني است كه در آن
بجاي مبنا قرار گرفتن قدرت و مشروعيت داخلي يك پيمان مبنا
قرار گرفته است و از اين لحاظ يك تجربه فوقالعاده بحساب
ميآيد. دولت آمريكا كه داعيه حكومت بر جهان را دارد
ميتواند از فيلتر ظرفيتهاي متعددي كه به اين شركت سپرده
شده تجارت گرانسنگي را بدست آورد. ايجاد اين شركت در ميان
شلوغي سالهاي قبل از 2000 يك نوع اجماع به حساب ميآيد.
شركتهاي كوچك و بزرگ فراواني به وجود آمده بودند و هريك
ادعاهايي نسبت به اينترنت مطرح ميكردند ليكن ايجاد آن يك
توافق جمعي بود كه طي آن ادعاهاي متعددي كنار گذاشته شده و
در عوض بر روي يك واقعيت مشخص تمركز حاصل شد.
هرچند عدهاي ميخواهند اين شركت را يك محل كاملاً تخصصي و
فني معرفي نمايند لكين واقعيت چيز ديگري است. در حالت كلي
ايجاد آيكان وابسته به جرياني بود كه در آن جامعه به تعريف
ديگري از مصالح سياسي و اجتماعي و تجاري رسيده بود و از
اين لحاظ اين شركت را ميتوان به محل سياسي 24 عيار معرفي
نمود.
حتي پروفسور ميلتون مولر كه از پيشروان اين شركت به شمار
ميآيد آن را محلي فوقالعاده سياسي ميخواند. لازم است در
اينجا به تعريفي كه رئيس آيكان از آن ارائه ميدهد نيز
توجه كنيم پاول تومي معتقد است، سازمان وي يك نهاد ملي و
متشكل از گروههاي ذي نفع براي هماهنگ كردن مشخصههاي
منحصر به فرد سيستمهاي اينترنت است. وي معتقد است كه
نشستهايي كه آيكان برگزار ميكند بيشتر بر زمينههاي فني
استوار است و دليل او هم اين است كه اين نشستها بروي همه
باز بوده و تمام متخصصين ميتوانند در آن شركت كنند.
دولتها معتقدند با بودن ICANN آمريكا ميتواند هر لحظه كه
بخواهد اينترنت را براي هر محلي كه خواست قطع يا وصل
نمايد. مشكل دولتها بودن يا نبودن آيكان نيست، مسئله،
تسلط ملي يا بينالمللي بر روي اين نهاد است. دولتها
ابتدا سعي كردند اطلاعاتي كه از ICANN دارند افزايش دهند
وقتي اطلاعات آنها به آن حد رسيد كه فهميدند نبض اينترنت
در كاليفرنيا زده ميشود خواستند تا در آن مشاركت نمايند.
به هر حال امروزه مشكل اصلي بر روي همين شركت است چون
هرچند عدهاي با آن مشكلي ندارند ولي عده بيشتري معتقدند
يك شركت خصوصي نميتواند حاكميت بر اينترنت را در اختيار
تام خود داشته باشد و بايد يك سازمان بينالمللي و با
پروسههاي دموكراتيك همانندITV برخي وظايف آن را برعهده
بگيرد. ولي به نظر دانشمندان دولتها قادر به اداره
اينترنت نيستند و اين وظيفه بايد در هر يك سازمان تخصصي
باقي بماند. آنها معتقدند وقتي اينترنت در عملكرد خود دچار
خدشه و ضعفي نشده است دليلي ندارد كه كسي بخواهد در مديريت
آن تغيير ايجاد كند. وقتي تيمي توانسته است قهرمان نيم فصل
شود چرا بايد مربي آن را تغيير داد.
وظايف: سند تأسيس آيكان
بگونهاي تنظيم شده است كه مقررات حاكم بر اينترنت را در
آنجا تنظيم مينمايند و مراكز ثبت تابعه، موظفند از آنها
تبعيت كنند. نامگذاري وظيفه اصلي اين شركت است ولي برعكس
نامگذاري در ميان انسانها، نامگذاري در اينترنت به عنوان
حق ورود و كلمه عبور تلقي ميشود. يعني اگر يك سايت نامي
اختيار نكند كه آنهم توسط آيكان مجوز دريافت ننمايد،
نخواهد توانست در محيط سايبر متولد شده و به فعاليت
بپردازد. نشاني اينترنتي در واقع يك پيش درآمد براي تولد
شخص در محيط سايبر ميباشد. اين مسئله امروز تا بدانجا پيش
رفته است كه صنعت نويني به نام تجارت نامهاي ارزشمند را
ايجاد كرده است ولي انتخاب اين نامها فارغ از هر نوع
قاعده و قانوني نيست. درست همين جاست كه ICANN و مقرارت آن
وارد ميشوند. از آنجا كه شركتها و سايتهاي متعدد و
متفاوت علاقهمند هستند تا از نامهاي خوبي براي خود
استفاده كنند علاقهمندان نامهاي مناسب افزايش مييابد
ليكن قانون سختي در اينترنت وجود دارد و آناينكه هر نام
اينترنتي بايستي يگانهباشد. ايننامها براساس اولويت
ثبتدر اينترنت محقق ميشوند و هميشه كسي كه نخستين ثبت
كننده است نسبت به ديگران حق تقدم خواهد داشت. مگر اينكه
رعايت قانون يا نامهاي تجاري شخصيتهاي موجود و
عليالخصوص شركتهاي معروف نشده باشد. اينجاست كه يكسري
كارگزاران ثبت اسمهاي اينترنتي فعال شده و در اين راه به
كمك موسسين جديد ميآيند. آيكان برخي مقررات خاص را در اين
زمينه ترتيب داده كه به عنوان مثال ميتوان به چند مورد از
اين مقررات اشاره كرد: 1) نامهاي انتخابي بايستي در محيط
سايبر بيسابقه بوده و مشابهت خاصي به علامت سايت ديگر
نداشته باشد 2) صاحب آن عنوان حق و منافع مشروعي نسبت به
آن نام داشته باشد. در عين حال اسامي انتخاب شده از دو
قسمت تشكيل ميشود. علاوه بر عنوان، يك پسوند نيز وجود
داردكه به دو شكل تقسيم ميشوند. پسوندهايي كه براي سطح
جهاني انتخاب ميشوند و با عنوان ژنريك سطح بالا خوانده
ميشوند و اگر براي يك كشور انتخاب شوند نشان دهنده حضور
محدود اين سايتها هستند و به آنها عنوان حوزه ژنريك سطح
پايين داده شده است. حوزههاي مطرح ژنريك سطح بالا عبارتند
از: .com ، netو org.
البته مدتي است كه بخاطر شلوغي اسامي در اين سه پسوند،
آيكان اجازه پسوندهاي ديگري را همانند .biz براي شركتهاي
تجاري و .info براي مقاصد عمومي صادر كرده است. علاوه بر
اينها پسوندهايي همانند .aero ، .coop ،.museum ، .name ،
.pro- از ديگر پسوندهاي حوزه ژنريك با سطح بالا شناخته
ميشوند. البته آيكان وظايف ديگري از قبيل قانوني كردن
قواعد، اختصاص منابع و تهيه استانداردهاي لازم نيز دارد.
IETF: چنانچه گذشت ICANN
توافقي بود بين شركتهاي مدعي تا با كنار گذاشتن يكسري
ادعاها، به يك توافقات مشترك دسترسي پيدا كنند. وقتي آيكان
متولد شد نهادهايي مثلIAB, IETF يا Network Solution از
بين نرفتند بلكه همگي سيطره آنرا پذيرفتند و زير چتر
حمايتي آن قرار گرفتند. IETF يكي از اين شركتهاست كه از
جهت كاري زير نظرISOC و از نظر قانونگذاري تحت حكومت آيكان
قرار دارد. اين مجموعه يك انجمن بزرگ براي استانداردهاي
باز است كه عملكرد آن مشاورهاي است. اين ارگان موظف است
درباره استانداردهاي موجود به طراحان سايتها، متصديان و
محققين مشاوره داد و آنها را راهنمايي كند. عملكرد اين
مجموعه برمبناي كار گروهي و وظايف عمده آن عبارتند از:
الف) مسيريابيRouting ب) حملTransport و ج) امنيت
شبكهNetwork security
بيشترين كاربردIETF هم اكنون توسط تاجران اينترنتي در
جريان است. اين شركت هرساله سه اجلاس برگزار مينمايد و
در اين اجلاسها مديران نواحي مختلف آن دور هم جمع شده و
به بحث و تبادل نظر ميپردازند. شيوه كار آنها نيز تقسيم
بندي آنها در كميسيونهاي مختلف است و متخصصين درباره عموم
مسائلي كه از دوره اجلاس قبلي تا اجلاس حاضر مطرح شده
تبادل نظر كرده و راه كارهاي مناسب را پيشنهاد مينمايد.
IETF معمولاً به صورت گروههاي كاري تقسيم بندي شده و هر
گروه به يك ناحيه مسلط ميشود و مسئول آن به عنوان مدير
ناحيه معرفي ميگردد. تجمع اين مديران نيز در گروهي به نام
گروه رهبري مهندسي اينترنت بعمل ميآيد. تفاوت اين گروه
رهبري با اجلاسيهها در اين است كه در اجلاسهاي مذكور
علاوه بر اعضاءIETF ديگر متخصصين و صاحبنظران نيز حق حضور
و اظهار نظر خواهند داشت.
پس از تشكيل گروههاي كاري و براي آنكه اقدامات آنها وجهه
قانوني بيابد لازم است تا مجوز آنها توسطISOC صادر گردد
ولي نظارت اين نهاد به همين جا ختم نميشود. بلكه هر نوع
شكايت از عملكرد گروههاي كاري به نهاد عالي آن يعنيTAB
منتقل ميشود. آنچه گذشت شرحي از عملكرد فعلي مديران
اينترنت بود ليكن آنچه حائز اهميت است داخلي بودن كليه
تصميمگيريها در اين نهاد ميباشد. به عبارت ديگر هر
تصميم كه در اين ارگانها آغاز ميشود زير نظر مستقيم يا
غيرمستقيم وزارت بازرگاني ايالات متحده بوده و از اين روي
قوانين اينها حتي اگر بصورت جهاني اجرا شود حالتي فراملي
داشته و نميتوان آنها را بينالمللي تصور نمود.
منبع: باشگاه انديشه