اهداف حج

تألیف: لبیب بیضون/ مصطفی پاینده

اهداف فردی و اجتماعی عبادات
اسلام، «فرد صالح» را هسته ای برای تشكیل «جامعة صالح» می داند و این بدان معنا است كه هدف نهایی اسلام، جامعه است نه فرد. پس اگر منافع فردی با مصالح اجتماعی برخورد و تزاحم پیدا كند، مصالح جامعه بر منافع فرد مقدّم می شود.
از این رو است كه عبادت های فردی را منحصر در اصلاح شخص نمی دانیم بلكه هدف اصلی از عبادت، برپایی« جامعة صالح» است.
نماز، كه غرض از اقامه آن، پاكسازی روح انسان از آلودگی ها و بازداری او از فساد و گناه است، راز دیگرش، نجات انسان ها از شرارت های اجتماعی است; چرا كه مفاسد و گناهان انسان، معمولا در تماس با جامعه صورت می پذیرد.
زكات، كه فلسفه اش تزكیه نفس از مال پرستی است، كاربرد و قلمروش تنها در اجتماع است و نوعی تأمین معیشت ضروری، برای مستمندان جامعه به حساب می آید تا آنان زندگی آسوده ای داشته باشند.
روزه، كه تمرین سالانه ای است برای تحصیل تقوای فردی و پای بندی به تكالیف واجب و مراقبت دقیق انسان بر اعمال خود، در عین حال انسان روزه دار محرومیت فقرا و مستمندان و احتیاج آنان به نیازهای ضروری همانند غذا و پوشاك و ... را احساس می كند. بنابراین هدف اجتماعی روزه، شریك شدن روزه داران، در دردها و گرفتاری های محرومان و درماندگان جامعه است.
امر به معروف و نهی از منكر، از عبادت هایی است كه هدف اجتماعی آن، روشن است و انسان مسلمان هر انحرافی را كه در جامعه ببیند، باید آن را اصلاح كند تا جامعه سالم بماند و از آنجا كه مصالح فردی از مصالح اجتماعی جدایی ناپذیر است، ثمرات اصلاح جامعه، به صورت غیر مستقیم، به خـود افــراد بــر می گردد و از همین جا، یكسانی جامعه و فرد در صلاح و فساد روشن می شود و هر آنچه در فردی از جامعه پدید می آید، بر دیگر افراد جامعه هـم، اثــر می گذارد.
به همین معنا اشاره دارد سخن پیامبر بزرگ خدا (ص) كه فرمود:
«مؤمنان در روابط دوستانه و مهربانی و عواطف، همانند یك پیكرند كه اگر عضوی از آن به درد آید، تمام اعضا، احساس درد و رنج می كنند.»
بنابراین، هیچكس نباید جدا از دیگران زندگی كند و تصور نماید كه در كارهایش آزاد است; زیرا آدمی در زندگی از دیگران تأثیر می پذیرد و نمی تواند از جامعه جدا باشد.
پیامبر(ص) این حقیقت را در حدیثی، به صورت زیبا مجسم كرده، می فرماید:
«مثل آنان كه به حدود خدا پای بند هستند و از میانشان یكی سرپیچی می كند، به گروهی می ماند كه در كشتی، برای انتخاب جای خود قرعه می زنند، بعضی از آنان در قسمت بالای كشتی جای می گیرند و برخی دیگر در قسمت پایین. آنان كه در قسمت پایین كشتی نشسته اند، به هنگام نیاز به آب، نزد افراد بالای كشتی می روند.
حال اگر كشتی سواران، بگویند: ما برای دستیابی به آب، قسمت پایین كشتی را سوراخ می كنیم و افراد دیگر را آزار نمی رسانیم افراد استقرار یافته در قسمت بالای كشتی، جلوی آنان را نگیرند و در سوراخ كردن كشتی آنان را به حال خود رها كنند، به یقین تمام افراد كشتی هلاك می شوند و اگر آنان را از این كار باز دارند، هم خود و هم آنان نجات می یابند.»

با توجه به چنین نمونه هایی، درمی یابیم كه مناسك حج نیز دارای مقاصد فردی و اجتماعی است و مانند دیگر عبادات، دارای ابعاد گوناگون می باشد و از آنجا كه فریضه حج، با شركت انبوهی از مردم و اجتماع بزرگی از انسان ها انجام می گیرد و هر یك از حاجیان از سرزمینی خاص و با فرهنگ و ملیتی ویژه می باشند، طبیعی است منافع و اهداف اجتماعی آن بیشتر خواهد بود.
و اگر مفهوم و هدف نهایی حج را بنگریم، خواهیم یافت كه غرض از انجام آن، تصفیه و پاكسازی نفوس آدمیان از آلودگی های گناه و زشتی است; چرا كه حاجیان به عنوان میهمانان خدا، به خانه او وارد می شوند و خداوند، با آمرزش گناهان آنان، از آنان پذیرایی می كند و نیز طواف حاجیان بر گرد كعبه خدا، رمز آزادی نفوس آنان از یوغ و سلطه شیطان بوده و تنها پیوند آنان را، با اساس اسلام و قبله آن استوار می سازد.
در عین حال، طواف انبوه مسلمانان برگرد خانه خدا، افزون بر خودسازی و تربیت فردی، به اجتماع مسلمانان نیز جهت توحیدی می بخشد; زیرا طواف كنندگان در پیرامون یك محور(كعبه)، با رنگ ها و نژادهای گوناگون، همانند ستاره های آسمان است كه منظومه یك كهكشان را تشكیل می دهند و آن كهكشان اسلام است و یا مثل الكترون های یك اتم می باشند كه در پیدایش و هستی شبیه یكدیگرند و جز، در مقدار فاصله خود از هسته مركزی، تفاوتی ندارند.
آری، مفاهیم حقیقی اسلام در اجتماع بی نظیر طواف كنندگان، تجسم پیدا می كند; چرا كه همگان زیورهای دنیا را دور می ریزند تا به زینت دین آراسته شوند و در این موج خروشان فرقی میان سفید و سیاه، فقیر و غنی، رییس و مرئوس و عرب و عجم نیست. پیامبر اسلام(ص) می فرماید:
«عرب را بر غیر عرب، سفید را بر سیاه و آزاد را بر برده، جز در تقوا، برتری نیست.»
اگر اسلام در مناسك حج این گونه بر خودسازی و پاكی از آلودگی و اصلاح فرد اصرار می ورزد، روشن است كه هدف دیگرش باید اصلاح جامعه اسلامی از دردها و ناملایمات اجتماعی و نجات آن از گرفتاری ها و خطرات باشد.
باید گفت كه موسم حج بهترین فرصت برای اجتماع مسلمانان در یك همایش بزرگ است تا با یكدیگر همفكری كنند و در حل مشكلات جهان اسلام بكوشند و طرح های استواری را جهت دفع خطرهای بی شمار، از جوامع اسلامی تصویب كنند.
سخن كوتاه این كه: حج یك اجتماع صمیمانه و برادرانه در پناه خدا است و برگرد سفره مهمانی خدا و هدفش بررسی امور و مشكلات امت اسلام است. خداوند متعال در سوره حج می فرماید: «در میان مردم با بانگ بلند، آنان را به حج دعوت كن تا آنان پیاده و سواره، بر اشتران لاغر، از هر سو و دره دوری بیایند و شاهد منافع و فواید بسیار باشند!»1
آیا برای مسلمانان نفعی بالاتر از این كه منافع و زیان های خود را مطالعه كنند و به آنچه كه بر ایشان سودمند است عمل كنند و اموری را كه زیان بخش است از خود دور سازند.
بررسی مشكلات جهان اسلام درمراسم حج، بدعت نیست و ما هم نوآور و بدعت گذار نیستیم، بلكه به عمل پیامبر خدا(ص) و سیره او تمسك می جوییم; مگر نه این است كه آن حضرت از موسم حج استفاده می كرد و مسلمانان را، جهت حفظ كیان و سلامت اجتماعی خود، راهنمایی و ارشاد می نمود و از نمـونـه های بارز آن، خطبه مشهور آن حضرت در حجة الوداع است كه در آن مسلمانان را از ارتكاب بعضی امور و كارهای تضعیف كننده كیان اسلام، بر حذر داشتند; از جمله، هشدار دادند كه مسلمانان به جان یكدیگر نیفتند و آتش تعصبات قبیلگی گذشته را با انتقام جویی، شعله ور نسازند.
و در همین خطبه فرمودند:
«خون و مال شما، همیشه و تا دم مرگ محترم است; همان گونه كه امروز و در این ماه حرام و در این شهر امن، محترم می باشد.
خدایا! تو شاهد باش من حق را بیان كردم. نزد هر كس امانتی هست به صاحبش برگرداند و اكنون اعلام می كنم كه رباخواری، خونها و تمامی رسوم دوران جاهلیت بی ارزش است و آنها را زیر پا می گذارم. ای مردم تمام مؤمنان، با یكدیگر برادرند و برای هیچ شخصی، مال برادرش، جز با رضایت حلال نیست. خدایا! شاهد باش. (مردم!) آگاه باشید بعد از من به كفر برنگردید و در نتیجه برخی از شما بعضی دیگر را گردن بزنید. من در میان شما چیزی را به امانت گذاشتم كه اگر بدان چنگ زنید گمراه نخواهید شد، و آن كتاب پروردگار شما می باشد.»

حج و اخلاص در عبادت

اكنون باید در حقیقت آنچه از حج برای ما سودمند است، بنگریم كه آیا حقیقت آن را می فهمیم؟!
حج، عبادت خالص برای خدای یگانه است و ما در این موسم ابلیس را طرد می كنیم، ولی باز هم در برابر او زانو می زنیم و به دامش می افتیم.
حج عبادتی با معنی و هدف است. برخی بر حج، آن گونه جمود می كنند و تحجر فكری روا می دارند، كه آن را یك كالبد بدون جان و آدابی بدون محتوا قلمداد می كنند. اینان در رابطه با نماز نیز این گونه اند در حالی كه; اگر نماز صرف حركات وسكنات بدون روح باشد، دیگر در حقیقت خود، معنای رهایی از هر گونه بندگی برای غیر خدا را در بر ندارد. چگونه است كه برخی در دامن استعمارگران كافر زندگی می كنند و دنباله رو آنان هستند و از آنان نیرو می گیرند، آنگاه ادعای مسلمانی كرده و خود را بنده خدای صاحب شریعت میدانند!
خداوند متعال می فرماید:
«آیا تو را خبر دهم از كسیكه بنده خدا را از نماز نهی می نمود؟»2
وای بر چنین مدّ عیان مسلمانی كه دیگران را از هرگونه عبادتی برای خدا نهی می كنند! چگونه برای برخی مسلمین رواست كه مسلمانان راستین را، در خانه خدا و پناهگاه امن مردم، از هر گونه پرستشی برای خدا باز می دارند؟!
«با اینكه از آنان كینه ای، جز ایمانشان به خدای عزیز ندارند.»3
آری حج، بهترین فرصت و بزرگترین بازار برای كسب تقوا و تقرّب به خدا است و هر كس مسلمانان را از تحصیل چنین فضیلت و حقی منع كند، مخالف حقیقت اسلام است.
لازم است هر مسلمانی از هر نژاد و رنگی، توجه داشته باشد كه اعمال حج یك دوره تمرین خودسازی است كه در آن، هر فرد یا اجتماعی از حاجیان باید از هر گونه ذلت و كرنش برای غیر خدا آزاد شوند و هنگامی كه به وطنشان باز می گردند، جهت آزاد نمودن جامعه خود از هر گونه بردگی و استعـمـار دولـت های غیر مسلمان به ویژه دولت های معاند و دشمن اسلام، تلاش كنند.
حج، برای ما و ایمان و یقین ما به آفریدگار هستی; آفریدگار نور و تمام موجودات; كه از هر شخصی و دولت بزرگی بالاتر است; آزمایش و امتحان است. خدای سبحان در سوره نور میفرماید: «خداوند نور آسمانها و زمین است، مثل نور خدا...»4
ما باید از پروردگار یگانه خود، تصمیم و عزت بخواهیم و در پرتو دین، نیرو و هدایت كسب كنیم و به یاد آوریم كه قدرت اسلام، از نیروی اتحاد و همكاری ما سرچشمه می گیرد; آنگونه كه دست در دست یكدیگر، مشتی بر ضّد دشمنان اسلام گردیم و برای خود عزت و خوشبختی اسلام را، و نه زندگی با ذلت و تسلیم، به ارمغان بیاوریم.
پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله)، هنگامی كه دعوت خود را با گروهی از مو منان راستین آغاز كرد، نه از قدرت شرق ترسید و نه از نیروی غرب. و از آنجا كه خداوند از آنان صداقت و اخلاص دید، پیروزیشان عطا كرد. آری، آنان پیروز شدند، با این كه تمام قوای كفر و اشرار عرب و یهود بر ضدشان هم صدا گشته بودند، و حتی اتّحاد نیروهای كفر، جز بر ایمان و تسلیم مو منان در برابر خدا نیفزود.
این است صفت حقیقی مؤمنان كه تنها به خدا توجه دارند، تنها به او توكل می كنند و تنها از او مدد می گیرند. با چنین ایمانی، اجداد ما جهان را فتح كردند و عزیز گشتند و با فقدان آن، كافران مستكبر، كشورهای ما را استعمار كردند و ما ذلیل گشتیم.
فیلسوف بزرگ، دكتر محمد اقبال اشعاری را سروده كه جادارد ترجمه آنها را در اینجا بیاوریم:
«ما، سینة خود را در مقابل شمشیرها سپر نموده ایم.
ما، از روز جنگِ سهمگین و جابرانه نمی ترسیم.
گویا، سایة شمشیر سایة بوستان است.
بوستان سبزی كه پیرامون ما شكوفه ها می رویاند.
ما، كوه هایی بر فراز كوه ها بودیم.
و چه بسا بر امواج دریاها، دریاها را به حركت درآوردیم.
اذان ما، بر فراز دیرها و كلیساهای فرنگ بود.
و قبل از رسیدن سپاهیان اسلام، شهرها را فتح نمود.
ما، از طاغوت های محارب، نهراسیدیم.
گرچه در اطراف ما، مرگ از جنازه ها پشته ها می ساخت.
ما، آشكارا به خدای یگانه دعوت می كردیم،
كه جهان را آفرید و هر چیزی را به اندازه قرار داد.»


پی نوشتها :
1 - حجّ : 28 - 27
2 - علق : 10-9
3 - بروج : 8
4 - نور : 35

منبع:سایت حج

Logo
https://old.aviny.com/news/83/10/08/08.aspx?&mode=print